از نفرین جلد تا جادوی کتاب؛ نشانه را با عامل اشتباه نگیرید
تئوری به نام اثر نفرین جلد بیان میکند هر فرد یا شرکتی که عکس وی بر روی جلد مجلات مشهور قرار بگیرد نفرینشده و عملکرد وی افت میکند. عدهای آن را به خرافات نسبت داده و دیگران به این تئوری قسم میخورند. چیزی که آمار نشان میدهد، درستی نتایج این قضیه است. اما دلیل این
تئوری به نام اثر نفرین جلد بیان میکند هر فرد یا شرکتی که عکس وی بر روی جلد مجلات مشهور قرار بگیرد نفرینشده و عملکرد وی افت میکند. عدهای آن را به خرافات نسبت داده و دیگران به این تئوری قسم میخورند. چیزی که آمار نشان میدهد، درستی نتایج این قضیه است.
اما دلیل این اتفاق چیست؟ در اینجا ابتدا این اثر را به طور علمی توضیح داده و پس از آن، ربط اثر جلد را به بسیاری از فروض زندگی روزمره (مانند فروض مربوط به تربیت کودکان) بررسی میکنیم.
نفرین جلد
نفرین جلد اثری است که پس از چاپ شدن عکس یک شخصیت یا شرکت معروف بر روی جلد مجلات شناختهشده ایجاد میشود. معمولا پسازاین اتفاق زندگی حرفهای آن فرد و یا ارزش شرکت سقوط شدیدی را تجربه کرده که به همین علت، نام آن را نفرین جلد گذاشتهاند.
اگر رخ دادن آن را باور نمیکنید، میتوانید به لیست بلندبالای بازیکنان فوتبال آمریکایی نگاه بیندازید که عکس آنها بر روی جلد بازی Madden (معروفترین بازی فوتبال آمریکایی) چاپ شده است. آخرین قربانی این اثر آنتونیو براون، بازیکن سابق تیم استیلرز بود. عکس وی روی جلد بازی Madden 19 قرار گرفت و پس از یک انتقال ناموفق به تیم پاتریوتز، او دیگر در هیچ تیمی بازی نمیکند؛ بهعبارتیدیگر از بالاترین سطح موفقیت به هیچ رسید. اما هیچکدام اینها حرف و نظر من نیست، بلکه آمار و تحقیقات نیز آن را اثبات میکند.
چرایی نفرین جلد از دید آماری
در سال 2007 مقالهای با نام «آیا داستانهای جلد مقالات نشانگر موثری هستند؟» منتشر شد که هدف آن بررسی تاثیر چاپ شدن مقالهای با عکس افراد در مجلات معروفی مانند فوربز، فورچن یا بیزنس ویک بود. محققان میخواستند بدانند که تاثیر نوع و لحن این مقالات بر روی موفقیت افراد به چه میزان است.
آنها تمامی مقالات مجلههای ذکرشده را در یک بازه زمانی 20 ساله (از 1983 تا 2002) بررسی کردند. تاثیرات نهایی این اتفاق به سه قسمت تقسیم شد:
- تاثیر آنی و درست: تاثیری که در کوتاهمدت بهشدت قابللمس بود اما اثرات طولانیمدتی نداشت.
- واکنش کم اثر: تاثیری که پتانسیل طولانیمدت بودن را داشته و نظریه را تایید نمیکند.
- واکنش پر اثر: تاثیری که پتانسیل طولانیمدت بودن را داشته و نظریه را تایید میکند.
در طی این دوره بازدهی کسبوکارها و یا فعالیتهای افراد نیز تحت نظر قرار گرفت و سعی شد تا حد ممکن، اثرات عوامل خارجی بر تحقیقات به حداقل برسد. پس از اتمام آزمایش، نتایج جالبی به دست آمد.
در این تحقیق، مشخص شد مقالههایی که پیشبینی مثبتی نسبت به آینده آن فرد یا شرکت داشتند، با موفقیت همان افراد همراه میشدند و برعکس این قضیه نیز ثابت شد؛ یعنی اگر مقاله لحنی منفی نسبت به آینده فرد یا شرکت داشت، آن افراد با سقوط نسبی در عملکرد مواجه میشدند. اما علاوه بر این، بررسیها نشان داد که چاپ شدن عکس و مقالات افراد یا شرکتها، نشانگر پایان دوره رشد آنها در زمان پس از چاپ است؛ بهعبارتدیگر وقتی عکس گرت بیل بر روی جلد فیفا قرار میگیرد، آن زمان قله حرفهای او بوده و پسازآن، روند رشد وی رو به پایین خواهد بود. در نتیجه چاپ شدن عکس افراد بر روی جلد مقالات تاثیر منفی ندارد، بلکه در زمان رسیدن به حداکثر رشد و نزدیک شدن به سقوط نسبی، آنها بسیار مشهور شده و عکس آنها بر روی مجلات چاپ میگردد.
این نتیجهگیریها نکته جالبی را بیان میکند: اینکه معروف شدن و چاپ شدن عکس افراد بر روی جلد مجلات، یک نشانه برای حداکثر شدن رشد آنهاست، نه عاملی که بهتنهایی به حرفه آنها صدمه میزند.
الگوی نفرین جلد در عمل
اثر نفرین جلد میتواند به نوعی استعاره برای توجه عموم به نشانهها و عدم پیدا کردن عوامل باشد. شما وقتی دچار سرماخوردگی شده و تب میگیرید، گرمای ناشی از تب را عامل سرماخوردگی نمیدانید، بلکه عواملی مانند ویروسها و تغذیه نامناسب را بهعنوان عامل سرماخوردگی در نظر خواهید گرفت. در بسیاری از عوامل اقتصادی این طرز تفکر مانند زمانی است که برای مقابله با سرماخوردگی، تب را عامل آن دانسته و برای بیماران پارچه نمدار تجویز میکنیم.
در کتاب Freakonomics، نویسندگان این کتاب به بررسی چنین رفتارهایی میپردازند. آزمایشهایی که فرضیات مربوط به یک مسئله را زیر سوال برده و نشان میدهند که در اکثر اوقات، فرضیات غلط ما را از جواب درست دور میکند. در این قسمت با ذکر چند مثال از این کتاب، اینگونه سوگیری مطرحشده را بیشتر توضیح میدهیم.
-
تاثیر کتک زدن فرزندان در موفقیت آنها
در کتاب Freakonomics، فصل کاملی به عوامل تربیت صحیح کودکان اختصاص دادهشده است. برای شناسایی این عوامل، آزمایشهایی برای بررسی مواردی مانند وضع مالی والدین تا شخصیت آنها انجام شد تا دلیل موفقیت فرزندان شناسایی شود.
یکی از این آزمایشها، بررسی اثر تنبیه و کتک زدن کودکان توسط والدین بر موفقیت تحصیلی آنها بود. میان دو گروه از والدین، بررسی شد که کدامیک فرزندان خود را تنبیه فیزیکی میکنند؛ سپس، نمرات و موفقیت تحصیلی کودکان اندازهگیری شد. به نظر شما کدام گروه از کودکان در مدرسه موفقتر بودند؟
جواب این سوال شاید شما را شوکه کند، اما کودکانی که توسط والدین خود مورد تنبیه فیزیکی قرار میگرفتند عملکرد بهتری در تحصیلات از خود نشان دادند. حالا تنها با در نظر گرفتن این نتایج، منطقی است که تنبیه کودکان را یک عامل موثر در موفقیت تحصیلی آنها در نظر بگیریم.
اما نویسندگان این کتاب، دابنر و لویت، بهجای دقت در نشانهها به عوامل دقت کردند. بعد از تحقیقات بیشتر توسط این دو نفر، مشخص شد که لزوما تمامی والدین در اذعان به تنبیه فرزندان خود صادق نیستند! یعنی بسیاری از افرادی که در آزمایش اعلام کردند که کودکان خود را تنبیه نمیکنند، دروغ گفته بودند. این نکته نشان میدهد که کیفیت دیگری در والدینی که به تنبیه کودکان خود اذعان کردند وجود دارد: صداقت. یعنی افراد این گروه والدین راستگوتری بودند و این راستگویی در حقیقت عاملی است که باعث رشد تحصیلی فرزندانشان میشود، نه کتک زدن.
نتیجهگیری کلی این مثال، بهنوعی همعرض با اثر نفرین جلد است: اذعان به تنبیه کودکان صرفا یک نشانه بوده، و عامل اصلی موفقیت صداقت است.
-
تعداد کتابهای نگهداری شده و موفقیت تحصیلی
یکی از عوامل دیگری که بررسی شد، اثر وجود کتاب و کتابخوانی در خانوادهها برای موفقیت تحصیلی فرزندان بود. در این آزمایش، خانوادهها به سه گروه تقسیم شدند:
- گروه اول تعداد زیادی کتاب در داخل خانه خود در اختیار داشتند.
- گروه دوم تعداد کمی کتاب داشتند، اما والدین برای کودکان خود شخصا کتاب میخواندند.
- خانوادههای گروه سوم کتابی در اختیار نداشتند و کتابی برای فرزندان خوانده نمیشد، اما یکی از اقوام نزدیک، فرد بسیار تحصیلکردهای بود که به فرزند خانواده کمک میکرد.
بار دیگر سعی کنید نتیجه را حدس بزنید، به نظر شما ترتیب موفقیت فرزندان هر گروه در مدرسه به ترتیب چگونه است؟
شما را نمیدانم، اما بهشخصه تنها رتبه دوم را بهدرستی تشخیص دادم! نتایج تحقیقات نشان داد که افراد گروه اول بسیار موفق، گروه دوم نسبتا خوب و گروه سوم کمترین میزان موفقیت تحصیلی را دارند. اگر بخواهیم تنها به دادهها اکتفا کنیم، باید بگوییم که تعداد بیشتر کتاب در خانه به موفقیت فرزندان منجر میشود و باید با ارائه بنهای کتاب و تشویق مردم، سرانه خرید کتاب را افزایش دهیم.
اما بار دیگر نویسندگان کتاب اثبات میکنند که تعداد کتابهای موجود در خانه تنها یک نشانه است، نشانهای از میزان تحصیلات و درک و هوش والدین افراد. درنتیجه افرادی که والدین آنها افراد تحصیلکردهای هستند، قطعا شانس و توانایی بالاتری برای موفقیت تحصیلی خواهند داشت.
-
موفقیت کمپینهای ریاست جمهوری
در نگاه اول این مسئله بسیار سرراست به نظر میآید: هر کاندیدای ریاست جمهوری که پول بیشتری خرج کند، موفقتر است. دادهها نیز این فرضیه را تایید میکنند، دونالد ترامپ، مایکل بلومبرگ و حتی آرنولد شوارتزنگر ازجمله افرادی بودند که برای کمپینهای تبلیغاتی، چه از جیب خود و چه از پولهای دریافتی، هزینه زیادی کردند. پس این نکته نشان میدهد که اگر به هر کاندیدایی پول بیشتری بدهیم، احتمال موفقیت وی بالاتر میرود، نه؟
اما داده درعینحال نشان میدهند که کاندیداهایی که برنده شدند، در صورت کاهش 50 درصدی منابع مالی آنها، تنها یک درصد از میزان آرای آنها کاهش مییافت. این نکته برای کاندیدای بازنده نیز صادق است: در صورت افزایش منابع مالی آنها به دو برابر، آرای آنها تنها یک درصد رشد میکرد.
توماس گلیسانو، بیلیونر آمریکایی، در سه انتخابات مجزا مبلغ 93 میلیون دلار را برای کمپینهای ریاست جمهوری خود هزینه کرد.
منطق میگوید که افراد در صورتی به کاندیداها پول اهدا میکنند که رقابت بسیار نزدیک بوده و با کمک آنها وی برنده میشود یا آنکه فرد از برنده شدن وی مطمئن است و انتظار دریافت پاداشی در ازای کمک خود در آینده دارد. پس باز میبینیم که عامل پول نیست، صرفا نشانهای از قدرت و توانایی فرد کاندید شده است؛ او برای موفقیت نیازی به این پول ندارد، اما به همین دلیل پول زیادی جذب میکند.
وقتی برعکس نگاه میکنیم
مسئله نفرین جلد را بیان کردیم تا وسعت این نوع سوگیری را نشان بدهیم. پسازآن با چند مثال دیدیم که این سوگیری در زندگی روزمره ما نیز اتفاق میافتد. این مثالها بیان میکنند که درمان نشانهها، نوعی نگاه برعکس است. هدف اصلی این مقاله نشان دادن فرق میان درمان بیماری و درمان نشانه است. لزوما هر ویژگی یک عامل را به موفقیت آن نسبت ندهید. اگر دو عامل X و Y را بررسی میکنید، معمولا نمیدانید که همبستگی آنها به چه صورتی است، شاید عامل دیگری مانند Z نیز دخیل باشد.
درنهایت، خواندن کتاب Freakonomics را بهشدت پیشنهاد میکنیم؛ این کتاب به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری نسبت به چرایی اتفاقات خود داشته و نگاه عمیقتری نسبت به عوامل آنها پیدا کنید.
نظرات