تاثیر سیاستهای ترامپ بر بازار سهام آمریکا
ترامپ با بورس آمریکا چه کرد؟
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات و اتخاذ برخی از سیاستهای اقتصادی توسط او، منجر به خوشبینی سرمایهگذارها و به دنبال آن جان گرفتن دوباره بازار سهام، آن هم به شکلی بیسابقه در این کشور شد. آیا در چهار سال آینده، روند عملکرد بازار سهام به همین شکل باقی خواهد ماند؟
الهام میرمحمدی: حدودا سه ماه پیش بود که رسانههای آمریکا اعلام کردند، ارزش سهام در ماه مارس بیش از سه هزار میلیارد دلار رشد داشته و این رقم در تاریخ آمریکا بیسابقه بوده است. دونالد ترامپ هم مدام در توئیتهایش از تأثیر سیاستهای خود بر رشد ارزش سهام صحبت میکند.
به ندرت پیش آمده است که روسای جمهور پیشین آمریکا، در مورد افزایش ارزش سهام توئیت کنند و به سخنرانی در مورد این موضوع بپردازند. اما به نظر میرسد این موضوع برای ترامپ امری عادی شده است.
در این مقاله که سرویس اقتصاد جهان تجارتنیوز تهیه کرده است، سعی کردهایم به بررسی عملکرد بازار سهام و همینطور رشد اقتصادی کشور آمریکا در دوره دونالد ترامپ، با توجه به سیاستهای اقتصادی اتخاذشده توسط او بپردازیم.
به دنبال خبر رشد ارزش 3 هزار میلیارد دلاری سهام، او، مشاورانش و حتی مدیر ستاد انتخاباتیاش، بارها و بارها در توئیتهایشان این موضوع را مورد بحث قرار دادند و آن را با سیاستهای اقتصادی ترامپ مرتبط دانستند. دقیقا پس از مراسم تحلیف او در ماه ژانویه بود که ارزش سهام داوجونز نیز 20 هزار واحد رشد داشت و این رقم در ماه مارس به 21 هزار رسید که هیجان سرمایهگذاران را در پی داشت.
پس از پیروزی دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور، بازارها ابتدا واکنشی منفی به این نتایج نشان دادند. اما از آن زمان تاکنون بازار سهام در حال رشد مداوم بوده است.
اگرچه بسیاری از اقتصاددانان و تحلیلگران معتقدند، افزایش 9 درصدی شاخص داوجونز، نشاندهنده افزایش رشد سهام در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما بوده است.
نمودار زیر چگونگی عملکرد میانگین شاخص داوجونز در دوران ده رئیسجمهور مختلف آمریکا را نشان میدهد:
اوباما دقیقا در اواخر دوران بحران و رکود اقتصادی به ریاست جمهوری رسید. بر اساس نمودار بالا در زمان او شاخصهای سهام، رشد صعودی داشتند. اگرچه ترامپ معتقد است باراک اوباما نتوانسته است اصلاحات اقتصادی پایداری در زمینه سهام به وجود بیاورد، اما آمارها حاکی از آن است که اصلاحات اقتصادی در فواصل منظمی در تاریخ اتفاق میافتد. و بسیاری از تحلیلگران معتقدند، یکی از این دورههای اصلاحات اقتصادی به زودی به پایان خواهد رسید. بر اساس عملکرد بازار و چرخه آن در دهههای اخیر، بسیاری بر این باورند که رشد اقتصادی مداوم در دوره ریاست جمهوری ترامپ وجود نخواهد داشت.
آنچه تاریخ و تجربه نشان میدهد این است که بازار سهام در دوران رئیسجمهورهای دموکرات، عملکرد بهتری نسبت به دوران روسای جمهورِ جمهوریخواه داشته است. اما به نظر میرسد در حال حاضر سرمایهگذارها از داشتن یک رئیسجمهور و همزمان کنگره جمهوریخواه هیجانزدهاند و این باعث افزایش خوشبینیها و به دنبال آن رشد ارزش سهام در این کشور شده است.
دلایل خوشبینی سرمایهدارها
پیش از پیروزی دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور، اقتصاددانان و تحلیلگران والاستریت بر سر یک موضوع واحد اتفاق نظر داشتند. و آن چیزی نبود جز اینکه پیروزی دونالد ترامپ فاجعهای برزگ برای بازار سهام خواهد بود. دلایل آنها کاملا منطقی و درست بود. یک اصل مهم در بازار سهام این است که بازار از عدم قطعیت خوشش نمیآید و انتخاب دونالد ترامپ مساوی با عدم قطعیت بود.
شرکت خدمات مالی و بانکداری سیتیگروپ در آن زمان اعلام کرد، اگر ترامپ پیروز انتخابات باشد، شاخص S&P، سه الی پنج درصد کاهش مییابد. صندوق تامین سرمایه واتربریج هم به مشتریان خود گفت، شاخص داوجونز ممکن است 200 واحد، معادل 10 درصد کاهش بیابد.
این پیشبینیها تقریبا درست از آب درآمدند. بازار سهام یکشبه دچار بحرانهایی شد. اما روز بعد بازار دوباره به حالت عادی خود بازگشت و از آن زمان تاکنون هم ارزش سهام در حال رشد بوده است.
همانطور که پیشتر گفته شد، در ماه مارس شاخص داوجونز بیش از 13 درصد رشد داشت و این بر اساس معیارهای تاریخی، رقمی قابل توجه است. در نگاه اول این موضوع بسیار عجیب به نظر میرسد. پنج هفته اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بیش از حدِ انتظار پرهرجومرج بود و شاخص جهانی عدم قطعیت سیاست اقتصادی به سرعت افزایش یافت.
در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، بسیاری از جمهوریخواهان و اقتصاددانان، سیاستهای غیرقطعی دولت برای بهبود و گذار از دوران رکود اقتصادی را مورد انتقاد قرار میدادند. با این حال سیاستهای ترامپ بسیار غیرقابل پیشبینیتر و متناقضتر به نظر میرسد. سیاستهای او برای تجارت با چین، تهدیدهای او برای مجازات شرکتهایی که تولیدات خود را در خارج از آمریکا انجام میدهند و درخواست برای مسابقه تسلیحاتی جدید، از جمله اقداماتی است که موجبات خوشنودی بازار را فراهم کرده است. به دنبال آن کسبوکارهای بسیاری از این موضوع هیجانزدهاند. تحقیقات نشان میدهد، خوشبینی بیسابقهای در میان شرکتهای خصوصی دیده میشود. همچنین فدراسیون ملی کسبوکارهای مستقل در ماه دسامبر اعلام کرد، صاحبان کسبوکارهای کوچک نیز به شکل غیرمنتظرهای دچار هیجان و به دنبال آن خوشبینی در مورد بازار شدهاند.
آیا سیاستهای ترامپ دلیل عملکرد خوبِ بازار بوده است؟
تا آنجایی که به سیاستهای کسبوکار مربوط میشود، ترامپ در ستاد انتخاباتیاش دو شخصیت کاملا متفاوت از خود ارائه داد. یک شخصیت او وعدههای پوپولیستی، از جمله لغو توافقهای تجاری، برگرداندن دوباره مشاغل و کاهش قیمت دارو را به طبقه کارگر سفیدپوست میداد. ترامپِ دیگر اما، یک تاجر جمهوریخواه کلاسیک بود که قول کم کردن مالیاتها، احیای دوباره صنعت زغالسنگ و ممانعت از دخالت واشنگتن در تجارت و کسبوکار و همینطور لغو دادفرانک -قانون تصویبشده توسط باراک اوباما به منظور حمایت بیشتر از مصرفکننده- را میداد.
لغو توافق ترنس پسیفیک، موسوم به پیمان تجاری اقیانوس آرام، از جمله اقداماتی بود که او برای جلب نظر طبقه کارگر انجام داد. پس از آن اما، مواضع پوپولیستی ترامپ بسیار کمرنگ شد. جلسه او با مدیران شرکتهای دارویی، برای تولید بیشتر دارو در داخل و کاهش قیمت آن، بینتیجه ماند.
از سوی دیگر کابینه او پر است از مدیران شرکتهای بزرگ. او همچنین مقرراتی را که توسط اوباما به منظور اضافه دستمزد برای کارگران واجد شرایط تصویب شده بود، لغو کرد.
به طور کلی، در کشورهای توسعهیافته، آنچه بیش از هر چیز بر روند رشد کسبوکارها تاثیر بسزایی دارد، شرایط کلی اقتصاد آن کشور است، و نه سیاستهای اقتصادی که رهبران آنها اتخاذ میکنند.
به طور کلی، در کشورهای توسعهیافته، آنچه بیش از هر چیز بر روند رشد کسبوکارها تاثیر بسزایی دارد، شرایط کلی اقتصاد آن کشور است، و نه سیاستهای اقتصادی که رهبران آنها اتخاذ میکنند.
مطالعه انجامشده در دو کشور آلمان و آمریکا در سال 2010، نشان میدهد که شرایط اقتصادی سالم در کشورها بیش از اقدامات اقتصادی دولتها میتواند کسبوکارها را تحت تاثیر قرار دهد.
براساس گزارشهای منتشرشده تا فوریه 2017 در آمریکا به مدت هفتاد و شش ماه متوالی، نرخ اشتغال رشد داشته است. بنابراین در حال حاضر اوضاع اقتصاد آمریکا خوب است. اگرچه این رشد اقتصادی با استانداردهای تاریخی و جهانی قابل مقایسه نیست، اما رشد نسبی شرکتها مناسب و خوب بوده است. بنابراین به نظر میرسد ترکیب اوضاع اقتصادی خوب و یک رئیسجمهور علاقهمند به تجارت، توانسته است به رشد ارزش سهام این کشور کمک کند.
آنچه سرمایهگذاران در حال حاضر و در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ چندان جدی تلقی نکردهاند، احتمال وقوع جنگ تجاری میان آمریکا و چین و یا حتی سیاستهای او در برابر ایران است. نتایج این سیاستهای او قطعا شامل عدم قطعیت میشود و نه ریسک. انتخاب او به عنوان رئیسجمهور برخلاف انتظارها و غیرقابل باور بود. سرمایهگذارانِ خوشبین اما، انتظار دارند او با همین روش دولت را اداره نکند.
تحلیل نوریل روبینی از رشد ارزش سهام پس از انتخابات ریاستجمهوری
نوریل روبینی که یکی از معدود اقتصاددانانی بود که رکود اقتصادی سال 2007 را پیشبینی کرده بود، به بررسی بازار سهام در آمریکا پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پرداخته است. او معتقد است سیاستهایی که رئیسجمهور سنتی آمریکا در پیش گرفته است، تا این لحظه بیشتر به سود شرکتهای بزرگ و سرمایهداران و افراد ثروتمند بوده است. این در حالی است که دونالد ترامپ هیچ گامی در جهت افزایش اشتغال و دستمزد در میان قشر کارگر برنداشته است. نوریل روبینی بر این باور است که جشن و پایکوبی سرمایهداران به زودی به پایان میرسد و بازار سهام هم شور و هیجان کنونی را از دست خواهد داد.
دلایل او برای این ادعا به شرح زیر است:
- اگرچه بسته محرک مالی ترامپ موفق شده است، قیمت سهام را افزایش دهد، اما به موازات آن منجر به بیشتر شدن نرخ بهرههای بلندمدت شده است. این امر میتواند به برخی از بخشهای اقتصادی همچون مشاوران املاک، آسیب برساند. از سوی دیگر تقویت ارزش دلار باعث میشود، مشاغلی که توسط کارگران انجام میشوند به خطر بیفتند.
- تجربه نشان میدهد، رئیسجمهورهای جمهوریخواه همچون ریگان و جورج دبلیو بوش، به ندرت میتوانند در برابر وسوسه افزایش مالیات از خود مقاومت نشان دهند. آنها معمولا تمایلی به کاهش هزینههای خود ندارند و همواره برای جبرانِ درآمدِ ازدسترفته دولت، مالیات را افزایش میدهند. اگر در دوره ترامپ هم، این موضوع تجربه شود، کسری بودجه باعث میشود نرخ بهره افزایش بیشتری یابد و به دنبال آن در درازدمدت اقتصاد این کشور دچار بحران میشود.
- با توجه به اقتصاد آمریکا، در حال حاضر که نرخ اشتغال به بالاترین میزان خود رسیده است، نرخ تورم به زودی افزایش خواهد یافت . این امر سبب میشود فدرال رزرو -بانک مرکزی آمریکا- نرخ بهره را با سرعت و مقدار بیشتری بالا ببرد.
- ترکیب سیاست مالی انبساطی و سیاست پولی انقباضی که توسط ترامپ اتخاذ شده است، در نهایت به بدتر شدن شرایط مالی، درآمد و اشتغال طبقه کارگر منجر میشود. در نهایت ترامپ ناچار خواهد شد اقداماتی را در جهت جلب حمایت این طبقه انجام دهد که خود منجر به کاهش رشد اقتصادی و کاهش سود شرکتها میشود.
- اگر ترامپ بر سیاستهای حمایتگرایانه خود برای تولید داخلی پافشاری کند، بدون شک جنگ تجاری در میان کشورها درمیگیرد. چرا که شرکای تجاری آمریکا هم گزینهای جز بالا بردن تعرفههای واردات در واکنش به اقدامات ترامپ نخواهند داشت. در نتیجه اوضاع اقتصادی در همه جای دنیا بدتر خواهد شد. در سال 1930، قانون تعرفه اسموت هالی در آمریکا، که به منظور حمایت از کسبوکارهای داخلی در آمریکا تصویب شده بود، منجر به رکود اقتصادی در سراسر دنیا شد.
- آنچه از سیاستهای اتخاذشده توسط ترامپ تا این لحظه برداشت میشود، این است که مداخله دولت آمریکا در امور اقتصادی بسیار فراتر از حمایت از تولیدات داخلی است. افزایش تعرفه واردات، اتهامات عمومی از جمله کنترل ارز، کاهش سرمایهگذاری در خارج از کشور و همینطور محدود کردن پذیرش مهاجر از جمله اقداماتی است که در نهایت سبب میشود، آمریکا شانس کمتری در جذب نیروی بااستعداد در شرکتهایش داشته باشد.
- از سوی دیگر سیاستهای تجاری ترامپ بسیار نامنظم است. او از یکسو از همپیمانانش میخواهد که روابط خوبی با رقیب آمریکایی یعنی روسیه داشته باشند و از سوی دیگر به آنها میگوید، با قدرت اقتصادی جهانی یعنی چین دشمنی کنند. سیاست خارجی متناقض او، رهبران جهان و همینطور شرکتهای چندملیتی و بازارهای جهانی را به وحشت میاندازد.
در کوتاهمدت سیاستهای اتخاذشده توسط ترامپ، میتواند موجبات رونق اقتصادی و عملکرد بهتر بازار سهام را فراهم بیاورد. اما در بلندمدت، سیاستهای متناقض و نامنظم او، ممکن است تبعات نامناسب برای رشد اقتصادی داخلی و جهانی داشته باشد.
نتیجهگیری: ترامپ احتمالا در آینده رویکردهای افراطی بیشتری را در پیش خواهد گرفت. در کوتاهمدت سیاستهای اتخاذشده توسط او، میتواند موجبات رونق اقتصادی و عملکرد بهتر بازار سهام را فراهم بیاورد. اما در بلندمدت، سیاستهای متناقض و نامنظم او، ممکن است تبعات نامناسب برای رشد اقتصادی داخلی و جهانی داشته باشد. این بدان معنی است که روشهای کنترلی ترامپ، فقط اوضاع اقتصادی را بدتر خواهد کرد.
منابع: گاردین، نیویورکر، ایندیپندنت
نظرات