چرا به برنامهریزی سیستمهای اقتصادی نیاز داریم؟
برنامهریزی فرایندی است که هر یک از ما با آن به نحوی سر کار داریم. لازم است هر شخصی برنامهای مدون و اولویتبندی شده برای خود طراحی کند. این برنامهها شامل مجموعه اهداف ما برای آینده دور یا نزدیک است. در صورت نبود برنامه آشفتگی، بینظمی و بیهدفی به وجود خواهد آمد و فرصتها و
برنامهریزی فرایندی است که هر یک از ما با آن به نحوی سر کار داریم. لازم است هر شخصی برنامهای مدون و اولویتبندی شده برای خود طراحی کند. این برنامهها شامل مجموعه اهداف ما برای آینده دور یا نزدیک است. در صورت نبود برنامه آشفتگی، بینظمی و بیهدفی به وجود خواهد آمد و فرصتها و امکانات از دست خواهند رفت. کشورهای درحالتوسعه دریافتهاند که رمز موفقیت کشورهای توسعهیافته داشتن برنامه برای تمام متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. آنها میدانند که برای غلبه بر مشکلات و سامان دادن به وضعیت کشور و برای قرار گرفتن در مسیر رشد و توسعه نیازمند برنامهریزی اقتصادی هستند. در این میان برنامهریزی سیستمهای اقتصادی اهمیت ویژهای دارد. زیرا با پرداختن به مشکلات پیچیده اقتصادی و سازمانهای بزرگ و با مدلسازی و تجزیهوتحلیل مشکلات آنها، میشود به راهحلی کارا و بهینه دست یافت.
از شوروی تا ایران
برنامهریزی امری جدید نیست و بشر قرنها با آن سروکار داشته است. اما برنامهریزی سیستمهای اقتصادی به آن معنی که منجر به بهبود شرایط اقتصادی کشورها در سطح خرد و کلان بشود از انقلاب شوروی و بعد از 1918 آغاز شد. برنامهریزی سیستمهای اقتصادی ابتدا در آکادمی علوم تشکیل شد و بعد به صورت یک برنامه 5 ساله منتشر شد و سپس سایر کشورها نیز با تفاوتهایی این برنامه را در کشور خود به اجرا درآوردند.
در ایران در سال 1316 یک برنامه کلی برای اقتصاد فراهم شد. اما به دلیل کافی نبودن منابع مالی اجرای کامل برنامه ناممکن بود. تا اینکه در سال 1356 بعد از شکل گرفتن سازمان برنامهوبودجه و تغییراتی که این سازمان در سالهای بعد تجربه کرد، روند برنامهریزی در کشور بهبود یافت.
در ایران در سال 1316 یک برنامه کلی برای اقتصاد فراهم شد. اما به دلیل کافی نبودن منابع مالی اجرای کامل برنامه ناممکن بود.
اصول و قواعد برنامهریزی جوامع را متحول ساخت، تا جایی که امروزه تنها راه رسیدن به توسعه و پیشرفت اقتصادی داشتن برنامه منسجم اقتصادی است. در این برنامهها راه حلهای مختلف اقتصادی در نظر گرفته میشود. در این میان راهحلهایی اولویت دارند که کمترین هزینه را در پی داشته باشند و سریعترین راه برای رسیدن به هدف باشند. با برنامهریزی اقتصادی میتوان درکی از آینده داشت. بنابراین نگرانیهای آیندهی جوامع کاهش مییابد. این برنامه میتواند به فعالیتهای جوامع نظم ببخشد، آنها را به سمت توسعه سوق دهد و به این شکل نه تنها از هدر رفت منابع جلوگیری کند بلکه از تمام ظرفیتهای موجود در جامعه استفاده کند. افزایش نرخ کارایی و رشد اقتصادی نیز از دیگر فواید داشتن یک برنامه منظم و همهجانبه است.
هدفگزاری و اجرا
برنامهریزی اقتصادی مجموعهای از اهداف بلندمدت ، میانمدت و کوتاهمدت اقتصادی است که با متأثر ساختن متغیرهای اقتصادی، تمام جنبههای اصلی اقتصاد را دربرمیگیرند و باید طی مدتزمان معین به آن اهداف دست یابد. از عمدهترین اهداف برنامهریزی میتوان به اشتغال ، بهبود توزیع درآمد ، تشویق رقابت سالم ، بهبود الگوی مصرف ، تأمین بهداشت و سلامت جامعه و بهبود سیستم آموزشی اشاره کرد. برنامهریزی از منظرهای مختلف دارای تقسیمبندیهایی است. از نظر مدت اجرا آنها را به کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت تقسیم میکنند؛ اما از جهت اقتصادی و اجتماعی برای ارتقای زندگی افراد جامعه، میشود گروههای برنامهریزی خرد و کلان، برنامهریزی ملی و منطقهای و برنامهریزی شهری و روستایی را در نظر گرفت. از نظر نظام اقتصادی نیز تقسیمبندی متفاوت است؛ برنامهریزی در نظام سوسیالیست، در نظام سرمایهداری و برنامهریزی در نظام مختلط.
ایجاد شغل بدون برنامهریزی ممکن نیست.
برنامههای اقتصادی معمولاً با استفاده از مدلهای ریاضی و آماری تنظیم، تجزیهوتحلیل میشوند. این مدلها به دو دسته ایستا و پویا (dynamic) تقسیم میشوند. با استفاده از این مدلها میتوان میزان تأثیر عوامل اقتصادی را بر یکدیگر اندازهگیری و تحلیل کرد. که این کار با استفاده از نرمافزارهایی انجام میشود. استفاده از جدول داده ستانده به یافتن متغیرها و میزان و جهت تأثیرگذاری هر متغیر بر دیگری کمک میکند؛ نرمافزارها به برنامهریز کمک میکنند که برنامه را به چه نحوی انجام دهد و از کجا شروع کند. نشان دادن نواقص، پیامدها مثبت و منفی و به دست آوردن بازخورد (که از مهمترین اجزاء یک برنامه جهت تصمیمگیری است) از دیگر فواید برنامهریزی از طریق نرمافزار است. پس برای برنامهریزی دقیق و کارا نیازمند اطلاعات و آمارهای صحیح از میزان ظرفیت موجود، جمعیت و موارد مصرف هستیم.
نارساییهای برنامهریزی در کشورهای درحالتوسعه
از جمله عوامل نارسایی یک برنامهریزی جامع در کشورهای درحالتوسعه، نداشتن آمار و اطلاعات دقیق و ناپایداری اقتصاد است. این عوامل از طرفی باعث میشود برنامهها به طور دقیق اجرا نشود و از طرف دیگر بین طرح اجرا شده و برنامه فاصله میاندازد. به همین دلیل است که برخی از مقالات علمی این دسته از کشورها به سختی مورد تأیید قرار میگیرد. زیرا امکان تخمین نادرست زیاد است.
از جمله عوامل نارسایی یک برنامهریزی جامع در کشورهای درحالتوسعه، نداشتن آمار و اطلاعات دقیق و ناپایداری اقتصاد است.
متخصصان برنامهریزی، برنامهریزی را به پنج مرحله تقسیم کردهاند؛ ابتدا تحلیل اقتصادی توسط کارشناسان صورت میگیرد و این تحلیلها توسط سیاستگذران داوری میشود. در مرحله بعد اهداف اقتصادی تعیین میشود. سپس سیاستهای اقتصادی جهت نیل به اهداف برنامه بررسی میشوند. در تدوین برنامه مشخص برخی از پیامدها و سیاستها شناسایی میشود، اما امکان پیشبینی تمام آنها وجود ندارد. چرا که برخی از برنامهها بر یکدیگر اثر میگذارند که در این مرحله به دست آوردن بازخورد از برنامهها ضروری است. در نهایت یک ارزشیابی دقیق و بررسی نتایج برنامههای پیشین منجر به کاراتر شدن و بهبود برنامهریزی میشود.
آمایش سرزمین
یکی از موضوعات برنامهریزی سیستمهای اقتصادی، برنامهریزی آمایش سرزمین است که به چگونگی بهرهبرداری صحیح از امکانات، منابع و استعدادها در یک منطقه میپردازد که فرایندی پویا است. دکتر سید محمد موسوی شاهرودی در کتاب برنامهریزی توسعه آمایش سرزمین میگوید این برنامه به معنی تنظیم کردن روابط بین انسان، سرزمین و نحوه بهرهبرداری از آن در جهت بهبود وضع مادی و معنوی انسان و جامعه در طول زمان است. در این برنامه گفته میشود، اینکه فرد در چه سرزمینی زندگی و فعالیت میکند، بر سطح رفاه او و کارایی اقتصادی تأثیرگذار است.
اینکه فرد در چه سرزمینی زندگی میکند، بر سطح رفاه او تأثیر میگذارد.
از این رو آمایش سرزمین ابتدا مکان مناسب را برای ایجاد توسعه همهجانبه برای انسان را مییابد و پس از فراهم شدن توسعه به آراسته کردن روابط بین انسان و مکان میپردازد. در ایران برنامه آمایش سرزمین با کاربریهای مرتعداری و کشتوکار شروع و با تولید مازاد و رونق تجارت نظم مکانی شکل گرفت.
تخصص در برنامهریزی
چندی است که این رشته در سیستم آموزش عالی قرار گرفته است. دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد میتوانند وارد رشته برنامهریزی سیستمهای اقتصادی شوند. فارغالتحصیلان این رشته میتوانند به تحقیق و تعلیم زمینههای مختلف برنامهریزی بپردازند. سیستم اقتصادی میتواند یک بنگاه، یک جامعه، چند جامعه و چند کشور باشد. برای مثال سیستمهای حملونقل، آموزشی و بهداشتی، توزیع کالا و … بنابراین وجود چنین متخصصهایی در نظام جامع برنامهریزی از اهمیت بالایی برخوردار است. این افراد با تجزیهوتحلیل اهداف، اولویتبندی و برنامهریزی تأثیر بسزایی در فعالیت سیاستگذاران خواهند داشت. علاوه بر برنامهریزی کلان، برنامهریزان در سطح خرد نیز اهمیت دارند و با توجه به روش های تحقیق در عملیات میتوانند موجب بهبود عملکرد کارخانهها و سطح تولید آنها شوند.
علاوه بر برنامهریزی کلان، برنامهریزان در سطح خرد نیز اهمیت دارند و با توجه به روشهای تحقیق در عملیات میتوانند موجب بهبود عملکرد کارخانهها و سطح تولید آنها شوند.
اکنون ایران ما نیازمند برنامهریزی دقیق و قابل اجراست که در پی آن مشکلات و مسائل اقتصادی حل شود. بهتر خواهد بود اگر در این زمینه از متخصصان استفاده شود تا کارایی برنامهها بالا رود و از منابع و ظرفیتها به طور صحیح استفاده شود، از هدر رفت منابع جلوگیری شود و در نهایت مسیر دستیابی به توسعه همهجانبه هموارتر شود. تلاش بر این است که با معرفی بهتر این رشته و حوزه فعالیتهایی که متخصصان و فارغالتحصیلان میتوانند انجام دهند و با پرداختن به لزوم و اهمیت آن در کشور، قدمی در راه توسعه کشور برداریم.
کجا هستیم؟
یکی از مشکلات اساسی کشور نبود توازن بین شهرهای کشور است؛ عدم توزیع امکانات به طور متناسب بین تمام شهرها مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. ابتدا باید برنامهای تدوین شود که بر اساس توان مالی موجود در کشور باشد تا آن برنامه قابلیت اجرایی یابد. در غیر این صورت مانند برنامه پنجم همراه با برخی ناکارآمدیها خواهد بود. زیرا برنامهی بعدی نه تنها باید موارد و فعالیتهای برنامهریزیشده را انجام دهد، بلکه باید فعالیتهای به جا مانده از برنامه قبلی را نیز انجام دهد. بنابراین باید واقعبینانه و با توجه به بودجه معین تهیه شوند.
برای تأمین بودجه بیشتر دیگر وقت آن است که نظام مالیاتی کارآمد شود تا درآمد دولت به طور متناسب تأمین شود و راه فرار مالیاتی سفتهبازان بسته شود. بهعبارتدیگر به برنامهریزی آمایش سرزمین و برنامهریزی منطقهای توجه شود تا این برنامه منجر به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شود. در برنامه بعدی باید آسیبها و مشکلات کشور را شناسایی کرد و در نهایت با در نظر گرفتن اولویتها برای این مشکلات راهحلهای بهینه و کارا تدوین کرد. در تمام طول مراحل برنامهریزی استفاده از نیرویها متخصص و دانشآموخته منجر به بهبود این فرایند میشود.
نویسنده: سوسن محمد
نظرات