انتخابات ملی به آن میزان که فکر میکنید مهم نیست؛ چرا باید توجه خود را به انتخابات محلی منعطف کنید
باوجود شورشهای اخیر آمریکا در اعتراض به نژادپرستی سیستماتیک و نزدیک شدن انتخابات نهایی ملی آمریکا، میتوان گفت که غالبترین بحث در حال حاضر، بحث انتخابات ریاست جمهوری است. در سالهای گذشته نیز همه شاهد بودیم که انتخابات ریاست جمهوری ایران تمامی توجه رسانهها، شبکههای اجتماعی و صحبتهای مردمی را به خود اختصاص داد؛ البته
باوجود شورشهای اخیر آمریکا در اعتراض به نژادپرستی سیستماتیک و نزدیک شدن انتخابات نهایی ملی آمریکا، میتوان گفت که غالبترین بحث در حال حاضر، بحث انتخابات ریاست جمهوری است. در سالهای گذشته نیز همه شاهد بودیم که انتخابات ریاست جمهوری ایران تمامی توجه رسانهها، شبکههای اجتماعی و صحبتهای مردمی را به خود اختصاص داد؛ البته چنین اتفاقی کاملا عادی است، همه ما به اهمیت این موضوع واقف هستیم.
اما آیا انتخابات ملی ارزش این حجم از توجهی که دریافت میکند را دارد؟ آیا تمامی تلاشهای برای پیدا کردن و معرفی کاندیدای مناسب، تغییراتی قابللمس و اثرگذاری را در زندگی روزمره ما ایجاد میکند؟
در این زمینه، نکتهای که با قاطعیت میتوانیم بیان کنیم این است که در مقایسه با انتخابات محلی، انتخابات ملی از تاثیرگذاری بسیار پایینتر برخوردارند. همه میتوانیم با تغییر رهبران و مدیران محلی خود، کیفیت زندگی خود و اطرافیانمان را افزایش دهیم؛ درحالیکه تجربههای گذشته ما نشان داده که روسای ملی کشورها تغییرات چندانی برای نیازهای روزمره شهروندان ایجاد نمیکنند.
در ادامه، ابتدا به این نکته میپردازیم که چرا اکثریت علاقه دارند تا بیشتر توجه خود را نسبت به انتخابات ملی منعطف کنند. پسازآن، بررسی میکنیم که چرا تلاشهای بهبود در موضوع رهبران محلی بازدهی بسیار بالاتری نسبت به مدیران ملی دارد.
سرزنش یک نفر از سرزنش ۱۰۰ نفر راحتتر است
این قسمت از مقاله، یعنی دلیل تمرکز کامل افراد بر روی انتخابات ملی، تنها یک فرضیه است؛ اما احتمال میدهم که فرضیه من برای شما بسیار آشنا به نظر بیاید.
ابتدا با یک سوال شروع میکنم: یک نماینده شهر خود و شهردار محل زندگی خود را نام ببرید.
آیا بلافاصله پسازآن خواندن این سوال، جوابی برای آن داشتید؟ اگر جواب بله است، شما قطعا جزو مخاطبان این مقاله قرار ندارید و میتوانید به مطالب جدیدتری بپردازید، اما بهاحتمالزیاد اکثر شما خوانندگان نام مسئولان محل خود را نمیدانستید.
دنبال کردن انتخابات محلی، سیاستهای نمایندگان و میزان بهبود وضعیت شهری عمل دشوار و وقتگیری است.
به نظر من، دلیل این اتفاق بسیار ساده است: دنبال کردن انتخابات محلی، سیاستهای نمایندگان و میزان بهبود وضعیت شهری عمل دشوار و وقتگیری است.
از یک طرف، پوشش رسانهای بر روی سیاستهای این سطح، بسیار نادر و ضعیف بهحساب میآید. نهتنها مخاطبان چنین اخباری به افراد مسن و فعالان ارگانهای شهری محدود میشوند، بلکه جذابیت کافی برای اکثریت جامعه نسبت به این نوع اخبار وجود ندارد.
برای فرد عادی مثل خودم، دریافت اخبار مربوط به انتخابات کانادا یا آمریکا بدون هیچگونه زحمتی صورت میگیرد؛ حتی یک جستوجوی ساده هم لازم نیست، خود صفحه پیشنهادهای کروم، تمامی اخبار مربوطه را به من نشان میدهد.
اما از طرف دیگر، برای شناسایی تاریخچه، فعالیتها و سیاستهای پیشنهادی سیاستمداران محلی، به جستوجویهای وقتگیری نیاز است؛ برای دریافت چنین اطلاعاتی، شما باید بهصورت تکتک به پیدا کردن اطلاعات بپردازید.
حتی پس از جمعآوری اطلاعات لازم در این زمینه، محیط جذاب و سرگرمکنندهای برای بحث و مبادله اطلاعات مربوط وجود ندارد؛ بهعبارتدیگر، صحنه سیاست محلی کسلکننده است.
اما (بازهم) به نظر من، یک گرایش اساسی انسانها در بحث سرزنش کردن، از تمامی این موارد نیز اثرگذارتر است.
تقریبا همه انسانها، گرایش به سمت سرزنش کردن دارند. البته مدیران و رهبران موفق کسانی هستند که با این گرایش مقابله کرده و حتی در صورت وجود امکان سرزنش کردن دیگران، به مسئولیتپذیری روی میآورند. اما در حالت کلی، خصوصا در بحث سیاستهای کل یک کشور، همه ما (ازجمله خودم) علاقه داریم تا قبل از هر کار دیگر، مقصر اصلی را پیدا کنیم.
وقتی محل کار شما به مشکلات مالی برخورده و از واریز حقوق کارمندانش بازمیماند، اولین فردی که مورد سرزنش قرار میگیرد، مدیر مجموعه است. البته وقوع چنین حالتی کاملا منطقی محسوب میشود.
اما در بازار کار، تنها یک نفر نمیتواند به سقوط یک مجموعه منجر شود؛ این کاهش بازدهی یک گروه بهصورت کلی است که ضرر و آسیب را ایجاد میکند. منظور کاهش بازدهی لزوما کاهش بازدهی فعالیتها نیست؛ کاهش بازدهی در روشهای کسب درآمد نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
با این وجود، در شرایط بحران، ذهن همه تحت فشار قرار داشته و برای سرزنش کردن به بررسیهای جزئی نمیپردازد. در عوض، کسی را مقصر میدانیم که باید قبل از تمامی این مراحل جلوی ضرر و آسیب را میگرفت.
مقصر اصلی باید مشخص شود، اما پسازآن، ما باید به دنبال ضعفها در سطوح خردتر و پایینتری باشیم که منجر به شکلگیری چنین ساختاری شدهاند.
درنتیجه، مرخصیهای اضافی، کیفیت کار پایین همکارتان و مهمتر از همه، کمکاری در شناسایی ضعفهای واقعی مجموعه توسط خودمان را نادیده میگیریم.
مقصر اصلی باید مشخص شود، اما پسازآن، ما باید به دنبال ضعفها در سطوح خردتر و پایینتری باشیم که منجر به شکلگیری چنین ساختاری شدهاند.
ولی درنهایت، سرزنش کردن یک فرد و جدا ساختن هر مسئولیتی نسبت به خود، راحتترین کاری است که میتوان انجام داد؛ نه صرفا از لحاظ فشار فکری، بلکه از این طریق، وجدان ما فشار و استرس کمتری را تجربه میکند.
۵ دلیل که انتخابات محلی از ملی تاثیرگذارتر است
انتخابات ملی و ریاست جمهوری مطمئنا از اهمیت بالایی برخوردار است، اما نباید تا حدی که در حال حاضر مشاهده میکنیم انتخابات محلی را زیر سایه خود قرار دهد. در حقیقت، اگر همه ما میزان توجه به انتخابات محلی و ملی را برعکس کنیم، نتایج بسیار بهتری دریافت خواهیم کرد. در ادامه پنج مورد از دلایل این مورد را بررسی خواهیم کرد.
-
بیشتر قوانینی که بر زندگی روزمره تاثیرگذارند در سطح محلی ایجاد میشوند
بیشتر تمرکز شهرداری و دولتهای محلی به قانونهایی منعطف میشود که بر زندگی روزانه ما تاثیر میگذارند، چرا که مواردی مانند سیاستهای بینالمللی یا اقتصاد کلان جزو وظایف چنین واحدهایی قرار ندارد.
برای مثال کیفیت آب شهری، امنیت جادهها، مجوزهای فراهمکنندگان سرویس اینترنت، اینکه مالیات شهروندان و کسبوکارها باید چقدر باشد، کنترل تراکم و ارتفاع ساختمانهای شهر و غیره، همه مواردی هستند که بهطور مستقیم و سریع بر زندگی عادی و هرروزه ما اثر میگذارند.
شهردار نیویورک، اندرو کوومو، توانست حتی با وجود عملکرد ضعیف دولت آمریکا در قبال شیوع ویروس، حجم زیادی از آسیبهای ویروس کرونا بر ایالت نیویورک را کنترل کند.
اما باوجود اهمیت این مسائل، موارد اینچنینی بهندرت مورد توجه رسانهها و حتی مردم در شبکههای اجتماعی قرار میگیرند. معمولا تنها مواردی که گزارش این مسائل را بهدرستی دریافت میکنیم، در زمان وقوع فجایعی مانند زلزله و یا فسادهای بزرگ است؛ در حالت عادی، سیاستهای دولت محلی مورد توجه قرار نمیگیرد.
-
دولت محلی از دولت ملی پاسخگوتر است
مقامات منتخب محلی وابسته به تشکلات و گروههای مختلف کمتری هستند. همچنین اینکه لابیگران و گروههای ذینفع کمتری به دنبال توجه آنها و ایجاد تغییرات در سیاستهای محلی خواهند بود. تمامی این موارد به این معنی است که نمایندگان و مقامات محلی، نسبت به هدفها و تشکلات اولیه خود پایدارترند.
در مقایسه با مقامات ملی، تعداد متحدان کمتر باعث خواهد شد تا سیاستمداران محلی توانایی ایجاد و تغییر بیشتری داشته باشند؛ سیاستهای پیشنهادی و قانونگذاریهای آنها میتواند بدون نظارت و دخالت حجم زیادی از مدخلان مختلف، به واقعیت راه پیدا کند، چرا که قدرت آنها نیاز کمتری به حمایت جناحهای ثالث دارد.
پس مشکلات مقامات محلی نهتنها به مشکلات روزمره ما نزدیکتر است، بلکه توانایی این دسته از سیاستمداران نیز برای ایجاد تغییر بیشتر خواهد بود.
-
رای شما تاثیر بیشتری در انتخابات محلی دارد
انتخابات محلی تعداد رای کمتری نسبت به انتخابات ملی و ریاستجمهوری دریافت میکنند. به همین دلیل، یک رای شما قدرت تاثیرگذاری بسیار بیشتری نسبت به انتخاب رئیسجمهور برای انتخاب شهردار، نماینده و مقامات محلی دیگر را دارد.
برای مثال، اگر تنها ۶ درصد از شهروندان شما برای یک انتخابات محلی رای میدهند، حتی تعداد رای اندازه دو تا سه خانواده میتواند سرنوشت نامزدان آن انتخاب را عوض کند. در سال ۲۰۱۷، انتخابات نماینده ویرجینیا آمریکا به تساوی رای رسید؛ در آن شرایط، تنها یک رای میتوانست نماینده ایالت و جناح نماینده را مشخص کند.
-
انتخابات محلی اهمیت کمتری برای جناحهای سیاسی و اهمیت بیشتری برای سیاستگذاری قائلاند
در انتخابات محلی، به دلیل مقیاس کوچکتر و استقلال بیشتر آن نسبت به دیگر انتخابات، جناحها و گروههای سیاسی کمتر جلوه میکنند. کمرنگ شدن جناحهای سیاسی و حمایتهای فردی اثرات بسیار مثبتی را به همراه خواهد داشت؛ در این حالت، تمرکز نامزدها و رایدهندگان بیشتر بر روی خود سیاستها و برنامههای اجرایی پیش رو منعطف خواهد شد.
صرف اینکه فرد مقابل طرفدار حزب خاصی بوده و یا اینکه چه گرایش مشخصی دارد، برای شرکتکنندگان انتخابات اهمیتی نخواهد داشت. در عوض تنها موردی که میتواند موفقیت نمایندگان را تضمین کند، برنامه آنها برای تغییرات محلی و نحوه بهبود زندگی شهروندان است.
-
دولتهای محلی جایی برای پرورش قوانینی هستند که در سطح ملی اجرا خواهند شد
دنبال کردن انتخابات ملی و ریاستجمهوری این حس را به ما القا میکند که در حال دنبال کردن موضوع بااهمیتی هستیم. اما بهطورمعمول، سیاستهایی که در سطح کشوری و ملی به اجرا میرسند، سیاستهایی هستند که پیش از آن در مقیاس کوچکتری مانند یک شهر یا استان آزمایش شدهاند.
سیاستهای بخش آموزش، حملونقل محلی، طرحهای ترافیکی و سیاستهای تشویقی کسبوکارها همه جزو مواردی بوده که میتوانند با راهاندازی شدن توسط دولتهای محلی و کسب نتایج خوب، به ایجاد تغییراتی در سطح کشور منجر شوند.
اگر به دنبال شبکه حملونقل بهتر و ارزانتری برای شهر خود هستید، بهترین و کارآمدترین راه به دست آوردن آن از طریق ایجاد یک دولت محلی موثر خواهد بود؛ کاری که میتوان به رای دادن هوشمندانه و مطلع از پس آن برآمد.
درنهایت، رای دادن در انتخابات محلی نوعی وظیفه شهروندی است؛ هر میزان که کاری بیهوده یا کم اثر به نظر برسد. چرا که اگر همه ما به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در کل کشور هستیم، ابتدا باید از مقیاس کوچک شروع کنیم. شاید از طریق ترویج دولتهای محلی بهینه، به کارآمدسازی دولت ملی خود کمک برسانیم.
نظرات