رازینی، مدیر باسابقه دستگاه قضایی: تصور میکردیم لاریجانی جزء تأیید صلاحیتها خواهد بود و برداشت ما از فرمایش آقا این بود، اما شورای نگهبان است دیگر!
رازینی گفت: رئیس جمهور محترمی که با رأی بالای مردم انتخاب میشود، باید مشکلات معیشتی مردم را حل کند که در این زمینه راهگشاییهایی انجام شده است. همه متوجه شدند که با تلاش زیاد و دوندگی شبانهروزی که مرحوم آقای رئیسی داشتند، برخی کارها را فرصت نمیکردند، برای مردم بیان کنند. احساس میشد که به معیشت مردم توجه نمیشود، اما امروزه آمارها نشان میدهد که در زیربناها، تحولهای اساسی انجام شده است.
به گزارش تجارتنیوز، رئیس شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور گفت: درباره افرادی که شورای نگهبان معرفی کرده باید نیمه پر لیوان را ببینیم، چون از بین افراد تأیید شده، سلیقههای مختلف حضور دارند. این برای مردم مغتنم است که هر گرایش سیاسی دارند به افراد دلخواه خود رأی دهند.
مشروح گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین علی رازینی از مدیران باسابقه دستگاه قضایی در پی می آید:
از دیدگاه شما اولویتهای رئیس جمهور آینده در حوزههای مسائل داخلی و سیاست خارجی چیست؟
ملت شریف ایران در نیم قرن اخیر دموکراسی و مردمسالاری اسلامی را پاس داشتند و در همه انتخاباتها شرکت کردند. ما از این جهت نه تنها در بین کشورهای اسلامی، بلکه در بین همه کشورها نمونه و اسوه هستیم؛ چون هیچ انتخاباتی را تعطیل نکردیم. حتی ده یا پنج روز در برگزاری انتخابات تأخیر نکردیم و همه انتخابات دورههای ریاست جمهوری در زمان خود انجام شده است. اگر احیاناً حادثهای مثل ترور شهید رجایی یا سقوط بالگرد شهید رئیسی پیش آمده، اینها مانع نشد که مردم وظیفه خودشان را در عرصه دموکراسی انجام ندهند.
از این جهت ما واقعاً شرمنده مردم هستیم که با همه مشکلات و فشارهای اقتصادی و مالی، حضور در پای صندوقها که یادگار امام و قانون اساسی است را پاس داشتند.
بین حادثه سقوط بالگرد مرحوم آقای رئیسی و حوادث ابتدای انقلاب، دو تشابه وجود دارد: زمانی که آقای رجایی شهید شدند، امام در قید حیات بودند و حُسن تدبیر و مدیریت امام به گونهای بود که آب از آب تکان نخورد، انگار نه انگار که در مملکت رئیس جمهوری به شهادت رسیده است و لذا بدون دردسر و مشکل، انتخابات بعدی انجام شد. الان هم با تدبیر خوب مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی این کار انجام میشود؛ بدون اینکه بحران، خلأ و کمبودی در کشور احساس شود انتقال مدیریت کشور به خوبی انجام میشود.
وجه دوم تشابه این است که آن زمان به دلیل تبلیغات شدید ضد انقلاب، برخی نسبت به شهید بهشتی اهانت و کم لطفی میکردند در حالی که بعد از اینکه ایشان به شهادت رسیدند همه منفعل و خجالتزده بودند. من در تشییع شهید بهشتی حضور داشتم و میدیدم که مردم در حال گریه هستند. عده زیادی از شهید بهشتی شرمنده بودند و میگفتند که ما حق ایشان را ادا نکردیم.
در این دوره هم متأسفانه تبلیغات علیه روحانیت و مسئولین زیاد بود. بعد از «فتنه مهسا» اوضاع به گونهای شد که رادیوهای خارجی، نکات منفی را برجسته میکردند و متأسفانه ما توان این را نداشتیم که دستاوردهای انقلاب را برجسته کنیم. خداوند متعال با شهادت آقای رئیسی به عنوان شهید خدمت، این کار را انجام دادند و نقاط مثبت را برجسته کردند. لذا دوباره میبینیم که مردم دچار همان انففعال و شرمندگی هستند. آقا فرمودند که دلم برای آقای رئیسی سوخت. امام هم فرمود که شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد. چرا؟ به دلیل اینکه رسانههای ما خوب کار نکردند، ضعیف کار کردند و رسانههای دشمن قوی کار کردند و نقاط مثبت انقلاب را نتوانستیم خوب عرضه کنیم.
در این راستا، عدهای در زمان شهید بهشتی و شهید رئیسی حق مطلب را ادا نکردند. بنابراین، این حوادث راه را برای مردم نشان داد. یعنی نشان داد که مردم باید رئیس جمهوری از قبیل شهید رجایی و شهید رئیسی انتخاب کنند. این باعث میشود که مردم انتخاب درستی داشته باشند و گول تبلیغات رسانههای بیگانه را نخورند. ضد انقلاب که اساساً حرفهای نامناسب میزدند و امروزه بین خودشان دچار اختلاف شدهاند.
این حوادث راه را برای مردم روشن کرده است که در انتخابات حضور فعال داشته باشند و به شخصیت مردمی مثل آقای رئیسی رأی دهند. ضد انقلاب از شرکت ما در انتخابات عصبانی میشود. لذا در هر سلیقهای که هستیم، باید کشور را با حضور چشمگیر در انتخابات تقویت کنیم و فردی را انتخاب کنیم که روحیه مردمی داشته باشد و مرعوب غرب نباشد. ممکن است برخی از خودیها و دوستان ما به دلیل حسن نیتی که داشتند، فکر میکردند که در مسیر مذاکره با غرب مشکلات کشور حل میشود، اما در عمل دیدند که غرب قابل اعتماد نیست. چون هر چه قدر امتیاز به آنها داده شد، در نهایت به وعدههای خود عمل نکردند.
نکته دیگر اینکه، رئیس جمهور محترمی که با رأی بالای مردم انتخاب میشود، باید مشکلات معیشتی مردم را حل کند که در این زمینه راهگشاییهایی انجام شده است. همه متوجه شدند که با تلاش زیاد و دوندگی شبانهروزی که مرحوم آقای رئیسی داشتند، برخی کارها را فرصت نمیکردند، برای مردم بیان کنند. احساس میشد که به معیشت مردم توجه نمیشود، اما امروزه آمارها نشان میدهد که در زیربناها، تحولهای اساسی انجام شده است. مقدار زیادی از تعهدهای دولتهای قبلی را دولت آقای رئیسی انجام داد. در واقع ایشان بدهی را صاف و صفر کرد و اثر آن در آینده روشن میشود. امیدوارم دولتی بر سر کار بیاید که بتواند این راه را ادامه دهد و زیرساختهایی که اصلاح میشود را به بهرهبرداری برساند تا مشکلات معیشتی مردم در طول سالهای آینده هر چه زودتر حل شود.
از دیدگاه شما اولویتهای سیاست خارجی کشور کدام است؟
از اولویتهای سیاست خارجی این است که بار دیگر گول غرب را نخوریم و با همه کشورهای دنیا همکاری و مذاکره کنیم. چون ما از مذاکره نمیترسیم. مرحوم شهید امیرعبداللهیان نشان داد که ما مذاکرهکننده قوی و جدی هستیم ولی نباید سرمان کلاه بگذارند. باید به گونهای مذاکره کنند که اگر امتیازی دادند، در مقابل امتیازی گرفته باشیم. به عبارت دیگر الزامات و تضمینهای لازم را داشته باشیم. نه اینکه امتیازاتی بدهیم و بعد ببنیم که دشمن قرارداد را پاره کرد. دشمنان ما قدّار هستند و به تعهدشان عمل نمیکنند. قرآن درباره یهود میگوید: «لا یَرْقُبُوا فیکُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً» اینها هیچگونه به پیمان و تعهدشان پایبند نیستند و عمل نمیکنند. شاهد بودیم که صدام قرارداد الجزایر را پاره کرد. یا ترامپ برجام را که این طرفیها به آن دل خوش کرده بودند، پاره کرد. متأسفانه در برجام به گونهای عمل نشده بود که تضمینهای لازم گرفته شود.
لذا باید به گونهای عمل کنیم تا اعتماد ما به طرف مقابل، هوشمندانه باشد. یعنی با تضمین لازم و تعهدات مساوی باشد و در مقابل امتیازی که داده میشود امتیازی بگیریم و تضمین لازم را داشته باشیم. به گونهای عمل نشود که دست ما خالی باشد.
در انتخابات پیشرو سلیقههای مختلف در صحنه هستند، شورای نگهبان افراد متنوعی را معرفی کرده است و همه مردم میتوانند فرد دلخواه خودشان را انتخاب کنند. ان شاءالله حضور مردم همهجانبه خواهد بود.
در انتخابات دور قبل، مقام معظم رهبری درباره آقای لاریجانی فرمودند که باید ظلم به ایشان جبران شود ولی شورای نگهبان جبران نکرد!
ما تصور میکردیم که ایشان جزء تأیید صلاحیتها خواهد بود و برداشت ما از فرمایش آقا این بود، اما شورای نگهبان است دیگر! به هر حال ما باید تابع قانون باشیم و قانون، شورای نگهبان را در رأس قرار داده است. در یک دوره، مقام معظم رهبری مطابق حکم حکومتی دو نفر را به گردونه انتخابات اضافه کردند.
البته به حد کافی افرادی حضور دارند و برای ما این مقدار کفایت میکند. بحث ما با شورای نگهبان انتقاد شاگرد-استادی است؛ در این قضیه با توجه به اشاره حضرت آقا خوب بود که آقای لاریجانی هم جزء تأیید صلاحیتها باشند.
فعلاً بحث از این مرحلهها گذشته و وقت این سخن نیست. درباره افرادی که شورای نگهبان معرفی کرده باید نیمه پر لیوان را ببینیم، چون از بین افراد تأیید شده، سلیقههای مختلف حضور دارند. این برای مردم مغتنم است که هر گرایش سیاسی دارند به افراد دلخواه خود رأی دهند.
آیا ممکن است برخورد شورای نگبهان با آقایان لاریجانی و جهانگیری در مشارکت تأثیر بگذارد و مشارکت مردم را کم کند؟
در مشارکت تأثیر ندارد، چون اصلاحطلبان کاندیدای مناسب خود را در بین کاندیداها دارند؛ بنابراین، از این جهت مشکلی پیش نمیآید. مشکل، کمبود کاندید نیست بلکه مشکل در دو چیز است: یکی در نبود کاندید سلیقه خاص است که برخی میگویند همه افراد همفکر ما حذف شدند.
مشکل دیگر، زیاد بودن کاندیدای یک جریان است. ما از شورای محترم نگهبان این انتظار را داریم که مصلحتسنجی نکنند و قانون را اجرا کنند؛ اما اگر مصلحتسنجی کردند در یک طرف، یک نفر قرار میگیرد، اما در طرف دیگر 5 نفر قرار میگیرد! خب آراء طرفی که 5 نفر است تکه تکه میشود و این کار را مقداری دشوار میکند.
اینها مسائل داخلی است که به عنوان شاگرد و استاد، ممکن است مطالبی داشته باشیم و در وقت مناسب خدمت عزیزان میرسیم و عرض میکنیم. اما خوبی ترکیب فعلی این است که افراد متعدد از سلیقههای مختلف حضور دارند. بنابراین برای مردمی که کشور را دوست را دارند این امکان وجود دارد که فرد مورد علاقه خود را از بین کاندیداها بیابند و در انتخابات شرکت کنند.
دو مشکلی که فرمودید را بیشتر توضیح دهید.
یکی اینکه اگر از برخی سلایق هیچ کس تأیید نشود، صاحبان آن سلیقه میگویند ما به چه کسی رأی دهیم؟ در این دوره این مشکل وجود ندارد چون فردی که مورد علاقه دوستان اصلاحطلب است وجود دارد. اما مشکل این است که اگر از یک سلیقه، 5 نفر تأیید شوند در آراء آن طرف تشتت حاصل میشود. اگر مصلحتسنجی نکنند یک بحث است و اگر مصلحتسنجی دارند، افراد باید به صورت متوازن تأیید شوند.
اگر از یک طرف یک نفر تأیید میشود، از طرف دیگر دو نفر تأیید شود. نه اینکه از یک طرف یک نفر تأیید شود و طرف دیگر 5 نفر تأیید شود! اینها مسائل سلیقهای است.
واقعیت قضیه این است که از نظر قانونی، کار درست انجام شده و زمینه حضور حداکثری مردم فراهم شده است. امیدواریم انتخابات خوبی برگزار شود و رئیس جمهور بعدی همچنان که مد نظر آیتالله العظمی خامنهای است رئیس جمهور با رأی بالایی انتخاب شود. چون هر چه قدر رأی بالا باشد، در مذاکرات و برخورد با دشمنان قویتر هستیم. یعنی اگر حضور جدی و پرجمعیتی در انتخابات داشته باشیم، دشمنان چند خیز عقبتر میروند. من معتقدم که در این مرحله مردم ما با سلیقههای مختلف در انتخابات حضور جدی داشته باشند تا دشمن را بدون توپ، تانک، سلاح و موشک عقب برانیم.
ولی همچنان انتقاد حضرتعالی به شورای نگهبان باقی است.
ما سوال داریم و کسی نیستیم که انتقاد کنیم. ما سوال داریم و معتقدیم که اگر به نظر آقا توجه بیشتری میشد و آقای لاریجانی تأیید میشدند کار مناسبتری بود. یا مصلحتاندیشی نکنند یا اگر مصلحتاندیشی میکنند متوازن باشد. این شیوه که از اصلاحطلبان یک نفر بیاید و از اصولگرایان متعدد بیایند، خیلی قابل فهم نیست.
فرمودید که به دامن غرب نیفتیم در حالی که امام فرمود: «نه شرقی نه غربی». اینکه به دامن شرق بیفتیم آیا کار درستی است؟
منظور امام از شرق و غرب، کسانی هستند که بر ما استیلا پیدا کنند. شرق استیلایی، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، متلاشی شد. ما با همسایهها و همه کشورها به جز اسرائیل ارتباط داریم. بنابراین، مشکلی در ارتباط مساوی با کشورها نداریم. یعنی ارتباطی که ما از او اسلحه بخریم و او از ما اسلحه بخرد. او به ما نیاز داشته باشد و ما به او نیاز داشته باشیم. ارتباط ما با روسیه این گونه ارتباطی است و در افکار عمومی مطرح شده که روسیه از ما سلاح میخرد. یعنی این گونه نیست که استیلایی و به صورت استعماری باشد. قرآن هم از ارتباط برابر با دیگر کشورها نهی نمیکند.
درباره آمریکا هم، به قول حضرت امام «مگر اینکه آمریکا آدم شود». یعنی از روحیه استیلایی و ادبیات سخیف که تحمیل میکنند که ما در هر حال فلان کار را انجام میدهیم، دست بردارند. مثل اسرائیل؛ مگر میشود کسی با اسرائیل مذاکره کند. همهی دنیا یک طرف است، اما اسرائیل یک کلمه از خواستههای مردم دنیا را تمکین نمی کند.
بنابراین، ارتباط ایران با چین یا روسیه، ارتباطی نیست که استعماری باشد. چین هیچ وقت به دنبال استعمار ایران نبوده است. آمریکا، انگلیس و فرانسه به دنبال استعمار ایران بودند، اما چین اینگونه نبوده است. وقتی که غرب و آمریکا ما را تحریم میکنند و به ما کالا نمیفروشند، از جای دیگر کالاهای مورد نیاز خود را خریداری میکنیم. آن سخن امام درباره آمریکای ابرقدرت و اتحادیه جماهیر شوروی ابرقدرت بود که فرمود: «نه شرقی و نه غربی». امام هیچ وقت نگفتند که با کشورها قطع رابطه کنیم، بلکه قائل بودند که با کشورهای دیگر ارتباط داشته باشیم. البته ارتباطِ مساوی، ارتباطی که تحمیلی نباشد و در ارتباط، آنها بر ما استیلا نداشته باشند. به نظر من این حالت امروزه وجود ندارد.
نظرات