نگاه ما به حوزه فرهنگ نگاه تمدنی است
برنامه میزگرد فرهنگی صداوسیما ۲۵ خرداد با حضور امیر حسین قاضی زاده هاشمی کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و کارشناسان خانم دکتر الهام یاوری، آقای دکتر شهاب اسفندیاری، آقای دکتر حسین انتظامی و مشاوران آقای قاضی زاده هاشمی: آقای دکتر داوود رحیمی سجاسی - سرکار خانم دکتر لاله فرهنگ متین برگزار شد.
به گزارش تجارتنیوز، میز گرد تخصصی فرهنگی در جستجوی دیدگاههای فرهنگی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران هستیم در هر یک از این میزگردها سه تن از کارشناسان برجسته فرهنگی کشور مشارکت میکنند که پرسشهایی را خطاب به نامزد گرامی مطرح خواهند کرد نامزد ارجمند نیز با مشارکت دو تن از مشاوران خودشان به پاسخگویی خواهند پرداخت با نامزد و کارشناسان گرامی آشنا خواهیم شد.
آقای دکتر قاضی زاده بیست دقیقه پیش بینی شده برای شروع میزگرد که جناب عالی میتوانید منفرد صحبت بفرمایید میتوانید بخشی از این وقت را به مشاورین خودتان اختصاص بدهید و میتوانید هم صرف نظر بفرمایید گفتگو با کارشناسان را شروع؟
قاضی زاده هاشمی: یک مقدمهای کوتاهی را بنده عرض کنم در ابتدا.
بفرمایید؟
قاضی زاده هاشمی: بسمالله الرحمن الرحیم حسبناالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر عرض سلام و ادب و احترام دارم به ساحت قدسی آقا و مولایمان حضرت علیبنموسیالرضا (ع) امام رئوف کسب اجازه مینمایم از محضر حضرت ولی ارواحنافداه با یاد و نام امام شهیدان و شهدای انقلاب اسلامی یاد رئیس جمهور شهید عزیزمان شهید دکتر رئیسی را پاس میداریم همچنین سالگرد شهادت امام محمد باقر هست امروز و عرض تسلیت دارم من در خدمت دو همکار عزیزم جناب دکتر رحیمی که دکترای جامعه شناسی دارند و معاون دانشجویی دانشگاه بودند سابقاً و سرکار خانم دکتر فرهنگ متین که ایشان هم عضو هیات علمی دانشگاه هستند و فعال در حوزه زنان هستند و معاون برنامه ریزی و هماهنگی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری بودند گفتم یک مقداری با رزومه شان بیشتر آشنا بشوید.
نگاه ما به حوزه فرهنگ یک نگاه تمدنی است فرهنگ به قول مقام معظم رهبری هواست که انسان باید تنفس کند منتهی عنصر سازنده اصلی و تمدنی فرهنگی ما در تقابل با هجوم فرهنگی که نسبت به جامعه ما قرار دارد در یک مفهوم کلان هست در فرهنگ غرب مبنا فرد است و جبران و پاسخ دادن به خواست فرد و نیازهای فرد است به همین خاطر انسان بسیار خودخواه میشود میزان فداکاریاش نسبت به دیگران کاهش پیدا میکند، اما فرهنگ ایرانی اسلامی ما یک فرهنگ جمعگرا است تبلور این جمع در خانواده است اصل ده قانون اساسی هم خانواده را به عنوان آن زیرساخت اصلی جامعه ایرانی اسلامی ذکر کرده به همین خاطر من، چون توجه ویژهای داشتم به موضوع خانواده و خانواده را رکن اصلی جامعه میدانستم اسم دولت را دولت مردم و دولت خانواده انتخاب کردم هم یک کار کرد تمدنی دارد، چون در خانواده انسانها خودشان را فدای سعادت دیگری میکنند پدر و مادر خودشان را فدای سعادت هم میکنند و فرزندان. فرزندان رشد پیدا میکنند در بستر این فداکاری و باعث حفاظت از پدر و مادر میشوند و این واحد جامعه تسری میدهد ایثار را به کل جامعه و در مقابلش فرهنگ فرد گرا انسانها را فقط به خودش دعوت میکند و نهاد اصلی بخشیدن به دیگران را دچار تزلزل میکند ما در اصل تهاجم فرهنگی که الان باهاش روبه رو هستیم متاسفانه خوب یک اتفاقاتی در جامعه ما افتاده مخالف این روند، سن ازدواج افزایش پیدا کرده اعداد و ارقامش هم هست حدود یازده تا سیزده میلیون نفر ما الان مجرد داریم در جامعه در دهه تقریباً نود آمار ازدواج سی و سه درصد کاهش پیدا کرده آمار طلاق بیست و یک درصد افزایش پیدا کرده میزان ابتلا به مواد مخدر در بین بانوان به خصوص افزایش پیدا کرده ما در دولت خانواده برنامه ریزی به ترتیبی انجام دادهایم که این هویت اسلامی ایرانی با تمرکز بر خانواده رشد پیدا بکند وقتی از خانواده داریم صحبت میکنیم عنصر مرکزی خانواده زن و مادر است این مادر هست که خانواده را شکل میدهد رابطه بین مادر و همسر، مادر و فرزندان بالاتر و پایینتر این باعث میشود این انسجام شکل بگیرد کل این پیشرانها ارتقا هویتی که ما تعریف کردیم و سیاستگذاری که کردیم بر همین مبنا هست یعنی فرض بفرمایید در هر بخشی مانند آموزش و پرورش، آموزش عالی، نظام مالیاتی بهداشت و درمان، گردشگری، ورزش، ارتباطات و فناوری بر همین اساس طراحی شد که من به سرعت به بخشی از آن اشاره میکنم تا انشاءالله ما بتوانیم از بیانات همکاران مان هم استفاده بکنیم .
زنان فرصت هستند نه مسئله
قاضی زاده هاشمی: از نظر ما زنان فرصت هستند نه مسئله فرصتی هستند که توسط اونها ما همه مسائل فرهنگی، سیاسی اجتماعی امنیتی کشور را با ایشان میتوانیم حل بکنیم و بعد از انقلاب یک سرمایه گذاری ویژهای در مورد بانوان شد در نرخ باسوادی شان، حضور اجتماعیشان و ما حتی در جامعه سنتی خودمان هم زنان نقش نقش چند وجهی داشتند اینگونه نبوده که فقط خانهداری بکنند در اقتصاد خانوار زن سنتی ما نقش داشته بخشی از هزینههای خانوار را تامین میکرده غیر از اینکه در نظام تعلیم و تربیت ما هم نقش داشته منتها با توسعه شهرنشینی و ایجاد طبقه متوسط اون زندگی سنتی تغییر پیدا کرده بدون اینکه ما بتوانیم ساز و کارهای مناسب با این نقشه جدید به طوری که بانوان ما تمام شئونات شان را یعنی شان همسری و مادری و شان اجتماعی و اقتصادی شان را بتوانند ایفا بکنند یک همسان سازی اجتماعی به طوری که تمامی نقشها را به رسمیت بشناسیم را پیشبینی کنیم اصل ماجرا این است که ما، چون طراحی هایمان کاملاً مردانه است آمدیم با زنان هم مانند مردان برخورد کردهایم ما در حالیکه که عدالت اجتماعی اقتضا میکرد با توجه به این که پنجاه درصد جامعه ما بانوان هستند و اقتضائات فیزیولوژیکی شان، روحی و روانی شان وظایف و مسئولیت هاشون متفاوت است ما به طور کلی نظامات اجتماعی و اداری مان را برای زنان مجزا طراحی کنیم ما حداکثر کاری که کردیم اومدیم مدرسه دخترونه پسرونه را جدا کردیم در حالیکه این نبوده اقتضائات تعلیم و تربیت در مورد بانوان با اقتضائات تعلیم و تربیت و رشد و توسعه اشتغال کلاً متفاوت نظامات باید به طور کلی تغییر پیدا میکرد که متاسفانه این کار اتفاق نیفتاده و این به خاطر این هست که ما یک الگوی مطلوب بعد از حتی چهل سال میشود گفت که طراحی نکردیم مبانی اش وجود دارد در قانون اساسی ما در بیانات امامین انقلاب هست، اما این طراحی نشده ما در مدل دولت مردم و دولت خانواده برای این طراحی کردیم به طوری که از قبل از ازدواج و تصمیم به فرزند آوری تا زمانی که فرد به رحمت خدا میرود و خانواده اش او را تشییع میکنند این بازه زمانی که باعث کمال انسان است در تمام تک تک عناصر سر او ما طراحی داشته باشیم و این پیوند زدیم به محل یعنی خانواده به عنوان واحد پایه محله جایی که خانوادهها را دور همدیگر جمع میکند استعدادهایی که در اون محله و شهر هست این استعدادها باید به کار گرفته بشود همان طور که نیازهای عناصر خانواده باهم جبران میشود در حوزه محلات و شهرها، حالا اون منطقه این نیازها باید متعادل بشود و افراد با استعدادهایی که دارند که دولت وظیفه دارد زمینه سازی شکوفایی استعدادهای را انجام بدهد نیازهای جامعه برطرف بشود اینجا باز هم باید کار را به مردم واگذار کنیم اینجا دولت باید بیاید عقب بایستد امورات را در هم حوزهها همین طور که در عرصه اقتصاد من در برنامههای قبلی عرض کرده بودم در عرصه فرهنگ تعلیم و تربیت، گردشگری، سلامت تمام حوزههایی که مربوط به خانواده هست، خط مقدم خود مردم هستند کار به دولت میشود تنظیم گری و تسهیلگری که در این حوزه باید اتفاق بیفتد حالا من، چون وقت کم هست البته به اصطلاح بخش معظمی را تهیه کرده بودم برای ارائه حالا هر چه قدر وقت شد انشاءالله آخرش خدمتتان عرض میکنم ما تعداد زیادی واحد داریم مانند مساجد حدود هشتاد هزار مسجد داریم و صد و ده هزار مدرسه داریم هشت هزار امامزاده داریم دویست هزار تا موقوفه کتابخانه عمومی سه هزار ششصد تا داریم اینها همه باید پیوند بخورند با این طرح یعنی واحد خانواده واحد محله و اون امکاناتی که دولت قرار داده ما در دولت مردم معتقدیم تمام اینها باید اداره به دست مردم باشد دولت بیاید عقبتر هیئت امنایی از مردم منطقه شکل گیرند در راستای تعالی خانواده برنامه ریزی کنند و اداره کنند همین طور که تو بخش اقتصادی میگوییم شرکتهای دولتی باید به اقتصاد عمومی و مردم واگذار شود در عرصه تعلیم و تربیت هم یا اصل مالکیت یا مدیریت بنا به اقتضایی که وجود دارد مسائل حقوقی و فقهی که وجود دارد باید در اختیار مردم قرار بگیرد مبتنی بر این به اصطلاح پارادایم یا این تفکر کلان حالا اسمش را بگذارم نمیدانم پارادایم را دقیقاً چی ترجمه کنم که ایراد گرفته نشود انشاءالله این را بتونایم با مردمی سازی بخشهای مختلف مرتبط با فرهنگ انشاءالله باعث یک جامعه با سعادت و کمال بشویم.
فرهنگ متین: همانطور که آقای دکتر به خوبی نقش خانواده و بانوان را در حوزه خانواده تبیین کردند من هم میخواهم اشاره کنم به اینکه در کشور ما به هر حال علیرغم اینکه جایگاه حوزه زنان و خانواده ویژه نقش آفرینی بانوان در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رویکرد خیلی مثبت و توفیقات زیادی داشته ولی از ظرفیت عظیم بانوان اونطوری که باید استفاده بشود بهکارگیری نشده به طور مثال از هر صد نفری خانم که در سن کار هستند حدود پانزده نفر شاغل و یا جویای کار هستند به همین ترتیب در حوزه مشارکت اجتماعی و در بقیه ساحتها هم آن مشارکت و استفاده حداکثری از این ظرفیت عظیم به نظر میرسد که به چشم نمیخورد لذا یکی از مباحثی که خیلی مهم است نظام مسائل زنان و نظام مسائلی هستش که نیاز هست با یک رویکرد اقتضایی حوزه زنان بهش نگاه بشود و اونجایی که در میز حکمرانی و نظام حکمرانی مسائل نخواهد اقتضایی و با نگاه خاص زنانه منعطف دیده بشود شاید میتوانیم بگوییم که این بهکارگیری از ظرفیت خدشهای وارد میشود لذا در این نقش آفرینی یک درک خاص از شرایط منعطف بانوان با توجه به ساحتهای مختلف اثرگذاری شان به عنوان حالا ساحت فردی خانوادگی و اجتماعی خیلی مهم هستش یعنی ما بانوان را حالا در ساحتهای مختلف به عنوان حالا نوجوان، دانشجو، بانوی خانه دار، معلم، عضو هیئت علمی، پزشکان ورزشکاران، هنرمندان و عرصه مختلف اگر نگاه کنیم نظام مسائلشان متفاوت هست و بستههای حمایتی و برنامههای متناظر برای رشد و شکوفایی و به کارگیری شان هم متفاوت است لذا اون تحقق عدالت اجتماعی اگر فرض کنیم که حالا حدود پانزده درصد در آن شرایط گفتم ما بقیه هشتاد و پنج درصد هم نیاز است هم به طور خاص از همه ظرفیت بهکارگیری بشود و همینکه اون عدالت اجتماعی حداکثری محقق بشود خیلی از حوزههایی هستش که ما میتوانیم از بانوان استفاده کنیم به طور خاص در حوزه تعلیم و تربیت در حوزه معلمین با خلائی که وجود دارد در مدل طرح معلم یار و همچنین مثلاً در حوزه سلامت در طرح سلامت یار در خانه بهداشت میتوانیم از این ظرفیتی که نه لزوماً دنبال به هرحال بخش اقتصادی و نگاه اقتصادی باشند ما بانوان را از این منظر نگاه کنیم که بخشی از حضور فعالیتها و کنشگریهای سعادت اجتماعی، فرهنگی و سیاستی شان، چون بیشتر از نگاه ارزشی و ارزشمند بودن و حضور اجتماعی باید دیده بشود لذا و همین طور که توفیقات خیلی خوبی هم در حوزه علم و دانش داشتیم و رشد خوبی را در بانوان فرهیخته، نخبه و تحصیلکرده داریم وقتی که به آمار مدیران و مسئولین و عالی در سطح دانشگاه، رؤسای دانشگاهها معاونین و هیئت رئیسه نگاه میکنیم این نسبت قابل قبول از این ظرفیت دیده نمیشود همون که مقام معظم رهبری هم در دیداری که اقشار بانوان در هزار و چهارصد و دو اتفاق افتاد تاکید فرمودند اون شایسته سالاری بر به هرحال انتخاب پستهای مدیریتی ملاک هست نه لزوماً جنسیت و زن و مرد بودن پس این نگاه منعطف متناسب با اقتضائات خیلی اهمیت دارد برای تحقق عدالت اجتماعی
با توجه به اقتضائات امروز جامعه وقتی که میخواهیم خانوادهای داشته باشیم مستحکم خانوادهای شاد.
فرهنگ متین : خانوادهای به هرحال با امید نیاز هستش که به طور خاص بانویی که نقش مادر خانواده را دارد، نقش دختر خانواده را دارد از حداکثر مهارتهایی مثل مهارت حوزه سواد رسانه، سلامت، ورزش، ارتباط موثر و ... برخوردار بشود پس حتماً یک نظام آموزشی هماهنگ برای تقویت این بنیان محوری و تقویت این سرمایه اجتماعی برای بالقوه شدنش در سیاستها ضروری هستش.
قاضی زاده هاشمی: آقای دکتر سجاسی جامعه شناس هستند و انشاءالله از منظر آسیبهای اجتماعی و روابط اجتماعی میپردازند به.
سجاسی: بسم الله الرحمن الرحیم عرض تسلیت و تعزیت دارم شهادت حضرت امام محمد باقر صلوات الله، تاکید آقای دکتر قاضی زاده بر خانواده میتواند از این جهت باشد که اضمحلال و فروپاشی خانواده به فروپاشی جامعه میانجامد یعنی اگر خانواده مرکزیت و محوریت خودش را از دست بدهد عملاً ما میتوانیم بگوییم دیگر جامعهای وجود ندارد حتی در بعضی کشورهای غربی این اتفاق افتاده یعنی عدم توجه به خانواده یا بعضی قوانینی که بعضیها از آزادیهای در واقع شاید بیحد و حصر را به اعضای خانواده میدهد این خونواده را منجر به فروپاشی شده و عملاً جامعهای شاید دیگر اونجا طبق تعریف جامعه شناسی وجود و حضور نداشته باد تاکید بر خانواده در یک قالب محله محوری که آقای دکتر در برنامه شان این را دارند محله محوری هم نظارت و هم صمیمیتی را رقم میزند که در فرد رویکردهای فردگرایانه که شاید از زوایای غربی به جامعه تحمیل شده همه اینها تحتالشعاع قرار میگیرد یعنی ما وقتی که خانواده رادر یک محله معنا میکنیم ارتباطات، فضاهای صمیمی که ایجاد میشود اینها به هیچ وجه در رویکردهای فردی که از یک منظر در واقع هویتیابی که میخواهد هی مرتب خودش را در قالب انواع جراحیها، انواع آرایشها، انواع پوششهای غیر عفیفانه در جامعه هویت یابی کند و خودش را متمایز نشان بدهد همه اینها با خانواده در قالب محله پاسخ داده میشود یعنی هویت در یک بستر بومی پاسخ میگیرد شخص خودش را در یک محله و در یک اجتماع در واقع جمع محور هویت یابی میکند در حالیکه در رویکردهای غربی ما مرتب بر فرد یا قالبهای فردگرایانه تاکید میشود و این منجر به این میشود که ما مواجه بشویم با فردگرایی یا رویکردهای فردگرایانه و استمرار آن در حوزهها و ساحتهای فرهنگی که همهاش در واقع به شخص بدن مندی، پوشش و مد آن هم از نوعی که مرتب در واقع انگار که ابعاد حیوانی انسان را برجسته میکند و نه ابعاد متعالی، این رویکرد خانواده محور پشت بندش و عقبه اش یک حوزه اراده جمعی و یا جمع گرایی نهفته است که خروجی میشود نوعی ایثار نوعی که اینها اصلاً در اون محافل و مجامعی که خانواده مدنظر قرار نمیگیرد دیده نمیشود.
آقای دکتر اسفندیاری اگر اجازه میفرمایید با شما شروع کنیم؟
اسفندیاری: بسمالله الرحمن الرحیم بنده هم سلام عرض میکنم خدمت شما و دکتر قاضیزاده و همراهانشان و بینندگان عزیز آقای دکتر شما عضو دولت سیزدهم بودید و طبیعتاً پرسشی که برای برخی از بینندگان ممکن مطرح باشد این است که نامزدی شما در این انتخابات به معنای امتداد برنامهها و سیاستهای دولت است سیزدهم هست یا خیر مشخصاً در حوزه فرهنگی میخواستم ارزیابی خودتان را از عملکرد دولت سیزدهم بدام و احیاناً در دولت شما چه تفاوتی از جهت سیاستها و برنامههای فرهنگی با دولت سیزدهم خواهیم داشت؟
قاضی زاده هاشمی: خوب شهید رئیسی را و دولت شهید رئیس عزیز را به دو بخش آرمانها، برنامههای سیاستها و اقدامات و اقدامات بخش دوم قابل تقسیم است سیاستها و طرز تفکر شهید رئیسی را تبلورش در بیانات ایشان و برنامه تحول دولت میشود ذکر کرد که در حوزه بخش بزرگ فرهنگ و تعلیم و تربیت الحمدالله تطبیق شده یعنی شما وقتی برنامه تحول دولت را نگاه میکنید جز به جز در حوزه فرهنگ و هنر در حوزه آموزش و پرورش در بودجه آموزش عالی مصادیقی آمده که برخاسته از اولاً سیاستهای کلی حوزه مربوطه است که مقام معظم رهبری ابلاغ کردند که محورش باز خانواده محوری است یعنی شما این سیاستها را توجه میکنید، اما در رابطه با عملکرد خوب این عملکرد بخشی میشود دیگر مربوط به وزارتخانهها متنوعی میشود که تو بخش مسئولیت دارند ما چهار پنج دستگاه و وزارتخانه داریم که تو این حوزه مسئولیتهای متنوع دارند که هم وزارتخانه از منظر تحقق آن برنامهها قابل قضاوته هستند در بررسیهای ستادی که شهید رئیسی هم انجام میدادند و حاضر میشدند از همان منظر ستاد تحول دولت مورد بررسی قرار میداد و امتیاز میداد به آن وزیر و بعضی از وزرا هم در طی مسیر تغییر پیدا کردند بعضاً، چون موفق نشدند اون برنامهها را اجرا بکنند اگر مشخصاً مثلاً فرض بفرمایید شما در حوزه فرهنگ و هنر میفرمایید خوب فرهنگ و هنر بر اساس معیارها و شاخصهای رایج عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد یک حرکت عظیم بوده تعداد تولید فیلم، ایجاد سالن سینما فرض بفرمایید حمایت یارانهای، اما به لحاظ رویکردی که نقش هنرمند پر رنگ بشود مردمی بشود مردمی سازی فرهنگ و هنر با اینکه که حرکت به سمت حلقه میانی شروع شد و جریانات فرهنگی مردمی کمی جان گرفتند، اما هنوز فاصله بسیار زیادی که ما بگوییم دولت بهطور کلی فقط کار پشتیبانی انجام بدهد و این حلقهها مردمی مبتنی بر هنر خانواده پایه، هنر عفیفانه، هنری که میخواهد بار فرهنگی انقلاب اسلامی را به دوش بکشد کارهایی شده، اما این فاصله خوب فاصله بسیار زیادی است، در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش عالی هم به همین ترتیب است خیلی این وزارتخانهها درگیر مسائل معیشتی است که مهم هم هست من رد نمیکنمها بالاخره وزرا بخواهند و نخواهند درگیر این حجم عظیم از کارکنان و مثلاً آموزش پرورش یک میلیون نفر جامعه تحت پوششش هست که خوب تقریباً یک چهارم دولت را با حالا با نیروهای مسلح بخواهیم حساب کنیم پوشش میدهد باید توجه کند، اما اینکه این حرکت به سمت اجرای به اصطلاح اون دستورالعمل رسمی نظام که در طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش هست قدمهای تازه آغازینی بود که شروع شد شورای عالی انقلاب فرهنگی به بعضی از این اقدامات صحه گذاشت، اما هنوز فاصله بسیار عظیمی داریم هرچند همانجا هم بعضی از طراحیها هست نیاز به اصلاح است که حالا اگر تو نظام تعلیم و تربیت رسیدیم خدمتتون عرض میکنم، پس بنابراین پاسخ حضرتعالی این است که ما حتماً دنبال برنامه شهید رئیسی هستیم حتماً دنبال فکر شهید رئیسی در این حوزه هستیم آسیبشناسی که خود ایشان و تیم کارشناسی شان انجام دادند این بچههایی که به ما کمک میکنند عمدتاً اون بچهها یبه اصطلاح طرح تحول و برنامه ستاد تحول دولتند که دارند ارزیابیهای نسبت به بخشهای مختلف را انجام میدهند بعضاً مربوط به برنامهها اختلالات است بعضاً مربوط پشتیبانی و منابع مالی و حمایتهایی که در این حوزه باید اتفاق بیفتد هست مثلاً ما آموزش پرورش وقتی که سهمش از منابع را کاهش پیدا کرده به نه درصد بودجه در حالیکه که منطقاً نه سیزده درصد سابق ما سی در صد اگر میگوییم اصلیترین اگر میگوییم اصلیترین عنصر خانواده است اصلیترین وزارتخانهها، وزارتخانههایی میشوند که پشتیبانی میکنند در حوزه تعلیم و پرورش این خانواده را آموزشوپرورش میشوند باز اون اصلی اصلی ها.
اسفندیاری: مشخصا اگر سه تا نقد بخواهید داشته باشید به حوزه فرهنگ دولت سیزدهم مهمترین هایش چی هست؟
قاضی زاده هاشمی: به نظرم شاخص هایمان باید تغییر پیدا بکند اینکه ما چه قدر یادواره برگزار کردیم این مهم نیست باید ببینیم اثر اون شاخص اثربخشی چه قدر این یادوارهها و منابع مالی که داریم و نیرویی که استفاده میکنیم اثر بخش بوده است یک لایه عمیقتر شویم ما هنوز در شاخصهای ورودی مان یعنی گزارش رویدادها است نه کارکردها و اثر بخشی این اساس مبنای تو نظام برنامهریزی مان هم این بعضاً ایجاد اشکال میکند.
آقای دکتر انتظامی بفرمایید؟
انتظامی: بسمالله الرحمن الرحیم خدمت بینندگان گرامی سلام عرض میکنم همچنین خدمت شما و مشاوران محترم نکتهای که جناب عالی اشاره فرمودید راجع به مردمی سازی محور و کانون پرسش من در اینباره است منتها قبلش یک پرسش پیشینی دارم، چون در این ایام شایع شد که جناب عالی تا آخر رقابتها نمیمانید و قرار است به زودی انصراف بدهید و من از این جهت این عرض میکنم که این همه امکانات و فعالیتها را میبینید همه عزیزان اینجا تشریف دارند و صداوسیما انصافاً خیلی زحمت میکشد و اگر قرار است که ادامه بدهید من سؤالم را مطرح میکنم و عرض میکنم، اما اگر قرار است روزهای آینده شاهد انصراف جنابعالی باشیم بهتره به اصطلاح سر کار نباشیم و مزاحمتی برای شما نداشته باشیم؟
قاضی زاده هاشمی: حالا اینکه تشخیص اینکه خدایی نکرده سرکار هستید یا نه به خود حضرت عالی ولی من جزو آدمهای بد سابقه در انصراف هستم بالاخره یک بار کاندیدا بودند و بالاخره سابقم روشن است منتها اون چیزی که من قبلاً هم مطرح کردم نگاه کنید خانواده عناصرش در حال فداکاری برای هم هستند عنصر کانونی فرهنگ اسلامی ایرانی ایثار هست، اما آدم برای هر چیزی ایثار نمیکند برای چه چیزش جانش را میبخشد برای مکتبش گاهی وظیفه در ماندن است گاهی وظیفه در رفتن است من نیامدم که بروم به هیچ عنوان قصد کنار کشیدن هم ندارم این را قاطعانه عرض بکنم، اما آماده هرگونه فداکاری برای ملت هستم برای جامعه هستم.
اسفندیاری: بنده جواب برداشتم این است که انشاءالله خواهید ماند یعنی با این صراحتی که فرمودید راجع به مردم سازی که اشاره فرمودید اخیراً هم در ملاقاتی با هنرمندان داشتهایم و به درستی و به خوبی اشاره فرمودید که حکومت نباید در حوزه فرهنگ و هنر دخالت بکند در حالیکه ما در طی سالیان گذشته شاهد افزایش دخالت حکومت هستیم حتی در برنامه هفتم توسعه که تقریباً کارهایش تمام شده اونجا یک بند جدیدی اضافه شده که تخلفات اصحاب فرهنگ و هنر توسط وزارت تخصصیاش رسیدگی میشود جرایم بحث دیگری است جرایم سیستم قضایی دارد ولی تخلفات یعنی مثل کارمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است به یک سینماگر به یک مطبوعاتی به یک فعال موسیقی رسیدگی شود اولاً شما این را قبول دارید یا نه؟ چون این به معنای این است که حکومت مرتب دارد در این حیطه دخالت میکند در حالیکه ما وقتی صحبت از مردمی سازی میکنیم یعنی حکومت به نفع بخش خصوصی و به نفع نهادهای صنفی عقب نشینی بکند و اونها را بالغ بشمارد و به آن تفویض اختیار بکند راجع به این میخواستم توضیح بدهید؟
قاضی زاده هاشمی: نگاه کنید من معتقد هستم به نظریه مردم رشید هستم نه مردم صغیر مردمی که رشد پیدا کردند و قابلیت اعتماد دارند نه مردمی که بزرگتر نیاز دارند حضرت امام (ره) در انقلاب اسلامی پیروز شد به خاطر این که به مردم اعتماد کرد و کارها را به مردم سپرد و در اوایل انقلاب که همه امور از ریز و درشت در اختیار مردم بود امورات ما بهتر میگذشت کنترل هم بهتر بود، چون هر جامعه مثل پدر و مادر، مثل زن و شوهر ما میگوییم زیست عفیفانه، لازمهاش ایجاد ازدواج به موقع است، چون زن و مرد از همدیگر مراقبت میکنند، نیاز به مراقب بیرونی نیست در مورد اقشار مختلف حاکمیت، دولت وظیفه ارتباط مستمر و کرامت بخشی به اونها دارد وقتی عزت نفس داشته باشند خودشان به خوبی از خودشون مراقبت میکنند که این کار انجیوها و سندیکاها، جایگاههای قانونی زیادی وجود دارد دارد از جمله بخشهای مختلف فرهنگ و هنر.
ما به دور دوم پرسش کارشناسان میپردازیم، آقای دکتر اسفندیاری بفرمایید.
اسفندیاری: آقای دکتر قاضیزاده در سال ۱۴۰۱ کشور ما شاهد برخی از چالشهایی در عرصههای اجتماعی و فرهنگی بود و برای چند ماه ما فضای ناآرامی داشتیم بعضاً اعتراضهایی بود که متاسفانه به خشونت و به اغتشاش هم کشیده شد و شهدای بزرگواری را هم در دفاع از امنیت جامعه متاسفانه از دست دادیم من مروری میکردم حالا شاید اشتباه میکنم اگر خلاف عرض میکنم تصحیح بفرمایید، با توجه به شناختی که از سوابق فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی و تبیین جنابعالی و همچنین قدرت سخنوری جنابعالی که در انتخابات ۱۴۰۰ هم خیلی مشهود بود داشتیم در آن ایام حضور فعالی در جامعه از شما ندیدیم و در جهت تبیین روشنگری و حضور بین جوانان و دانشجویان تا البته آذر ماه که تا آن جا که من بررسی کردم دولت هماهنگی کرد برای حضور وزرا در دانشگاهها و جنابعالی هم در دانشگاه قم و دانشگاه سیستان حضور داشتید. این سکوت شما در این چند ماه از شهریور تا آذر دلیلش چه بود و به نظر شما تحلیل آن وقایع و درسها و عبرتهایی که میشود از آن گرفت چیست؟ قاضی زاده هاشمی: حالا یا جستجوی شما احتمالاً کامل نبوده یا فضای مجازی خوب انعکاس نداده وگرنه بنده قبل از آن چیزی که دولت یک برنامهریزی برای حضور در دانشگاهها بکند بیش از ۱۰ تا دانشگاه شاید بشود گفت هم در تهران هم در استانهای مختلف مثل استان زنجان، خراسان رضوی، قم اشاره کردید، سیستان اشاره کردید، در استان خوزستان استانهای مختلف من هر سفر استانی که شاید بیش از ۷۰ سفر استانی من در طی ۲ سال و نیم داشتم به ویژه در آن ایام اغتشاشات یک برنامه دانشجویی داشتم عمدتاً هم برای تبیین همین موضوع بوده است. اساساً مسئله اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را زیرساختهایش را فرهنگی میبینم برخلاف فتنههای قبلی که جنبههای سیاسی و بعضا جنبههای امنیتی و اقتصادی داشت این کاملا جنبه فرهنگی داشت یعنی یک سیر اختلالات فرهنگی و هجوم فرهنگی در جامعه ما اتفاق افتاد آن شبیخون فرهنگی که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرموده بودند و ما نه فقط کار تبیینی بلکه کار تربیتی مناسب در زیرساختهای جامعه انجام نداده بودیم به ویژه باز در آموزش و پرورش، لذا کم کم این خودش را تبلورش را در سنی نشان داد که سن لازم التعلیم و سن جوانانی بودند که تازه فارغ التحصیل شده بودند مواضع من خیلی صریح بود، برعکس، ایران اینترنشنال خیلی روی مواضع من کار کرد حتی اگر شما مواضع خانم مسیح علینژاد را نگاه کنید به برخی از مطالب من در صفحه خودش اشاره کرده بود و مرا مورد حمله قرار داده بود فکر میکنم کامل جستجو نکرده بودید.
اسفندیاری: تاریخش چه زمانی بوده است؟
قاضیزاده هاشمی: دقیقا که چه زمانی ایشان حمله کرده را یادم نیست، قبل از آذر ماه هم من سخنرانی داشتم حتی در شهریور در اوان ماجرا، این صحبتی که ایشان کرده بود من صحبتی در دانشگاه فردوسی کرده بودم که ایشان به آن اشاره کرده بود و به آن حمله کرده بود، دقیقاً تاریخ آن یادم نیست در مهر بود یا آبان بود دقیق یادم نیست، اگر میدانستم یک روز از من سوال میشود حتماً ثبت میکردم که با ذکر تاریخ خدمت شما عرض کنم.
آقای دکتر انتظامی بفرمایید.
انتظامی: من چند سوال کوتاه دارم
قاضی زاده هاشمی: البته سوالات یک مقدار جنس سیاسی هم دارد پیدا میکند.
اشکالی دارد؟
قاضی زاده هاشمی: نه بالاخره حوزه حوزه فرهنگ است آن که هستی یا نیستی، نظر دادی یا خیر، اگر حوزه سیاسی باشد خوب شرایط تغییر میکند.
انتظامی: اگر شما رئیس دولت بشوید با توجه به این که رئیس شورای عالی فضای مجازی هستید و همچنین نمایندگان شما در کمیته فیلترینگ اکثریت را دارند چه میکنید یعنی فیلترینگ موجود را ادامه میدهید یا در جهت خواست بخشی از مردم آن را تعدیل میکنید؟
قاضی زاده هاشمی: این در دو سطح قابل بحث است یکی قوانین موجود است که رئیس جمهور مجری قانون است پیشنهادات خودش را باید به قانونگذاران ارائه کند و جهت اصلاح، یک وقتی است شما ایده مرا دارید سوال میکنید.
انتظامی: مدیر خوب مدیری است که ایده خودش را به فعلیت بگذارد.
قاضی زاده هاشمی: درست است رئیس جمهور قبلاً هم تذکر داده شد که در چارچوب اختیاراتش باید قول بدهد.
انتظامی: شما هفت نماینده در کمیته فیلترینگ دارید به نمایندگانتان میگویید که بروند آن جا چه بگویند؟
قاضی زاده هاشمی: من با ساز و کار به این شکل مخالف هستم من معتقد هستم همان طور که جامعه هنری را خود هنرمندان میتوانند مدیریت کنند بهترین قضات برای حفظ سلامت فضای مجازی باز مردم هستند، در دنیا مردم دارند این کار را انجام میدهند مثلاً دسترسی به فضای مجازی در لیبرالترین کشور دنیا، پدر خانواده میتواند کد بدهد و بعضی از سایتها را روی فرزندش ببندد، این اجازه به او داده شده در همان آزادترین کشورهای دنیا، طبع خانواده و جامعه ما طبع عفیفی است اگر این کار را به خود مردم برسانیم.
انتظامی: فعالان فضای مجازی هم همین را میخواهند ولی دولت میگوید که من بهتر از تو میفهمم و من کنترل میکنم.
قاضی زاده هاشمی: من به این اعتقاد ندارم عرض من همین است که بنده حتماً ترکیبی از فعالان فضای مجازی و ترکیبی از مردم، آگاهان که باید ساز و کارش را پیش بینی و طراحی کرد بشوند نمایندگان دولت در کنترل فضای مجازی ما باید یک آزادی هم به خانوادهها بدهیم بر اساس نوع نیاز و سطح استفاده شان، الان اینترنت جزو کالاهای اساسی است به فرهنگ ما، اقتصاد ما، آموزش ما، تعلیم و تربیت ما ارتباط پیدا کرده است ما باید از این موضوع تدافعی بیرون بیاییم، در دنیا دارند پهنای باند تولید میکنند، رفتند در حکمرانی اینترنت جهانی بعضی از کشورها قرار گرفتهاند، در کنار آمریکاییها چینیها دارند در فضا اینترنت پرسرعت قابل دسترسی فراهم میکنند ما که صنعت فضایی داریم، ما که صنعت مخابرات داریم و میتوانیم به آن قله برسیم باید جزو تولید کنندههای اینترنت جهانی باشیم، برویم روی حکمرانی اینترنت جهانی بایستیم. این ابزار را داریم، دولت باید منابع را در اختیار مسئولین مربوطه قرار بدهد سریع این را طی بکنیم به آن نقطه برسیم، چون دانش فنی اش را داریم این مهم است. این وعده، وعده بیخود نیست یک وقتی است ما فاصله زیادی داشتیم تا برسیم به آن دانش فنی، الان دانش فنی اش را داریم، من این را با اطلاع خدمت شما عرض میکنم از بچههای وزارت ارتباطات و وزارت دفاع این را سوال کردم که آیا میتوانیم در طی ۱۰ سال آینده به آن سطح حکمرانی اینترنت در جهان برسیم یا خیر؟ بله، وقتی آن جا رسیدیم نظام ارزشی مبتنی بر جامعه عفیف را میتوانیم آن جا طراحی کنیم و تبادل کنیم نه بی دفاع باشیم، پلتفرمهای خارجی هر چیزی را دلشان میخواهد دیکته کنند ما باید آن وقت روی انسداد بایستیم، من اینکه میگویم ساز و کارها را باید اصلاح کنیم ما به هر حال به یک اینترنت سریع، سالم و آسان در دسترسی نیاز داریم و این ۳ قاعدهای است که ملاک ما در برخورد با فضای مجازی خواهد بود.
انتظامی: نکته بعدی راجع به ممیزیها است. در حال حاضر در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه ممیزی خیلی بالا است توسط اشخاص، تریبونها و دستگاههای غیرمسئول دارد مداخله میشود. ما ماده درخشانی در قانون مطبوعات راجع به رسانهها داریم که هیچ مقام دولتی و غیر دولتی نه میتواند آنها را سانسور کند و نه میتواند به آنها بگوید چه بنویسید، فقط مصوبات شورای عالی امنیت ملی مستثنی است و برای همه رسانهها لازم الاعتبار است، اما الان مرتب به رسانهها امر و نهی میشود و آنها مجبور هستند اطاعت کنند، یکی از دلایلی که ما در مرجعیت رسانه مشکل پیدا کردیم همین نکته است که در واقع آن اعتماد به نفس آنها را از آنها گرفتهایم و آنها مرتب ترسان و لرزان حرکت میکنند. در حوزه فرهنگ و هنر هم اینگ ونه است یعنی اگر شما، چون فرمودید اعتقاد دارید به نقش نهادهای صنفی، به خانه سینما، خانه موسیقی و اینها با آنها صحبت کنید و حتی بیانیههای رسمی که نسبت به این ماجرا میدهند خیلی منتقد هستند و معترض هستند و این سبب شده بسیاری از فعالان عملا گوشه گیر شوند و جامعه از خدمات و خلاقیت آنها محروم شود. برای این چه برنامهای دارید؟
قاضی زاده هاشمی: در تاریخ ما آن بخشی از تمدن ما شکوفا بوده، امرای ما، امرای برجستهای بودند که یک همنشینی دائمی با فرهیختگان، اصحاب هنر، شعرای دوره خودشان داشتند خصوصیتی که مقام معظم رهبری به خوبی در این ایام نشان داده، این همنشینی و مجالست حتی نسبت به کسانی که در همین مستند غیر رسمی میبینید کسانی که بعضاً تعجب میکنند که مقام معظم رهبری با همچین فردی، همچین نویسندهای نشسته و گفتگو کرده و نظر او را دریافت کرده، ببینید جامعه اسلامی قوه هاضمهاش خیلی قوی است ارزشهای اسلامی ارزشهای فطری هستند، ما نباید بترسیم از این که اینها دچار خدشه میشوند باید به مردم اعتماد کنیم، تبلور مردم در جامعه فرهنگ و هنر، در جامعه مطبوعات، روزنامه نگاران هستند. در اهالی کتاب، نویسندگان کتاب هستند اگر اینها کرامت داشته باشند احساس تعلق ملی و دینی نسبت به جامعه خودشان داشته باشند که این در احترام به آنها، در استمرار به گفتگو و همنشینی با آنها اتفاق میافتد، در رسیدگی به مشکلاتشان اتفاق میافتد، در دستگیریشان در ایام سالمندیشان اتفاق میافتد یک چنین حسی داشته باشند آنها حتماً وطنخواهتر از ما هستند، حتماً متدینتر از ما هستند و حتماً مراقبت قویتری از دولتمردان غیر کارشناس خواهند کرد. انتظامی: ولی الان این در دولت موجود رعایت نمیشود.
قاضی زاده هاشمی: عرض میکنم این بعضی جهات، جهات قانونی است، قوانین بالادستی باید اصلاح شود.
انتظامی: قوانین بالادستی اتفاقاً میگوید هیچ کس جز شورای امنیت ملی نمیتواند به رسانهها امر و نهی کند و وزارت ارشاد باید مدافع حقوق رسانهها باشد که اینها بتوانند به وظیفه خودشان و رسالت خودشان عمل کنند.
قاضی زاده هاشمی: من ۱۴ سال نماینده مجلس بودم من مرد قانون هستم اصلاً به حوزه اجرا آمدم تا قوانین را اجرا کنم. جلوی هر اقدام فرا قانونی را من خواهم گرفت با قاطعیت، حتی اگر دوست عزیز موفقی هم باشد در این عرصه فعالیت کند ببینم اقدامی بیش از قانون دارد انجام میدهد، حقوق قانونی مردم حتماً باید رعایت بشود.
ممنون از آقای دکتر انتظامی، خانم دکتر یاوری بفرمایید.
آقای دکتر مستحضر هستید که نظام تعلیم و تربیت خیلی وسیعتر و گستردهتر از فقط وزارت آموزش و پرورش است، اجزای متعدد دیگری هم از بخشهای مختلف فرهنگی احتیاج است که با همدیگر همکاری و هم افزایی کنند تا این نظام بتواند ماموریتهای اصلیاش را محقق کند. سوال من این است که ماموریت اصلی نظام تعلیم و تربیت را در چه میدانید به خصوص با توجه به توضیحی که شما در سوال اول دادید که خیلی به نظر انقلابی و تحول آفرین بود و سوال دوم این که چطور هم افزایی و همکاری بین این نهادهای متفاوت را مدیریت میفرمایید که به خصوص اگر بخواهیم آن بخش مردمی را هم وارد این جریان کنیم یک هم افزایی و هم آوایی و هم هدفی داشته باشند و به همدیگر کمک کنند تا جریان تقویت شود؟
قاضی زاده هاشمی: موضوع عالم که سعادت انسان است تمام این بساط درست شده برای این که انسان به قرب الی الله دست پیدا کند منتها بحث طریقیت است، یعنی ما میگوییم از این روش، ما میگوییم موجودیت اصلی خانواده است، تمام دستگاهها کنار خانواده باید قرار بگیرند تا این رشد پیدا کند. خانواده است که انسان با سعادت را تربیت میکند شما پشت سر ابن سینا هم نگاه کنید مادر ابن سینا است، پشت سر او پدر و مادرش هستند که چنین شخصیت ممتاز عالم گیری را پرورش دادند، حضرت امام رحمت الله علیه هفت نسلش از میرحامد حسین هندی بزرگ زحمت میکشند تا حضرت امام تربیت شوند و بیایند عالم را تغییر بدهند پس این بحث اصلی است. یاوری: به هر حال میشود کمی اهداف میانیتری هم برای این طراحی کرد که یک مقدار برای بینندگان ملموستر باشد.
عرض میکنم در مدل مدیریت استراتژیک میگویند مدل پرواز قو است، یک قو رهبر دارند بقیه پشت سر او حرکت میکنند. رهبر در این موضوع نظام تعلیم و تربیت و فرهنگ عمومی از نظر من آموزش و پرورش است، یعنی حوزه علم و فناوری، ببینید شما میگویید ما میخواهیم شرکتهای استارت آپ را توسعه بدهیم شرکتهای دانش بنیان را توسعه بدهیم، اول شما باید دانش آموز خلاق را ایجاد کنید که او بتواند استارت آپ را توسعه بدهد، تا اختراع کند، تا بتواند میانبرها را پیدا کند دانش آموز خلاق در آموزش و پرورش تربیت میشود. شما میگویید من ورزش همگانی را میخواهم توسعه بدهم، فعالیت جسمی بانوان را میخواهم افزایش بدهم ما کجا باید عادت کنیم به ورزش روزمره، باز در آموزش و پرورش است که در ادامه آن وزارت ورزش ما در حوزه ورزش همگان با ایجاد زیرساخت اساسی برای ورزش بانوان که برنامه برای اینها داریم، بتواند محیط این تربیت را ادامه بدهد، تمام برنامههای دیگر در حوزه وزارت علوم، در معاونت علمی ریاست جمهوری، در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حوزه شهرداریها و فرهنگسراها، در گروههای مردمی و اجتماعی، در بنیاد شهید در حوزه فرهنگ و ایثار و شهادت همه در بال آموزش و پرورش اتفاق میافتد، یعنی رهبری این کار را او عهده دارد و بقیه برنامهها در تکمیل آن برنامه است. فرصت این برنامه محدود است من حاضر هستم دانه به دانه این برنامهها وزارتخانه به وزارتخانه را خدمت شما عرض کنم که ما این طراحی کلان را من مجبور شدم ایده کلی را خدمت شما تقدیم کنم، در این برنامهای که چاپ کردیم تحت عنوان گفتمان دولت خانواده و بعد هم برنامههای دولت خانواده و سه سال پیش تحت عنوان کتابهای دولت سلام منتشر شد، امروز ما آن را به روز کردیم با جزئیات، این برنامه آمده است. بالاخره ما میخواهیم قدرت یک علمی جهان بشویم، این یک مقدماتی دارد که از انسان فرهیخته و انسان دانشمند شروع میشود نه انسان مقلد، الان آموزش و پرورش ما دارد آدمها را مقلد بار میآورد همه را هم شکل دارد قرار میدهد، به استعدادها کمتر دارد توجه میکند یعنی ما یک نظام تعلیم و تربیت منعطف نیاز داریم که متناسب با آن ظرفیتها و تواناییها یک آغاز رشدی شروع کند این را تحویل بدهد در آن مسیرهای بعدی آن وقت وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش عالی، جاهای دیگر بتوانند نقش خودشان را تکمیل کنند و به نتیجه برسانند.
آقای دکتر قاضیزاده هاشمی به طور تقریبی ۱۷ دقیقه وقت باقی مانده که میتوانید به جمعبندی بپردازید.
بسیار عالی، آقای دکتر رحیمی شما تکمیلی تان را بفرمایید و بعد در خدمت خانم دکتر باشیم و قسمت آخر را هم من عرض میکنم. رحیمی سجاسی: تاکید آقای دکتر روی خانواده پایانی است بر غلبه اقتصاد بر سیاست که در تمام این دههها در ایران اتفاق افتاده یعنی غلبه سیاست و اقتصاد بر فرهنگ وقتی که غلبه سیاست و اقتصاد در فرهنگ در جامعه اتفاق بیفتد خروجی آن همین اتفاقی که در کشور داریم که همه انگار حوزههای فرهنگی را ما میخواهیم مهندسی فرهنگی کنیم، تاکید آقای دکتر در خانواده این است که بسیاری از ساحتهای فرهنگی را مدیریت و اجرایشان را بتوانیم به خانوادهها منتها خانواده موسیقی، خانواده سینما و حتی خانواده انیمیشن یعنی حوزههایی که میشود واسپاری کرد به خانوادههای تخصصی آن ساحتهای فرهنگی و مصنوعات فرهنگی، این واگذاری اتفاق بیفتد. خروجی غلبه سیاست و اقتصاد بر فرهنگ این میشود که ما در تمام این دههها به هیچ وجه اکثر مدیران فرهنگی ما از مهندسین بودند و چقدر رایزنان فرهنگی یا مدیران فرهنگی و مدیر کلهای ما از بین متخصصین و خانواده و اهالی فرهنگ انتخاب شدند. میخواهم بگویم این شایسته سالاری را به محاق برده است، تاکید آقای دکتر در خانواده فقط همین خانوادهای که به نسل یا معیشت خانواده و این فضاها نیست یعنی همه حوزههایی که در ساحتهای فرهنگی است میتواند خانواده خودش را داشته باشد تعمیم و بسط پیدا میکند به آن ساحتها، خانواده سینما، خانواده موسیقی حتی عرض کردم خانواده انیمیشن، در تمام آن ساحتها وقتی ما نگاه مردم سالارانه داشته باشیم، مردم سالارانهای که میخواهیم بسط بدهیم به فرهنگ، میطلبد که خانواده برجسته شود حالا خانواده با این بسطی که عرض کردم. این مهندسی فرهنگ که خدمت شما عرض کردم در خیلی از جاها خروجی نخواهد داشت یعنی شما نمیتوانید به ساحتهای کیفی فرهنگ، یک نگاه کمی داشته باشید این اتفاق وقتی یک مهندس مدیریت میکند میافتد، خیلی جاها میشود خروجی گرفت و ارزیابیها را دید. تاکید آقای دکتر بر خانواده عرضم این است که ناخواسته و خروجی و کارکرد پنهانش میتواند همین کیفیت گرایی که در فرهنگ حرف اصلی را میزند را داشته باشد.
ممنون از آقای دکتر رحیمی سجاسی، مشاور محترم آقای دکتر قاضیزاده هاشمی، خانم دکتر فرهنگ متین شما بفرمایید.
کوتاه عرض میکنم کمی کلانتر از حوزه زنان و خانواده، چون امروز مباحثه ما در حوزه فرهنگی است میخواهم عرض کنم که نظام حکمرانی در حوزه فرهنگی با توجه به چندین وجه بودن آن، در هم تنیدگی و تعدد دستگاههای فرهنگی همانطور که آقای دکتر به خوبی اشاره فرمودند شاید اولویت زیربنایی و بسترساز همه تحولات فرهنگی را میتوانیم آموزش و پرورش و حتی قبل از ورود به دبستان در نظر بگیریم فکر میکنم که یک تحول در این نظام حکمرانی ضروری است که در کنار این، یک برنامهریزی و اجرای بسیار هماهنگ و دقیق در برنامههایی که تدوین شده در بین این دستگاهها به چشم میخورد که باید ضروری باشد. اگر بخواهیم لایهها را در نظر بگیریم در کنار اسناد بالادستی، سیاستهایی که وجود دارد استفاده از میزهای خبرگانی و میزهای فکری که اتاق فکرهای دانشگاه در کنار آن قطعاً پیشکسوتان اجرایی که میشود گفت آزمایشگاههای اجرایی را در دولتها و در دانشگاه داشتند را دعوت به کار کنیم و بیش از پیش بخواهیم از هم پوشانیها و موازیکاریها در حوزه فرهنگ که قطعاً عارضه دارد بخواهیم درس آموزی داشته باشیم. نکته دیگر این که در حوزه سیاستگذاری فرهنگی به پدیده جهانی شدن و بحث تهاجمهای فرهنگی که میتواند بر سیاستها و خط مشیهایی که از شرع مقدس اسلام نشأت گرفتند توجه ویژه داشته باشیم تا بتوانیم کار کردی که میخواهیم از سیاستهایمان وضع میشود در اجرا انشالله آن خروجی را ببینیم که آن تعالی خانواده، تعالی جامعه و انشاالله تمدن اسلامی را به خوبی محقق کند.
ممنون از خانم دکتر فرهنگ متین مشاور محترم آقای دکتر سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی، آقای دکتر قاضیزاده هاشمی ۱۲ دقیقه وقت برای شما باقی است بفرمایید.
همان طور که در عرایضم بود ما در همه ساحتها به خصوص در حوزه فرهنگ مسئله ما، مسئله نوع حکمرانی ما است. روش اداره کشور اگر تغییر پیدا نکند اگر این نظام اداری و نوع تقسیم بندی که ما انجام دادیم تحت عنوان، عناوین بخشی و خرده فرهنگها، باورها، ارزشهای ملی، میهنی و اسلامی ما که متبلور در این سرزمین پهناور ما است را بعضاً نادیده گرفتیم و این را تحت عنوان یک قالب مشترک خواستیم همسان سازی و هم شکلی در آن ایجاد کنیم و توفیق هم پیدا نکردیم که از اهالی فرهنگ، صاحب نظران، افراد موثر خود آن جامعه به خوبی استفاده کنیم این به جز این که واگرایی اجتماعی ایجاد کند و سرمایه اجتماعی ما را کاهنده کند کار دیگری نکرده است. کاهش سرمایه اجتماعی که امروز ما در جامعه با آن روبرو هستیم فقط مسئله اقتصاد نیست، زیرساخت آن فرهنگ است، چون فرهنگ است که باورها و ارزشها را ایجاد میکند. بر اساس تمام گزارشهای جهانی، وضعیت رفاه عمومی در جامعه ایرانی نسبت به سال ۵۷ افزایش پیدا کرده است، اما چرا شاخص سرمایه اجتماعی ما کاهش پیدا کرده است؟ چون نظام ارزشی حاکم بر تفکر ما و شهروندان ما تغییر پیدا کرده است، نوع طبع ما تغییر پیدا کرده است قبلا یک موضوعی برای ما رضایت ایجاد میکرد، اما الان برای ما کفاف نیست، قبلاً تمام اعضای خانواده ما که ازدواج میکردند در اتاقی در خانه پدر و مادرشان زندگی میکردند الان ما میتوانیم از جوانانمان برای ازدواجشان چنین انتظاری داشته باشیم با توجه به توسعه زندگی شهرنشینی؟ خیر ارزش تغییر پیدا کرده است قبلاً مسکن یک مسئله به این جدیت نبود به ازای هر خانواده بین نسلی ما با یک مسکن کارمان راه میافتاد الان به ازای هر خانوار ما باید یک مسکن داشته باشیم و بعد جنبههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که آن ایجاد میکند. پس ما اگر میخواهیم موضوع اقتصاد را هم حل کنیم، اگر میخواهیم امنیت را هم حل کنیم، اگر میخواهیم آسیبهای اجتماعی را هم حل کنیم، آن عنصر اساسی اش در فرهنگ است و باز فرهنگ تمدنیترین نقطه آن خانواده است، حرف ما این است که با برنامههای روزمره و تکرار برنامه گذشته و نسخههای قبلی راه به جایی نمیبریم باید این نسخهها عوض شود. صد سال است در این مسیر داریم میآییم یعنی از زمانی که ایران مدرن در دوره رضاخان ایجاد شد و این نظامات اداری بر کشور ما حاکم شد، نظام برنامه و بودجه بر کشور ما حاکم شد، دولت از حالت سازمان منطقهای تبدیل شد به یک دولت متمرکز صرف، بر اساس دستگاههای بخشی اداره شد و دعواهای بخشی شکل گرفت این روند، روند کاهنده است. دیروز جلسهای بود از ما سوال کردند برنامههای بعد از انقلاب موفق نبوده، عرض کردم برنامههای قبل از انقلاب هم موفق نبوده یعنی ۵ برنامه ما قبل از انقلاب به تصویب رساندیم آنها هم ۲۰، ۳۰ درصد بیشتر اجرا نشده است به خاطر این که اصلاً این جریان برنامهریزی دچار اشکال است. پس آن چیزی که ما داریم عرضه میکنیم یک دولت پایه است که بر اساس ایدهها و منویات مقام معظم رهبری که در سیاستهای بلاغی آمده، نمونه آن تحول بنیادین آموزش و پرورش است، در حوزههای مختلف، سیاست نظام اداری، سیاست قانون گذاری، سیاست ایثار، جهاد و شهادت در حوزههای مختلف آمده حتی حوزه سلامت، تعلیم و تربیت در بخشهای مختلف آمده که رویکرد آن کاملا یک رویکرد تحولی در مدل حکمرانی ما است ما آمدیم در ادامه آن چیزی که شهید رئیسی عزیز عرضه کرد مستحکم و استوار آن را به روی زمین بنشانیم و فردا را فدای امروز نکنیم برای این که دولتها عجله دارند، برای اینکه ۴ سالشان زود تمام شود میخواهند یک سری اقدامات روزمره سریع انجام بدهند، از اقدامات ریشهای و اساسی مغفول میمانند کارها لاینقطع باقی میماند و مشکلات سر جای خودش باقی میماند و نارضایتی مردم تشدید میشود.
من دو سه نکته عرض کنم، چون در بحث دوستان هم بود، در حوزه اینترنت یک کار ویژهای این دولت در توسعه فیبر نوری شروع کرده برای ایجاد سرعت در اینترنتهای ثابت، من عرض کردم غیر از اینکه ما باید تمامش کنیم و به کل شهروندان برسانیم حتماً در راستای کاهش اختلالات اینترنت و توسعه اینترنت بی سیم هم به موازات این باید با سرعت و این به عنوان اولویت جدی ما است که باید حتماً انجام بشود. از یک طرف در جهت ایجاد تولیدات و محصولات فرهنگی ما باید یک نهضت مردمیسازی محصولات فرهنگی ایجاد کنیم لازمه آن این است که تضمین کنیم حقوق مالکیت آنها را، ما بحثی داشتیم سر پیوستن به پالرمو و امثال آن در بحثهای جهانی، آن هم نمیخواهیم برویم میتوانیم یک قانون داخلی برای حفظ حقوق مالکانه کسانی که در این حوزه فعال هستند ایجاد کنیم، این کار هم متاسفانه عقب افتاده و باید انجام بدهیم. ابزار حمایت دولت چیست؟ آن اهرمی که میخواهد استفاده کند؟ ما تعداد زیادی اماکن متعلق به دولت داریم فرهنگسراها هستند، جاهای مختلفی هستند که متعلق به دولت هستند. دولت باید اینها را اهرم کند یعنی خانواده بزرگ فرهنگ و هنر، همه ملت ایران یک خانواده هستند یک خانواده جزء بنیادین داریم، کل ملت هم خانواده هستند عناصر تشکیل دهنده آن هم خانوادههای ما هستند، خانواده ورزش، خانواده فرهنگ و هنر، در حوزه فرهنگ و هنر، خانواده سینما، خانواده تئاتر، خانوادههای مختلف هستند ما به این خانوادهها برای این که رشد پیدا کنند باید امکانات دولت را رایگان در اختیارشان قرار بدهیم نه این که این را موضوعی برای درآمد دولت قرار بدهیم متاسفانه شده موضوع درآمد دولت و همچنین با تسهیلات صادرات محصولات آنها، امتیازات صادراتی کاری کنیم که اینها وارد عرصه جهانی بشوند رقابت کنند وقتی وارد رقابت شوند کیفیت محصولاتشان و داخلیسازی محصولات هم افزایش پیدا میکند همان طور که ببینید الان کره جنوبی ۷۱ میلیارد دلار درآمدش از حوزه تولیدات فرهنگی اش است در حالی که خودرو اش سه و نیم، ۴ میلیارد دلار برایش درآمد دارد. فرهنگ غنی ایرانی خیلی بیشتر از کره به جهان قابل عرضه است، باید زیرساخت فنی اش فراهم شود، نحوه تعریفش و اقداماتی که در حوزه تولید و فروش اتفاق میافتد باید اتفاق بیفتد تا به آن سطح برسیم. در حوزه ورزش خلاصه عرض کنم ما سه و نیم میلیون نفر ورزشکار رسمی، حرفهای، نیمه حرفهای و آماتور در کشور داریم ۴۱ درصد آن بانوان هستند، اما متاسفانه دسترسی بانوان به امکانات ورزشی بسیار کم است به همین خاطر ما تعداد کمی قهرمانهای زن که اخیراً زیادتر شده، اما تعداد مدالهایی که در بانوان داریم کمتر است که حتماً ما به آن اعتباری که ۲۷ صدم درصد از آن ۹ درصد مالیات ارزش افزوده که برای موضوع ورزش در نظر گرفته شده ما ویژه بانوان انشاالله زیرساختهایی را فراهم میکنیم برای این که اتفاق بیفتد.
موضوع بعدی هم موضوع گردشگری است، بعضیها میگویند شما تا یک آزادسازیهای فرهنگی انجام ندهید گردشگر نمیآید اولا بیشترین گردشگر ما گردشگر مذهبی است یعنی ۵ -۶ میلیون گردشگری که ما داریم سه و نیم، ۴ میلیون آن برای مشهد و قم و اینها است چه اشکالی دارد ما یک گردشگری حلال و خانواده محور به جهان عرضه کنیم؟ یعنی در کل عالم از مسلمان و غیر مسلمان یک جای خاص برود، یک جای سالمی که آسیب نبیند اینها را انتخاب کند، برویم در دنیا تبلیغ کنیم مثلاً یک استاندارد جدید بگوییم ملت جهان متاسفانه بعضی از کشورهای مسلمان هم آلوده شدهاند یعنی رفتند وارد قمارخانهها و بحث مشروبات و اینها بگوییم با استانداردهایی داریم با توجه به فرهنگ خودمان، شما ببینید قطر مسابقات جهانی فوتبال را برگزار کرد استانداردها و شاخصهای خودش را به مسابقات تحمیل کرد، ما باید بتوانیم این را تعریف کنیم و بسترش را فراهم کنیم، تبلیغ کنیم، تسهیلات فراهم کنیم، رفت و آمد را آسان کنید ما یک وسعت به عظمت تاریخ، ابنیه تاریخی داریم کشوری هستیم که چهار فصل هستیم انواع و اقسام بحث اکوتوریسم است، سلامت، گردشگری مذهبی یا زیارت است ما فقط ۴۵۰ میلیون شیعه ۱۲ امامی و انواع و اقسام شیعیان در کشورهای همسایه داریم، کمتر از یک درصد، دو درصد اینها الان دارند به ایران میآیند در حالی که ما باید ۱۰ درصد از اینها را بتوانیم جذب کنیم غیر از آن با کشورهایی مثل چین و روسیه و امثال آنها بر اساس مبانی خودمان، ما فکر میکنیم این باعث شکوفایی عظیم در حوزه گردشگری میشود، حوزه گردشگری حسنش این است که تولید اشتغالش هم فوق العاده بالا است، همین الان یک و نیم میلیون نفر فعال در حوزه صنعت گردشگری داریم که باید توجه ویژه کنیم اولاً به اینها و دوم این که ابزار تبلیغ جهانی برای اینها فراهم کنیم که حتماً دیپلماسی ما باید به این کمک کند. من در انتها، چون سوالی در رابطه با حضور در دانشگاه فرمودند، ببینید بنده خانواده بزرگی اولا خود ما داریم حدود سه و نیم، ۴ میلیون نفر جامعه هدف ما هستند، ۸۰ هزار نفر دانش آموز داشتیم. بنیاد شهید شاید از این نظر یک جای بی مثالی باشد که معادل هر بخشی از دولت، بخشی شبیه آن را دارد ما مدرسه داریم، دانشگاه داریم، فرهنگسرا داریم، در حوزه فیلم و سریال و کتاب و اینها فعال هستیم، در حوزه گردشگری و هتل فعال هستیم، در تمام این حوزهها هزار و خردهای ما فقط مدرسه شاهد در سراسر کشور داریم، خانم دکتر بهتر از من مطلع هستند، من رفتم به بعضی از این مدارس هم خیلی از این دانشگاهها با بعضی از دختران گفتگو کردم که اصلاً ماجرای شما چیست، غیر از این که کار مطالعاتی خیلی خوبی دوستان ما انجام دادند روی برخی از مدارس شاهد ما به ویژه که بعضاً ممکن بود دچار اشکال شود، اینها حیا را دوست داشتند، اینها عفیف بودند، اینها به حریم قائل بودند، معتقد بودند یک فاصله باید بین آنها و جنس مخالفشان باشد، عصبانی بودند از رفتار من حاکم، از من مدیر از این که من وعده میدهم عمل نمیکنم، از این که راستگو نیستم وقتی عدم راستگویی مرا میبینند به کل نظام ارزشی شک میکند. به قول بزرگ ما که میگوید ظاهر مردم باطن مسئولین است واقعا اگر ما میخواهیم نظام فرهنگی و تربیتی ما اصلاح بشود اول خود مسئولین ظاهر و باطنشان را باید یکی کنند، با مردم صادق باشند چیزی را که باور ندارند نگویند چیزی را که باور ندارند عمل نکنند همان که هستند باشند اگر این باشد یکپارچگی اتفاق بیفتد آقازاده و اینها در آن شکل نگیرد من یک جور رفتار نکنم دخترم که با من راه میرود یک جور دیگر باشد، من شرم کنم مثلاً دخترم با من بیرون بیاید و او دیده شود، اینگونه این اتفاق نیفتد و خیلی آن چیزی که به جامعه نشان میدهم عین آن باشد مردم کم کم این را باور میکنند. چرا مردم حاج قاسم سلیمانی را مردم این قدر دوست داشتند، چرا شهید آیت الله رئیسی را مردم آن قدر دوست دارند به خاطر اینکه آنها را صادق دیدند، صادق الوعد دیدند آنها را بی آلایش دیدند در کنار خودشان دیدند و این سبک مدیریتی است که این دو شهید بزرگوار به ما عرضه کردند ما به همین خاطر میگوییم برگشت به عقب هرگز، برگشت به عقب ممنوع، برگشت به عقب فقط نسخهها نیست آدمهایش هم هستند به خاطر این که این نسخهها و آدمها بودند که چنین سوء تفاهمی برای جامعه درست کردند ما نباید اجازه بدهیم این سوء تفاهم ادامه پیدا کند این کشور و این انقلاب به مردمش زنده است
اگر این مردم حامیان این دولت باشند، این دولت ارزشمند است، اگر مردم حامی دولت باشند ما میتوانیم عملیات وعده صادق را انجام بدهیم، ما میتوانیم به پشتیبانی مردممان، نه به پشتیبانی قدرت نظامیمان، قدرت نظامی داشتیم، فناوری داشتیم، اما همان قدرت نظامی و فناوری را باز مردم و جوانان فناور ما خلق کردند و ما با اعتماد مردم و خاطر جمعی از مردم رفتیم آن عملیات را کردیم و در دهن استکبار جهانی و اسرائیل زدیم که تمام دنیا متحیر مانده، پس ما باید کاری کنیم اعتماد مردم را جلب کنیم. بزرگترین وظیفه دولت مردم و دولت خانواده کسب اعتماد عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی است. ما یک وظیفه برای خودمان فرض داریم و آن بالا بردن سرمایه اجتماعی نظام مقدس جمهوری اسلامی است، خودمان را فدایی نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانیم، بچه مسلمانهایی که با ما همکاری دارند به ما کمک میکنند همانهایی هستند که اگر جبهه بوده شهید شدند، همانهایی هستند که اگر سیل و زلزله بیاید داوطلبانه و ایثارگرانه پای کار شما مردم هستند. انشالله خداوند همه شما را ناصر و مؤید قرار بدهد.
نظرات