چرا هندیها طلا دوست دارند؟
هند عاشق طلاست. اشتیاق به طلا در این کشور پیر و جوان نمیشناسد. در آنجا تازهعروسها بهقدری طلا آویزان میکنند، که گردنشان سنگین میشود. روستاییان هند، پسانداز ناچیز خود را بهصورت طلا نگه میدارند. مردان بزرگسال حلقههای طلا را که مثل پنجهبوکس همه انگشتانشان را پوشانده، به رخ همقطارانشان میکشند و بازرگانان ورشکسته برای سر
هند عاشق طلاست. اشتیاق به طلا در این کشور پیر و جوان نمیشناسد. در آنجا تازهعروسها بهقدری طلا آویزان میکنند، که گردنشان سنگین میشود. روستاییان هند، پسانداز ناچیز خود را بهصورت طلا نگه میدارند. مردان بزرگسال حلقههای طلا را که مثل پنجهبوکس همه انگشتانشان را پوشانده، به رخ همقطارانشان میکشند و بازرگانان ورشکسته برای سر پا شدن دوباره، برای معابد طلا نذر میکنند.
واردات طلای هند بیش از هزار تن در سال (معادل یکپنجم کل عرضه سالانه طلا در جهان) است. این مقدار برابر با کل میزان طلایی است که در بانک مرکزی سوییس وجود دارد.
اما چرا هندیها تا این حد طلا دوست دارند؟
اگرچه اشتیاق به طلا تا حدودی ریشه در سنتها و فرهنگ هند دارد، اما جالب است بدانید که این خرید وسیع یک پدیده مدرن در هند است. هند در سال ۱۹۸۲ فقط ۶۵ تن طلا مصرف کرده است. تا سال ۱۹۹۰ واردات طلا ممنوع بود. شمش باید به داخل قاچاق میشد. در آن سالها قیمت طلا نسبت به خارج از هند %500 بالاتر بود.
خریدار نوعی طلا، کشاورز فقیری در جنوب هند بود که برایش طلا یک پول سنتی محسوب میشد و میتوانست مواقعی که نیاز به قرض داشت، از آن به عنوان وثیقه استفاده کند. اما مقرراتزدایی در اقتصاد هند ، انفجاری را در خرید و فروش طلا ایجاد کرد.
امروز شمش طلا توسط افراد ثروتمند، سرمایهگذاران و معاملهگران خریداری میشود. قبلا قاچاقچیها طلا وارد میکردند و وامدهندگان شخصی، با وثیقه کردن آن به افراد نیازمند پول قرض میدادند. اما الان بیشتر طلایی که به هند میآید، به صورت قانونی و توسط بانکها وارد میشود. بیشتر وامهایی هم که با وثیقه طلا داده میشود، از طریق قرضدهندگان حقیقی نیست، بلکه به وسیله شرکتهای مالی است که ثبت قانونی شدهاند.
خریداران طلا از دید خودشان عقلانی عمل میکنند. اول اینکه فکر میکنند سیستم مالی رسمی، حامی آنها نیست. فقط یکسوم از هندیها حساب بانکی دارند و بازدهی واقعی سپردهها خوب نیست: تورم قیمت مصرفکننده بالاتر از نرخ بهره پایه و عواید اوراق قرضه دولتی است. سیستم مالی به هزینه پساندازکنندهها به دولت ولخرج کمک میکند وامهای ارزانتری گیر بیاورد.
در کنار بدیلهای کمتعداد دیگر، طلا گزینه بدی برای انباشت سرمایه نیست. مخصوصا این که از سال ۲۰۰۲ تاکنون، قیمت آن هرساله افزایش داشته است.
دلیل دومِ محبوبیت طلا در هند، این است که به مردم هند کمک میکند درگیر خطوط قرمز حکومتی نشوند. بازکردن حساب بانکی، مراحل بوروکراتیک وحشتناکی دارد. در حالی که طلا بدون نیاز به هیچ مستنداتی، توسط همه قابل پذیرش است. در ضمن، روش خوبی برای ذخیره کردن ثروت بدون پرداخت مالیات است.
بنابراین از دیدگاه فردی، این اشتیاق به طلا منطقی است. اما در مقیاس جمعی، این تقاضای بدون مهار، یک مصیبت برای هند است. واردات شمش، بار سنگینی روی تراز پرداختها (Balance Of Payments) گذاشته است. برای مثال، در سال ۲۰۱۳ رقمی بیش از ۵۴ میلیارد دلار، طرف بدهی هند را در BOP سنگینتر کرد. در آن سال، کسری حساب جاری هند به رقم هشداردهنده ۴٫۸ درصد GDP رسید. که نیمی از آن، ناشی از طلا بود.
همچنین، طلا سمتوسوی پساندازها را از سیستم مالی رسمی -جایی که میتواند سرمایهگذاریهای مولد ایجاد کند- منحرف میکند. در حالی که نرخ پسانداز هندیها، با اقتصادهای موسوم به ببرهای آسیا (هنککنگ، کره جنوبی، تایوان، سنگاپور) برابری میکند، نیمی از این پسانداز به سمت داراییهای فیزیکی منحرف شده است. این نرخ کماکان در حال بدتر شدن است؛ گویی هند از نظر زمانی، در حال عقب رفتن است.
راهکار کنترل تقاضای طلا در هند، این است که دسترسی «همه» مردم به سیستم مالی رسمی، آسانتر شود و نرخ بهره را تا اندازهای افزایش دهند که مردم را تشویق به سپردهگذاری کند. البته هردوی این اصلاحات زمانبر است. در حال حاضر، دولت در حال افزایش مالیات بر واردات طلاست. این کار شاید در کوتاهمدت موثر باشد، اما در بلندمدت قاچاق طلا را بیشتر خواهد کرد.
قیمت طلا در هند ۱۰ درصد بالاتر از قیمت جهانی است. همین تفاوت قیمت، یک انگیزه نیرومند برای قاچاقچیان ایجاد کرده است و تبهکاران، همیشه در حال کشف روشهای تازه برای قاچاق طلا هستند. سال گذشته ۲۴ عدد شمش طلای جاسازشده، به ارزش یک میلیون دلار در توالت هواپیمایی کشف شد که به سمت کلکته پرواز میکرد!
نظرات