سرنوشت پول مردم در نمایشگاه بینالمللی تهران
یازدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری تهران درحالی پایان یافت که ازدحام دور از انتظار بازدیدکنندگانش، آنچنان ذهن مسؤولان را درگیر کرده که از پاسخ به یک پرسش جا ماندهاند؛ چرا نمایشگاهی که رقمی میلیاردی از فروش غرفهها نصیبش شده، با کدام منطق استراتژیک و برنامهریزی شده با فروش بلیت به مردم، درآمدزایی دیگری راه میاندازد؟ پولهایی که بازدیدکنندگان به عنوان ورودی به شرکت سهامی نمایشگاهها پرداخت میکنند، گذشته از سطح ضعیف خدمات، کجا و با چه نظارتی هزینه میشود؟
بلیت ورودی نمایشگاه بینالمللی تهران در هر رویدادی ۲۰۰۰ تومان برای هر نفر تعیین شده، این درحالی است که شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی تهران، قبلا غرفههای خود را فروخته و از آن محل درآمدی کسب کرده است.
به گزارش تجارتنیوز ، طبق جدول تعرفه فضای نمایشگاهها که در وبسایت این شرکت قرار دارد، غرفههای این نمایشگاه برای ایرانیها از متری ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان و برای خارجیها از ۱۷۰ تا ۲۱۵ یورو محاسبه شده است.
در این نمایشگاه ۴۰۵ غرفه به شرکتهای داخلی و ۶۵ غرفه به شرکتهای خارجی در فضایی به وسعت ۳۵ هزار و ۸۹۱ متر اختصاص داشته است که طبق ضوابط و مقرارت نمایشگاههای بینالمللی، حداقل متراژ غرفههای پیش ساخته با تجهیزات ۱۲ مترمربع، حداقل متراژ فضای بدون ساخت غرفه ۲۴ متر مربع و حداقل متراژ فضای باز ۳۰ متر مربع بوده است، البته غرفههایی هم بودند که ۸ متر فضا داشتند.
یک ضرب و تقسیم ساده، مبلغ حدودی و البته چشمگیر هزینه پرداخت شده و دریافت شده برای غرفهها را نشان میدهد.
هرچند به رسم تمام نمایشگاههای بینالمللی در سایر کشورها، فروش بلیت به بازدیدکنندگان مخصوصا متخصصان که در روزهای مشخصی آمد و شد دارند، اقدام عجیبی نیست، اما وقتی به یک رویداد حالت عمومی و مردمی داده میشود و متولی در پی شلوغ کردن فضا با انبوه جمعیت و همان رویدادهایی است که در فرهنگسرای محله هم مشاهده میشوند.
ادامه این روند، سوالبرانگیز میشود که در روزهایی که نمایشگاه حالت جشنواره به خود گرفت و ترافیک جمعیت شدید شد؛ به حدی که پارکینگ نمایشگاه بیناللملی از روز سوم پاسخگوی مراجعهکنندگان نبود، درآمد حاصله از کدام منطق و نظارت پیروی کرد؟
سوال دیگر این است، در نمایشگاه بینالمللی تهران که در سال شاهد برپایی ۲ تا ۱۱ نمایشگاه و جشنواره بوده و بیشتر روزهای سال هم یکی از سالنهای آن محل برپایی کنسرتهای پاپ با قیمتی میانگین بلیت هر نفر بین ۷۰ تا ۱۴۰ هزار تومان و ظرفیت چند هزار نفر است، ضرورت فروش بلیت بازدید چه توجیهی دارد، آن هم وقتی در کل این مجموعه، خدمات به شکل ضعیف و غیر قابل تاییدی به بازدیدکنندگان عرضه میشود.
پارکینگ این مجموعه با وجود حجم زیاد بازدیدکنندگان در برخی رویدادها، با کمبود ظرفیت و کیفیت پایین مواجه است. ضمن اینکه موقعیت جغرافیایی نمایشگاه بینالمللی تهران به گونهای است که پارک خودروها در خیابانهای اطراف آن، به شدتِ ترافیک آن منطقه میافزاید و آمد و شد سایرین را دشوار میکند؛ همان بهانهای که سبب جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شد.
از سوی دیگر در کل این مجموعه که ۸۵۰ هزار متر مربع وسعت دارد، فقر تابلوهای راهنمایی و هدایتگر به شدت احساس میشود؛ چالشی که نمایشگاه گردشگری تهران نیز با آن دست به گریبان بود و بازدیدکنندگان آن مدام درحال پرسش و جست و جو برای یافتن سالن یا غرفه مورد نظر خود بودند.
با علم به این ضعف، مجری نمایشگاه گردشگری که شرکت بازرگانی و بینالمللی است و در هر ۱۱ دوره «تنها» برنده مناقصه بوده، تا کنون اقدامی برای حل این کاستی نکرده و شرکت سهامی نمایشگاهها هم ظاهرا تنها بر فروش بلیت تاکید داشته؛ چون تغییر محسوسی در حل کاستیها در این سالها دیده نشده است.
البته در دکههای اطلاعرسانی که تعداد آنها در محوطه بسیار اندک است، به توزیع نقشهی نمایشگاه اقدام میشود، اما شاید بهتر بود به جای هدر دادن این حجم کاغذ، تابلوهای ثابتی طراحی شود تا این مشکل برای همیشه حل شود؛ هرچند شاید این توقع زیاد باشد؛ وقتی معدود تابلوهای نمایشگر ساعت در محوطهی باز نمایشگاه، سالهاست که خاموش ماندهاند و خاک میخورند.
آلودگی محیطی در هنگام برپایی هر نمایشگاه، بویژه رویدادی در ارتباط با گردشگری که باید معرف جاذبهها، محصولات و زیباییهای کشور باشد، مساله قابل تاملی است که از توضیح و شرح نما و شرایط آزاردهندهی آن صرف نظر میکنیم.
سرویسهای بهداشتی نمایشگاه بینالمللی تهران نیز همان مشکل کل کشور را دارد، یا تمییز نیست یا از کار افتاده و یا قفل شده است. دَرهای بسیاری از آنها از داخل قفل نمیشود.
بعضی از آنها بویژه بخش مربوط به بانوان در ساعاتی از روز غیرقابل استفاده است، تعداد سرویسها نیز در کل مجموعه به حدی کم است که برای رسیدن به هریک باید مسافت طولانی را پیاده طی کرد و بعضا در صفهای طولانی ماند.
به طور کلی، نمایشگاههایی که در این محل برگزار میشوند متمرکز بر مخاطب و مبتنی بر آمار بازدیدکنندگان هستند، اما با این حال حقوق بازدیدکننده در پایینترین سطح رعایت شده است، چرا که حتی فضایی برای استراحت موقت آنها تعبیه نشده، بیشتر بازدیدکنندگان یا باید روی چمنهای محوطه نمایشگاه استراحت کنند یا به معدود رستورانهای موسمی آن بروند.
داخل سالنها نیز هیچ فضایی برای نشستن بازدیدکنندگان وجود ندارد. مبلمان محوطه نیز بیشتر شبیه پارکهای شهری طراحی شده، درحالیکه نمایشگاه بینالمللی محلی برای رایزنی، مباحثه و دیدار است و طراحی متناسبی را میطلبد.
علاوه بر این کاستیها، بیشتر غرفهداران که برای در اختیار گرفتن فضایی محدود از نمایشگاه بینالمللی تهران کم هزینه نمیکنند نیز نسبت به کمبودهایی در بخش توزیع متناسب تجهیزات، اعمال محدودیت در استفاده از برخی امکانات و تجهیزات، نور سالنها، نظافت، سرعت اینترنت ـ که نیاز ضروری محیطی است که محلی برای تجمع شرکتهای بینالمللی به شمار میآید ـ، پارکینگ و تابلوهای راهنمایی برای هدایت مستقیم بازدیدکنندگان به سالنها، شاکی بودند و شاید این وضعیت باعث شده مهمترین شرکتهای گردشگری و تاثیرگذاران صنعت گردشگری در سالها اخیر ترجیح دهند برای حضور در این نمایشگاه هزینه نکنند و تنها بازدید کوتاه از آن داشته باشند.
آنچنان که بیشتر بازدیدکنندگان نمایشگاه گردشگری اذعان کردند؛ وسایل نقلیهای که در داخل محوطهی نمایشگاه بینالمللی برای جابهجایی رایگان در اختیار بازدیدکنندگان قرار داده شده، تنها امتیاز مثبت نمایشگاه بینالمللی است که البته آنها هم در روزهای شلوغ نمایشگاه، عملا کارایی چندانی ندارند و عموما از دور خارج میشوند.
درنهایت میتوان گفت، یا مسؤولان محل برگزاری نمایشگاههای بینالمللی تهران، بیش از دیگران، بر احتمال تصرف و تغییر کاربری آن ایمان دارند، یا به شرایطی انحصاری و میزبان بودن به هر طریق، یقین دارند که هیچ اقدامی برای بهبود شرایط آن نمیکنند.
این پرسش باقی میماند که آیا برگزارکنندگان رویدادی چون نمایشگاه بینالمللی گردشگری باید همواره به این شرایط تکراری و مضر برای نفس نمایشگاه تن بدهند؟
منبع: ایسنا
نظرات