مهرداد عمادی، اقتصاددان پاسخ میدهد:
سیاست جدید ترامپ با دلار چه میکند؟
مهرداد عمادی، اقتصاددان معتقد است که جایگزین کردن یورو به عنوان ذخیره اول ارزی بانکهای مرکزی، کاهش تقاضا برای دلار و در نهایت پایین آمدن ارزش آن را به دنبال دارد. پایین آوردن نرخ برابری دلار باعث میشود که صادرات آمریکا ارزانتر و واردات، بهویژه از چین و اتحادیه اروپا که دو هدف اصلی آمریکا هستند، گرانتر شود.
الهام میرمحمدی: یکی از سیاستهای حمایتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، جایگزین کردن یورو به عنوان ذخیره اول ارزی بانکهای مرکزی جهان به جای دلار است. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، تضعیف تعمدی ارزش دلار در سال 2017 را مشکوک میدانند.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، در گفتگو با تجارتنیوز با اشاره به کسری تراز تجاری آمریکا، به چند پرسش در مورد دلایل و پیامدهای این موضوع پرداخته است.
ترامپ در حال جایگزین کردن یورو به عنوان ذخیره اول ارزی بانکهای مرکزی در جهان به جای دلار است. این مسئله چه تاثیری بر ارزش دلار دارد؟
میتوان گفت هدف از این اقدام کاهش ارزش دلار است؛ چون این موضوع پایین آمدن تقاضا برای دلار را به دنبال دارد. کسری تجارت خارجی آمریکا که این کشور از سال 1971 درگیر آن است -که البته در آن زمان قابل مدیریت بود- الان به جایی رسیده که آمریکا را از پرداخت بهره اوراق قرضه فدرال و همچنین قرضهای مستقیم ناتوان کرده است. حدود 18 ماه است که مقامات آمریکا در حال مذاکره و صحبت خصوصی با بزرگترین ذخیرهداران دلار در خارج و قرضههای دولتی که شامل کشورهای چین، قطر و دو کشور دیگر است، هستند.
بنابراین، پایین آوردن این نرخ برابری دلار باعث خواهد شد که صادرات آمریکا ارزانتر و واردات، بهویژه واردات از چین و اتحادیه اروپا که دو هدف اصلی آمریکا هستند، گرانتر شود.
بر اساس آخرین گزارشها، ارزیابی رئیس فدرالرزرو این بود که ارزش یوان باید حداقل 20 درصد افزایش یابد و این در حقیقت یک نوع ابزار سیاست پولی برای بانک مرکزی چین است که نرخ یوان را پایین نگه دارد.
پیشتر هم آلمان غربی و ژاپن، کشورهایی بودند که سالها نرخ ارزشان -مارک و ین- را آنقدر پایین نگه داشتند تا صنایع هر دو کشور بتوانند توان رقابتپذیری را پیدا کنند.
البته باید به عنوان یک اقتصاددان بگویم که اگرچه ما از بسیاری از اقدامات دونالد ترامپ ناراضی هستیم، ولی این اقدام او برای اقتصاد آمریکا مثبت خواهد بود؛ چرا که واردات به آمریکا را گران خواهد کرد.
حتی میتوان گفت که حدود شش ماه دیگر ما شاهد این خواهیم بود که بسیاری از کمپانیهایی که پایگاههای تولید در خارج از آمریکا ایجاد کردهاند، با کاهش ارزش 18 تا 25 درصدی دلار، به آمریکا باز خواهند گشت. بر اساس ازریابیهایی که حدود هشت هفته پیش در نشست نیویورک انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که با این بازگشت، 280 تا 335 هزار شغل صنعتی در آمریکا ایجاد خواهد شد.
به نظر شما این اقدام ترامپ چه تاثیری بر روی کشورهای صادرکننده نفت دارد؟
به طور کلی، کشورهایی که مبادلات خود را با دلار انجام میدهند، بیشترین صدمه را خواهند دید. چرا که این کشورها از فروش نفت دلار دریافت میکنند اما خرید و ودارات خود را از اروپا و از طریق یورو انجام میدهند. بیشتر کشورهای اوپک و صادرکننده نفت به جز خرید اسلحه، تقریبا از آمریکا خریدی نمیکنند. بیشتر واردات آنها از اروپا، چین و هند است. بنابراین این کشورها اگر بخواهند دلار را به یوان، روپیه یا یورو تبدیل کنند، قدرت خریدشان پایین خواهد آمد.
این را هم باید بگویم که ایران یک قدم هوشیارانه در این زمینه برداشته است و قصد دارد از سیستم دلار خارج شود. طبق صحبتهایی که با آقای سیف در بانک مرکزی ایران داشتم، بانک مرکزی ایران با یک نگاه بسیار درست، زمینهسازیهای لازم را برای خروج از سیستم دلار انجام داد که این به نظر من بسیار مثبت است.
آیا این اقدام حاوی یک نوع پیام تجاری برای کشورهای دیگر است؟
این اقدام برای آمریکا در کوتاهمدت و میانمدت -یعنی تا پایان دوران ریاستجمهوری ترامپ- مثبت خواهد بود اما اثرات منفیاش در آینده نمایان میشود.
به طور کلی اما برای کشورهای دیگر منفی خواهد بود. به دو دلیل.
اول آنکه اگر ما به ارزیابیهای ریاضی که از بعد از جنگ جهانی دوم در مورد تغییرات ارزی -بالا یا پایین بردن نرخ ارز- که دولتها عمدا برای رقابتپذیری تولیدکنندههایشان انجام میدهند، توجه کنیم، اثرات منفی این اقدامات بر روی شبکههای تجاری را به خوبی در مییابیم.
به عنوان مثال، مقامات چینی گفتهاند که اگر آمریکا اقدامی در جهت گرانتر کردن یوان کند، آنها هم روی کالاهای آمریکایی مالیاتهای اضافه وضع خواهند کرد. یعنی اگر فدرالرزرو 15 درصد دلار را ارزانتر کند، دولت چین همان 15 درصد را بر تعرفه کالاهای واراداتی از آمریکا اضافه خواهد کرد. واکنش آنها در قبال اقدام ترامپ به این دلیل است که اقدام ترامپ، قدرت رقابت و بازار آنها را در آمریکا کوچک میکند. در نتیجه باید گفت که این یک بازی کاملا باخت-باخت است.
در واقع، اگر کشورهای دیگر عکسالعمل نشان ندهند، برنده آمریکا خواهد بود. اما اگر آنها هم از خود واکنش نشان دهند، با کمی تاخیر بخش یا تمامی اثرات مثبتی که در پرسش اول به آنها اشاره کردیم، منفی خواهد شد. ما آمار رسمی در مورد این موضوع داریم که هر گاه جنگ تجاری شروع شود، هر دو طرف بازنده هستند. این است که تجارت خارجی تا زمانی که آن را دستکاری نکنیم برای همه مثبت است.
دلیل دوم اینکه، درگیریهای تجاری که در آن کشوری ارزش ارز خود را پایین نگه میدارد که منجر به عکسالعمل طرف دوم میشود، معمولا در حد تجارت باقی نمیماند. یعنی کشورها با اقداماتی مثل معرفی سود بازرگانی، گمرک و اقداماتی از این دست به تشدید درگیریها دامن میزنند.
ما دستکم سه نمونه در جهان بعد از جنگ جهانی دوم داریم که با این اقدامات، درگیریهای شدیدتری را تجربه کردهاند. مثلا گذاشتن محدودیتهای بازرگانی و محدودیتهای سفر که همه اینها برای دنیا منفی است.
ما از سه هفته پیش میدانستیم که چین به صورت جدی واکنش نشان خواهد داد. بر اساس ارزیابیهایی که در نشست نیویورک داشتیم به این نتیجه رسیدیم که این اقدامات وقتی به مرحلهای برسد که عکسالعمل دعوت کند، همه بازنده خواهند بود.
به مرور زمان کشورهای اروپایی، هند و غیره هم واکنش نشان خواهند داد. تنها کشوری که گفته عکسالعملی به این اقدام ترامپ نشان نخواهد داد، ژاپن است. حتی کره جنوبی هم گفته که ما بیتفاوت نمیمانیم. در این صورت ما به دورهای باز خواهیم گشت که کشورها سود بازرگانی و گمرک وضع میکنند و تجارت خارجی مدام کوچکتر میشود. حالا دیگر مثلا چین محصولاتی که آمریکا با قیمت پایینتر و بهتر تولید میکند را نمیتواند بخرد و یا گندم، ذرت یا لوازم کامپیوتر که برای آمریکا با قیمت پایینتر تولید میشد، گران میشود. در نتیجه از یکسو، با کاهش اشتغال مواجه میشویم و از سوی دیگر، کیفیت کالاها در هر دو کشور پایین میآید.
بر اساس ارزیابیهایی که در نشست نیویورک داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که اگر حتی یک جنگ ملایم تجاری صورت بگیرد، این جنگ روی میانگین رشد جهانی تاثیرگذار خواهد بود و با کاهش یک درصدی رشد جهانی در سال آینده مواجه میشویم. که البته این یک درصد، تقسیمِ برابر برای همه کشورها نخواهد بود و در کشورهای مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، پیش از آنکه مکزیک از تعرفههای آمریکا معاف شود، پیشبینی میشد که رشد اقتصادی این کشور منفی شود و این امری است که در هر کشوری که باشیم نباید از وقوع آن خوشحال بشویم. چرا که در نهایت پیامدهای سنگینی برای آمریکا و برای همه کشورها در جهان خواهد داشت.
نظرات