توریست داسبهدست؛ گردشگری کشاورزی خون تازه در رگهای روستا
امروزه به علت خشکسالی و کمآبی، کشاورزی در ایران و سکونت در روستاها با بحران مواجه است. اما گردشگری کشاورزی میتواند عامل ایجاد تغییر در نحوه درآمدزایی کشاورزان و امیدی برای ادامه زندگیشان در روستا باشد.
میلاد مرادی: برای بسیاری از ایرانیان اتفاق افتاده که در حین سفر، به زمینهای کشاورزی اطراف جاده و محصولات آن، توجه کنند. توجهی که در بسیاری از اوقات صدای اعتراض کشاورزان را بلند کرده است.
به گزارش تجارتنیوز ، معمولا کشاورزانی که مزارع آنان در حاشیه جادهها و بزرگراههاست، حساسیتهای زیادی در مورد ورود مسافران به مزارعشان دارند.
آنان گاهی اوقات از برخی کودکان مسافر که زمین کشاورزیشان را با شهربازی اشتباه گرفتهاند و محصولاتشان را زیر پا له میکنند، به ستوه میآیند. در بسیاری از مواقع هم کشاورزان از این موضوع ناراحت هستند که مسافران، معادل ریالی محصولاتی که استفاده میکنند را نمیپردازند.
چیستی گردشگری کشاورزی؟
اینگونه نگرانیها و گلایههایی که کشاورزان در این زمینه مطرح میکنند، در مقولهای تحت عنوان «گردشگری کشاورزی» جای میگیرد. گردشگری کشاورزی مفهومی است که در دنیای امروز در حال گسترش است و زیرمجموعهای از گردشگری روستایی محسوب میشود.
در این نوع از گردشگری، مسافران در مزارع کشاورزان به سیاحت میپردازند، از محصولات کشاورزی خرید میکنند و در کاشت، داشت و برداشت محصول، با کشاورزان همراهی میکنند.
همچنین گردشگران با آیینهای کشاورزی مانند «جشن شکرگزاری»، یا آداب و رسوم بومی، بیشتر آشنا میشوند. در منزل کشاورزان یا اقامتگاههای بومی اسکان مییابند و در چیدن محصولات کشاورزی شرکت میکنند.
در گردشگری کشاورزی مقولههایی برای گردشگران جذاب است که ممکن است برای خود کشاورزان هیچ جذابیتی نداشته باشد.
در واقع گردشگری کشاورزی مقولهای است که در آن مسافران تنها به سیاحت نمیپردازند، بلکه در امر تولید محصول نیز کشاورزان را همراهی میکنند. آموزش کشاورزی یکی از اهداف اصلی این نوع از گردشگری است.
شاید برای فردی که در کلانشهرها زندگی میکند و اسیر تکنولوژی است، نشستن پشت فرمان تراکتور یا چیدن نخود در گرمای تیرماه تابستان، امری لذتبخش و حتی آرزو باشد. با این حال استقبال کشاورزان از گردشگری کشاورزی منوط به این است که از مزایای آن برخوردار شوند و برای آنها جنبه درآمدی داشته باشد.
ساکنین روستا بیشتر این مفاهیم را درک میکنند. آنها بارها دیدهاند افرادی که از مناطق شهری به روستا سفر میکنند، همه چیز برایشان جذاب است.
دوشیدن شیر گاو و گوسفند، دست گرفتن داس و درو کردن و بردن گوسفندان به چرا، فعالیتهای هستند که ممکن است برای بسیاری از افراد که خارج از محیط روستایی زندگی میکنند، جذاب باشد. در حالیکه ممکن است برای خود روستاییان چندان جذابیتی نداشته باشد و بعضا از انجام این فعالیتها کلافه شده باشند.
گردشگری کشاورزی مفهومی نسبتا جدید است که چند سالی است پا به ادبیات گردشگری گذاشته است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته به یک منبع درآمد پایدار برای کشاورزان تبدیل شده است.
گردشگری کشاورزی منبع درآمدی جدیدی را در کنار سایر درآمدهای کشاورزی برای کشاورزان به ارمغان میآورد.
ضمن آنکه در گردشگری کشاورزی نباید سایر منابع درآمدی کشاورزان از بین برود و فدای گردشگری شود. در واقع درآمد حاصل از گردشگری کشاورزی، یک درآمد مضاعف برای کشاورزان است.
بلاروس یکی از کشورهای پیشرو در زمینه گردشگری کشاورزی است. خانواده میکی اهل بلاروس هستند. آنها از سال 2000 به این نوع از گردشگری توجه کرده و در کلاسهای آموزشی شرکت کردند.
در حال حاضر 40 گردشگر میتوانند در خانه خانوده میکی اقامت داشته باشند. آنها همچنین یک کافه را برای برگزاری جشنها و مراسمات در نظر گرفتهاند که سالانه زوجهای زیادی جشن ازدواج خود را در آنجا آغاز میکنند.
لزوم تغییر رویکردها
شاید برخی از افراد با مطالعه سطور بالا، زیر لب جمله معروف «ای بابا اینجا ایرانه» را زیر لب زمزمه کنند. جملهای که معمولا برای اثبات اینکه نمونههای موفق خارجی در ایران قابل اجرا نیست، به کار میرود.
باید گفت امکان دارد که در هر زمینهای، مصداقها متفاوت باشد. اما به اصل درست بودن قضیه خدشهای وارد نمیشود. در واقع شاید در ایران امکان برگزاری مراسم ازدواج زوجهای جوان در مزارع کشاورزی وجود نداشته باشد، اما در کشوری مانند ایران با قدمت کشاورزی طولانیمدت، قطعا پتانسیل گردشگری کشاورزی وجود دارد.
اکنون نیز نمونههای کوچکی از گردشگری کشاورزی در برخی مناطق کشور مشاهده میشود.
جشن نرگس در استان فارس جشن انار در پاوه گلابگیری کاشان
اینها نمونههایی است که نشان میدهد کشاورزی چگونه میتواند در خدمت گردشگری باشد.
اما توسعه این نوع از گردشگری، نیازمند تغییر پیشفرضهای ذهنی کشاورزان، گردشگران و سایر دستاندرکاران این زمینه است.
از یک طرف باید گردشگران ایرانی بپذیرند که این نوع از سیاحت، در چارچوب گردشگری کشاورزی جای میگیرد و باید برای آن هزینه بپردازند. این در حالی است که گردشگران ایرانی کمتر به این امر تن میدهند که برای گردش و سیاحت در مزارع کشاورزی، هزینه کنند.
همچنین دیدگاه و نگرش کشاورزان نیز باید نسبت به مسافران و گردشگران تغییر کند؛ که این تغییر نگرش هم نیازمند آموزش است. کشاورزان باید با بازطراحی مزارع خود و آماده کردن اقامتگاهها به دنبال جذب گردشگران باشند. اما رخ دادن چنین اتفاقی نیازمند ورود و اقدام دستگاههای ذیربط مانند سازمان میراث فرهنگی و وزارت جهاد کشاورزی است.
برای آنکه پای توریست داسبهدست به روستا باز شود، لازم است زاویه دید کشاورزان، گردشگران و دستاندرکاران صنعت گردشگری و کشاورزی تغییر پیدا کند.
آموزش کشاورزان، فرهنگسازی برای گردشگران، آموزش شرکتها و مجامع گردشگری و… همگی از وظایف دستگاههای مربوطه در زمینه گردشگری و کشاورزی است.
درست در زمانیکه کشاورزی در ایران و سکونت در روستاها با بحران روبرو است، توریست داسبهدست میتواند تغییری در نحوه درآمدزایی برای کشاورزان و امیدی برای ادامه زندگیشان در روستا باشد.
اقلیم چهار فصل در ایران، کاشت انواع محصولات کشاورزی، وجود فرهنگها و آداب متعدد، قدمت کشاورزی در ایران و وجود روستاهای متعدد در کشور همگی نشان از پتانسیلهای گردشگری کشاورزی در ایران است. باید دید که نگاه بازیگران اکوسیستم گردشگری کشاورزی تا چه حد قابل تغییر است و تا چه اندازهای به این موضوع توجه میکنند.
نظرات