«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
نقش بیحوصلگی در خلاقیت / کودکان حق دارند که خسته شوند
دکتر ترزا بلتون، پژوهشگر ارشد دانشگاه ایست انگلیا، نظریه معاصر مبنی بر اینکه کودکان باید دائماً سرگرم شوند را به چالش میکشد. او استدلال میکند تقاضای مداوم برای تحریک میتواند مانع رشد تخیل و خلاقیت شود.
دکتر بلتون با استناد به مصاحبههایی با چهرههای مشهوری مانند نویسنده میرا سیال و هنرمندانی چون گریسون پری، نقش خستگی را در پرورش تفکر خلاق بررسی میکند. میرا سیال دوران کودکی خود را در یک روستای کوچک معدنی با حواسپرتیهای محدود به یاد میآورد، دورهای که اشتیاق او را برای نوشتن شعلهور کرد. گریسون پری نیز بر اهمیت بیحوصلگی تاکید و آن را یک وضعیت خلاق توصیف میکند.
قدرت تنهایی و تخیل
خستگی که اغلب با تنهایی همراه است، فرصتی برای دروننگری و شکوفایی تخیل فراهم میکند. عادت میرا سیال به مشاهده محیط اطراف و نگهداری دفترچه خاطرات در دوران کودکی، پایه و اساس نویسندگی بعدی او را بنا نهاد. دکتر بلتون خاطرنشان میکند: «کمبود کارها او را به صحبت با افرادی که در غیر این صورت با آنها ارتباط برقرار نمیکرد و انجام فعالیتهایی که در شرایط دیگر تجربه نکرده بود، مانند صحبت با همسایگان مسن و یادگیری پخت کیک، ترغیب کرد.»
او در ادامه میافزاید: «خستگی اغلب با تنهایی همراه است و میرا سیال ساعتها از زندگی اولیه خود را به تماشای مزارع و جنگلها از پنجره اتاقش گذراند و تغییرات آبوهوا و فصول را تماشا کرد. اما مهمتر از آن، خستگی او را به نوشتن وا داشت. او از سنین پایین خاطرات روزانهای را پر از مشاهدات، داستانهای کوتاه، شعر و انتقاد مینوشت. و او این آغازهای اولیه را به نویسنده شدن در اواخر زندگی نسبت میدهد.»
دکتر بلتون که متخصص تاثیر احساسات بر رفتار و یادگیری است، معتقد است خستگی میتواند یک «احساس ناخوشایند» باشد و جامعه «انتظار اشتغال مداوم و تحریک مداوم» را ایجاد کرده است. اما او هشدار میدهد که خلاقیت «شامل توانایی توسعه محرک داخلی» است.
او ادامه میدهد: «طبیعت از خلأ متنفر است و ما سعی میکنیم آن را پر کنیم. برخی از جوانانی که منابع داخلی یا پاسخهایی برای مقابله خلاقانه با این خستگی ندارند، گاهی صرفاً با ماشین یا هر وسیلهای دور میزنند و برخی اوقات رفتارشان شکل تخریبی دارد. مثلاً دست به خرابکاری میزنند.»
پروفسور سوزان گرینفیلد، دانشمند اعصاب، تجربیات مشابهی را به اشتراک میگذارد و بر اهمیت سرگرمی و اکتشاف خود در دوران کودکی خود تاکید میکند.
یک مرز باریک
در واقع مرز باریکی برای تربیت کودکان وجود دارد. جزئیات سادهای هستند که میتوانند در شخصیت و روان یک کودک تاثیر عمیقی بگذارند. اگر دیروز علوم والدین را تشویق میکرد تا کودکان یا فرزندانشان را در بازیهای جمعی و مفید برای تقویت خلاقیت شرکت دهند، امروز افراط در این زمینه را درست نمیداند و به کودکان حق میدهد گاهی حاضر به انجام چنین کارهایی نباشند. این مرز باریک گاهی میتواند گیجکننده باشد. به یاد داشته باشید که این یک بحث کلی است و همیشه نمیتواند کاربرد داشته باشد و نمیتوان برای تمام کودکان یک نسخه پیچید. هر کودک را باید به یگانگی خود مطالعه و بررسی کرد.
اینجا از تنهایی به عنوان محلی که میتواند موجب خلق خلاقیت و ابتکار عمل شود یاد شده است؛ اما همیشه اینطور نخواهد بود. تنهایی حتی میتواند برای برخی از این کودکان آسیبزا باشد.
آنچه خلاقیت را نابود میکند
دکتر بلتون در مورد آثار مخرب تماشای بیش از حد صفحهنمایش بر خلاقیت کودکان هشدار میدهد. رضایت فوری که به وسیله صفحهنمایشها ایجاد میشود، میتواند روند تخیل را کوتاه و از توانایی کودکان برای سرگرم کردن خود و کاوش در افکارشان جلوگیری کند. در مقابل، بازی بدون ساختار و فرصتهای مشاهده به کودکان اجازه میدهد مهارتهای حل مساله، تفکر انتقادی و یک دنیای درونی غنی را توسعه دهند.
او بدین ترتیب بحث خود را ادامه میدهد: «اما کودکان نیاز دارند که زمان ایستادن و خیره شدن داشته باشند، زمانی برای تصور و دنبال کردن فرایندهای تفکر خود یا جذب تجربیات خود از طریق بازی یا فقط مشاهده دنیای اطراف خود.»
فراخوانی برای تعادل
دکتر بلتون در پایان، از رویکرد متعادلتری نسبت به کودکی حمایت میکند. در حالی که فناوری مزایایی دارد، نباید بر زندگی کودکان تسلط یابد. تشویق به خستگی و زمان بدون ساختار میتواند بذرهای خلاقیت و نسلی از متفکران خلاق را پرورش دهد. در اصل، پذیرش خستگی میتواند ابزاری قدرتمند برای پرورش پتانسیل خلاقیت کودکان باشد.
یافتن این تعادل مانند همان مرز باریک بین افراط و تفریط است. باید در آن دقت بسیاری داشت.
اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه استارتاپ تجارتنیوز بخوانید.
نظرات