پایان پادشاهی دلار؛ چه بر سر منبع قدرت آمریکا میآید؟
جهان به دلار وابسته است و از این رو آمریکا کنترل موثری بر چگونگی دسترسی به سیستمهای پرداختی در جهان و بانکها دارد. این موضوع موجب شده این کشور همواره سادهترین راهحل ممکن -تحریمها- را برای مقابله با مخالفانش در نظر بگیرد. اما استفاده از این روش، بدون در نظر گرفتن هزینههای آن در بلندمدت، تبعات بسیاری برای آمریکا خواهد داشت.
الهام میرمحمدی: بزرگترین منبع قدرت آمریکا چیست؟ قدرت نظامی این کشور بینظیر است و از سوی دیگر بازار گستردهای دارد. در کنار این داراییهای بزرگ، دلار ایستاده است. جهان به پول آمریکا وابسته است و از این رو آمریکا کنترل موثری بر چگونگی دسترسی به سیستمهای پرداختی در جهان و بانکها دارد.
به گزارش تجارتنیوز به نقل از اکونومیست، خرید و فروش انرژی در همه جای دنیا از طریق دلار انجام میشود. بیش از نیمی از بدهیهای کل دنیا به دلار است و از سوی دیگر، حدود دوسوم ذخایر ارزی بانکهای مرکزی در جهان را دلار شامل میشود.
این مساله باعث شده تا خزانهداری این کشور حق وتوی بسیاری از مبادلات و تجارتهای بینالمللی را داشته باشد.
اکثر روسایجمهور آمریکا در طول تاریخ، از دلار به عنوان یک سلاح استفاده کردهاند. در ماههای اخیر دولت ترامپ تحریمهای شدید مالی علیه روسیه اعمال کرده و با خروج از توافق برجام، تحریمهای ایران نیز بار دیگر وضع خواهد شد.
در سال 2017، حدود 1000 عنوان جدید به لیست سیاه آمریکا افزوده شد که این میزان 30 درصد بیشتر از عناوین موجود در لیست سیاه آخرین سال ریاستجمهوری باراک اوباما است.
آمریکا همواره سادهترین و سریعترین راهحل ممکن را برای مقابله با مخالفانش در نظر گرفته است؛ اما استفاده از این روش، بدون در نظر گرفتن هزینههای آن در بلندمدت تبعات بسیاری خواهد داشت. یکی از پیامدهای استفاده بیش از حد از این تاکتیک، بیثباتی مالی در جهان است.
تصمیمهای خصمانه، خودسرانه و غیرقابل پیشبینی با استفاده از ابزاری به نام دلار و با هدف حفظ منافع در نهایت میتواند به کاهش نفوذ دلار به عنوان ارز جهانیِ غالب بینجامد.
به عنوان مثال چندی پیش، راسول (Rusul) تولیدکننده بزرگ آلومینیوم در روسیه، از فعالیت در بازارهای جهانی محروم شد. به دنبال این تحریمها، سهام این شرکت بیش از 50 درصد کاهش یافت. چندی بعد آمریکا بار دیگر عقبنشینی کرد و از شدت این تحریمها کاست.
در آپریل همچنین وزارت بازرگانی آمریکا، شرکتهای آمریکایی را از انجام معاملات با شرکت ZTE غول مخابراتی چین که تحریمها علیه ایران و کره شمالی را نقض کرده بود، منع کرد. شرکت چینی به سرعت سقوط کرد. حالا اما به نظر میرسد، دونالد ترامپ به عنوان بخشی از معامله بزرگتر با چین از مواضع خود عقبنشینی کرده است.
در نتیجه میتوان گفت، دولت آمریکا در حال ارسال پیامهای متناقضی است. از یکسو معتقد است، ایران و روسیه باید رفتار خود را تغییر دهند، از سوی دیگر، نقض تحریمها علیه این کشورها امکانپذیر است.
در واقع، به دنبال افزایش تحریمها، پارادوکسها، تضادها و معافیتها نیز افزایش یافته است. این مساله، به کاهش اثر تحریمها و در نهایت کاهش قدرت آمریکا منجر خواهد شد.
به دلیل وابستگی بیش از حد به دلار، تغییرِ سریع رویکردهای سیاسی، عدم قطعیت و افزایش ریسک در بازارهای مالی را به دنبال دارد.
در پایان سال 2007، به واسطه نفوذ دلار، آمریکا بحران مالی داخلی خود را به بقیه دنیا صادر کرد.
زمانی که بانکهای اروپا قادر به پرداخت بدهیهای دلاری خود نبودند، فدرالرزرو قدم پیش گذاشت تا برای آنها نقدینگی لازم را فراهم آورد.
از زمان بحران مالی، سیستمهای مالی مبتنی بر دلار به خصوص در آسیا گسترش زیادی یافته است. اقدامات خصمانه آمریکا علیه این سیستمهای بانکی به کمک تحریمها حرکتی است که به گفته برخی مقامات آمریکایی ممکن است به ویرانگری و سقوط دلار منجر شود. به دلیل گسترش بیشازحد بازار و سیستمهای مالی، دیگر استفاده از تاکتیک دلار برای فدرالرزرو به سادگیِ گذشته نیست.
این مساله خطراتی را در بلندمدت برای آمریکا خواهد داشت. در حال حاضر، هنوز هیچ جایگزینی برای دلار آمریکا وجود ندارد. منطقه یورو دوران ریکاوری بحران مالی را میگذراند. چین هم یک سیستم بانکی باثبات و پایدار ندارد.
بنابراین تنها آمریکاست که میتواند داراییهای امن مورد نیاز جهان را برای ادامه حیاتِ تجارت فراهم آورد. اما بعید به نظر میرسد تا ابد بتواند نفوذ خود را حفظ کند؛ چرا که سهم آمریکا در تولید جهانی در حال کاهش و تغییر ترکیب ذخایر ارزی بانکهای مرکزی هم تا حدی امکانپذیر شده است.
این دوران گذار به عوامل مختلفی بستگی دارد. درک مخالفان و متحدان آمریکا از این کشور یکی از این عوامل است.
علیرغم خروج یکطرفه آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی تمایل خود برای ماندن در توافق هستهای را اعلام کردهاند. اما در مواجهه با تهدیدهای آمریکا برای نقض این تحریمها و محروم شدن از بازارهای جهانی، شرکتهای اروپایی احتمالا گزینههای زیادی نخواهند داشت جز اینکه از آمریکا تبعیت کنند.
اگرچه این مساله برای کاخ سفید یک پیروزی بزرگ تلقی میشود اما هزینههای بلندمدتی هم برای این کشور دارد. دلار در حال حاضر، قدرت و کنترل زیادی در جهان دارد. خارجیها به موسسات آمریکایی اعتماد دارند و متحدان آمریکا بر این باورند که منافع آنها با منافع آمریکا همسویی دارد. اگر متحدان بخواهند فعالیت تجاری خود را ادامه و گسترش دهند، تلاشهای دیگر کشورها برای از بین بردن دلار تشدید خواهد شد که این مساله نیز روابط نظامی کشورها را تحتالشعاع قرار میدهد.
بنابراین در آیندهای نه چندان دور آنچه ادامه قدرت آمریکا در جهان را تضمین میکند، دیگر دلار نیست و تعهدش به یک سیستم مبتنی بر قوانین است.
نظرات