پویا ناظران، اقتصاددان در تحلیلی پاسخ داد:
بازار ارز چگونه آرام میماند؟
یک اقتصاددان میگوید: در ابتدا دولت باید رو راست و صادقانه اشتباه بودن سیاستهای شش ماه گذشته خود را بپذیرد. سپس سریعا نسبت به حل مشکلات اضطراری اقتصاد اقدام کند. از جمله آنکه نقشهراه اصلاح مشکلات مهم اقتصاد را شرح بدهد، تا آخر سال جزییات کارشناسی را نهایی کند و در سال ۹۸ حرکت اصلاحی را آغاز کند.
روز گذشته و در جدیدترین خبر ارزی، نرخ دلار کاهش چند هزار تومانی را به خود دید.
به گزارش تجارتنیوز، بازار ارز و سایر بازارهای دارایی مانند سکه و طلا و مسکن ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، پویا ناظران، اقتصاددان در تحلیلی به ارتباط بین آنها در بحران ارزی اخیر پرداخته است.
ناظران در کانال تلگرامی خود مینویسد: 30 مرداد بود که گفتم اگرچه قیمت طلا متناسب با ارز قیمتگذاری میشود، اما سکه حدوداً ۲۵ درصد گرانتر از ارز قیمت میخورد. نتیجه این بود که هر کس به جای سکه، طلا بخرد، در بلندمدت حدود ۲۵ درصد بیشتر سود میکند.
وی میافزاید: نیمه شهریور شکاف بین سکه و ارز شروع به کاهش کرد. اواخر شهریور این شکاف به زیر ۱۰ درصد رسید. اوایل هفته گذشته، برای اولین بار بعد از بیش از یکسال، سکه متناسب با ارز قیمت خورد. یعنی منطق تناسب قیمتها محقق شد، و هر کس بر مبنای اون منطق عمل کرد، ۲۵ درصد بیشتر سود کرد. در 30 سال گذشته، هر وقت قیمت سکه از ارز بیشتر بوده، قیمت ارز را دنبال خود بالا کشیده، و هر وقت قیمت سکه نسبت به ارز عقب مانده، قیمت ارز را پایین آورده است. نیمه سال ۹۶، با دیدن حرکت سکه، نگران بازار ارز شده بودم.
این اقتصاددان میافزاید: چهارشنبه گذشته، وقتی دلار ۱۸۶۵۰ تومان بود، سکه 5.4 میلیون تومان بود که معادل دلار ۱۸۵۳۰ تومانی است. یعنی سکه از ارز عقب ماند. این اتفاق جدید و مهمی بود. اما با توجه به رکوردهای پیاپی ارز در روزهای قبلش، تصور نمیکردم اینبار عقب ماندن سکه معنی دفعات قبل را داشته باشه، اما قیمت ارز افتاد.
کاهش قیمت دلار در روز گذشته، ترکیبی بود از کاهش تقاضا که در عقب ماندن سکه نمود داشت، و مداخله بانک مرکزی، که پیرو جواز شورای سران قوا صورت گرفت.
ناظران در ادامه با طرح یک سوال میگوید: یعنی کاهش ارز به خاطر مداخله بانک مرکزی نبود؟
وی در پاسخ به این سوال مینویسد: بله مداخله بانک مرکزی بود، اما عقب ماندن سکه به این معنی بود که بازار ارز رمق رشدش را از دست داده بود. مداخله امروز بانک مرکزی در حد یه تلنگر کوچک بود، اما در زمان درست. دو هفته پیش، این مداخله احتمالا چنین اثری نمیداشت.
این اقتصاددان ادامه میدهد: کاهش قیمت دلار در روز گذشته، ترکیبی بود از کاهش تقاضا که در عقب ماندن سکه نمود داشت، و مداخله بانک مرکزی، که پیرو جواز شورای سران قوا صورت گرفت. اما دقت کنید که عمده عرضه ارزِ دیروز از سوی خانوار بود، و سهم عرضه دولتی کم بود.
سرانجام چه خواهد شد؟
ناظران در ادامه این سوال را مطرح میکند که سرانجام این داستان چه خواهد شد و در جواب مینویسد:سرانجام این داستان از دو حالت خارج نیست. یا اقتصاد دلاریزه میشود. یعنی فروشندهها ریال نمیپذیرند، و تنها کارکرد ریال پرداخت مالیات و عوارض و خریدن خدمات دولتی مثل بلیط مترو و … میشود. در این صورت، به دلیل کارکرد محدود ریال، ارزش آن به شدت کم میشود. حالت دوم آن است که ارزش دلار پایین میآید تا سطحی که خریدنش برای واردکننده بصرفد.
ناظران ادامه میدهد: دو حالت بالا، تنها تعادلهای پایدار هستند. تعادل اول چندان مناسب نیست. چون سرمایهگذاری افت خواهد کرد و به نفع انحصارگران خواهد بود. اما تعادل دوم مناسب است چرا که وضعیت اقتصاد را عادی خواهد کرد.
وی میافزاید: اکنون نمیتوان به طور قطعی گفت اقتصاد در کدام تعادل پایدار میشود. بازار یک احتمال برای تحقق هر تعادل در نظر دارد. با احتساب احتمال تحقق هر تعادل، میشود یک میانگین برای قیمت ارز حساب کرد. این روزها بازار ارز را طبق آن میانگین قیمتگذاری میکند.
ناظران با طرح یک سوال دیگر ادامه میدهد: چرا قیمت ارز تا این در حال نوسان است، آن هم به این شدت؟
وی در پاسخ این سوال میگوید: وقتی احتمال تعادل بد بالا میرود، قیمت دلار نیز بالا میرود. فقط بالا رفتن دلار، احتمال تحقق تعادل بد را افزایش میدهد، که باعث میشود دلار بیشتر بالا برود. برعکس، اگر خبری احتمال تعادل بد را کم کند، دلار پایین میآید و متعاقبا همین کاهش دلار، احتمال تعادل بد را کمتر میکند، که به کاهش بیشتر قیمت منجر میشود.
این اقتصاددان ادامه میدهد: وضعیت بین این دو تعادل بد و خوب، یک وضعیت به شدت ناپایدار است. به همین علت وقتی ارز تغییر میکند، این تغییر شدید خواهد بود. وضعیت فعلی یک تعادل ناپایدار است. اقتصاد میخواهد خودش را به یک تعادل پایدار برساند و به کمک دولت نیاز دارد. بدون سیاستگذاری درست دولت، دلار در این وضع ناپایدار بالا و پایین خواهد شد.
دولت چه کند؟
این اقتصاددان در ادامه با طرح این سوال که اکنون دولت باید چه اقدامی انجام دهد، مینویسد: در ابتدا دولت باید رو راست و صادقانه غلط بودن سیاستهای شش ماه گذشته خود را بپذیرد. سپس سریعا نسبت به حل مشکلات اضطراری اقتصاد اقدام کند. از جمله آنکه نقشهراه اصلاح مشکلات مهم اقتصاد را شرح بدهد، تا آخر سال جزییات کارشناسی را نهایی کند و در سال ۹۸ حرکت اصلاحی را آغاز کند.
وی سپس در پاسخ به این سوال خود که مشکل اضطراری چیست، مینویسد: مشکل اضطراری سمت عرضه بازار ارز است. باید یک قیمت برای اسکناس داشته باشیم و یک قیمت برای حواله هر مقصدی. یعنی ارز یارانهای ۴۲۰۰ تومان و بازار نیما باید جمع شود. همچنین موانع کار صرافیها برطرف شود. -چارچوب شفافی برای معاونت ارزی بانک مرکزی ایجاد شود و فقط هم به نرخ بازار معامله کند، نه نرخ رانتی.
ناظران در نهایت این سوال را مطرح میکند که اکنون مشکلات مهم اقتصادی چیست؟
وی در پاسخ به این سوال مینویسد: بودجه، بانکداری، بازنشستگی، یارانه (به خصوص انرژی)، مداخلات قیمتی دولت، گمرک، تعارض منافع جزء مشکلات مهم هستند. اقتصاد ما مثل یک فرد مریض بود که سرطان داشت، اکنون تصادف کرده و خونریزی نیز دارد.
ناظران در پایان میگوید: بدون اقدام اصولی و علمی دولت، بازار آرام نخواهد شد و قیمت ارز در این محدوده ناپایدار و نوسانی گیر خواهد کرد.
نظرات