«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
نئاندرتال ها کاملا از بین نرفتهاند!
کشف مهم جدیدی با استفاده از شواهد DNA، نشان میدهد که نئاندرتال ها به شکلی که پیشتر تصور میشد منقرض نشدهاند؛ بلکه شروع به ادغام با انسان مدرن کردند و ترکیب ژنتیکی جدیدی را شکل دادند که تا به امروز هم باقی مانده است.
دانشمندان سالهاست به دنبال حل معمای نئاندرتال ها، خویشاوندان باستانی ما که بقایای آنها برای نخستین بار در اروپا کشف شد، هستند. آنها چگونه زندگی میکردند؟ آیا آنها با اجداد ما ملاقات داشتهاند و اگر چنین است، چه اتفاقی برایشان افتاد؟ کشف مهم جدیدی با استفاده از شواهد DNA، نشان میدهد که آنها به شکلی که پیشتر تصور میشد منقرض نشدهاند.
ارتباط نزدیکتر انسانهای امروزی با نئاندرتال ها
یک تیم بینالمللی از پژوهشگران به رهبری جاشوا آکی از دانشگاه پرینستون، جزئیاتی را کشف کردند که تاریخ طولانی تبادل ژنتیکی میان انسانهای اولیه و نئاندرتال ها را نشان میدهد. این مطالعه رابطه پیچیدهتری میان این دو گروه را آشکار کرد.
بر اساس گفتههای پروفسور لیمینگ لی از دانشگاه جنوبشرقی چین، که عضوی از تیم آکی بود، برای نخستین بار است که چندین موج همآمیزی میان نئاندرتال ها و انسانهای مدرن شناسایی شده است. این ارتباط که در طول هزاران سال ادامه داشته، نشان میدهد که روبهرویی اجداد ما و نئاندرتال ها گاهوبیگاه نبوده و آنها برای نسلهای متمادی با یکدیگر ارتباط داشتهاند.
اجداد اولیه ما حدود ۶۰۰ هزار سال پیش از شاخه نئاندرتال ها جدا شدند. چند صد هزار سال پس از آن، انسانهای خردمند شروع به توسعه ویژگیهای انسان مدرن کردند. حالا، یافتههای جدید نشان میدهد که انسانهای اولیه از حدود ۲۵۰ هزار سال پیش تا حدود ۳۰ هزار سال پیش که نئاندرتال ها به تدریج ناپدید شدند، با جمعیتهای نئاندرتال ها تعامل داشتند.
استفاده از روشهای پیشرفته DNA برای کشف ماجرای نئاندرتال ها
کلید این کشفیات، نقشهبرداری پیشرفته DNA با استفاده از ژنوم ۲۰۰۰ انسان مدرن، سه نئاندرتال و یک دنیسوا، یکی دیگر از گونههای هومینین مرتبط با نئاندرتال ها، بود. این تیم تحقیقاتی از ابزاری به نام IBDmix بهره بردند که این ژنومها را برای ردیابی الگوهای همآمیزی در طول ۲۵۰ هزار سال گذشته بررسی کرد.
تیم پژوهشی با استفاده از ابزار IBDmix توانست سه دوره متمایز از تماسهای ژنتیکی بین نئاندرتال ها و انسانهای اولیه را شناسایی کند: ۲۰۰ هزار تا ۲۵۰ هزار سال پیش، ۱۰۰ هزار تا ۱۲۰ هزار سال پیش، و بزرگترین دوره تعامل، حدود ۵۰ هزار تا ۶۰ هزار سال پیش. این یافتهها مدلهای قبلی را که میگفتند، انسانهای مدرن برای صدها هزار سال در آفریقا مانده و سپس به سایر نقاط مهاجرت کردند، به چالش کشید.
شواهد DNA درباره سبک زندگی نئاندرتال ها چه میگوید؟
با بررسی DNA نئاندرتالها، تیم تحقیقاتی توانستند جزئیاتی از سبک زندگی آنها از جمله اندازه و تطبیقپذیریشان را هم به دست آورند. برای مدتها دانشمندان برآورد میکردند که حدود ۳۴۰۰ نئاندرتال در گذشته زندگی میکردند، اما تیم آکی متوجه شد که بخش عمدهای از تنوع ژنتیکی نئاندرتال ها به دلیل تعامل با انسانهای مدرن بوده است، نه به خاطر جمعیت بزرگ خودشان. این یافته، تخمین جمعیت نئاندرتال ها را به حدود ۲۴۰۰ تن کاهش داد.
نئاندرتال ها برای مدتها، انسانهای اولیه و فاقد هوش لازم توصیف میشدند، اما تحقیقات جدید نشان میدهد که آنها شکارچیان ماهری بودند و حتی از ابزارهای پیشرفتهای استفاده میکردند. آنها به خوبی خود را با آبوهوای سرد اروپا وفق دادند و روشهایی برای درمان جراحات و بقا در شرایط دشوار داشتند. در واقع، به نظر میرسد که آنها در زندهماندن نسبت به آنچه قبلا تصور میشد مهارت بیشتری داشتند.
نئاندرتال ها ناپدید شدند یا جذب و هضم شدند؟
این کشف باعث شد تا دانشمندان بازنگری کنند که نئاندرتال ها چگونه «ناپدید» شدهاند. جاشوا آکی معتقد است که نئاندرتال ها به معنای کلاسیک کلمه منقرض نشدهاند؛ بلکه به تدریج در جمعیتهای رو به رشد انسانهای مدرن جذب شدند.
فرد اسمیت، استاد انسانشناسی دانشگاه ایالتی ایلینوی، مدل «جذب شدن» را در سال ۱۹۸۹ مطرح کرد و تیم آکی بر این باور است که اکنون شواهد ژنتیکی برای تایید این مدل را در دست دارند. به گفته آکی، جمعیتهای انسان مدرن که بزرگتر و سازگارتر بودند، شروع به ادغام با نئاندرتال ها کردند و ترکیب ژنتیکی جدیدی را شکل دادند که تا به امروز هم باقی مانده است.
او این فرآیند را به «امواجی که ساحلی را فرسایش میدهد» تشبیه کرد. همانطور که انسانهای مدرن به سرزمینهای نئاندرتال ها وارد شدند و جمعیتهایشان افزایش یافت، گروههای نئاندرتال کوچکتر و آسیبپذیرتر شدند. با گذشت زمان، تعداد بیشتری از نئاندرتال ها به جوامع انسانهای مدرن پیوستند و به تدریج در مخزن ژنی انسانی جذب شدند.
یافتههای جدید ژنتیکی و تفاوتهای بین نئاندرتال ها و انسانهای مدرن
در حالی که انسانهای مدرن و نئاندرتال ها ۹۹.۷ درصدDNA مشترک دارند، این تفاوتهایشان است که بر تواناییهای جسمانی و سازگاری آنها با محیط تاثیر گذاشته است. برای مثال، احتمالا نئاندرتال ها پاسخهای ایمنی قویتری به عوامل بیماریزای محلی اوراسیا و در مجموع قدی کوتاهتر و بدنی تنومندتر با استخوانهای مقاومتری داشتند. بینیهای بزرگ و برجستگیهای ابرو به آنها کمک میکرد تا در سرمای اروپا گرما را حفظ کنند؛ در حالی که انسانهای مدرن با بدنی چابکتر برای استقامت و آبوهوای گرمتر سازگارتر بودند.
نئاندرتال ها مغزهای بزرگتری داشتند که برای مهارتهای بصری و حرکتی قوی مناسب بود، اما، احتمالا ساختار مغزی متفاوتی داشتند که این تفاوت، دلیل ضعفشان در رفتارهای اجتماعی پیچیده و حل مسئله نسبت به انسانهای مدرن بود. برخی از ژنهای مرتبط با اندازه مغز هم، مثل FOXP2 و NOTCH2NL، که در زبان و شناخت نقش دارد، بین این دو گروه متفاوت است.
میراث نئاندرتال ها در انسانهای امروزی
امروزه بخشهای کوچکی از DNA نئاندرتالها در بسیاری از انسانهای غیر آفریقایی باقی مانده است. این قطعات DNA که اغلب با صفتهایی مثل ایمنی و حتی رنگدانههای پوستی ارتباط دارد، نشان میدهد که میراث نئاندرتال ها از بین نرفته است. همآمیزیای که طی هزاران سال صورت گرفت، تاثیر پایداری داشت و بخشی از ساختار ژنتیکی مردم جهان امروز را تشکیل میدهد.
این درک جدید از نئاندرتال ها و رابطه آنها با انسانهای مدرن، روایت تکامل انسان را تغییر داده است. نئاندرتال ها نهتنها منزوی نبودند، بلکه بخشی فعال از اجداد ما بودند و با انسانهای اولیه تعامل داشتند و به ژنوم انسانی اولیه کمک کردهاند.
اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه علم و فناوری تجارتنیوز بخوانید.
نظرات