نقش رفتارهای سمی در کسبوکار
احتمالا همه ما آدمهای غرغرویی را دیدهایم که تقریبا از هر چیزی شکایت میکنند. شخصا من از چنین افرادی فرار میکنم؛ زیرا هم انرژیام را میگیرند و هم تنش بیمورد درست میکنند. اینگونه رفتارهای سمی همه را میتوانند آلوده کنند. عجیب نیست که تصور کنیم از این آدمها در محیط کار هم پیدا شوند. آدمهایی
احتمالا همه ما آدمهای غرغرویی را دیدهایم که تقریبا از هر چیزی شکایت میکنند. شخصا من از چنین افرادی فرار میکنم؛ زیرا هم انرژیام را میگیرند و هم تنش بیمورد درست میکنند. اینگونه رفتارهای سمی همه را میتوانند آلوده کنند.
عجیب نیست که تصور کنیم از این آدمها در محیط کار هم پیدا شوند. آدمهایی سمی که با رفتارهای سمی خود، نهفقط جو کاری را خراب میکنند بلکه میتوانند روی دیگران هم تاثیر منفی بگذارند و فرهنگسازمانی خوبی را که چندین سال برای ایجاد آنوقت صرف کردهاید، نابود کنند.
تخممرغ خراب، املت بدمزه
صبح است. تازه از خواب بیدار شدهاید. صبحانه چه میخواهید؟ کمی گوجهفرنگی دارید. چندتایی تخممرغ. بعضیها فلفل تند هم در یخچالشان پیدا میشود. املت گزینه خوب و کم دردسری است. کمی وقت برای خرد کردن و پختن گوجهها صرف میکنید. بعد هم نوبت تخممرغها میرسد. من عادت دارم با همان قاشقی که گوجهها را به هم میزنم، تخممرغها را بشکنم.
تخممرغها را میشکنید و در املت میریزید؛ اما رنگ زرده یکیشان کمی تغییر کرده و به نظر خراب است اما بو نمیدهد. تخممرغ دیگری هم ندارید. اگر هم اینیکی را در غذا نریزید، غذایتان کافی نخواهد بود. چهکار میکنید؟ شاید با خود بگویید یک تخممرغ چندان تاثیری نمیگذارد. خصوصا که اگر به سیاق بعضی از شهرهای شمال غرب کشور باشید و حجم گوجهفرنگیهای املت شما چندین برابر تخممرغها باشد، مطمئن میشوید که یک تخممرغ که کاملا هم خراب نیست، تاثیر چندانی در طعم غذایتان ندارد.
یک کارمند بد و رفتارهای سمی او به سازمان آسیب میزنند.
سفره را باز میکنید و همراه چند نفر دیگر مشغول غذا خوردن میشوید. طعم املت شما زیاد فرق کرده است؟ شاید واقعا حق با شما بود یک تخممرغ که زیاد هم خراب نیست، نمیتواند چندانی تاثیری بگذارد؛ اما شاید تاثیرهایی دارد که قوه چشایی و بویایی ما توان درک آن را ندارد.
همانند این مثال، در دنیای کسبوکار نیز یک تخممرغ بد یا یک کارمند سمی میتواند روی کل شرکت تاثیر بگذارد. یک کارمند بد و رفتارهای سمی او به سازمان آسیب میزنند. این آسیبها میتوانند به داراییها یا افراد داخل سازمان یا حتی فرهنگ سازمان وارد شوند.
رفتارهای سمی آشکار و پنهان
بعضی از این رفتارها ممکن است آشکار و عیان باشند. مثل موردی که کارمندی از منابع سازمان سواستفاده میکند؛ مثلا از خودرو سازمان برای کارهای شخصی بهره میبرد. شناسایی و رفع چنین رفتارهای سمی آشکاری راحت است.
اما نوع دیگری از رفتارها نیز وجود دارد که میتوان آنها را رفتارهای سمی پنهان یا شاید بدرفتاری زیرکانه نامید.
رفتارهای سمی پنهان که مثلا در مکالمه بین دو همکار بروز میکنند میتوانند تاثیر منفی بر کل سازمان بگذارند.
این رفتارها میتوانند روی سازمان و دیگر کارکنان تاثیر منفی بسیار زیادی بگذارند اما شاید در ظاهر چند واضح به نظر نیایند. مثل کارمندی که دائما از همهچیز غر میزند. شخصی که همواره از بار کاری وارد شده شکایت میکند و در نهایت باعث از بین رفتن تمرکز، انگیزه یا آرامش دیگران هم بشود.
همانطور که میبینید سخت است که تصور کنیم غر زدن دائمی یک نفر بتواند به ضرر سازمان باشد؛ اما دقیقا به همین علت است که به چنین رفتارهایی، رفتارهای سمی پنهان میگوییم.
هزینه واقعی یک تخممرغ بد یا یک کارمند سمی
وقتی کمی به این رفتارهای سمی و کارمندان سمی فکر کنیم، میبینیم که بسته بهاندازه سازمان و موقعیت شغلی که این افراد در آن کار میکنند، هرکدام میتوانند میلیونها یا میلیاردها تومان به سازمان خسارت وارد کنند.
قضیه فقط این هم نیست. برخی از رفتارهای سمی پنهان میتوانند به از دست رفتن مشتریان، روحیه کارکنان و افزایش ترک کارمندان از سازمان شوند. مسئله هنگامی بغرنجتر میشود که وقتی کارکنان دیگر که لاجرم با یک کارمند سمی یا رفتارها سمی روبهرو میشوند، آرامآرام از آنها تحت تاثیر قرار میگیرند و رفتارهای آنها نیز سمی میشود.
در نهایت شما با یک مجموعه کارمندان و رفتار سمی متنوع روبهرو میشوید که ناشی از فقط یک نفر و شاید فقط یک رفتار اوست.
در نهایت شما با یک مجموعه کارمندان و رفتار سمی متنوع روبهرو میشوید که ناشی از فقط یک نفر و شاید فقط یک رفتار اوست.
قضیه مثل دندان خرابی است که باید قبل از عفونت کردن، از ریشه کشیده میشد. اگر بهموقع کشیده نشود در نتیجه بقیه دندانها را هم خراب میکند.
انواع رفتارهای سمی
مدیران و بنیانگذاران شرکتها برای اینکه سازمان خود را از چنین آسیبهایی در امان نگاه دارند، باید نسبت به آنها هوشیار باشند. برای کسب این هوشیاری بهتر است شناخت بیشتری از انواع رفتارهای سمی داشته باشید. انواع رفتارهای سمی را شاید بتوانیم در این چند دسته طبقهبندی کنیم:
همهچیزدان
فردی که اعتماد بیشازحد به دانش یا تواناییهای خود دارد، معمولا به ایدهها و نظراتی را که در تضاد با دانستههای خودش هستند، تحقیرآمیز نگاه میکند. او هیچگونه کمک و اظهارنظری از طرف دیگران را نمیپذیرد و یا کاملا رد میکند. تصور خودش هم این است که چنین رفتاری را برای منافع شرکت انجام میدهد.
هیچندان
کسی که دانش چندانی ندارد، به تواناییهایی خود نیز اعتمادی نخواهد داشت. این فرد همواره برای انجام کارها به دیگران تکیه میکند و میتواند روی سرمایه انسانی تیم فشار زیادی وارد کند.
زیادهخواه
چنین فردی معمولا لقمهای بزرگتر از دهانش برمیدارد؛ یعنی کارهایی را به عهده میگیرد که برایش زیادی بزرگ هستند، تمایلی هم ندارد بخشی از آن را به دیگران واگذار کند. این افراد دائما از حجم کار زیاد خود خسته میشوند و سطحی از استرس غیرمولد را در محیط کار تزریق میکنند.
وظیفهنشناس
برای چنین افرادی سازمان و برنامههای زمانی آن چندان اهمیتی ندارند. آنها خیلی راحت حواسشان پرت میشود. مدتزمانی که چنین افرادی در سازمان تلف میکنند میتواند در مجموع هزینه زیادی به سازمان تحمیل کند.
شایعهساز
چنین فردی شاید در ساعات خوشی دوست خوبی برای شما باشد اما در ساعات استراحت رفتار غیرحرفهای او میتواند کارایی تیم شما را از بین ببرد و یک جو غیرحرفهای در محیط کار ایجاد کند.
ابرقهرمان
چنین فردی با اینکه ممکن است در انجام کارهای فردی بسیار قوی باشد، معمولا نمیتواند با دیگران همکاری کند زیرا دستاورد شخصیاش برای او مهمتر از دستاوردهای گروه هستند.
تندخو
چنین فردی نمیتواند احساسات خود را کنترل کند و بهراحتی ناراحت، عصبانی و اذیت میشود. این تغییرات حال فرد میتوانند یک محیط کاری پر چالش ایجاد کنند. خصوصا هنگامیکه باید بهسرعت مسئله حل کنیم.
کسی که زیاد شغل عوض میکند
چنین فردی زودبهزود شغلش و شرکتش را عوض میکند و معمولا بهسختی ممکن است از جایی خوشش بیاید. این افراد را بهراحتی میتوان در هنگام مصاحبه شغلی شناسایی کرد و مانع از ورودشان به شرکت شد زیرا هرگونه سرمایهگذاری بیشتر روی چنین افرادی به هدر خواهد رفت.
اینها برخی از مشهورترین رفتارهای سمی معمول در سازمانها بودند. شاید اگر بیشتر دقت کنیم بتوانیم رفتار سمی پنهان دیگری را هم ببینیم و به این لیست اضافه کنیم.
راهنمای استخدام نیرویهای خوب و جلوگیری از ورود نیروهای بد
شرکتها هنگامیکه نوپا هستند، وقت زیاد و دقت بالایی را برای استخدام افراد صرف میکنند؛ اما هنگامیکه شرکت بزرگ شود و بخشهای مختلفی به آن اضافه شوند، معمولا بنیانگذار یا مدیرعامل اصلی شرکت که در ابتدا خود به استخدام افراد میپرداخت، دیگر وقتی برای مصاحبههای شغلی یا دیگر فرآیندهای استخدامی ندارد.
در این حالت معمولا کار استخدام به واحدهای نیروی انسانی سپرده میشود. از آنجایی احتمالا بهسختی میتوانیم کارمندی را پیدا کنیم که با دقت و وسواس بنیانگذار شرکت به استخدام افراد بپردازد، در نتیجه شاید بهتر باشد شما بهعنوان مدیرعامل، مالک یا بنیانگذار شرکت راهنماهایی برای شناسایی افرادی با رفتارهای سمی به کارمندتان ارائه دهید و مانع از استخدام نیروهای بد شوید.
جلوگیری از ورود کارمندان بد ارزش بسیار بیشتری از استخدام نیروهای خوب دارد. زیرا کارمندان بد اثرات منفی دو چندانی نسبت به اثرات مثبت یک نیروی نابغه دارند.
نکته مهمی که باید مدنظر قرار دهید این است که پیشگیری از ورود کارمندان سمی ارزش بسیار بیشتری از استخدام کارمندان عالی دارد؛ زیرا تاثیرهای منفی یک کارمند بد و رفتارهای سمی، بسیار بزرگتر از تاثیرهای مثبت یک کارمند خوب است.
حال بگذارید چند نکته را برای پیشگیری ورود کارمندان سمی به شرکت بیان کنیم.
به غریزه خود رجوع کنید
البته که همیشه نمیتوان منطق را کنار گذاشت به غریزه اعتماد کرد؛ اما عیبی ندارد که به ادراک خود برای ارزیابی درباره شخصیت و صلاحیت کسی که با او مصاحبه میکنید، رجوع کنید.
یک ناظر بیرونی داشته باشید
یکی از کارمندان شما که در بخشی خارج از سازمان کار میکند یا یک مشاور خارج از سازمان، میتوانند ارزیابیهای ارزشمند و هدفداری برای استخدام افراد ارائه دهد.
بر اساس مهارت و دانش استخدام کنید
دانش و مهارت گاهی یکی نیستند. خیلی پیش میآید که افراد درباره چیزی حرف میزنند اما واقعا درباره آن هیچ نمیدانند. آنها صرفا برخی چیزها را حفظ کرده و تکرار میکنند. وقتی با کسی دارید مصاحبه شغلی انجام میدهید بهتر است کار کوچکی متناسب با موقعیت شغلی موردنظر به او بدهید که همانجا انجام دهد. با این کار میتوانید عیار خوبی از دانش و توانایی او به دست آورید.
انتظارات روشنی داشته باشید
یک چارچوب بسازید که بتوانید بر اساس آن عملکرد فرد را قضاوت و ارزیابی کنید. این چارچوب به شما کمک میکند که اگر فرد در طی مصاحبه شغلی یا پس از استخدام در این چارچوب جای نگرفت یا از آن خارج شد، بتوانید شناسایی و اقدام مناسبی انجام دهید.
به منابع خارجی رجوع کنید
شاید عجیب به نظر بیاید؛ اما صحبت کردن با کسانی که فرد مصاحبهشونده قبلا با آنها همکار بوده یا صحبت کردن یا شرکتی او قبلا در آنجا کار میکرده میتواند تصویر مناسبی از او به شما ارائه دهد. چنین تصویری برایتان روشن میکند که آیا او مناسب شرکت شما است یا نه.
فرهنگ همیشه در حال تغییر است
فرهنگ سازمان شما چیز ثابتی نیست. شما، کارمندان و عوامل متعدد دیگری در نحوه شکلگیری و تغییر آن تاثیر میگذارند. اگر سازمان شما فرهنگ خوبی دارد باید آن را بپایید تا با رفتارهای سمی آلوده نشود. همانطور که سطور بالا هم گفتیم حتی یک نفر هم میتواند تأثیر منفی بسیار زیادی داشته باشد.
باید شما بهعنوان مدیر روی کیفیت کارمندان خود از جنبههای گوناگون تیزبین باشید. این جنبههای گوناگون فقط شامل عملکرد نیستند. بلکه همین رفتارهای پنهان کوچک آنقدر مهم هستند که اگر به رفع آنها توجه نشود، به شرکت ضررهای زیادی خواهند زد.
همواره نسبت به رفتارهای سمی و کارمندان سمی آگاه باشید. وقتی هم که چنین افرادی را شناسایی کردید، سریعا واکنش مناسبی نشان دهید.
نظرات