مرگ تدریجی یک رویا؛ چرا اقتصاد ونزوئلا سقوط کرد؟
علیرغم چالشهای فراوان ونزوئلا، توانایی و ظرفیت اقتصادی این کشور به هیچ وجه قابل انکار نیست. ونزوئلا که بیشترین ذخایر نفتی در جهان را دارد تا سال 1950 چهارمین کشور ثروتمند جهان محسوب میشد. از اواسط دهه ۱۹۸۰ اما عرضه بیش از حد نفت، کاهش قیمت آن و تکیه بیش از حد دولت بر درآمدهای نفتی ضربه مهلکی بر اقتصاد ونزوئلا وارد کرد. به گونهای که امروز این کشور با بحران انسانی مواجه است.
الهام میرمحمدی: سیاستهای ونزوئلا از ده سال دیکتاتوری نظامی در بازه زمانی 1958-1945 تا استیضاح کارلوس آندرس پرز، رئیسجمهور وقت این کشور در سال 1993، همواره بیثبات و پرحادثه بوده است. اما علیرغم این چالشها در طول تاریخ، توانایی و ظرفیت اقتصادی این کشور به هیچ وجه قابل انکار نیست.
به گزارش تجارتنیوز ، پس از کشف نفت در اوایل قرن بیستم، اقتصاد این کشور به پشتوانه فروش طلای سیاه جان تازهای گرفت. امروز، ونزوئلا با داشتن 300 میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثباتشده، با فاصلهای بسیار زیاد بزرگترین ذخایر نفتی را در جهان داراست.
تا سال 1950، در حالی که کشورهای جهان در تلاش برای بازسازی و بهبود اقتصادشان پس از جنگ جهانی دوم بودند، ونزوئلا چهارمین کشور ثروتمند جهان محسوب میشد.
با در نظر گرفتن سرانه تولید ناخالص داخلی در آن زمان، این کشور 2 برابر شیلی، 4 برابر ژاپن و 12 برابر چین ثروت داشت!
متاسفانه این حجم از ثروتاندوزی برای ونزوئلا ادامه نیافت و وابسته بودن بیش از حد به درآمدهای نفتی به زودی اقتصاد این کشور را از پا در آورد.
سقوط اقتصادی ونزوئلا
از سال 1950 تا اوایل دهه 1980، اقتصاد ونزوئلا رشد مداوم و ثابتی را تجربه کرد.
تا سال 1982 این کشور همچنان ثروتمندترین اقتصاد بزرگ در آمریکای لاتین محسوب میشد که از ثروت نفتی خود برای هزینه کردن در برنامههای اجتماعی از جمله خدمات بهداشتی، آموزش، حملونقل و یارانههای غذایی استفاده میکرد.
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی اوپک، بیش از ۹۵ درصد از کل صادرات ونزوئلا را نفت تشکیل میدهد
در آن زمان کارگران ونزوئلایی بالاترین میزان دستمزد را در منطقه دریافت میکردند.
پس از آن اما اوضاع به طور کامل دگرگون شد. در اواسط دهه 1980، عرضه بیش از حد نفت و کاهش قیمت آن، ضربه مهلکی بر اقتصاد ونزوئلا وارد کرد. اقتصاد منقبض شد، واحد پول به طور تصاعدی ارزشش را از دست داد و تورم افزایش یافت که وابستگی به درآمدهای نفتی و ناتوانی دولت برای تنوعبخشی به اقتصاد، مهمترین دلیل این امر بوده است.
امروز ونزوئلا یکی از فقیرترین کشورها در آمریکای لاتین محسوب میشود. بر اساس پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، وضعیت اقتصادی این کشور به زودی بدتر خواهد شد.
این نهاد بینالمللی پیشبینی کرده که تا سال 2022، سرانه تولید ناخالص داخلی ونزوئلا 12210 دلار خواهد بود! بدین ترتیب ونزوئلا بسیار فقیرتر از آنچه که سالها پیش، یعنی قبل از آغاز دوره چاوز بود، خواهد شد و این یعنی آغاز یک بحران عظیم اقتصادی.
اگر چه درآمدهای نفتی از این جهت که برای برقراری و حفظ نظم اجتماعی از سوی دولتها مورد استفاده قرار میگیرند، بسیار وسوسهانگیز است اما در عین حال غیرقابل پیشبینی بودن قیمت این کالا میتواند اقتصاد کشورها را با پیامدهای بسیاری مواجه کند.
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی اوپک، بیش از 95 درصد از کل صادرات ونزوئلا را نفت تشکیل میدهد و این بدان معناست که هر گونه نوسان قیمت نفت، میتواند ونزوئلا را به کشوری ثروتمند یا فقیر تبدیل کند.
با عرضه بیش از حد نفت در دهه 1980، درآمدهای نفتی ونزوئلا به شدت کاهش یافت. در این زمان ونزوئلا نخستین تقلاهای خود با تورم را آغاز کرد. نرخ تورم در این کشور در آگوست 1989 به 84.5 درصد و در سال 1996 به 99.9 درصد رسید.
در نهایت، ونزوئلا بدون اینکه درآمد کافی داشته باشد ناچار به چاپ اسکناس برای حفظ استانداردهای زندگی شد.
در سال 1998، هوگو چاوز با دادن وعدههایی چون کاهش فقر و بالا بردن استانداردهای زندگی با تکیه بر ثروتهای نفتی، پیروز انتخابات ریاستجمهوری در این کشور شد. در آن زمان به دلیل بالا رفتن قیمت نفت در دهه 2000، وی موفق شد بخشی از وعدههای خود را عملی کند.
بهبود موقت
پس از مرگ هوگو چاوز در سال 2013، نیکلاس مادورو جانشین او شد. همزمان با آغاز ریاستجمهوری او، قیمت نفت سقوط کرد و این تازه آغاز رشد فزاینده تورم بود. پول ملی ونزوئلا -بولیوار- تقریبا بیارزش شد.
در حال حاضر، این کشور با بحران انسانی مواجه شده، خشونت در کاراکاس گسترش یافته و مردم ونزوئلا از کمبود گسترده مواد غذایی، برق و کالاهای اساسی رنج میبرند.
دولت نیز برای حفظ قدرت، دست به خشونت زده و از سوی دیگر سوءمدیریت اقتصادی گرسنگی مردم را در خیابانها به دنبال داشته است. و این وضعیتی ناخوشایند برای کشوری است که زمانی ثروتمندترین کشور جهان بوده است.
وضعیت کنونی ونزوئلا یک فاجعه و ناتوانی دولت در استفاده از ظرفیت اقتصادیاش ناامیدکننده است.
منبع: money.visualcapitalist
نظرات