چرا فارغالتحصیلان دانشگاه در کسبوکار ناموفقند؟
ضعف و بیکیفیتی نظام آموزشی و در کنار آن نامناسب بودن فضای کسبوکار کشور، باعث هدر رفتن نیروی انسانی میشود.
دکتر علینقی جزو آکادمیسینهای صاحبنظر در حوزه مدیریت نظام آموزش عالی به حساب میآید. او درباره نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، این گونه پاسخ داد:
ضعف کیفیت تحصیلات دانشگاهی یکی از عوامل ناتوانی فارغالتحصیلان در راه انداختن کسبوکارهای جدید است. البته کارآفرینی ویژگیهای خاص شخصیتی و تربیتی نیز میطلبد، اما اگر فردی با داشتن ویژگیهای بالقوه از تحصیلات کیفی هم برخوردار شود، میتواند در این عرصه موثرتر باشد.
در عین حال، نباید از ضعف ساختار اقتصادی ایران برای جذب و رشد فارغالتحصیلان غافل شد. وقتی کسی از دانشگاه خارج میشود، حتی اگر خوب درس خوانده و تئوریها را یاد گرفته باشد، هنوز کار را بلد نیست.
اگر در کشور یک ساختار اقتصادی بالنده و توانا وجود داشته باشد، میتواند فارغالتحصیلان دانشگاهها را به خود جذب کند و با مِنتورها (Mentor) و راهنمایانی که دارد، کار را به آنها بیاموزد. این مساله در اقتصاد ما وجود ندارد، یا کم است.
امروز حتی یک فارغالتحصیل باکیفیت یک دانشگاه خوب دولتی، مدتی بعد از ورود به یک بنگاه یا سازمان (به ویژه در سازمانهای دولتی و شبهدولتی) به فسیل تبدیل میشود. چون راهنما و مربی ندارد، کار را به درستی یاد نمیگیرد و بعد از مدتی به کارمندی بدل میشود که فقط به دنبال پر کردن ساعات اداری است تا حقوق ماهانهاش را دریافت کند.
من به حال فارغالتحصیلان خوبی که به این ترتیب وارد سازمانها میشوند، تاسف میخورم. زیرا نه تنها تواناییهایشان رشد نمیکند، بلکه روحیه و فرهنگ کاری آنها نیز به شدت تنزل میکند.
بنابراین، فقدان رونق اقتصادی و فقدان بنگاهها و ساختارهای بالندهای که کاری برای انجام دادن داشته باشند، یکی از مهمترین دلایل بیکاری و عدم توسعه حرفهای فارغالتحصیلان دانشگاهی است. ضمن اینکه چون ساختار اقتصادی کشور برای جذب نخبگان آمادگی ندارد، برخی فارغالتحصیلان دانشگاههای خوب ما -که بازار بینالمللی برای آنها وجود دارد- دست به مهاجرت میزنند.
منبع: هفتهنامه تجارت فردا
نظرات