شکست قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری چه تاثیری بر جایگاه او در مجلس دارد؟
فعال سیاسی اصولگرا میگوید: هیچگونه چالش داخلی از ناحیه مدیریت او و هیچگونه چالش بیرونی در مورد دولت پزشکیان را مشاهده نمیکنم مگر افرادی در مجلس باشند، منظور همان افرادی است که هنگام رأیگیری برای ریاست مجلس رأی سفید دادند، که اینها بخواهند بر روی مرز و نگاه خاصی بخواهند برخورد کنند.
به گزارش تجارتنیوز، «قالیباف از کنار حرفهای برخی افراد در مجلس عبور میکند.»، «پزشکیان دولت را دست اصلاحطلبانی که به خاطر یک دستمال یک قیصریه را به آتش میکشانند، نمیدهد.» اینها بخشی از اصطلاحاتی که محسن کوهکن، فعال سیاسی اصولگرا درباره تعامل دولت و مجلس به کار میبرد.
البته کوهکن بر این باور است که شکست قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری بر جایگاه او در مجلس و حتی ریاست او در دور دوم مجلس آسیبی وارد نمیکند و حتی چایگاه او محکمتر از قبل است. چنانچه او میگوید « فکر میکنم اکثریت قوی و قاطع مجلس به دلیل اینکه به مسائل کشور و تعامل قوا توجه دارند، قالیباف حتی نسبت به سال اول از جایگاه مستحکمتری کار خود را شروع خواهد کرد.»
در ادامه گفتگو با محسن کوهکن، فعال سیاسی اصولگرا را میخوانید:
****
*آقای کوهکن! قالیباف در شرایطی ریاست مجلس دوازدهم را برعهده گرفت که قبل از آن به مستقلین وعده داده بود داوطلب انتخابات ریاست جمهوری نشود اما در نهایت بر خلاف وعدهای که داده بود، داوطلب شد و شکست خورد، این اقدام جایگاه قالیباف به عنوان رئیس مجلس در سال آینده را تا چه اندازه به چالش میکشد؟
فکر میکنم نوع برخورد و نگاهی که افراد در اینگونه مواقع دارند، تعیین تکلیف میکند. در گذشته در دوم خرداد ۷۶ رئیس مجلس یعنی ناطق رقیب فردی بود که منتخب شد. اما وقتی خاتمی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، ناطق جزو اولین افرادی بود که ریاست جمهوری خاتمی را تبریک گفت و این یک امر طبیعی و اخلاقی بود، که بهر صورت قابل ستایش است. اما مهم این بود که اگر ریاست ناطق نوری بر مجلس پنجم بعد از انتخابات ریاست جمهوری را مشاهده کنید، مدیریت مدبرانه، صحیح، درست و کاملا در مسیر کمک و مساعدت برای موفقیت دولت در جهت خدمت به مردم را مشاهده میکنید.
البته نمونههای دیگری هم داشتیم به این ترتیب فردی که رأی نیاورده، در مسیر اطلاعیه و بیانیه دادن آمد، که بهتر بود آن فرد هم همین مسیر اخلاقی درست را میرفت، به این دلیل میگویم مسیر اخلاقی درست، چراکه آن فرد انبوهی از بیانیهها را داد و تا مدتی کشور را دست خوش یکسری مشکلات کرد اما دوستان خودشان گفتند خیر، تقلبی اتفاق نیفتاده است. اگر همان فرد آن کار عاقلانه آقای ناطق را میکرد یعنی اطلاعیه میداد و به منتخب تبریک میگفت و اشاره میکرد که به عنوان یک منتقد در کنار دولت است و این مسیری که ایراد و اشکالی ببینم، انتقاد میکنم، قطعا شما خواهید گفت که بعد از آن دوره اگر دوره داوطلب شد، احتمال رأی آوردن او بسیار بسیار بالا بود. لذا در مورد قالیباف به یک نکته توجه کنید که ما در نظام جمهوری اسلامی تصمیماتی که برای ورود و خروج از اعلام آمادگی برای در معرض رأی مردم قرار گرفتن، گرفته میشود با عرف سیاسی سایر کشورها متفاوت است. در عموم کشورهای دنیا وقتی فردی داوطلب میشود، عموماً این حزب است که گزینه خودش را معرفی میکند و در معرض رأی مردم قرار میدهد. در اینجا یک مولفه حاکم است و آن مولفه این است که ما کسی را داوطلب و حمایت کنیم که امکان رأیآوری او وجود داشته باشد. ضمن آن شرایطی که حزب برای دفاع از حیثیت خود سعی میکند فردی که به عنوان داوطلب مردم انتخاب میکند آن حداقلها را داشته باشد.
قالیباف بعد از اینکه قول داد داوطلب انتخابات نشود، به این نتیجه رسید داوطلب شود
اما تفاوت ما با دیگران این است که قبل از فکر کردن به مقوله رأیآوری، بحث تکلیف که در مذهب ما وجود دارد، مطرح است. در نظام جمهوری اسلامی باید توجه داشته باشیم که در بسیاری از مواقع این اتفاقات را با عرف سیاسی دنیا مقایسه کرده و سپس تحلیل و ارزیابی میکنیم و نمره میدهیم. بنده معتقد هستم اگر رییس مجلس آمد و گفت تصمیم ندارم داوطلب شوم و رییس مجلس شد اما بعداً با بررسیهایی که کرد به این جمعبندی رسید که داوطلب شود، این ایرادی بر او نیست یا رأی میآورد و رییس جمهور میشود و یا رأی نمیآورد. اگر به وظایف اخلاقی خود عمل کرد، باید واقعبینانه عمل کنیم. برای نمونه اگر من مجلس باشم، نگاه میکنم اگر فردی که رییس مجلس بوده، داوطلب ریاست جمهوری شده، انسان کلاننگری است و برای یک دستمال یک قیصریه را به آتش نمیکشاند، اخلاق انتخاباتی را مراعات میکند و به رقیب احترام میگذارد، میگویم چه اشکالی دارد؟ حتماً همان فرد را انتخاب میکنم و قطعاً همان اتفاقی میافتد که در مجلس پنجم برای ناطق افتد، چنانچه او مجلس را روی مرز کاملاً اخلاقی چگونه مجلس را کنترل کرد، باید از نگاه صرف سیاسی یک پله بالاتر برویم و مقداری کلانتر به مسائل نگاه کنیم. در حقیقت اگر کلانتر به مسائل نگاه کنیم، برخی امور را که فکر میکنیم میتواند یک چالش باشد، با تحلیل درست به این نتیجه میرسیم که این یک فرصت است.
قالیباف انسان عاقلی است
اگر رقیب من انسان وارستهای باشد که با واقعیتها درست برخورد میکند من هم با او راحتتر میتوانم کار کنم، امکان دارد آن فردی که بر ریلی قرار میگیرد و رییس قوه میشود، رقیب من نبوده است. بنده به دلیل اینکه قالیباف را انسان عاقلی میدانم هیچگونه چالش داخلی از ناحیه مدیریت او و هیچگونه چالش بیرونی در مورد دولت پزشکیان را مشاهده نمیکنم مگر افرادی در مجلس باشند، منظور همان افرادی است که هنگام رأیگیری برای ریاست مجلس رأی سفید دادند، که اینها بخواهند بر روی مرز و نگاه خاصی بخواهند برخورد کنند که این نوع نگاهها به هر صورت پر هزینه است، به این معنی که برای مجلس و تعامل مجلس و دولت پرهزینه خواهد بود.
منافع اقلیت انگشتشماری در درگیری و دعوا است
*این نکتهای که در مورد همکاری اشاره کردید، بیشتر اذهان را به سمت اعضا و حامیان جبهه پایداری هدایت میکند که در مجلس حضور دارند، از طرفی دولتی بر روی کار آمده که اصلاحطلبان حامی اصلی او هستند، د رچنین فضایی جلسه رأی اعتماد به وزرا در مجلسی با ریاست قالیباف چگونه خواهد بود؟
بنده بر این باور هستم که هر ۳ قوه با حفظ استقلال و تعامل با یکدیگر به دنبال حل مشکلات باشند. هیچ کس از دعوا، درگیری و یقهگیری خوشش نمیآیدد مگر اقلیت انگشتشماری که منافع آنها در درگیری و دعوا است. لذا با توجه به شرایط موجود تداوم ریاست قالیباف بر مجلس را به نفع تعامل مشاهده میکنم ضمن اینکه افرادی که به هر دلیل مشی خاصی دارند و نگاه آنها نگاهی است که گاهی فکر میکنند یک تخم مرغ یک شتر است، آنها در هیئت رئیسه هم نشان دادند که در مجلس جایگاه مستحکم و بالایی برای رأی ندارند، به هر جهت معمولاً این افراد بلندگو قورت دادند و آنقدر سر و صدایشان زیاد است که مصاحبه و داد و فریاد کنند، این طبیعی است اما من فکر میکنم اگر مجلس بخواهد در مسیر صحیح تعاملی معقول و منطقی با دولت پزشکیان جلو برود، انتخاب مجدد قالیباف به عنوان رئیس مجلس انتخاب بسیار عاقلانهای است، ضمن اینکه با توجه به شناختی که از پزشکیان دارم، نگاهم این نیست که او دولت را دربست در اختیار جریان اصلاحات و مخصوصاً آن بخش ازجریان مذکور که مانند برخی از دوستان ما گاهی اوقات برای یک دستمال یک قیصریه را به آتش بکشند.
قالیباف در سال دوم با جایگاه مستحکمتری کار خود را شروع میکند
*تعامل با دولت پزشکیان و از طرفی حضور پایداریهای تندرو در مجلس، تا چه اندازه جایگاه قالیباف در مجلس را تحت تاثیر قرار میدهد؟
فکر میکنم اکثریت قوی و قاطع مجلس به دلیل اینکه به مسائل کشور و تعامل قوا توجه دارند، قالیباف حتی نسبت به سال اول از جایگاه مستحکمتری کار خود را شروع خواهد کرد. بنده فکر میکنم باید نسبت به برخی کارشکنیها بدون توجه رد شد چراکه برخی گاهاً حرفهایی میزنند که نمیشود تحلیل درستی بر روی آن گذاشت چراکه بیشتر به دنبال این هستند که دیده شوند. لذا فکر میکنم تجربه یک دوره مجلس قالیباف به اندازهای است که افرادی که با گفتن حرفهای خاص فقط میخواهند دیده شوند، بیتوجهی کند و از کنار آن رد شود و عمدتاً دنبال این باشد که ستون و نخ تسبیح اتحاد و انسجام قوه تقنینی حرکتی به سمت جلو باشد.
نظرات