کوره بورس در انتظار نفت
عرضه نفت خام در بورس انرژی متوقف شده و همچنین بسیاری از عرضهکنندگان بهخصوص در رینگ بینالملل عرضههای کمتری را به تالار صادراتی بورس انرژی روانه کردهاند.
به گزراش تجارتنیوز، کاهش حجم معاملات و افت جدی حجم عرضهها در بورس انرژی مهمترین دادهای است که میتواند وضعیت کلی در این بازار رسمی را ترسیم کند. کاهش حجم عرضههای صادراتی شاید مهمترین سرعتگیر رشد حجم معاملات بوده اگرچه دادههای مهم و تاثیرگذار بسیاری همچون نوسان قیمتها در بازارهای جهانی هم بر روند کلی معاملات بیتاثیر نبوده است.
بورس انرژی روزهای پیچیدهای را سپری میکند آن هم در شرایطی که گویا بدنه اجرایی و تصمیمسازی دولت کمتر از حد انتظار به این بازار توجه نشان میدهند. در حساسترین دوران در سالهای اخیر شاهد هستیم که عرضه نفت خام در بورس انرژی متوقف شده و همچنین بسیاری از عرضهکنندگان بهخصوص در رینگ بینالملل عرضههای کمتری را به تالار صادراتی بورس انرژی روانه روانهاند.
بهعنوان یک نمونه مشخص در چند روز اخیر هیچ عرضهای در رینگ بینالملل بورس انرژی به ثبت نرسیده که به معنی آزمودن توانمندیهای این بازار بدون وجود بستری برای رقابت است. این سیگنال را باید بسیار مهم ارزیابی کرد آنهم در شرایطی که خبری از عرضههای جدی نفت خام یا میعانات گازی یا گاز مایع یا LPG نیست.
این موارد موجب شده تا تمرکز بورس انرژی در روزهای اخیر تنها بر بازار داخلی باشد آن هم در شرایطی که با رشد قیمتها، جذابیت دادوستد در این بازار کاهش یافته است. تمامی موارد فوق رخدادهای تاثیرگذار بر بورس انرژی است اگرچه در روزهای اخیر افت قیمتهای جهانی نفت خام و فرآوردهها را هم باید مزید بر علت دانست که ناخودآگاه دشواریهای جدیدی را برای بازاریابی بینالمللی این محصولات ایجاد میکند.
در روزهای اخیر شاهد هستیم که معاملات بورس انرژی اغلب به عرضه فرآوردههای داخلی محدود شده و آخرین عرضه مهم در رینگ بینالملل یا همان عرضه ۳۰ هزار تنی نفتا هم مورد معامله قرار نگرفت. به جز این عرضهها داده مهمی در بازار مشاهده نشده و البته خروجی آن کاهش حجم و ارزش معاملات بوده است.
ارزش معاملات بازار فیزیکی بورس انرژی در آذر ماه تاکنون به بیش از ۵۸۷ میلیارد تومان رسیده که این رقم برای بورس انرژی رقمی پایین به شمار میرود. این در حالی است که رکورد ارزش معاملات در ماههای اخیر به آبانماه سال جاری باز میگردد آن هم در شرایطی که این رقم نزدیک به ۲ هزار و ۱۹۵ میلیارد تومان بوده است.
البته ارزش معاملات آذرماه سال جاری در مقایسه با مدت مشابه سال قبل رشدی نزدیک به ۷ درصد داشته است. در هر حال ارزش معاملات آذرماه تاکنون رقم پایینی به شمار رفته و کمترین رقم از فروردینماه سال جاری تاکنون است. حجم معاملات آذرماه نیز تاکنون بیش از ۱۲۷ هزار تن است که رقمی نزدیک به حجم معاملات فروردینماه امسال است. البته هنوز تا پایان آذرماه چند روز باقی مانده است و این ارقام معاملاتی تقویت خواهد شد ولی در کل میتوان گفت ماه جاری زمان خوشیمنی برای بورس انرژی نبوده است.
افت عرضه عامل عقبگرد بورس
عقبگرد عرضه را میتوان مهمترین دلیل کاهش حجم معاملات در بورس انرژی به شمار آورد. خبری از عرضههای گسترده رینگ بینالملل نیست و حتی عرضههای داخلی هم اندکی تضعیف شده است.
البته میتوان گفت حجم معاملات بازار داخلی نسبتا متعادل بود ولی انتظار بیشتری از این بازار وجود دارد. این شرایط داد و ستد نشان داد که بورس انرژی حتی بدون معاملات بینالمللی هم میتواند روی پای خود بایستد.
اما در مورد حجم عرضهها در بورس انرژی باید با صراحت بیشتری سخن گفت. کاهش حجم عرضههای صادراتی در رینگ بینالملل به شدت مشهود است. در آذرماه تاکنون تنها سه عرضه صادراتی در بورس انرژی روی تابلو رفته آن هم در شرایطی که ۲۴۲ عرضه مختلف در بازار فیزیکی به ثبت رسیده است.
همین رقم به تنهایی نشان میدهد که عرضههای صادراتی عقبنشینی جدی داشته است. در ماه جاری تاکنون تنها ۲ هزار تن گاز مایع شرکت نفت ستاره خلیج فارس در رینگ بینالملل عرضه شده و مورد معامله قرار گرفته است و دو عرضه دیگر بدون داد و ستد باقی ماندند.
مهمترین عرضه صادراتی آذرماه عرضه ۳۰ هزار تن نفتای سنگین پالایش نفت لاوان در رینگ بینالملل بود که البته توسط یک شرکت بورسی به تالار آمد. این موارد نشان میدهد که گویی دستگاههای دولتی اندکی کملطفی کردهاند و دقیقتر؛ بورس انرژی را فراموش کردهاند. این مطلب در شرایط دشوار تحریم نه تنها قابل چشمپوشی نیست، بلکه به بررسی دقیقتر و حتی پاسخگویی نیاز دارد.
عقبگرد عرضهها به دلیل تلاش برای ایحاد شرایط جدیدی برای عرضه است؛ یعنی سهولتهای بیشتری در مسیر معاملات در حال طرحریزی است و به این دلیل بخشی از عرضهها به تالار نیامده است.
در مورد عرضه نفت خام هم وضعیت همینگونه است؛ یعنی بدنه تصمیمسازی و اجرایی دولت در تلاش است تا عرضههای جدید را با شرایط بهتری به تابلو بیاورد تا بتوان از این پتانسیل مهم بیشتر استفاده کرد. البته تا همین حالا هم عرضه نفت خام با تعلل و تاخیر صورت گرفته و مدتهاست که خبر جدیدی از عرضه نفت خام نیست.
حال سوال اینجاست که اولین عرضه نفت خام چه زمانی خواهد بود و تا چه زمانی باید بازار منتظر اعلام عرضه قطعی در بازار صادراتی بورس انرژی باشد. تعلل در عرضه جدید خود فضایی را ایجاد میکند تا هم شایعات فضا برای جولان داشته باشند و هم منتقدان دلایل جدیدی برای انتقاد پیدا کنند.
عرضه نفت خام را نمیتوان نادیده گرفت یا کم اهمیت فرض کرد. همینکه نزدیک به سه هفته خبری از عرضههای جدید نیست و به رغم اظهارنظر مدیران بازار سرمایه برای عرضه در آذرماه، هنوز حتی اطلاعیه عرضه نفت خام هم تا لحظه تنظیم این گزارش در پایگاه اطلاعرسانی بورس انرژی هم درج نشده است.
این شرایط خود به اندازه کمی انتقاد در بر دارد ولی ذات عرضه نفت خام در شرایط فعلی ملزوماتی دارد که با فرض تغییر جدی در بازارهای جهانی نیاز به بحث و بررسی جداگانه خواهد داشت.
رخداد دیگری که در گذشته به آن بهصورت محدود اشاره کردیم ولی از نگاه رسانهها و حتی مسوولان مغفول مانده آغاز به کار بازار صادراتی گاز بهصورت گسترده در بورس انرژی است.
عرضههای پراکنده گاز مایع در ماههای گذشته وجود داشت ولی در چند هفته اخیر شاهد بودیم که در دو عرضه مشخص، رقمی بیش از ۸۰ هزار تن گاز مایع روی تابلو به ثبت رسید.
این عرضهها اگرچه ناکام ماند و به معامله ختم نشد ولی به این معنی است که ذهنیت کلی در شرکت گاز هم به سمت استفاده از ساز و کارهای معاملاتی بورس انرژی است ولی نیاز به پیگیری دارد. شاید ایجاد رینگ صادراتی گازی در بورس انرژی اهمیت بیشتری از بازار صادراتی نفت خام دارد آن هم در شرایطی که ذخایر گازی کشورمان به شدت گسترده است و سرمایهگذاری در این ذخایر ادامه دارد. به این معنی افزایش حجم تولید گاز طبیعی و میعانات گازی است و در آینده میتواند به یکی از بهترین و بزرگترین بازارهای صادراتی در بورس انرژی بدل شود.
این دو توانمندی یعنی صادرات نفت خام که در رسانهها به بورس نفت مشهور شد و دیگری آغاز به کار رینگ گازی در بورس انرژی بهصورت گسترده شاید دو نکته اصلی در پتانسیلهای اجرایی بورس انرژی باشد که دورنمای رشد این بازار را از همین دو بستر اصلی ترسیم خواهد کرد. البته شنیدهها حکایت از آن دارد که معاملات گاز مایع صادراتی به زودی از سر گرفته خواهد شد و هماکنون در حال چکشکاری شرایط جدید معاملاتی است تا بتوان تسهیلات بیشتری را برای داد و ستد فراهم کرد.
آینده بورس انرژی و حتی ابزار قدرتمند و مهم برای توسعه تجارت حاملهای انرژی در بازارهای جهانی این دو فرصت یعنی بورس نفت و بورس گاز خواهد بود و با توجه به اهمیت آن باز هم در آینده مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. البته رخدادهای جدیدی در بازارهای بینالمللی در حال خودنمایی است که نیاز دارد این تغییرات را در شرایط فعلی عرضهها و وضعیت فروش لحاظ کرد. شاید نوسان قیمتها در بازارهای جهانی خود بهعنوان سرعتگیر مهمی در برابر رونق معاملات در بورس انرژی قد علم کرده باشد.
کاهش بهای نفت خام و فرآوردهها
افت قیمت نفت خام در بازارهای جهانی موجب شده تا بهای فرآوردههای نفتی هم با یک روند کاهشی نسبتا مهم همراه شود. این در حالی است که برآوردههای مختلفی در مورد دورنمای بازار جهانی نفت خام مخابره میشود که بعضا با یکدیگر در تناقض قرار دارند.
این وضعیت به این معنی است که آینده بازار با ابهاماتی عمیق همراه بوده و به خریدار هم اجازه هر فعالیت یا آزادی عمل نسبی را نمیدهد. نوسان موجودی ذخایر نفت خام آمریکا، انتظار برای کاهش حجم تولید اعضای اوپک و حتی روسیه و نیاز به بررسی پایبندی اعضا همچنین ذهنیت منفی از دورنمای رشد تقاضای نفت خام در جهان، تعداد دکلهای فعال در آمریکا و ذهنیتهای مختلف از حجم و آینده تولید شیلهای نفتی و ذخایر نامتعارف، بحرانهای اجتماعی و بعضا امنیتی در حوزههای مهم تولید و صادرات نفت خام در جهان و حتی کاهش ارزش دلار همگی مواردی است که بر دورنمای بازار نفت خام موثر خواهد بود.
اما اگر از یک نگاه دیگر به بازار نفت بنگریم شاید بتوان ذهنیت دقیقتری از سایر رسانهها را به دست آورد. نفت خام در مقایسه با سایر بازارهای کالایی افت قیمت کمتری داشته است اگرچه اوپک هم تلاش کرد تا با موضعگیری در فاز عرضه، از نوسان قیمتها حمایت کند. کاهش قیمتها در بازار محصولات کالایی سریعتر از افت نرخ در بازار نفت بود یعنی فاز اول کاهش نرخ را اول در بازارهای کالایی شاهد بودیم و سپس به بازار نفت خام سرایت کرد ولی شتاب افت قیمتها در روزهای اخیر در بازار نفت و فرآوردهها بیشتر بود.
اگر معاملات روز گذشته را در نظر نگیریم میتوان گفت که این روند نزولی هنوز هم ادامه دارد ولی چیزی که بیشتر معاملهگران در بازار نفت خام و فرآوردهها را آزرده است شتاب کاهش قیمتی روزها و هفتههای اخیر است.
این شرایط موجب شده تا ذهنیت کاهش نرخ در بازار عمیقتر باشد اگرچه مقایسه بهای نفت خام با شاخصهای کالایی نشان میدهد که بهای نفت خام آمریکا به نسبت مدت مشابه سال قبل شرایط دشوارتری را تجربه میکند هرچند وضعیت قیمتی نفت برنت اندکی بهتر است.
رشد حجم تولید در آمریکا به کمک ذخایر نامتعارف خود یکی از دلایل مهم این وضعیت است. اگر فقط به مقایسه قیمتی در دو بازار توجه کنیم شاید بتوان گفت که بازار نفت خام هنوز هم فرصت افت نرخ دارد آنهم در وضعیتی که شاهد عقبگرد بهای دلار در بازارهای جهانی هستیم و اگر ارزش دلار باز هم افزایش یابد که چندان دور از ذهن نیست پتانسیل مضاعفی برای کاهش بهای نفت خام ایجاد خواهد شد.
از سوی دیگر شاخصهای سهام در آمریکا و اقصی نقاط جهان در مسیر کاهش قرار دارد و همین داده بهعنوان یک سرکوب قیمتی برای نفت خام هم ایفای نقش میکند. این در حالی است که جو روانی در بازارهای جهانی نفت خام به شدت منفی است و این ذهنیت حتی در بین معاملهگران برجسته فرآوردهها هم دیده میشود.
بسیاری از معاملهگران بینالمللی در وضعیت فعلی تمایل چندانی به خرید فرآوردهها یا نفت خام از ایران نشان نمیدهند آنهم در شرایطی که بحث تحریمها اولویت دوم آنها برای عقبنشینی است و اولویت اول آنها عقبگرد نرخ و ترس از تداوم این افت قیمتی است.
در این شرایط در برخی از گفت و شنودها شاهد هستیم که معاملهگران برجسته اگرچه میلی به گفتوگو ندارند ولی در خلال ادبیات آنها ترس از آینده بازار را میتوان به خوبی مشاهده کرد.
حال در شرایطی که ترس از کاهش نرخ جدی است و البته هم معاملهگران و هم تولیدکنندگان نفت و فرآوردهها نیاز به تولید و تجارت دارند و البته با همه دشواریها ریسک تحریم را هم به جان خریدهاند، نیاز به اعطای تسهیلات در فرآیندهای معاملاتی فرآوردهها و نفت خام و همچنین انعطاف قیمتی و توجه به واقعیتهای بازار را باید در نظر گرفت.
از سوی دیگر کاهش حجم معاملات در شرایط فعلی به این معنی است که حجم تولید با وقفه یا حداقل با نگرانی همراه خواهد شد و عدم فروش در روزهای اخیر به معنی کاهش نرخ و فروش با قیمتهای پایینتر است.
هنوز هم میتوان گفت که فاز بعدی کاهش نرخ همگام با کاهش قیمتها در بازار سهام آمریکا احتمال وقوع دارد و در صورتی که این روند کاهشی در بازارهای سهام غربی ادامه یابد، پتانسیل کاهش بیشتر بهای نفت خام، فرآوردهها و بسیاری از بازارهای کالایی وجود دارد که البته اگر به چیزی شبیه به بحران بدل شود، حجم تقاضا را هم محدود خواهد کرد و در یک سیکل نزولی جدید و البته عمیق فرو میرویم.
بهعنوان یک نمونه مشخص شاخص داوجونز در آمریکا به نسبت مدت مشابه سال قبل نزدیک به ۴ درصد و شاخص S&P۵۰۰ نزدیک به ۵/ ۴ درصد افت داشته است. تداوم این وضعیت به معنی تزریق نگرانیهای جدید در این بازارهاست.
موارد فوق با ذهنیتهای معاملهگران و تجار برجسته و شرکتهای صاحب نام در فرآیند صادرات نفت خام و فرآوردهها همخوانی دارد که در گفتوگو با این افراد میتوان به همین موارد پی برد. اگر قصد داشته باشیم تا از معاملات در بورس انرژی حمایت کنیم در نگاه اول باید رخدادها و واقعیتهای بازارهای جهانی و فرآیند صادرات را مدنظر قرار داد و در فاز دوم بهصورت واقعی از این بازارها و حجم معاملات حمایت کرد.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات