سرمقاله اکونومیست درباره انقلاب اطلاعاتی در اقتصاد:
کمک پاندمی کرونا به اقتصاد / انقلابی در اقتصاد کلان در راه است؟
نشریه اکونومیست، سرمقاله این هفته خود را به تحولات اجباری اقتصاد ناشی از پاندمی کرونا اختصاص داده است. اقتصاد فوری که با ایجاد انقلاب بلادرنگ، احتمالا اقتصاد کلان را دگرگون میکند.
به گزارش تجارتنیوز ، نشریه اکونومیست، سرمقاله این هفته خود را به تحولات اجباری اقتصاد ناشی از پاندمی کرونا اختصاص داده است. اقتصاد فوری که با ایجاد انقلاب بلادرنگ، احتمالا اقتصاد کلان را دگرگون میکند.
آیا کسی واقعا میفهمد که چه دارد بر سر اقتصاد جهان میافتد؟ پاندمی بسیاری از ناظران را هاج و واج نگه داشته است. افرادی کمی نفت ۸۰ دلاری را پیشبینی میکردند و از نفتکشهایی که خارج از سواحل چین و کالیفرنیا منتظر ماندهاند انتظاری نمیرود. با اوجگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، پیشبینیکنندگان میزان بیکاری در پایان سال را بیش از حد برآورد میکردند. امروز قیمتها سریعتر از انتظار در حال رشد است و هیچکس نسبت به روند صعودی تورم و دستمزد مطمئن نیست. اقتصاددانان اغلب برای همه معادلات و نظریههای خود در گمراهی به سر میبرند و اطلاعات بسیاری کمی برای انتخاب سیاستی که موجب رشد اقتصادی و افزایش مشاغل شود، دارند.
با وجود این، عصر سردرگمی کم کم آماده شده که جای خود را به روشنگری بدهد. با توجه به تحول در کیفیت و به موقع بودن اطلاعات، جهان در آستانه یک انقلاب بلادرنگ (Real-time) در اقتصاد است. شرکتهای بزرگی چون آمازون و نتفلیکس حالا با استفاده از دادههای فوری تحویل کالا را رصد میکنند و بسیاری از مردم « بازی مرکب » گیر دادهاند. پاندمی باعث شده که دولتها و بانکهای مرکزی دست به آزمایش بزنند. از نظارت بر سیستم رزرو رستوران گرفته تا ردیابی پرداختهای کارتی. نتیجه این آزمایشها هنوز ناقص است اما خدمات دیجیتال، سنسورها و سیستمهای پرداخهت سریع به شدت همهگیر شدهاند. این یعنی توانایی دولتها برای مشاهده اقتصاد به سرعت و با دقت بهبود خواهد یافت. این موضوع موجب شده تا دولتها وعده تصمیمگیری بهتر در بخش دولتی بدهند و برای مداخله بیشتر وسوسه شوند.
میل به دسترسی سریعتر به اطلاعات
تمایل برای داشتن دادههای اقتصادی بهتر موضوع جدیدی نیست. از سال ۱۹۳۴ آمریکا تولید ناخالص داخلی خود را برآورد میکرد و در ابتدا این برآوردها ۱۳ ماه تاخیر داشت. در دهه ۱۹۵۰، آلن گرینسپن جوان با نظارت بر ترافیک خودروهای باری، میزان تولید فولاد را برآورد میکرد. حتی از زمانی که والمارت به شرکت پیشرو در زمینه مدیریت زنجیره تامین در دهه ۱۹۸۰ تبدیل شد، فعالان بخش خصوصی آمار به موقع را به یک مزیت رقابتی میدانستند. با این حال بخش دولتی در ایجاد تحولات آهسته عمل کرده است. بر اساس آمار رسمی مورد بررسی اکونومیست ، تاخیر چندهفتهای یا چند ماهه در انتشار آماری مثل gdp و اشتغال موجب اصلاحات چشمگیری میشود. محاسبه دقیق بهرهوری هم سالها زمان میبرد. با کمی اغراق میتوان گفت که بانکهای مرکزی در حال پرواز با چشمان بسته هستند.
دادههای بد و با تاخیر منجر به اشتباهات سیاستی میشود که هزینهاش از دست رفتن میلیونها شغل و هزاران میلیارد دلار از تولید ناخالص است. زمانی که در دسامبر ۲۰۰۷ و ورود آمریکا به رکود بزرگ، فدرال رزرو نرخ بهره را به نزدیک صفر کاهش داد، ضررش کمتر از دسامبر ۲۰۰۸ بود. در آن زمان بود که اقتصاددانان آنرا در نظر گرفتند. آمار قابل استناد در خصوص اقتصادهای غیررسمی و بانکهای فاسد موجب شده که کار برای سیاستگذاران هند برای پایان داده به یک دهه رشد پایین در این کشور بسیار سخت شود. بانک مرکزی اروپا در سال ۲۰۱۱ و در میان افزایش موقتی تورم، به اشتباه نرخ بهره را افزایش داد و منطقه یورو را مجددا وارد بحران اقتصادی کرد. امروز هم بانک مرکزی انگلستان در حال انجام دادن اشتباهی مشابه هستند.
کاتالیزور تحولات
پاندمی به یک کاتالیزور برای تغییر تبدیل شده است. بدون مهلت دادن به بررسیهای رسمی برای آشکارشدن اثر ویروس یا قرنطینه، دولتها و بانکهای مرکزی در حال آزمایش هستند. استفاده بلادرنگ از موتور جت، ردیابی تلفنهای همراه و پرداخت بدون تماس بخشی از این آزمایشها هستند. به جای تمرکز روی مطالعات چندساله و نوشتن نظریههای عمومی، ستارههای امروز علم اقتصاد نظیر راج چتی از دانشگاه هاروارد، آزمایشگاههایی را راه اندازی کردهاند که آمار و ارقام را موشکافی میکنند. شرکتهایی نظیر جیپیمورگان هم آمار ترازنامههای بانکی و قبوض کارتهای اعتباری را منتشر کرده تا نشان دهد که مردم بیشتر به دنبال ثروتاندوزی هستند یا خرج میکنند.
این روندها با نفود بیشتر تکنولوژی در اقتصاد تشدید میشود. امروز خریدهای آنلاین سهم بیشتری در مخارج خانوارها دارند و تراکنشها هم با سرعت بیشتری انجام میشود. بر اساس گزارش شرکت مشاوره مککینزی، پرداختهای بلادرنگ در سال ۲۰۲۰ بیش از ۴۱ درصد رشد داشته است. ماشینها و اشیای بیشتری حالا با سنسورها کار میکنند و حالا کشتیهای حامل بار هم میتوانند با استفاده از سنسورها هرگونه مسدود بودن در زنجیره تامین را تشخیص دهند. ارزهای دیجیتال دولتی که چین پروژه آزمایشی آنرا آغاز کرد و بیش از ۵۰ کشور هم آنرا در دستور کار خود قرار دادهاند، یک معدن طلا برای جزئیات بلادرنگ در خصوص چگونگی کارکرد اقتصاد فراهم کرده است.
کاهش ریسک سیاستگذاری
آمار به موقع میتواند ریسک غیرموثر بودن یک سیاست را کاهش دهد. در چنین حالتی راحتتر میتوان قضاوت کرد که کدام نقصان در فعالیت موجب سقوط شده است. همچنین اهرمهایی که دولتها میتوانند از آنها در اقتصاد استفاده کنند هم بهبود خواهد یافت. روسای بانکهای مرکزی باید به یاد داشته باشند که مشاهده تاثیر کامل تغییر در نرخ بهره ۱۸ ماه یا بیشتر طول میکشد. اما هنگکنگ در تلاش است تا کیف پول دیجیتالی درست کند که در صورت استفاده نکردن فوری از دارایی درون آن، کیفپول منقضی شود. ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی احتمالا موجب خواهند شد که نرخهای بهره منفی شوند. دادههای خوب در زمان بحران باعث میشود که حمایتها هدفمند و دقیق باشد. فرض کنید وام تنها به شرکتهایی داده خواهد شد که از نظر ترازنامه قوی هستند ولی دچار مشکل نقدینگی موقت شدهاند.همچنین بجای یارانههای بیهوده از طریق بروکراسی تامین اجتماعی، دولت میتواند از طریق کیف پولهای دیجیتال به افراد فقیری که شغل خود را از دست دادهاند کمک کند.
انقلاب بلادرنگ وعده تصمیمات اقتصادی دقیقتر، شفاتر و بر اساس قانون میدهند. اما هر تحولی با خود خطراتی هم دارد. شاخصهای جدید ممکن است به سوءتفسیر شوند: آیا رکود جهانی آغاز شده یا اوبر در حال از دست دادن سهم بازار خود است؟ آیا با این تغییرات بازهم شاهد سوگیری در گزارشها خواهیم بود؟ شرکتهای بزرگ میتوانند با انباشت دادهها، مزیت بیموردی به انها بدهند. شرکتهای خصوصی نظیر فیسبوک که هفته گذشته کیف پول دیجیتال جدیدی را راهاندازی کرد، ممکن است روزی بیشتر از فدرالرزرو نسبت به مخارج مصرفکنندگان دید داشته باشند.
خودت را بشناس
بزرگترین خطر اعتماد بنفس بیش از حد است. با توجه به ساختار سراسربین (Panopticon) اقتصاد، سیاستمداران و مقامات رسمی وسوسه میشوند که میتوانند آینده را دیده و جامعه را با توجه به ترجیحات خود و به نفع گروههای خاص قالب بندی کند. این رویای حزب کمونیست چین بود که حالا در غلب برنمهریزی مرکزی دیجیتال در حال وقوع است.
در واقع وجود هر مقداری از داده نمیتواند به طور قطع به یقین آینده را پیشبینی کند. اقتصادهای پویا نه به برنامههای تلویزیونی بلکه به رفتار همزمان میلیونها شرکت و مصرفکننده مستقل وابسته هستند. اقتصادهای فوری با بصیرت و همهچیزدان نیستند بلکه وعده تحول میدهند: تصمیمگیری عقلاییتر، بهتر و بهموقع تر.
نظرات