متن کامل گفتگوی تجارتنیوز با رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران:
اگر بخواهند زمینهساز مذاکره با آمریکا میشوم / بخش خصوصی دلسرد شده است
علی نقی خاموشی میگوید: چنانچه از بنده بخواهند اتاق مشترک ایران و آمریکا را راهاندازی کنم این اقدام را انجام میدهم و زمینهساز مذاکره با آمریکا میشوم.
به گزارش تجارتنیوز، علینقی خاموشی ، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران این بار چهره جدیدی از خود را نشان داده است. او در آستانه انتخابات نهمین دوره اتاق بازرگانی به عنوان یکی از کاندیداهای این انتخابات گفته است: «رئیس اتاق شوم رسانهها را به جلسات اتاق بازرگانی راه میدهم و با فیلترینگ هم مخالفم» او ضمن رد سیاستهای یک بام و دو هوای دولت در حوزه تجارت خارجی این بار اعلام کرده است این آمادگی را دارد که زمینهساز مذاکره با آمریکا شود.
خاموشی میگوید: «چنانچه افراد با آمریکا و برخی مسائل گرفتاری دارند میتوانند به بنده بگویند که اتاق مشترک ایران و آمریکا را راه بیانداز و زمینه مذاکره با آمریکا را فراهم کن. حتی چنانچه بگویند که بنده با آمریکاییها صحبت کنم این اقدام را انجام خواهم داد.» ماحصل گفتگوی تجارتنیوز با علینقی خاموشی ، رئیس پیشین اتاق بازرگانی را در زیر میخوانید:
آقای خاموشی در این بازه زمانی مهمترین خلاء اتاق بازرگانی چیست؟ آیا در این دوره فعالان اقتصادی واقعا نسبت به شرایط موجود مایوس شدهاند؟
ظاهر این طور نشان میدهد. در سالهای اخیر آنقدر کارتهای بازرگانی بیهوده به نام مُردگان و پیرزنها صادر شده که همین اخبار و موضوعها افراد را نسبت به ادامه روند دلسرد کرده است. سوال ما این است افرادی که در این سالها در بدنه اتاق بازرگانی حضور داشتند چه اقدامات مثبتی انجام دادهاند؟ در ارتباط با رفع تحریمها چه مذاکراتی با کشورها انجام دادهاند؟
اما در دوره محسن جلالپور نمایندگان اتاق بازرگانی دو مرتبه با اعضای هیات دولت برای تسهیل تجارت خارجی به فرانسه و ایتالیا سفر کردند.
نتیجه این سفرها چه بوده؟ آقایان به اتریش رفتند وقتی بازگشتند پروازهای اتریش به ایران ملغی شد. در حقیقت مذاکراتشان بالعکس جواب داد.
شما در این سالها که رئیس اتاق مشترک ایران و انگلیس بودبد برای تسهیل تجارت با این کشور اروپایی چه کردهاید؟
این روابط را ثابت نگه داشتهام تا هر دو کشور رو در روی هم نیاستیم.
یعنی سطح مبادلات تجاری هر چه بوده را حفظ کردهاید؟
بله. هنوز هم سطح مبادلات تجاری ما سینوسی پیش میرود.
در حال حاضر مبادلات تجاری ما با انگلیس به چه شکل است؟
همانند سابق سینوسی فعالیت داریم. میزان فعالیتها و مبادلات تجاری ضعیف شده اما هرگز متوقف نشده است.
این روزها موضوع انتخابات اتاق بازرگانی داغ است. در نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی چه شد که علینقی خاموشی وارد انتخابات شد؟
سوالهای سختی میپرسید. از سوی برخی افراد فشارهایی آوردند. زیاد این حرف را قبول ندارم اما در این دوره گفتند که هیچ کسی به غیر از شما عرضه اصلاح امور اتاق را ندارد.
شما هم همین طور فکر میکنید؟
به همین شکل سوال بپرسی جواب سوالهای بعدی را نخواهم داد. (سکوت میکند)
در این دوره برخی از فعالان اقتصادی به حضور و روی کار آمدن افراد جوان و پویا تاکید دارند. به نظر شما جوانها میتوانند به اتاق بازرگانی خدماتی را ارائه دهند؟
نه. اتاق بازرگانی مجمع تجربههاست. جوان چه تجربهای دارد؟
به هر حال در نهمین دوره از انتخابات اتاق بازرگانی برخی معتقدند که باید به جوانها میدان داد و در مقابل از افراد چهره و کهنهکار اتاق بازرگانی به عنوان مشاور افراد جوان استفاده کرد. نظر شما چیست؟
با الفاظ بازی نکنیم. نه تنها در ایران بلکه اتاق بازرگانی در همه دنیا محل رفت و آمد افراد باتجربه است. افراد با تجربه ضمن حفظ این سکان مشاوران سه قوه هستند.
بنابراین باید از هرگونه خودپسندی و خودبینی پرهیز کرد. یکی از جملاتی که همیشه مورد تاکید بنده بوده، این است که وظیفه خود را در هیچ مقطعی فراموش نکنیم. افرادی که در هر منصبی حکمرانی میکنند باید منفعتشان را در منفعت همه ببینند و از اقدامات فردی هم پرهیز کنند.
27 سالی که در اتاق فعالیت کردم این اقدام را که همه بخواهند راجع به موضوعهای مختلف صحبت و اظهار نظر کنند، قدغن کردم و دستور دادم که هیچکس از طرف اتاق صحبت نکند. چون معتقدم ساختار اتاق هرم است و این نیست که هر کسی بخواهد برای خودش نظری را ارائه دهد. معتقدم چنانچه قرار باشد موضوعی در اختیار افکار عمومی قرار گیرد باید رسما از سوی رئیس اتاق بازگو و منتشر شود.
اخیرا شاهد بخشنامههای تجاری پی در پی هستیم. چه کسی از فعالان بخش خصوصی میتواند از این بخشنامهها انتقاد کنند؟ چنانچه کرسی ریاست را در اختیار بگیرید آیا اجازه میدهید اعضای هیات نمایندگان انتقادی درباره این نوع موضوعها داشته باشند؟
بله.
پس مشکلی درباره انتقاد کردن اعضا نسبت به موضوع روز اقتصاد را ندارید؟
نه مشکلی ندارم. زمانیکه رئیس جمهورها درباره موضوعی تصمیم میگرفتند بنده نسبت به طرح مسئلهشان انتقاد میکردم. اما در کنار انتقاد راهکار هم ارائه میدادم.
نظرتان درباره شفافیت در رسانهها چیست؟ آیا این بار اجازه میدهید رسانهها به طور شفاف جلسههای هیات نمایندگان را منتشر کنند؟
بنده روی هم رفته از فعالیت رسانهها راضی نیستم. مطبوعات وظایفشان خیلی مهمتر از این حرفهاست. مشخص نیست چرا اینگونه پیش میروند؟ یا درباره نوشتن بعضی موضوعها میترسند یا… به نظرم تنها حسین شریعتمداری روزنامه کیهان است که بیپروا قلم میزند. مطبوعات یک بخش وظیفشون شفاف کردن جریانات است اما بخش اصلیشان انتقاد کردن است. جامعه از خیلی موضوعها بیخبر است.
بله به هر حال با رسانهها شروع به همکاری میکنم و از آنها انتقاد میکنم. البته انتقاد جهت اصلاح امور. حرف بنده این است که اگر میخواهند بنویسند، درست بنویسید. قلم به دستهایی که اطراف مطبوعات را گرفتند خیلیهایشان به درد این مسیر نمیخورند.
آیا تلویزیون میبینید یا روزنامه میخوانید ؟
هم تلویزیون میبینم و هم روزنامه میخوانم.
از تلگرام استفاده میکنید؟
گاهی اوقات تلگرام را هم چک میکنم.
چنانچه رئیس اتاق بازرگانی شوید برای فعالان بخش خصوصی چه میکنید؟
به اندازه کافی باید به بخش خصوصی کمک و بها داده شود تا به صحنه بیایند.
آیا به کسبوکارهای نوپا و استارتاپها میدان میدهید؟ آنها را در دوره فعالیتتان چطور حمایت خواهید کرد؟
فعلا زمینه را برای فعالیتشان فراهم کردیم و این بهترین حمایت است.
در حال حاضر بسیاری از استارتاپها از فضای مجازی کمک میگیرند تا فعالیتشان را توسعه دهند. آیا با فیلترینگ فضای مجازی موافق هستید؟
اصلا به فیلترینگ اعتقادی ندارم. باید زمینه را برای فعالیت آزاد باز کرد اما هر که خطا هم کرد باید گوشش را گرفت.
با این نوع اظهار نظرها به نظر میرسد که دیدگاه شما نسبت به 20 سال گذشته بروز شده است؟
20 سال پیرتر شدم. باتجربه یا بیتجربه آن بماند. تحملم زیادتر از گذشته شده است.
اگر قرار باشد ائتلاف کنید ترجیح میدهید با کدام گروه همپیمان شوید؟
منتظرم ببینم اسامی نهایی چه کسانی هستند. در این شرایط قرار است هم فکرانم را که اهل کار هستند، بیابم. کسانی که تمام دغدغهشان خدمت کردن به اتاق بازرگانی باشد. این افراد را پیدا خواهم کرد و دست پیمان به آنها میدهم.
از اعضای حاکم بر اتاق بازرگانی تهران و ایران کدام افراد خط مششان به شما نزدیک است؟
(سکوت میکند و سر را به بالا تکان میدهد)
این سکوت نشان میدهد شما به دنبال افراد یا چهرههای جدید و تازهای هستید؟
معلوم نیست که من فرهنگ لغاتم به شما بخواند یا نه!
در این دور از انتخابات اتاق بازرگانی شعارتان چیست؟
شعار بنده اجرای قانون است. یعنی برگشت کارهای اقتصادی به قانون.قانون باید در کشور اجرا شود و کسی با قانون بازی نکند. همه عوامل اقتصادی اعم از خصوصی و دولتی بدانند که برای ملت کار انجام میدهند. در فضای اقتصادی اگر قرار باشد کسی ضرری را متحمل شود باید این ضرر و زیان هم برای فروشنده و هم خریدار محاسبه شود. سوال من این است که در این شرایط آیا این رسم بازارگردانی است؟ آیا این نحوه مدیریت بانکداری است؟ با این شرایط ادعای اسلامی هم داریم.
چنانچه رئیس پارلمان بخش خصوصی شدید ارتباطتان با دولتیها به چه نحوهی است؟
بستگی دارد دولت چه طور باشد؟
مثلا دولت حال…
مصاحبه را ادامه نمیدهم. یک ایراد شما این است که از کلمه حالا استفاده میکنید. مثل این است که بپرسید فلانی خوب است یا بد. در حالی که نمیدانید دولت حال بر سر منصب است. من نمیآیم که خوب و بد را از هم جدا کنم.
منظورمان این است که رابطه شما چطور میشود؟
اگر دولت خوب باشد ما هم به عنوان فعالان بخش خصوصی خوبیم. اما اگر رویکردشان بد باشد ما هم منتقدش میشویم.
در حال حاضر سیاست جدید تجاری دولت را میپسندید؟
سیاستهای موجود اقتصادی را به طور کلی رد میکنم و موافق این نوع سیاستها نیستم.
نظرتان در رابطه با ممنوعیتهای وارداتی چیست؟
تجارت یا اقتصاد یک زنجیره متصل به هم است. چنانچه یکی از این زنجیرهها بلرزد مابقی زنجیرهها نیز در تلاطم خواهند بود. بنابراین باید هماهنگی در این حوزه افزایش یابد. متاسفانه عدهای از صدای زنگ خطر خوششان میآید. در مملکت هستیم که انرژی ها تجدید ناپذیر و تجدید پذیر فراوان است. اما در عمل همه چیز را خراب میکنیم.
با محدودیتها در حوزه صادرات و واردات موافق هستید؟
من از شما سوال میپرسم سیاستهای فعلی اقتصاد ما محورشان چیست؟
مشخص نیست همان روز که صادرات را ممنوع میکنند همان روز نیز واردات یا صادرات محصولی را آزاد میکنند…
دقیقا همین است. افراد باید بگویند محور اقتصاد چیست؟ بگویند که در این بازه زمانی باید به فکر تقویت پول محلی باشند یا دلار را تقویت کنند. افراد به دنبال دلار تقویت کردن هستند. نمیدانم این فکر سمی را چه کسی در ذهن این افراد فرو کرده است؟
در چند ماه اخیر شاهد نوسانات نرخ ارز هستیم. طی 27 سال گذشته معتقد بودید نرخ دلار بین 400 تا 500 تومان است. حالا به نظرتان نرخ واقعی دلار چقدر است؟
امروز هم همین حرف را میزنم. در حال حاضر هم معتقدم که باید نرخ دلار 12 هزار تومانی 400 تا 500 تومان باشد.
براساس چه استدلالی این رقم را میگویید؟
ما زمانی میتوانیم در این شرایط عرضاندام کنیم که ریال ما قوی باشد. بین این همه حقوقبگیر هزینهها مشخص است، وقتی دلار را گران میکنند قدرت خرید مردم هم ضعیف میشود.
چطور دولت باید دلار 12 هزار تومانی را به 500 تومان برساند؟
هر زمان که دولتی شدم، اعلام میکنم.
مگر قرار است در انتخابات 1400 هم شرکت کنید؟
چراکه نه؟
یعنی سال 1400 به عنوان گزینه ریاست جمهوری ثبت نام خواهید کرد؟
نه این طور نیست. دولتمردان هر زمان که اراده کنند و از بنده بخواهند که به کمکشان بیایم این کار را خواهم کرد.
نسخه شما برای دلار 500 تومانی چیست؟
البته من تجربه 40 سالهام را می گویم. در مملکت ما افراد بوق را وارونه فوت میکنند. این یعنی قوانین را بالعکس اجرا میکنند. بنابراین جوابی هم نخواهند گرفت. میخواهم این سوال را بپرسم که برنامه این مملکت چیست؟ افراد دولتی در سال چقدر میخواهند سرمایه جذب کنند؟ دولتمردان بدون سازمان برنامه و بودجه میخواهند کشور را اداره میکنند! حرف بنده این است که برای اداره امور کشور برنامه داشته باشیم.
مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا در گزارشی اعلام کرده است که 42 هزار میلیارد تومان، دلار 4 هزار و 200 تومانی را در بازار توزیع کرده که کالای اساسی وارد کشور شود اما در عمل این طور نشده است. نظرتان چیست؟
باید به مجلسیها گفت که چرا این آمار و ارقام را امروز اعلام میکنند. چرا نمایندگان مجلس آن زمان جلوی دولت را نگرفتند. مگر ما موضوعی به نام برنامه و بودجه نداریم؟ برنامه سالانه این کشور چیست؟ طی سالهای گذشته کمیتهای با حضور نمایندگان اتاق تشکیل میشد. این کمیته براساس تولید و مصرف داخلی میزان تعرفه سالانه کالاها را بررسی میکرد و از این طریق کمبود کالاها در کشور جبران میشد. معمولا 29 اسفند ماه آخرین جلسه مجلس بود در این روز یکی از اقدامات نمایندگان مجلس به مسائل واردات و صادرات مربوط میشد. این درحالی که امروز سیاستها یک بام و دو هوا شده است. درحالی که امروز قانونی را در کشور وضع میکنند اما روز بعد آن را اجرا نمیکنند.
پس با این اوصاف با برنامه میتوان دلار را به نرخ 500 تومان رساند؟
بله با تنظیم برنامه میتوان دلار را به 500 تومان رساند. سوال من این است که افراد با بالا بردن نرخ ارز چه بهدست میآورد؟ پاسخ روشن است ریال به دست میآورد تا کسری بودجه را جبران کنند. زمانیکه کشور برنامه داشته باشد برای تامین بودجه دست در جیب کسی نمیکند. بنابراین اول کشور برنامه میخواهد. وقتی برنامه ارائه شود، مشخص است که برای سال آینده چقدر ذخیره ارزی خواهیم داشت؟ ارز مسافران و بیماران هم مشخص میشود. زمانیکه این مسائل مشخص شد، چگونه درآمدزایی کشور هم مشخص است، بخشی با تامین فروش نفت و بخشی هم با صادرات کالاهای غیرنفتی میتوان درآمدزایی کرد. باید اینها را به هم اتصال دهیم.
زمانی که مشخص شد چقدر ارز مصرف میشود قیمت کالاها هم مشخص خواهد شد. باید این موضوعها را در بودجه بگنجایند. اما امروز عدهای میگویند این کار نشد به عیب ندارد. 40 سال از اول انقلاب میگذرد. در دوران جنگ چگونه کشور را مدیریت کردیم که حالا نمیتوانیم کنترل کنیم؟ نفت در آن زمان جنگ هفت دلار بود. ما با این رقم دوران جنگ را هم سپری کردیم. از جیب کسی هم پولی نرفت.
یکی از دلایل کنترل و مدیریت در آن زمان جمعیت کمتر بود اما امروز جمعیت کشور به بیش از 80 میلیون نفر رسیده است…
موضوع جمعیت نیست. به اعتقاد بنده ما با آن زمان فاصلهای نداریم. بنابراین چالش امروز کشور تنها عدم برنامه است. در ممالک دیگر سازمان برنامه و بودجه اقدامات را مدیریت میکند، این درحالی است که امروز درهای این نوع سازمانهای تاثیرگذار را قفل کردهاند.
چنانچه شما رئیس اتاق بازرگانی ایران شوید برای اداره امور چند ساعت وقت خود را صرف خواهید کرد؟
بنده یک آدم معمولی نیستم. من را با آدم معمولی مقایسه نکنید. 79 سال دارم و از ساعت 6 تا 11 شب کار میکنم. یک جا هم کار ندارم. مدیرعامل دو شرکت هستم.
رئیس اتاق ایران شوید مدیریت شرکتها را رها خواهید کرد؟
نَه. همیشه از اول انقلاب سه الی چهار شغل داشتهام.
پس شما با چند شغله بودن افراد مخالف نیستید؟
من مدیرعامل چند شرکت هستم.
در صحبتهایتان اشاره کردید که افرادی گفتند که در انتخابات شرکت کنم، چه کسانی گفتند؟
اعضای اتاق بازرگانی. بدنه بازرگانی کشور. کشور خوبی داریم نباید ناشکری کرد. چنانچه اطراف را نگاه کنیم و در کنار آن برنامه هم داشته باشیم با سرافرازترین ملت خواهیم شد.
چنانچه رئیس اتاق بازرگانی شوید اتاق مشترک ایران و آمریکا را راهاندازی خواهید کرد؟
بستگی به سیاستهای کلان کشور دارد. دولت آمریکا بنده را چهار مرتبه دعوت کرده بود.
یک بار این موضوع را با آقای خامنهای در میان گذاشتم و گفتم که در پیامی که از آمریکا برای بنده ارسال شده آمده است که فرش قرمز برایتان پهن میکنیم. آقا یک ذره به فکر فرو رفت. گفت در این رابطه با وزارت امور خارجه تماس بگیرید. گفتم تماس گرفتم. گفتند آنها چه گفتند گفتم گفتند در این سفر شرکت کن. سکوت کرد و بعد بنده متوجه شدم که نباید بروم و به آقا گفتم که جواب شما رو گرفتم. به آمریکا نرفتم. کار هم نداشتم که بخواهم بروم.
به آقایان گفتم در روابط خارجی از تجربیات خودمان و دنیا نیز بلد نیستیم که استفاده کنیم. جنگ ویتنام زمان ما رخ داد.
با عربستان بعد از کشتار زنان رابطه ما با این کشور بر هم خورد و من شنیدم که مرحوم امام خمینی (ره) فرمودند که حج از واجبات دین ماست. در این زمینه پیشقدم شدم. دستور دادم دو نمایشگاه در جده و ریاض برگزار کنند. با مذاکره با عربستانیها مرحوم هاشمی رفسنجانی را راهی عربستان کردم. با مصر هم سر جریان سلمان رشدی ارتباطمان برهم خورد. معنی نداشت ایران و مصر که دو بازوی کشورهای اسلامی هستند ارتباطشان از هم قطع شود. یک هیات را راهی مصر کردم. با وزیر امور خارجه مصر حدود یک ساعت بحثهای مختلف داشتیم. راه مصر را هم برای ارتباط باز کردم.
تجربیات 27 سال اتاق را در روابط بینالملل و ارتباط با دنیای خارج را با چنین مذاکراتی پیش رفتیم و خوشبختانه هم موفق عمل کردیم.
ارتباط دو سویه با آمریکا متفاوت است…
اینها فکرهایی است که ما در ذهن میپرورانیم.
خب حساسیت نظام درباره ارتباط با آمریکا بیشتر است…
از سمت ما حساسیت وجود دارد،. تا راه میافتیم میگوییم مرگ بر آمریکا. این شعارها یعنی چه؟ در وزارت بازرگانی خدا رحمت کند حبیبالله عسگراولادی، بنده معاون صادراتی او بودم. امور نمایشگاهها زیر نظر بنده بود. در آنجا باغبانها از کشورهای اسلامی جمع شده بودند، من جمعشان کردم و در توصیهای به آنها گفتم که پرچم کشورها را روی زمین نکشید. گفتند چرا؟ گفتم پرچم برای ملتهاست. ما با دولت آمریکا بحث داریم.
حال با این اوصاف اتاق مشترک ایران و آمریکا را میتوانید تاسیس کنید؟
نه. ابتدا باید رابطه برقرار شود و بعد این را کار انجام داد. چنانچه افراد در این مسئله گرفتاری دارند میتوانند به بنده بگویند که اتاق مشترک ایران و آمریکا را راه بیانداز و زمینه مذاکره با آمریکا را فراهم کن. حتی چنانچه بگویند که بنده با آمریکاییها صحبت کنم این اقدام را انجام خواهم داد.
یادم است زمانی که محمود احمدینژاد رئیسجمهور شد ضمن عرض تبریک گفتم که بنده بنا برمسئولیتهایی که دارم به سفر خارج میروم و مذاکره هم زیاد انجام دادهام. گفتم که در سفرهای خارجی مذاکره را من تعیین نمیکنم در جلسات از بنده سوالهایی میپرسند، بنده جواب میدهم شما مخالفتی ندارید؟ به بنده نگاه کرد و گفت؛ مهندس من کارت سفیدامضا به شما میدهم و هر چه را که عنوان کنید، بنده طرفداری خواهم کرد.
نظرات