«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
حرکت مشکوک به سمت انرژی خورشیدی/ پای مافیا به پنلهای خورشیدی باز شد؟
گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، به خصوص انرژی خورشیدی که ظرفیتهای اقلیمی آن وجود دارد، یک ضرورت است. اما به نظر میرسد که به دنبال کمبود برق و گاز در کشور، این الزام بهنوعی برونسپاری و به روش جدید سودجویی شده است.
حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، امری مهم در جهان است. پایانپذیر بودن سوختهای فسیلی و آسیبهای فراوان آن برای کره زمین، بسیاری از کشورهای جهان را واداشت که به فکر انرژیهای جایگزین بیفتند.
ایران نیز در چند سال گذشته به آن توجه داشته و مسئولان مختلف با اشاره به حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، سمت و سوی جدیدی به ورود تجهیزات استفاده از این انرژیها به ایران دادند.
نکته مورد توجه آن است که هشدارها به جهت اتمام سوختهای فسیلی، ضعف زیرساختهای نفتی و گازی و ضرورت گذار به انرژیهای تجدیدپذیر بارها توسط کارشناسان متعدد وجود داشت. اما مسئولان در شرایطی که با تشدید کمبود برق، گاز و دیگر انرژیهای موردنیاز مواجه شدند، ناگهان به فکر استفاده از انرژی خورشیدی افتادهاند. موضوعی که این شائبه را برمیانگیزد که آیا برخی به دنبال سودجویی از طریق فروش این پنلها هستند؟
گذار به انرژیهای تجدیدپذیر تنها در شرایط کمبود!
در مواجهه با کمبود برق در کشور، موضوع انرژیهای تجدیدپذیر نمایان شده است. در حال حاضر بیش از 90 درصد از نیروگاههای موجود در کشور، نیروگاههای حرارتی هستند و به دنبال مواجهه با کمبود گاز، فریاد حرکت به سوی نیروگاههای تجدیدپذیر شنیده میشود.
در کنار اصرار مسئولان به جهت واردات پنلهای خورشیدی و فروش آن به مردم، نکتهای جالب نهفته است. در حال حاضر، بسیاری از انجمنها و واردکنندگان پنل و اینورتر خورشیدی، با مشکلات متعددی در زمینه واردات از جمله ترخیص از گمرک و تخصیص ارز مواجه هستند.
طوری که در بیستویکمین شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی که در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد، به دلیل اعتراضات و مشکلات متعدد در این حوزه، در نهایت اصلاح دستورالعمل وزارت صمت بهگونهای در دستور کار قرار گرفت که سهمیه ارز وزارت نیرو برای پنل و اینورتر خورشیدی و توربین بادی، افزایش یابد. این موضوع توسط احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، تصویب شد.
این بدان معناست که مشکلات این حوزه به قدری زیاد است که دولت گذشته را به اصلاح دستورالعملهای موجود واداشت. اما همچنان موانع جدی بر سر راه فعالان بخش خصوصی قرار دارد.
حال در چنین شرایطی، موضوع فروش پنلهای خورشیدی، آن هم بدون توجه به زیرساختهای موردنیاز در این زمینه، بارها توسط مسئولان متعدد مطرح شده است. مسئولان با پافشاری بر فروش پنلهای خورشیدی به صنایع و مردم، قصد برونسپاری تولید برق به مردم را دارند.
پیشتر صنایع مطابق قانون مانعزادیی از صنعت برق، موظف بودند که برق موردنیاز خود را تولید کنند. حالا نیز به گفته عبدالرضا حسینیمهر، مجری طرح توسعه نیروگاههای خورشیدی توانیر، چنانچه مشترکان خانگی بیش از ۲.۵ برابر الگوی مصرف، برق مصرف کنند موظف به احداث نیروگاه خورشیدی یا خرید از بورس برق میشوند.
در گذشته، الزام تولید برق تجدیدپذیر از سوی صنایع، بارها مورد انتقاد واقع شد. چراکه صنایع، نیروگاهدار نیست و صرف نصب پنل خورشیدی را نباید به معنای تولید برق دانست. گویا پس از صنایع انرژیبر، مشترکان پرمصرف نیز باید خود برق خود را از طریق پنلهای خورشیدی تولید کنند.
جدا از موضوع برونسپاری وظایف دولت به مردم در شرایط کمبود شدید برق، باید به موضوع فراهم نکردن تجهیزات و نبود شرایط موردنیاز پرداخت.
فراهم شدن زیرساختها و ورود تکنولوژی به کشور؛ الزام توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
وقتی کشورها از راه خود به جهت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر سخن میگویند، منظورشان صرفا توسعه انرژی خورشیدی نیست. چراکه انرژی خورشید در همه زمان و همه جا وجود ندارد و تولید برق توسط این انرژی، به عوامل متعددی چون زاویه تابش خورشید، دما، آبوهوا و جایگاه قرارگیری پنل خورشیدی بستگی دارد.
به دلیل رطوبت، افزایش دما، گرد و غبار، زاویه تابش خورشید و ارتفاع، امکان نصب پنل خورشیدی در تمام نقاط کشور وجود ندارد و در شهرهایی مانند کرمان و یزد نیروگاههای خورشیدی راندمان خوبی خواهند داشت. اما در ایام سرد سال به دلیل تغییر زاویه تابش خورشید، راندمان نیروگاههای خورشیدی پایین میآید.
نیروگاههای خورشیدی با ساعات کاری محدود یعنی حدودا 6 ساعت مواجه هستند. اما فناوریهایی که انرژی خورشید را به حرارت تبدیل و برای شب ذخیره میکنند، میتوانند این محدودیت را برطرف کرده و استفاده 24ساعته را فراهم سازند.
نکته مورد توجه آن است که توسعه این فناوریها به سرمایه نیاز دارد و صرف واردات پنل خورشیدی نمیتواند منجر به تولید برق پایدار توسط انرژی خورشیدی شود.
پیشتر گفته میشد که بالا بودن هزینه سرمایهگذاری انرژی خورشیدی نسبت به سایر انرژیها از مهمترین دلایلی است که مانع از توسعه تولید انرژی خورشیدی در کشور شده است. حال مشخص نیست که این هزینه از کجا تامین شده است که مسئولان این گونه بر فروش پنلهای خورشیدی اصرار دارند و به دیگر تجهیزات موردنیاز اهتمام نمیورزند؟
تجربه گذار به انرژیهای تجدیدپذیر در جهان
اکنون حداقل سه کشور ایسلند و نروژ و پاراگوئه همه برق موردنیاز خود را با بهکارگیری انرژیهای تجدیدپذیر تولید میکنند و حداقل ۴۷ کشور جهان اکنون بیش از ۵۰ درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تامین میکنند.
اما تمامی کشورهایی که تاکنون به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کردند، حمایت دولتها را داشتهاند. برای مثال در اروپا، دولت متولی اصلی حمایت از انرژی خورشیدی است و با تعیین نرخ مناسب خرید، این صنعت را تقویت میکنند. در اروپا، شرکتهایی که دیاکسیدکربن بیش از حد تولید میکنند، مالیات سنگینی میپردازند و درآمد حاصل به شرکتهای تولیدکننده انرژی پاک اختصاص مییابد.
ایران با وجود پتانسیلهای بالای اقلیمی به جهت بهرهبرداری از انرژی خورشیدی، توسعه این انرژی را برونسپاری کرده و تلاش کافی به جهت ورود تکنولوژی و سرمایه موردنیاز این انرژیها نکرده است.
از سوی دیگر، ایران با وجود تولید ناخالص پایین، سهم بالایی از انتشار کربن در جهان دارد. بسیاری از کشورها به دلیل سهم بالای انتشار کربن، خود را ملزم به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دیدند تا از انتشار کربن از سوی سوختهای فسیلی جلوگیری کنند.
نکته مورد توجه آن است که ایران بدون توسعه صنعتی و با وابستگی بیش از حد به سوختهای فسیلی، حرف از گذار به انرژیهای تجدیدپذیر میزند. این در حالی است که اگر بدون توجه به زیرساختها این گذار صورت بگیرد، نه تنها عایدی نخواهد داشت بلکه صنایع انرژیبر را با مشکلات بیشتری مواجه خواهد کرد.
باید گفت این خود دولتها بودند که با پافشاری بر استفاده از سوختهای فسیلی و اصرار بر اقتصاد نفتی، راه توسعه صنعتی را در کشور بستند. حال گویا متوجه نیستند که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نیازمند برنامهریزی جامع و همهجانبه است و نمیتوان تنها برای همراهی با جهان، شعار آن را سر داد.
انرژیهای تجدیدپذیر؛ تهدید یا فرصت؟
اکنون بسیاری از صنایع انرژیبر وابسته به گاز طبیعی هستند و بدون فراهم کردن زیرساختهای مورد نیاز و توجه به شرایط این صنایع، نمیتوان تنها با ژست حمایت از محیطزیست، این صنایع را ملزم به برق خود از طریق انرژی خورشیدی کرد. چرا که دولت موظف به تامین برق است و نمیتواند در مواجهه با کمبود برق، به جای توسعه زیرساختهای تامین برق، وظایف خود را برونسپاری کند.
تناقض موضوع آن جاست که آمارهای بینالمللی به وضوح نشان میدهند که عمدتا دولتها اولین متهم انتشار کربن در جهان هستند. حدود ۸۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲، مربوط به ۵۷ شرکت و نهاد دولتی است که بیش از 40 درصد از نفت و گاز جهان را تولید میکنند. دولتها با تاکید بیش از حد بر سوختهای فسیلی و بدون توجه به محیطزیست، این وضعیت را را رقم زدهاند و اکنون نمیتوانند این مشکل را بر دوش دیگری بیندازند.
در همین زمینه باید متذکر شد که دولتها متوجه هستند که به راحتی نمیتوانند گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر را محقق کنند. اما گویا همچنان اصرار بر تداوم راههای گذشته از سوی برخی از مسئولان شنیده میشود.
محسن پاکنژاد، وزیر نفت دولت چهاردهم، در مراسم افتتاحیه بیستوششمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز، با بیان اینکه اتخاذ رویکردهای تکبعدی و گذار سریع از سوختهای فسیلی به غیرفسیلی، جهان را با مخاطرات پیچیدهتری مواجه کرده است، تاکید کرد: این رویکردها به تعمیق ناپایداری، بیعدالتی و فقر انرژی در جهان منجر میشود. حتی خوشبینانهترین چشماندازهای انرژی، حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰ همچنان حداقل نیمی از نیاز انرژی جهان با استفاده از منابع نفت و گاز تامین خواهد شد.
او متذکر شد که تلاش برای حذف یا جایگزینی سوختهای فسیلی، اقدامی غیرواقعبینانه و تهدیدآمیز برای امنیت انرژی جهان خواهد بود.
در مورد این اظهارات باید گفت که گذار سریع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، قطعا واقعبینانه نیست و مشکلات بزرگی به وجود آورده است. در حقیقت، وزیر نفت نیز متوجه شده است که برخی گذار به سوی انرژیهای تجدیدپذیر را در قالب شعار مطرح میکنند و متوجه پیچیدگی موضوع نیستند. در حال حاضر در منطقه خاورمیانه، بسیاری از کشورهایی که در زمینه تجدیدپذیرها سرآمد شناخته میشوند، بر آتش جنگها به جهت دستیابی به منابع نفتی و گازی این منطقه میدمند.
از این رو، باید گفت که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر پیچیدگیهای بسیاری دارد و نمیتوان با واردات پنل خورشیدی به این مهم دست پیدا کرد. اما با توجه به آسیبهای فراوان سوختهای فسیلی و تهدیدهای امنیتی و جنگهایی که به جهت دستیابی به این منابع وجود دارد، باید به فکر گذار از این سوختهای پایانپذیر بود تا جهان مشکلات کمتری از جهات زیستمحیطی و انسانی متحمل شود.
اما گذار از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، تنها یک ژست انساندوستانه و حمایت از محیطزیست نیست، بلکه یک الزام و ضرورتی است که نمیتواند از طریق سودجویی دولتها و ضرر زدن به صنایع و مردم حاصل شود.
با توجه به اصرارهای متعدد به فروش پنلهای خورشیدی آن هم بدون توجه به الزامات موردنیاز به جهت گذار به سوی انرژیهای تجدیدپذیر، این شائبه برانگیخته میشود که برخی به دنبال سودجویی از طریق فروش این پنلها هستند.
کاسبی فروش پنلهای خورشیدی؟
آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با تجارتنیوز عنوان کرد: مشکل اصلی این است که دولت نمیداند اتلاف انرژی عامل اصلی مشکلات است. موضوعی که دنیا بیش از 50 سال است روی آن تمرکز کرده و به نتایجی رسیده است.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر، ناگهان موضوع تولید انرژی خورشیدی مطرح شده است و مشخص نیست چه کسی پشت فروش پنلهای خورشیدی است که مصرانه قصد فروش این پنلها را دارند. پشت این داستان احتمالاً منافع تجاری خاصی وجود دارد و شاید عدهای به دنبال سود از فروش پنلهای خورشیدی هستند.
به گفته او، در نهایت، ذینفعان این طرح هم مثل هر طرح دیگری، مشخص خواهد شد. چرا که در ایران هر از چندگاهی کاسبیهای متعددی آشکار میشود. اما تا زمانی که ساختار مصرف کشور اصلاح نشود و در این زمینه سرمایهگذاری نشود، هیچیک از این اقدامات به جایی نخواهد رسید. وظیفه شرکت بهینهسازی و سازمانهایی مثل ساتبا، دقیقا بهینهسازی ساختاری و بهبود بهرهوری انرژی است. چرا دولت به این شرکتها کمک نمیکند یا روی آنها سرمایهگذاری نمیکند؟
برای مطالعه بیشتر صفحه سوخت و انرژی را دنبال کتید.
نظرات