فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۱۵۸۲۹۲

الگوریتم تشخیص چهره؛ پیشرفت تکنولوژی یا تهدید بشریت؟

الگوریتم تشخیص چهره؛ پیشرفت تکنولوژی یا تهدید بشریت؟

اگر چه الگوریتم تشخیص و تجزیه‌وتحلیل چهره افراد در بسیاری از موارد به افزایش امنیت شهروندان منجر می‌شود، اما این تکنولوژی نگرانی‌های بسیاری را در خصوص حفظ حریم شخصی افراد به وجود آورده است. به همین دلیل در آینده‌ای نه چندان دور، تعریف مفاهمی نظیر حریم خصوصی، عدالت و اعتماد و همچنین بافت تعاملات اجتماعی متحول خواهد شد.

چهره انسان‌ها بخشی منحصربه‌فرد از وجود آنهاست و ویژگی‌های متنوع صورت افراد نقش مهمی در شکل‌گیری قومیت‌ها و جوامع مختلف دارد. از سوی دیگر، انسان‌ها برای ارسال پیام‌های عاطفی گوناگون، از سرخ شدن غیرارادی گونه‌ها تا لبخندی تصنعی و ارادی برای پنهان‌کاری از چهره خود بهره می‌برند.

به گزارش تجارت‌نیوز ، انسان‌ها بخش عمده‌ای از عمر خود را صرف خواندن چهره دیگران و ارزیابی احساسات آنها می‌کنند. در مکان‌های مختلف، از محل کار و دادگاه گرفته تا مراکز تفریحی، آنها به دنبال علائمی نظیر جذابیت، خصومت، اعتماد و فریبکاری در چهره دیگران هستند. در بسیاری از موارد حتی، افراد از تغییر حالات صورت خود برای پنهان کردن عواطف و احساساتشان بهره می‌برند.

تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است. در این میان نرم‌افزارهای مختلفی برای خواندن چهره انسان‌ها طراحی شده است که در کشورهای مختلف و برای اهداف گوناگون کاربرد دارد.

در انگلیس بسیاری از صاحبان مغازه‌ها برای پیگیری سارقان از ابزارهای تشخیص چهره استفاده می‌کنند. در آمریکا الگوریتم تشخیص چهره در کلیساها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در چین هویت رانندگان اپلیکیشن‌های تاکسی‌یاب از این طریق تایید می‌شود. در محصولات جدید اپل، آیفون 8 و 8 پلاس هم برای باز کردن قفل لاک‌اسکرین، از تشخیص هویت و چهره استفاده می‌شود.

بر خلاف مهارت‌های انسانی، این نرم‌افزارها و ابزارها با سرعتی باورنکردی در حال پیشروی هستند.

برخی از پیشرفت‌ها در حوزه فناوری نظیر پرواز کردن یا اینترنت، توانایی‌های انسان را تغییر می‌دهد. اما استفاده از فناوری برای تشخیص چهره و هویت افراد، هدفی جز کدگذاری انسان‌ها ندارند.

اگر چه چهره افراد بخشی منحصربه‌فرد و ویژه از افراد است، اما فناوری‌های مربوط به این موضوع در آینده‌ای نه چندان دور، نگرانی‌های بسیاری را در خصوص حریم خصوصی انسان‌ها به وجود می‌آورد.

نهادهای وضع و اجرای قانون، برای شناسایی و ردیابی مجرمان از سیستم‌های تشخیص چهره بهره می‌برند اما از میان رفتن حریم خصوصی، بهای سنگینی است که شهروندان در ازای این پیشرفت می‌پردازند.

تحولات ژگرفی که تکنولوژی در زمینه جمع‌آوری، ثبت، تجزیه و تحلیل چهره افراد موجب می‌شود، تعریف مفاهمی چون حفظ حریم خصوصی، عدالت و اعتماد را تغییر خواهد داد.

یکی از تفاوت‌های عمده میان تشخیص چهره و دیگر داده‌های بیومتریک مانند اثر انگشت این است که تغییرات جدید در فواصل دور هم قابل استفاده هستند. به عنوان مثال، هر فردی به سادگی قادر است با تلفن همراه خود تصویری از چهره شخص دیگر تهیه کرده و از آن استفاده کند.

FindFace یکی از اپلیکیشن‌های روسی در این زمینه است که می‌تواند تصویر افراد غریبه را مقایسه و با نرخ دقت 70 درصد شناسایی کند.

فیس‌بوک این غول شبکه‌های اجتماعی، با جمع‌آوری تصاویر و هویت بازدیدکنندگان یک نمایشگاه اتومبیل، تبلیغات مربوط به خودرو را برای این افراد ارسال می‌کند.

اگر چه بسیاری از شرکت‌های خصوصی به برنامه‌های تشخیص چهره دسترسی ندارند اما دولت‌ها عمدتا از این حقوق برخوردارند. به عنوان مثال، دولت‌های چین و آمریکا تصاویر شهروندان خود را جمع‌آوردی و در پایگاه‌های داده ذخیره می‌کنند. این اطلاعات بیشتر از سوی پلیس و اف‌بی‌آی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تردیدی نیست که سازمان‌ها و نهادهای مربوط به وضع و اجرای قانون، برای شناسایی و ردیابی مجرمان از این داده‌ها بهره می‌برند. اما آنچه نباید از نظر دور داشت این است که شهروندان بهای سنگینی در ازای چنین پیشرفتی در تکنولوژی می‌پردازند و آن چیزی نیست جز از بین رفتن حریم خصوصی‌شان.

سیستم‌های تشخیص چهره، دقتی صددرصدی ندارند و به طور کامل صحیح نیستند.

چهره افراد تنها یک برچسب با ذکر نام آنها نیست. چهره افرادی حاوی بسیاری اطلاعات دیگر است که از طریق دستگاه‌های تشخیص چهره قابل شناسایی می‌شود.

از سوی دیگر، این فناوری مزیت‌هایی دارد و وعده‌هایی را نوید می‌دهد که آینده انسان‌ها را دگرگون می‌کند.

به عنوان مثال شرکت‌های هستند که با استفاده از تحلیل چهره به تشخیص بیماری‌های نادر ژنتیکی می‌پردزند. سیستم‌های اندازه‌گیری احساسات و هیجانات همچنین قادرند سیگنال‌هایی را برای مبتلایان به اوتیسم با هدف تسهیل درک برخی از عواطف ارسال کنند.

یکی از معایب این سیستم اما مربوط به تبعیض‌های نژادی و جنسیتی می‌شود. به عنوان مثال کارفرماها عمدتا با تکیه بر پیش‌فرض‌های شخصی‌شان، تصمیم می‌گیرند شغلی را به کسی واگذار کنند یا نکنند. نرم‌افزارهای تشخیص چهره و هویت ممکن است این تبعیض‌ها و سمت‌گیری‌ها را به امری عادی تبدیل کرده و تمامی فرم‌های مربوط به متقاضیان مشاغل را بر اساس قومیت یا جنسیت فیلتر کنند.

همچنین با در نظر گرفتن ماهیت یادگیری این الگوریتم، مشخص است که همه سیستم‌های تشخیص چهره، دقتی صددرصدی ندارند و به طور کامل صحیح نیستند. بنابراین اگر مراکز عمومی نظیر استادیوم‌های ورزشی برای حفاظت از مردم از این تکنولوژی بهره ببرند، ممکن است با خطا روبرو شوند.

از آنجا که این الگوریتم‌ها برای تشخیص افراد سفیدپوست آموزش دیده‌اند، ممکن است در مورد قومیت‌های دیگر و رنگین‌پوست‌ها به درستی کار نکنند و باز هم مسئله تبعیض مشکل‌ساز خواهد بود. اگر درصد این خطاها و سمت‌گیری‌ها بالا باشد، می‌تواند در تصمیم دادگاه‌ها برای محکومیت افراد تاثیرگذار باشد.

به طور کلی، ضبط و ثبت پیوسته چهره‌ها و ابزاراهای مربوط به آن، بافت تعاملات اجتماعی را تغییر می‌دهد. این موضوع می‌تواند زندگی روزمره انسان‌ها را نیز دچار اختلال کند. روزی را تصور کنید که همسر شما به راحتی تمامی حالات عاطفی و احساسی شما را در می‌یابد، یا مدیرتان هر گونه دهن‌کجی ناشی از ناراحتی شما را متوجه شود. اگر چه روابط خصوصی و کاری شما واقعی‌تر به نظر می‌آید، اما قطعا صمیمیت کمتری در آن وجود خواهد داشت.

اساس تعاملات اجتماعی به کلی تغییر می‌کند و محاسبات مربوط به ریسک و پاداش جایگزین تعهدات مبتنی بر اعتماد می‌شود. روابط منطقی‌تر می‌شود اما همه چیز بر پایه معاملات شکل می‌گیرد.

تشخیص چهره و حریم خصوصی

در کشورهای دموکرات‌تر، امکان قانونگذاری برای ایجاد تعادل وجود دارد. به طور مثال، رگولاتورهای اروپا مجموعه‌ای از قوانین و اصول را با هدف حفظ حریم شخصی کاربران در شبکه‌های اجتماعی تنظیم کرده‌اند. فیس‌بوک برخلاف آمریکا در اروپا اجازه ندارد تبلیغات مربوط به اتومبیل را فقط در معرض دید بازدیدکنندگان نمایشگاه اتومبیل که چهره‌ و هویتشان ثبت شده، قرار دهد. همچنین با وجود دستگاه‌ها و نرم‌افزارهای مربوط به تشخیص هویت و چهره، احتمالا قوانینی علیه کارفرمایانی که تبعیض قائل می‌شوند وضع خواهد شد. و شرکت‌هایی که از تبلیغات جهت‌گیری‌شده استفاده می‌کنند باید پاسخگو باشند.

با این وجود، حتی وضع چنین قوانینی نمی‌تواند این مسیر را تغییر دهد. گجت‌های پوشیدنی و دوربین‌ها رواج بیشتری خواهند یافت. سیستم‌های تشخیص چهره، از عینک‌های آفتابی گرفته تا آرایش‌های صورت بیشتر به رسمیت شناخته خواهند شد و همه چیز در کنترل تکنولوژی خواهد بود.

بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه کمبریج انجام شده، هوش مصنوعی قادر خواهد بود ساختار و بافت صورت افرادی را که تغییر چهره می‌دهند، بازخوانی و احیا کند.

برخی غول‌های فناوری نظیر آمازون و مایکروسافت با استفاده از سرویس‌های ابری و هوش مصنوعی قادرند از روی عکس‌ها، چهره، هویت افراد، حالات و احساسات آنها را تشخیص دهند. اما همواره امکان سواستفاده دولت‌های غیردموکراتیک از این تکنولوژی وجود دارد. دولت‌ها هیچ‌گاه نخواسته و نمی‌خواهند از منافع خود چشم‌پوشی کنند.

تحولی شگرف در راه است.

منبع: اکونومیست

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.