فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۲۵۹۱۷

بهرام قاسمی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

صرف گشایش سفارتخانه به معنای تعمیق روابط نیست/ اگر روابط ایران به چین و روسیه منتهی شود، استقلال کشور دچار آسیب‌های جدی خواهد شد

برای چرخاندن چرخ اقتصاد کشور در کوتاه‌مدت به صد‌ها میلیون دلار نیاز داریم/ عناصر ثالث زورمدار و ناآگاهی راهبردی از فضای همزیستی مانع ارتباط با همسایگان است

صرف گشایش سفارتخانه به معنای تعمیق روابط نیست/ اگر روابط ایران به چین و روسیه منتهی شود، استقلال کشور دچار آسیب‌های جدی خواهد شد

بهرام قاسمی معتقد است: سخن گفتن با همسایگان، به‌خصوص اعراب، به‌ویژه اعراب حاشیه خلیج فارس و رسیدن به یک سند جامع همکاری برای تامین امنیت، اقدامی حیاتی است و صرف باز شدن سفارتخانه لزوماً به معنای تعمیق روابط مبتنی بر همکاری‌های اقتصادی و تجاری نیست. ما (ایران و اعراب) باید در رشته‌های متنوع و گوناگون آنچنان روابط درهم‌تنیده‌ای داشته باشیم که حاصل آن امنیت همگان باشد.

به گزارش تجارت نیوز،

بهرام قاسمی، سخنگوی اسبق، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در کشور‌های اسپانیا، ایتالیا، ارمنستان و فرانسه، درباره آغاز روابط پادشاهی سعودی با اسرائیل به تجارت‌نیوز می‌گوید: «به نظر می‌رسد عربستان برای روابط با اسرائیل تصمیم خود را گرفته است و با وجود مانع بزرگی که در ۷ اکتبر بر سر آغاز این روابط با کشتار دهشتناک و فجیع فلسطینی‌ها ایجاد شد، مقامات سعودی در حال خرید زمان هستند.»

او تصریح می‌کند: «آنها منتظرند پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ببینند با کدام رئیس‌جمهور ایالات متحده می‌توانند بده‌بستان‌های خود را نهایی کنند. به خصوص اینکه روابط بن سلمان و ترامپ روابط ویژه‌تر و مقبول‌تری برای سعودی‌ها بود.» مشروح این گفت‌وگو بدین شرح است.

***

جنس وزارت خارجه با دیگر وزارتخانه‌های کشور تفاوت‌ دارد

*از دیدگاه جناب‌عالی به عنوان یکی از سفرا و دیپلمات‌های دستگاه سیاست خارجی کشور، اولویت‌های وزارت امورخارجه در دولت چهاردهم باید توجه به چه نکاتی باشد؟

جنس وزارت خارجه و مجموعه اقدامات این وزارتخانه با دیگر وزارتخانه‌های کشور تفاوت‌هایی دارد؛ وزارت خارجه نماد یک کشور در جهان است. به همین نسبت فردی که در رأس این وزارتخانه قرار می‌گیرد باید ویژگی‌هایی داشته باشد که شاید دیگر وزرا ضرورتی در برخورداری از آنها نداشته باشند. این فرد باید علاوه بر ویژگی‌هایی که در عرصه دیپلماسی کشور دارد، در داخل ایران هم از قدرت هماهنگی، مدیریت، مذاکره و گفت‌وگوی بیشتری نسبت به وزرای دیگر برخوردار باشد. وزیر امور خارجه باید چنین جایگاهی داشته باشد.

در سالیان نه‌چندان دور جایگاه وزارت خارجه برتر از جایگاه امروز آن بود

در سالیان نه‌چندان دور جایگاه وزارت خارجه برتر از جایگاه امروز آن بود. معاونان، مدیران کل و حتی در برخی از مواقع رؤسای ادارات این وزارتخانه با در نظرگیری ملاحظات خاص مشورت‌هایی به دیگر سازمان‌ها و نهاد‌ها حتی ریاست‌جمهوری و وزارتخانه‌های مختلف ارائه می‌دادند و آنان نیز می‌پذیرفتند یا نهایتاً در مواردی به سطوح بالاتر مراجعه می‌کردند.

در کشور‌های پیشرفته به خصوص در حوزه اروپا مدیران کل وزارت خارجه و زیر مجموعه آنان خط‌مشی هر اقدامی را برای دیگر مقامات تعیین می‌کنند. به‌ عنوان مثال در صورت نیاز به اقدامی یا سفری وزیر ذی‌ربط به‌ جای تماس با وزیر خارجه با مدیر کل یا حتی سطوح پایین‌تر تماس برقرار می‌کند و سیاست کلی را مورد سوال قرار می‌دهد. در برخی از این کشور‌ها تنها متصدی میز به دیگر مقامات و وزرا تصمیم کلی و سیاست جاری را اعلام می‌کند و این امر ناشی از جایگاه رفیع وزارت خارجه در حوزه روابط خارجی است و موضوعی تعریف‌شده و پذیرفته‌شده تلقی می‌شود. ما نیز در دوره‌هایی از تاریخ تا حدی- البته نه به طور سیستماتیک- به این روش نزدیک شده بودیم.

برای رسیدن به جایگاه نوین در دستگاه دیپلماسی کشور، مدیران و کارشناسان توانمند و شجاع نیاز است

*برای تحقق این هدف دستگاه سیاست خارجی کشور باید به چه صورت عمل کند؟

برای ارتقای جایگاه وزارت خارجه به این مرحله نوین باید مداخله دیگر نهاد‌ها و سازمان‌های رسمی و غیررسمی در امور آن متوقف شود. اگر وزارت امور خارجه به چنین جایگاهی ارتقا یابد، خودبه‌خود بخشی از مشکلات کشور حل‌وفصل می‌شود. این یک سیاست خارجی منطقی نیست که هر سازمانی برای خود راهی را انتخاب کند و هر آنچه می‌خواهد انجام دهد.

البته برای رسیدن به جایگاه نوین در دستگاه دیپلماسی کشور، شما به مدیران و کارشناسان توانمند و شجاع هم نیازمندید. علاوه براین وزارت خارجه حین انجام اصلاحات درونی به عنوان یک ضرورت ملی باید به سمت متعادل ساختن سیاست خارجی و ارتباط با تمامی کشور‌های جهان حرکت کند.

اگر روابط ایران به چین و روسیه منتهی شود، استقلال کشور دچار آسیب‌های جدی خواهد شد

در این سیاست به صد‌ها دلیل چین و روسیه مهم هستند اما اگر روابط به این دو کشور منتهی شود استقلال ایران و منفعت‌هایی که به سبب استقلال در منافع ملی‌مان به دست می‌آوریم چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی به خصوص در افکار عمومی ایرانیان و حتی جهان خارج دچار آسیب‌های جدی خواهد شد.

در شرایط کنونی رابطه‌ای بین ایران و اروپا باقی نمانده است

در همین راستا ضروری است رابطه با اروپا یعنی تمامی کشور‌هایی که در قاره اروپا قرار دارند ترمیم شود و بهبود یابد. در گذشته نیز به‌دفعات در دستگاه سیاست خارجی کشور استراتژی رابطه با اروپا را تهیه کرده و به تصویب مقامات عالیه رسانده بود. اما در شرایط کنونی با ظهور بحث هسته‌ای و اختلاف نظر‌ها و تحریم‌ها، رابطه‌ای باقی نمانده است و هر آنچه هست تنها انتقاد و گلایه و جنگ‌های روانی و… است.

رابطه ایران با آمریکای لاتین و آفریقا راه به جایی نبرده‌ است

در مورد آمریکای لاتین و آفریقا هم، به موارد بسیار زیادی اشاره و صد‌ها نشست و کمیسیون و ستاد تشکیل شده است اما به دلیل توجیه نبودن، و عادتی که بین ما رواج دارد و آن گفتار بیشتر و عمل کمتر است، راه به جایی نبرده‌ایم.

باید توجه خود را معطوف به مناطقی کنیم که تکنولوژی نوین، سرمایه و سرمایه‌گذار آنجاست

البته معتقد هستم ما باید در عین اهمیت دادن به این کشور‌ها، توجه خود را معطوف به مناطقی کنیم که تکنولوژی نوین، سرمایه، پول، سرمایه‌گذار و دانش آنجاست. تابه‌حال در این مناطق هزینه بسیاری صرف کرده‌ایم اما حالا نوبت به دست آوردن تکنولوژی و سرمایه‌گذاری خارجی برای کشور است.

اگر بپذیریم مردمان ما در انتخاب آگاهانه منافع شخصی خود تا حدی درست تصمیم می‌گیرند، باید دید جوانان، متخصصان، کار آفرینان و مهاجران ما کدام سوی عالم را انتخاب می‌کنند. بی‌شک کشور برای توسعه و پیشرفت خود باید بهترین سو را برگزیند.

برای چرخاندن چرخ اقتصاد کشور در کوتاه‌مدت به صد‌ها میلیون دلار نیاز داریم

همگان می‌دانند برای چرخاندن چرخ اقتصاد این کشور، بهینه کردن تولید نفت و گاز، حرکت نیروگاه‌ها و به دست آوردن دیگر انرژی‌های پاک، ما در کوتاه‌مدت به صد‌ها میلیون دلار نیاز داریم و در این شرایط است که سیاست باید در اختیار اقتصاد کشور و افزایش رفاه و آرامش و آسایش مردمان قرار گیرد نه برعکس آن.

عناصر ثالث زورمدار و ناآگاهی راهبردی از فضای همزیستی مانع ارتباط با همسایگان است

 *موضوع ارتقای رابطه با همسایگان به چه صورت باید هدف‌گذاری شود و در این میان سیاست رابطه با عربستان سعودی به عنوان یکی از مهم‌ترین کشور‌های منطقه در چه سمت‌وسویی پیش رود؟

این یک واقعیت خردمدارانه و تجربه‌شده در جهان امروز است که هر انسان یا دولتی که به استقلال، امنیت، توسعه و رفاه مردم خود می‌اندیشد در وهله نخست به استقلال خود اهمیت می‌دهد. این دولت‌ها، توان شناخت و تحلیل قدرت‌های متکی بر زور و زیاده‌خواهی‌ها را می‌دانند و در نهایت اولویت بخشیدن به روابط با همسایگان را در رأس سیاست‌های کلان خارجی خود قرار می‌دهند که ایران نیز در این گروه از خِردجویان جای می‌گیرد.

ایران همواره شعار و تلاش برای حسن همجواری با همسایگان خود را دنبال کرده است، اما عناصر ثالث و زورمدار از یک سو و نبود برنامه و شناخت جامع راهبردی از سوی دیگر برای ایجاد فضای دوستی و همزیستی مشترک، مانع این اتفاق مهم بوده است.

بی‌تردید همه کشور‌های جهان با همسایگان و کشور‌های پیرامونی خود چه به لحاظ تاریخی چه تفاوت در سیاست‌ها و رفتار‌های داخلی و خارجی‌شان دچار افتراق‌های بسیاری هستند اما توانسته‌اند در کنار همه جَدل‌های قومی و قبیله‌ای و رقابت‌های عقلانی یا نابخرادنه‌شان به زیستی متعادل در عین یکرنگی، وحدت، همکاری و همیاری دست یابند. شما به تک‌تک کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس بنگرید و میزان تعارضات و اختلافات میان آنها با یکدیگر را به شکلی منصفانه به صحنه نقادی فرا خوانید.

در عصر کنونی مردم جهان کمتر به جنگ می‌اندیشند

*این سیاست در دیگر نقاط جهان نیز مشاهده می‌شود...

بله همین‌طور است. همه کشور‌ها ناچارند بر اساس یک ضرباهنگ تفسیرناپذیر، تقدیر جغرافیایی خود با همسایگان را بپذیرند. در اروپای امروز هم کم نیستند کشور‌هایی که دچار اختلافات مرزی و غیرمرزی با همسایگان‌شان بوده و هستند و امروز در پس آن همه جنگ‌های خانمان‌سوز با میلیون‌ها کشته، هم بدون داشتن مرز، با پول واحد و گاه با سیاست‌های واحد در جهان پیرامون‌شان با یکدیگر تعامل می‌کنند.

بگذریم از برخی از جنگ و جدل‌ها و تلاش‌ها برای تصرف کشور دیگر در دوران معاصر مانند عملیات ویژه مسکو علیه اوکراین و آن همه کشتار و از میان بردن همه زیرساخت‌های این کشور که تحلیل خاص خود را دارد؛ اما در عصر کنونی مردم جهان کمتر به جنگ می‌اندیشند- یا هیچ به جنگ نمی‌اندیشند. 

سیاست‌های اجرایی ایران در برابر افغانستان، ارمنستان و پاکستان شدیداً قابل نقد است

روابط ایران با همسایگان فراز و نشیب‌های زیادی داشته است اما همیشه خویشتن‌داری عاقلانه‌ای در صدر سیاست‌های ایران بوده است. اما در مورد رویه ما در برابر افغانستانی‌ها معتقد هستم سیاست‌های اجرایی ما شدیداً قابل نقد است. در خصوص کشور‌هایی مثل ارمنستان و پاکستان نیز، ما با کم‌کاری شوربختانه از ظرفیت‌های سیاسی-اقتصادی موجود برای همکاری گسترده بهره نبرده‌ایم؛ ارمنستان را به‌ خاطر آذربایجان و گاهی ترکیه در محدوده مشخص تعریف کرده‌ایم و با پاکستان نیز به خاطر هند همواره ملاحظاتی داشته‌ایم یا هند را هم گاهی به خاطر پاکستان نادیده انگاشته‌ایم.

ایران باید روابط سیاسی و اقتصادی خود را با تمام کشور‌های جهان در سمت‌وسوی تحکیم روابط تنظیم کند

*روابط فعلی ایران با همسایگان جنوبی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه باید به این موضوع اشاره کنم که بی‌شک یکی از دلایل ایران‌هراسی یا نزدیک نبودن آنها به ما، سیاست‌های کلان قدرت‌های بزرگ و فروشندگان و سوداگران سلاح- که همواره ایران را به عنوان یک تهدید به آنان معرفی کرده‌اند- بوده است.

متاسفانه گاهی و در برخی مواقع، اقدامات ما نیز مکمل همه تفرقه‌اندازی‌ها و ایجاد بدبینی از سمت سوداگران مرگ از سر نابخردی (برخی افراد و جناح‌ها) بوده است. ما می‌توانیم در رابطه با این کشور‌ها به سیاست تنش زدایی بیندیشیم اما شاید از سوی آنان نیز باید گام‌های بلند توأم با حسن نیت برداشته شود.

ایران باید بتواند به جامعه و اقتصاد جهانی و جایگاه قبلی خود بازگردد

در نهایت می‌توان این‌طور گفت که ما نیازمندیم روابط سیاسی و اقتصادی خود را با تمام کشور‌های جهان در سمت‌وسوی تحکیم روابط تنظیم کنیم. برای ایجاد وحدت و یگانگی به معنی کامل آن، ایران باید بتواند به جامعه و اقتصاد جهانی و جایگاه قبلی خود بازگردد.

کشوری که در زیر تحریم‌های کمرشکن و در نبود امکان تجارت با جهان در شکلی عادی به‌سان دیگر کشور‌های کوچک و عقب‌مانده جهان باشد دیگر نمی‌تواند روی انگیزه کشور‌های دیگر برای کار جدی با خود حساب باز کند. ایران برای کار با این همسایگان و به خصوص عربستان نیاز به گفت‌وگویی صریح و شاید کمی جدی و حتی طولانی‌مدت دارد. آنان باید بپذیرند که واقعیت ایران این است و ضرورت تامین صلح و ثبات و لزوم تلاش برای یک میثاق همه‌جانبه در همکاری و تحقق امنیت و عدم تجاوز را دریابند. درمان اساسی این معضل بدون هرگونه تردیدی از آنجا آغاز می‌شود که ایران بتواند به جایگاه اصلی و واقعی ازدست‌رفته خود در جهان بازگردد.

صرف باز شدن سفارتخانه‌ها به معنای تعمیق روابط با کشورها نیست

*با چه روشی می‌توانیم به این هدف دست پیدا کنیم؟

سخن گفتن با همسایگان به‌خصوص اعراب و البته به‌ویژه اعراب حاشیه خلیج فارس و رسیدن به یک سند جامع همکاری برای تامین امنیت، اقدامی حیاتی در این راستا تلقی می‌شود. صرف باز شدن سفارتخانه لزوماً به معنای تعمیق روابط مبتنی بر همکاری‌های اقتصادی و تجاری تلقی نمی‌شود. ما باید در رشته‌های متنوع و گوناگون آنچنان روابط درهم‌تنیده‌ای داشته باشیم که حاصل آن امنیت همگان باشد. ما به چنین پیمانی نیاز داریم. گفت‌وگویی گسترده، بدون واسطه و بدون توصیه دیگران.

آغاز مجدد روابط با عربستان جز گشایش دوباره سفارت‌ها و همکاری در امر حج چه دستاورد و آورده دیگری برای ما داشته است؟ باید با چراغی روشن و با شهامت لازم در این وادی نامعلوم خود را در معرض نقادی قرار دهیم. این موضوع به معنی تبرئه خصومت‌ها، کارشکنی‌ها و شیطنت‌های سالیان رفته نسبت به ایران از سوی آنان نیست. ما باید آغازگر راهی باشیم که مجدداً بتوانیم به بازار‌های جهانی و جامعه بین‌الملل بازگردیم. ما را فریب دادند و خودمان نیز مباشر این تراژدی تاب‌سوز و ویران‌کننده بودیم. اما آنان که در ایجاد این وضعیت با کاغذپاره خواندن قطعنامه‌ها و با ثروتی که از قبل در خزانه برایشان مانده بود سهم داشتند، امروز در کدامین محکمه در معرض داوری قرار می‌گیرند؟ جغرافیای جهان را بسط نمی‌دهم و از ایالات متحده آمریکا با فرض بازآمدن احتمالی ترامپ سخن نمی‌گویم، از سلطه دلار و تحریم‌ها و تسلط آمریکا بر اروپا و حتی چین و همسایگان صحبت نمی‌کنم اما...

روابط ایران و عربستان به دلیل ترس چینی‌ها از به خطر افتادن منافع‌شان در کشورهای عربی است

*حال که تهران و ریاض تصمیم گرفته‌اند با بازگشایی سفارتخانه‌هایشان روابط خود را از سر گیرند آیا می‌توان به ارتقای این روابط ‌امیدوار بود؟

ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که تخریب روابط هر دو کشوری همواره می‌تواند در کسری از ثانیه صورت پذیرد اما برای بازسازی آن شاید سال‌ها از پی سال‌ها و دهه‌ها تلاش نیز یارای آن را نداشته باشد که روابط را به محور اصلی و پیشین خود بازگرداند.

حمله غیرمسئولانه جمعی اندک که معلوم نیست از سمت چه عناصر معاندی حمایت شدند و منافع ایران را با حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد به خطر انداختند طی سالیان متمادی دو کشور و دولت‌های آنها را به صف‌آرایی در برابر هم وا داشت و از آنجا که از خشونت چیزی جز خشونت‌ زاده نخواهد شد و ویروس خشونت‌طلبی گاهی بس ماندنی است، روابط ایران با دیگر کشور‌های عربی نیز از این قاعده دور نماند و با چالش‌هایی همراه شد. البته در نهایت این روابط پس از ضرر و زیان‌های فراوان، نه با ابتکار طرفین و گفت‌وگو‌های طولانی و دشوار، صرفاً به خاطر منافع و نگرانی چینی‌ها و دیگران از سرمایه‌گذاری وسیعی که در حوزه کشور‌های عربی صورت گرفته بود، مجدداً برقرار شد.

این موضوع را هم باید اضافه کنم که هرچند روابط تهران و ریاض با اقدامات صورت‌گرفته آغاز شد و به مرحله تبادل سفیر رسید اما این روابط هیچ‌گاه از این مرحله فراتر نرفت. این در حالی است که ایران و عربستان به عنوان استراتژیک‌ترین کشور‌های منطقه خاورمیانه از پتانسیل‌های فراوانی برای ارتقای روابط دوجانبه برخوردارند.

*دیدگاه‌تان درباره آغاز روابط عربستان با اسرائیل چیست؟ گفت‌وگو‌های این مذاکرات پس از طوفان‌القصی مسکوت مانده است.

به نظر می‌رسد عربستان برای روابط با اسرائیل تصمیم خود را گرفته است و با وجود مانع بزرگی که در ۷ اکتبر بر سر آغاز این روابط با کشتار دهشتناک و فجیع فلسطینی‌ها ایجاد شد، مقامات سعودی در حال خرید زمان هستند. آنها منتظرند تا پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ببینند با کدام رئیس‌جمهور ایالات متحده می‌توانند بده‌بستان‌های خود را نهایی کنند. به خصوص که روابط بن‌سلمان و ترامپ روابط ویژه‌تر و مقبول‌تری برای سعودی‌ها بود. مقامات عربستان با اصل کار (برقراری رابطه با اسرائیل ) مشکلی ندارند، ملاحظات و نگرانی‌هایی دارند و مابه‌ازای کاری را که در جهت شروع رابطه با اسرائیل انجام می‌دهند باید به دست آورند و بعد پای میز این مذاکرات بنشینند.

متاسفانه منطقه خاورمیانه و غرب آسیا آبستن حوادث پرشمار و خون‌آلودی است که راه‌حل‌های آن بر ما روشن نیست. بر همین اساس هم معتقدم ما باید پیش از هر اقدام دیگری که بخواهد وضعیت منطقه خاورمیانه را از شکل فعلی آن خارج کند، با ابتکاری صلح‌جویانه در دولت جدید یک باب گفت‌وگوی همه‌جانبه با عربستان را شکل دهیم و تمامی چالش‌ها و موانع پیش روی روابط منطقه‌ایمان را به‌صراحت به بحث بگذاریم و تفاهمی برای سالیان دور و متمادی مهیا کنیم (البته در صورت آمادگی عربستان). قطعاً موضوعاتی نیز باقی خواهد ماند که امکان تفاهم بر سرشان وجود ندارد. اما با شناسایی موانع مذکور دو کشور می‌توانند آنها را نیز مدیریت کنند؛ ما می‌توانیم بر اساس داشته‌های مشترک‌مان روابط را به گونه‌ای در‌هم‌تنیده پیش ببریم.

در سال‌های اخیر روابط ایران و اروپا به سردی کامل و انجماد گراییده است

*رابطه با کشور‌های اروپایی که طی سال‌های‌های اخیر با التهاباتی همراه بوده است به چه صورت باید ترمیم شود؛ به عنوان سفیر اسبق ایران در فرانسه چه نسخه‌ای تجویز می‌کنید؟

تاریخ روابط ایران و کشور‌های اروپایی زمانی به خاطر اختلافات ریشه‌ای و مبنایی و همچنین به دلیل تفاوت‌های فکری و ارزش‌های اروپایی و اسلامی از هم دور بود اما پس از توافق جامع هسته‌ای ایران به سبب همکاری در بخش‌های مالی، نفت و گاز، تکنیکی و فناوری، بانکی و صنعتی، آموزش عالی و تبادلات فرهنگی-دانشگاهی در مسیر مناسبی قرار گرفت. با برجام روابط ما با اروپایی‌ها دیگر به سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ و البته اوایل دهه ۸۰ بازنگشت.

بخشی از مشکلات فعلی ما با اروپایی‌ها تنها پس از حمله روسیه به اوکراین و مباحثی که پیرامون همکاری نظامی تهران با مسکو جریان داشت پدید آمد. البته بحث اوکراین اروپایی‌ها را بیشتر به هراس انداخت؛ بی‌شک در سال‌های اخیر روابط با اروپا به انجماد و سردی کامل گراییده است.

برخی که با انتقاد از برجام آن را پرونده بسته‌شده می‌دانستند، این روزها بی‌باکانه برجام را بهترین توافق می‌نامند

*در مورد برجام بار‌ها گفته شده است به دلیل عبور ایران و اعضای گروه 1+4 از الزامات توافق جامع هسته‌ای ایران، این توافق دیگر به خودی خود قابل اجرا نیست چراکه نه تهران میزان سانتریفیوژ‌های خود را (بر اساس برجام باید بسیار کمتر از میزان فعلی آن بود) کاهش می‌دهد و نه کشور‌های غربی می‌توانند زمان را به عقب بازگردانند و به تعهداتی که طبق برجام ملزم به انجام‌شان بودند عمل کنند. بر این اساس چه توافقی می‌تواند‌ اندیشیده شود؟ آیا پایه توافق جدید باید بر همان اهداف و انتظارات برجام باشد؟

در خصوص برجام بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. ورود به این بحث در شرایط کنونی بسیار دشوار است. از یک سو شاهدیم آنانی که از به‌کارگیری نام «برجام» خودداری می‌کردند و می‌گفتند برجام پرونده بسته‌شده است، امروز بی‌باکانه و باشهامت از برجام سخن می‌گویند و برجام را بهترین توافق می‌نامند (این افراد هرگز نمی‌گویند اگر برجام چنین توافقی بود، چرا در این مدت طولانی ثروت‌ها و‌ امید و توان ملی را به دست نابودی سپردند).

آنها حتی بر احیای برجام با واسطه دیگر کشور‌ها اصرار می‌ورزند و ایالات متحده هم پاسخ درخور توجهی به این افراد نمی‌دهد و نهایتاً اعلام می‌کند این اقدام را در دستور کار ندارد؛ مشخص نبودن وضعیت دولت آینده آمریکا به سبب روی کار آمدن رئیس‌جمهور دموکرات یا جمهوری‌خواه هم شرایطی ناپایداری را در مذاکره با این کشور به وجود آورده است هرچند قرائن و شواهد فعلاً گویای پیروزی ترامپ است.

البته برجامی که یک دهه گذشته به تصویب رسید نیز به سالیان دور بازمی‌گردد و تحولات و شرایط بین‌المللی و جهانی در این سال‌ها دستخوش تغییرات عمیقی شده است؛ از جنگ روسیه علیه اوکراین و تحولات عظیم خاورمیانه و اقدام فلسطینی‌ها در ۷ اکتبر تا موارد دیگر که موجب ایجاد تحولاتی عظیم در منطقه و جهان شده است. از این رو بسیار بعید می‌دانم در این مدت کوتاه اتفاقی در حوزه برجام رخ دهد، اگرچه در جهان به‌هم‌پیچیده کنونی هر اتفاقی ممکن است رخ دهد اما در هر صورت شاید بهتر باشد تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آمریکا و استقرار کامل دولت جدید در ایران اندکی منتظر بمانیم و روند اجرای هر توافقی را در آن زمان دنبال کنیم.

بدون پیوستن به FATF ما از مبادلات و مناسبات رایج برای همکاری اقتصادی در جهان خارج هستیم

*وضعیت FATF در دولت جدید چه سرانجامی پیدا خواهد کرد؟ آیا کارشکنی‌ها برای پیوستن به این کنوانسیون همچنان ادامه خواهد یافت؟

سال‌هاست دانایان به مکانیسم‌های رایج بین‌المللی پیرامون پیوستن به FATF اشاره و استدلال کرده‌اند اما ما با بی‌توجهی به این موضوع از لیست خاکستری دوباره به لیست سیاه این کنوانسیون غلتیده‌ایم. بنابراین به اعتقاد بنده، بدون پیوستن به FATF ما از مبادلات و مناسبات رایج برای همکاری اقتصادی در جهان خارج هستیم. ما حتی امکان برخورداری از یک کارت اعتباری بین‌المللی را در خارج از مرز‌های ایران نداریم و در هر سفر خارجی از پول نقد استفاده می‌کنیم.

اگر به همین روند ادامه دهیم همان‌طور که تاکنون شاهد بوده‌ایم، تجار و بازرگانان ایرانی همچنان از امکان تجارت آزاد با کشور‌های دیگر محروم هستند و والدین بدون مراجعه به دلال‌ها امکان ارسال پول برای فرزندانی که در خارج از کشور مشغول تحصیل هستند را ندارند. لیکن مشکل فقط مسائل مادی نیست. ما در همه جا در معرض توهین واقع می‌شویم.

سوداگران داخلی و خارجی با دریافت سهمیه انتقال پول بعضاً تا بیش از ۲۰ درصد سود از ما طلب می‌کنند تا به‌اصطلاح کارمان را راه بیندازند. افزون بر این، بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ جهان نیز از همکاری با ایران خودداری می‌کنند و علاوه بر تحریم‌های اروپایی و آمریکایی که علیه ایران وضع شده است به قرار گرفتن نام کشورمان در لیست سیاه FATF نیز اشاره می‌کنند. یعنی ما هم باید پول بیشتری به دلالان و سوداگران بپردازیم و هم به خاطر نپیوستن به این کنوانسیون جهانی با شرمساری از قرار گرقتن در مسیر پرشتاب اقتصاد جهانی محروم شویم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.