در گفتگوی تجارتنیوز با مرتضی ایمانیراد بررسی شد؛
سیاست انتشار اوراق ارزی بانک مرکزی شکست خورده!/ دولت باید از بازار ارز خارج شود
دلار مجددا در مسیر صعودی قرار گرفته و حالا روشن شده سیاست انتشار اوراق ارزی بازارساز هم شکست خورده است. مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان معتقد است بازاری که بانک مرکزی تحت عنوان اوراق ارزی ایجاد کرده، ظرفیت اصلاح وضعیت بازار ارز و حل ریشهای مشکلات آن را ندارد و از همین رو بانک مرکزی به زودی مجبور میشود این بازار را جمع کند!
به گزارش تجارتنیوز ، بانک مرکزی برای کنترل قیمت دلار این بار انتشار اوراق ارزی را در دستور کار قرار داده است؛ با آنکه حدود دو هفته از آغاز عرضه اوراق ارزی میگذرد، اما این راهکار بانک مرکزی تاثیری بر بازار نگذاشته و نه تنها دلار را ارزان نکرده که قیمت در مسیر رشد است. در همین حال بانک مرکزی تا امروز هیچ آماری از تعداد اوراق فروخته شده اعلام نکرده است.
این رویکرد در کنار تلاش دلار برای صعود، موجب شده فعالان بازار ارز نسبت به اثرگذاری این اوراق دچار تردید شوند. برخی عنوان میکنند این رویکرد میتواند به معنای کمبود دلار باشد؛ برخی ناظران اقتصادی هم از این اقدام با عنوان اعتراف بانک مرکزی به ریزش ارزش ریال یاد میکنند. مرتضی ایمانیراد، نظریهپرداز اقتصادی در گفتگو با تجارتنیوز با نگاهی به این فرضیهها، وضعیت بازار ارز کشور را در سه محور «ریشهیابی مشکل دلار»، «اوراق ارزی؛ مسکن یا درمان؟» و «راهکار حل ریشهای بحران ارزی» بررسی کرده است که بخش اول آن با بررسی اوراق ارزی و راهکارهای صحیح مدیریت بازار ارز را در ادامه میخوانید.
بازار کمظرفیت اوراق ارزی
بانک مرکزی روی سیاست فروش اوراق ارزی مانور زیادی داده است؛ اما آیا انتشار اوراق ارزی پیشتر نیز سابقه داشته و نمونهای موفق از آن موجود است؟
در ایران چنین سابقهای نداشتهایم که اوراق ارزی را به این شکل منتشر کرده و در اختیار مردم قرار داده باشیم. اگر بخواهیم با مراجعه به نظامهای ارزی خارج از کشور هم به آن بنگریم، در واقع یک بازار آتی ارزی را نشان میدهد که نسبت به بازارهای آتی خارج از کشور، تفاوتهای بسیار قابل توجهی دارد.
در واقع میشود از دید یک بازار آتی به آن نگاه کرد آن هم برای افرادی که پیشبینی میکنند نرخ دلار افزایش پیدا خواهد کرد؛ این افراد میتوانند با خرید این اوراق و نگهداری آن به مدت سه ماه-که سررسید آن است-، سود خود را به صورت دلاری یا ریالی دریافت کنند. بر همین اساس میتوان نتیجه گرفت که این بازار در واقع بسیار محدود است و سقف درخواست آن هم کم است.
در ایران چنین سابقهای نداشتهایم که اوراق ارزی را به این شکل منتشر کرده و در اختیار مردم قرار داده باشیم. اگر بخواهیم با مراجعه به نظامهای ارزی خارج از کشور هم به آن بنگریم، در واقع یک بازار آتی ارزی را نشان میدهد که نسبت به بازارهای آتی خارج از کشور، تفاوتهای بسیار قابل توجهی دارد.
محدودیتی که از آن سخن میگویید چیست؟
نکته مهم این است که اوراق ارزی موضوع بحث ما، در بازار ثانویه امکان خرید و فروش ندارد! نداشتن بازار ثانویه در واقع به این معناست که این بازار، اصلا بازار نیست! در واقع نمیتوانیم بگوییم «بازار اوراق ارزی»! مخصوصا اینکه قیمت و نرخ این اوراق بر اساس بازار متشکل ارزی شکل میگیرد؛ یعنی نرخ را از بیرون میگیرد و بنابراین یک بازار مشتقه محسوب میشود که تابع بازار متشکل ارزی است. این روند موجب میشود تغییراتی که ما انتظار داریم انتشار این اوراق روی نرخ ارز داشته باشد، اتفاق نیفتد.
وقتی تمامی این عوامل را در کنار هم قرار دهیم میبینیم که این بازار، چندان شفاف، انعطافپذیر و روان نیست؛ به عبارت دیگر، هم بازار ثانویه ندارد و هم محدودیتهایی در پرداخت سود دارد. شما به عنوان خریدار نمیتوانید سود اوراق خود را به صورت دلاری دریافت کنید مگر آنکه 7 درصد کارمزد به بانک مرکزی بدهید؛ در غیر این صورت باید سود خود را ریالی دریافت کنید! همه این موارد بازار اوراق ارزی را انعطافناپذیر میکند.
جدا از این عوامل مجددا میشود به حجم بسیار محدود این اوراق توجه کرد؛ فرض کنید از این اوراق استقبال شود و تقاضای بیشتری برای این اوراق ایجاد گردد؛ ممکن است به احتمال خیلی زیاد دولت را در شرایطی قرار دهد که نتواند وجه دلاری این اوراق را تامین کند. احتمالا خود دولت هم می داند که ممکن است چنین اتفاقی بیفتد و برای همین بازپرداخت اوراق ارزی و سود آن را به شکل ریالی قرار داده است. البته اینجا وارد این بحث نمیشویم که پرداخت ریالی سود و اصل اوراق، از مسیرهایی حرکت میکند که در نهایت منجر به بالارفتن پایه پولی و رشد حجم نقدینگی خواهد شد؛ این بحثی است که باید جداگانه به آن پرداخت.
تاثیر انتشار اوراق ارزی بر قیمت دلار
آیا این اقدام در بلندمدت در کنترل نرخ ارز موثر است؟ تا کنون روشهای زیادی به کار گرفته شده اما بازار ارز همچنان راه خود را رفته است .
در واقع میتوانیم بگوییم انتشار این اوراق یک بازار بسیار محدود آتی برای ارز ایجاد کرده است که به دلیل انعطافناپذیری بسیار جدی، نمیتواند خیلی موفق عمل کند. بانک مرکزی هم برای مدیریت این اوراق گرفتار افزایش حجم پول و کمبود ارز میشود. اگر بانک مرکزی بخواهد برای همه این اوراق پشتوانه بگذارد اصل قضیه زیر سوال میرود و اگر پشتوانه نگذارد ممکن است که این اوراق دچار مشکل جدی در طول زمان شود.
پرداخت ریالی سود و اصل اوراق، از مسیرهایی حرکت میکند که در نهایت منجر به بالارفتن پایه پولی و رشد حجم نقدینگی خواهد شد.
نکته دیگری که اتفاقا نکته مهمی است، این است که به دلایل متعددی مردم به دولت اطمینان چندانی ندارند؛ همین مساله موجب میشود اوراق را به راحتی خریداری نکنند یا با قیمتهای پایین بگیرند. در نتیجه اگر بانک مرکزی بخواهد این بازار را راه بیندازد مجبور می شود قیمت عرضه را کاهش دهد و این مسیر، به خودی خود در این بازار مسالهساز خواهد بود.
تفاوت ماهوی نیاز بازار با اوراق ارزی
آیا ماهیت «اوراق» جوابگوی تقاضای فعلی بازار ارز است؟ تجربه ثابت کرده سرمایهگذاران خرد به دلیل تورم بالا، بیشتر تمایل دارند پول خود را در نوعی از دارایی سرمایهگذاری کنند که به سرعت نقد شود.
در واقع بعد دیگر قضیه، همین نوع تقاضا در بازار ارز است؛ طی 20 سال گذشته بسیاری از مردم به خارج از کشور مهاجرت کرده و اکنون در رفت و آمدند؛ وقتی این دسته از مردم وارد بازار میشوند نمیتوانند از طریق اوراق ارزی نیازهای خود را رفع کنند؛ زیرا کسی که میخواهد ارز خود را به آن سوی مرزها ببرد اوراق ارزی به کارش نمیآید و به ارز نیاز دارد.
بنابراین با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از تقاضا برای ارسال به خارج از کشور است که نقل و انتقال آن در بازار اسکناس و حسابهای ارزی انجام میشود و هیچ ارتباطی به بازار اوراق ارزی ندارد، این بازار مجددا کماثر خواهد شد و در حاشیه قرار میگیرد. بر همین اساس تقاضای عمدهای که در بازار وجود دارد، به این حوزه وارد نمیشود.
سوال این است که چه اتفاقی برای آینده این بازار و قیمت این اوراق میافتد؟ چه کسانی این اوراق را خریداری میکنند؟
بنابر آنچه گفتیم دولت نمیتواند حجم بالایی از این اوراق را عرضه کند و بنابراین بازار خود به خود محدود خواهد بود. مخصوصا اینکه سقف و کف محدودی دارد؛ این عوامل در هر حال بازار را کوچک خواهد کرد. از طرف دیگر چون تقاضای اصلی بازار در انتقال ارز به خارج از کشور است، به نظر میرسد این بازار فقط در اختیار کسانی قرار میگیرد که به هر دلیلی نمی خواهند ارز را به عنوان یک معامله غیرقانونی انجام دهند یا نگهداری ارز برای آنها دردسرساز و ریسکزاست.
کسانی که می خواهند سفتهبازی کنند نیز در بازار ارزی میتوانند از این اوراق استفاده کنند. در هر حال این بازار می تواند نیاز داخلی سفته بازی ارزی را پاسخ دهد و بنابراین سطح آن به اندازهای نخواهد بود که هم بتواند بر نرخ ارز اثر بگذارد و هم بتواند شرایطی را ایجاد کند که بازار ارزی را سامان بخشد.
کسانی که می خواهند سفتهبازی کنند نیز در بازار ارزی میتوانند از این اوراق استفاده کنند. در هر حال این بازار می تواند نیاز داخلی سفته بازی ارزی را پاسخ دهد و بنابراین سطح آن به اندازهای نخواهد بود که هم بتواند بر نرخ ارز اثر بگذارد و هم بتواند شرایطی را ایجاد کند که بازار ارزی را سامان بخشد.
آیا این اوراق میتواند در آینده حجم بالایی از معاملات را بر عهده بگیرد؟
به نظر من این سیاست، کافی نیست و سیاستی نیست که بتواند مسائل اصلی کشور را حل و فصل کند؛ مساله ارز در کشور به یک سری عوامل بنیادی باز میگردد که این عوامل با این دست از سیاستها قابل کنترل و مدیریت نیستند. بر همین اساس نباید خیلی انتظار داشت که عرضه این اوراق بر قیمت دلار اثر بگذارد؛ حتی تا حدی هم میتوانم پیشبینی کنم که این رویکرد موجب میشود بانک مرکزی خیلی زود این بازار را جمع کند!
راهکار مدیریت بازار ارز
بر این اساس میتوان گفت اوراق ارزی از مدیریت بازار ناتوان است اما اکنون سوال این است که چه باید کرد؟
دولت باید دست خود را از روی بازار ارز بردارد؛ کنترلهای خود را قطع کند و در این بازار تنها نقش مدیریتی را ایفا کند. برای اینکه این اتفاق بیفتد دولت باید تمامی کنترلهای خود را بردارد و اجازه دهد که دلار در یک بازار متشکل ارزی در داخل معامله شود. بازاری که همه به آن دسترسی داشته باشند و در آن خرید نقدی و خرید مدتدار وجود داشته باشد. وجود چنین بازاری و عدم دخالت در آن میتواند به بازار ارز سروسامان دهد.
اما آیا معنای آن عدم افزایش قیمت ارز در صورت تشکیل این بازار است؟ قطعا خیر! در واقع حتی اگر بهترین سیستم را هم بگذاریم، قیمت ارز میتواند همچنان افزایش یابد؛ بنابراین افزایش قیمت ارز به سیاستهای دولت و بانک مرکزی بستگی ندارد. افزایش نرخ ارز به عوامل بنیادینی بستگی دارد که به آنها اشاره کردیم. این عوامل در واقع وجود دارند. وقتی تنش را در خاورمیانه بالا میبریم، داریم نرخ ارز بالایی را به عنوان هزینه این اقدام خود قبول میکنیم و باید اجازه دهیم بازار این هزینه بالا را نشان دهد و قیمت دلار افزایش یابد.
این بحث که قیمت دلار هر چه پایینتر باشد بهتر است از لحاظ اقتصادی غلط است. نرخ ارز حتما باید بتواند خود را با سایر متغیرها سازگار کند. به همین جهت، سازوکار آزادسازی بازار و ایجاد یک بازار متشکل یکپارجه و عدم دخالت در آن به نظر من کلیدیترین سیاستی است که میتوان مطرح کرد.
وقتی تنش را در خاورمیانه بالا میبریم، داریم نرخ ارز بالایی را به عنوان هزینه این اقدام خود قبول میکنیم و باید اجازه دهیم بازار این هزینه بالا را نشان دهد و قیمت دلار افزایش یابد.
این بخش نخست گفتوگوی تجارتنیوز با مرتضی ایمانیراد بود؛ بخش دوم این گفتوگو به زودی منتشر خواهد شد.
برای مطالعه اخبار و تحلیلهای بیشتر به صفحه طلا و ارز تجارتنیوز مراجعه کنید.
نظرات