حباب بورس تهران چقدر است؟
بورس تهران در ماههای پایانیِ سال ۱۳۹۸ و در نیمه نخست سال ۱۳۹۹، جهشی را تجربه کرد که در طول نیم قرن تاریخ فعالیتش تجربه نکرده بود: ارتفاع نماگر اصلی بازار سرمایه (شاخص کل) تا نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ به بیش از ۲ میلیون واحد رسید، حال آنکه همین شاخص، تا پایان سال ۱۳۹۶ خورشیدی
بورس تهران در ماههای پایانیِ سال ۱۳۹۸ و در نیمه نخست سال ۱۳۹۹، جهشی را تجربه کرد که در طول نیم قرن تاریخ فعالیتش تجربه نکرده بود: ارتفاع نماگر اصلی بازار سرمایه (شاخص کل) تا نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ به بیش از ۲ میلیون واحد رسید، حال آنکه همین شاخص، تا پایان سال ۱۳۹۶ خورشیدی کمتر از ۵۰ هزار واحد بود. به عبارت ساده، بازدهی بورس تهران در عرض حدود ۲ سال و نیم، حدود ۴۰ برابر افزایش پیدا کرد.
به گزارش تجارتنیوز، با این همه، خیلی زود (چنانچه بسیاری پیشبینی میکردند و در مورد حبابیشدن بورس هشدار میدادند) ورق برگشت. بازدهی بورس تهران از نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ در مسیر معکوس قرار گرفت و شاخص کل، حدود ۸۰۰ هزار واحد افت کرد، افتی که بزرگترین سقوط در بازدهی تاریخ بورس ایران لقب گرفت.
شاخ کل بورس (در زمان نگارش این متن) هنوز حدود ۶۵۰ هزار واحد با نقطه اوج تاریخیِ خود فاصله دارد و این در حالی است که برخی شواهد نشان میدهند بورس تهران، همین حالا هم حباب دارد. این حباب اما با آنچه که معمولا از یک «حباب اقتصادی» (Economic Bubble) مراد میشود، تا حدی تفاوت دارد. اما اندازه حباب بازار سرمایه ایران اساسا چقدر است و این موضوع تا چه اندازه نگرانکننده است؟
«شاخص بافِت»: یادگاریِ ثروتمندترین «بورسبازِ» جهان
اما ابتدا باید یک توضیح کوچک را با هم مرور کنیم. در ایران، به «بازار سرمایه»، به اشتباه «بورس» گفته میشود که ترجمه دقیقی نیست، هر چند مقصود را میرساند. اما خودِ «بازار سرمایه» ایران، متشکل از شرکتهایی است که در «بورس» و در «فرابورس» درجِ نماد شدهاند.
اندازه حباب در برخی بازارهای سرمایه در جهان با استفاده از «شاخص بافِت»/ منبع: دادههای بانک جهانی
«شرکتهای بورسی» عمدتا شرکتهای بزرگ و غولآسای ایرانی (شرکتهای پتروشیمی، شرکتهای معدنی، فولادیها، خودروسازها و امثال آنها) هستند. در مقابل، «شرکتهای فرابورسی»، شرکتهای کوچکتری هستند که ارزش بازار کمتری دارند و برخی معیارهای ردهبندی شرکتهای درج شده در «بورس» را هم ندارند. (تفاوتهای دیگری هم هست که باید به جای خود بررسی شوند.)
حالا به اصل موضوع بر میگردیم. برای اینکه ببینیم بورس تهران حباب دارد یا نه، باید یک شاخص را معرفی کنیم که از قضا، یادگاری است از یکی از معروفترین بورسبازانِ جهان: «وارن بافِت» (Warren Buffett).
«بافِت» حالا، در اکتبر سال ۲۰۲۱ میلادی، با حدود ۱۰۱ میلیارد دلار ثروت، دهمین فرد ثروتمند در جهان محسوب میشود و این در حالی است که تا چند سال پیش، همیشه جزو ۳ نفر ثروتمند در جهان ردهبندی میشد.
«وارن بافت» ثروتمندترین «بورسباز» در جهان است که «شاخص بافت» (Buffett indicator) را هم معرفی کرده است.
موضوع جالب در مورد او اما این است که «بافِت» بخش عمده ثروتش را مدیون سرمایهگذاری در سهام است و بر خلافِ ابرثروتمندانی همچون «ایلان ماسک»، «جف بزوس» یا «بیل گیتس»، خودش شرکت مطرحی در حوزههای فناورانه یا نوآورانه ندارد.
«شاخص بافِت» (Buffett indicator) به صورت ساده، نسبت «ارزش بازار» (Market capitalization) در یک بازار سرمایه را به «تولید ناخالص داخلی» (GDP) نشان میدهد و به این وسیله، وجود حباب در کلیتِ یک بازار سرمایه را بررسی میکند.
اما خودِ اینها یعنی چه؟ منظور از «ارزش بازارِ» یک شرکت، به صورت ساده این است که اگر بخواهیم آن شرکت را همین امروز بخریم یا از نو بسازیم، چقدر باید هزینه کنیم. مثلا، ارزش بازار هر یک از دو شرکت «اپل» و «مایکروسافت» اکنون حدود ۲ تریلیون دلار است، به این معنی که اگر کسی بخواهد این شرکتها را بخرد، یا چیزی شبیه به آنها ایجاد کند، امروز باید ۲ تریلیون دلار هزینه کند.
آیا بورس تهران آن اندازه «حبابی» شده که نگران سقوط آن باشیم؟
یک مثال از ایران: بر اساس دادههای «شرکت مدیریت فناوری بورس تهران»، «ارزش بازارِ» شرکت «پتروشیمی خلیج فارس» (که با نماد «فارس» در بورس تهران حضور دارد و بزرگترین شرکت بورسی ایران هم هست)، حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است. این یعنی امروز، برای ایجاد یک شرکت مشابه «پتروشیمی خلیج فارس» باید ۳۶۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری صورت بگیرد.
«تولید ناخالص داخلی» هم مجموعِ پولیِ تمامی تولیدات کالا و خدمات در یک اقتصاد، در طول یک بازه زمانی (معمولا یک ساله) را نشان میدهد. به عبارت دیگر، «شاخص بافِت» زمانی منطقی خواهد بود که نسبت «ارزش بازار» کل شرکتهای حاضر در بازار سرمایه، تقسیم بر «تولید ناخالص داخلی» یک کشور، عددی کمتر از یک را نشان بدهد.
ابرشرکتهای ۷ هزار تریلیون تومانی
بر اساس اطلاعاتی که در سایت «مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران» موجود است، ارزش بازارِ تمام نمادهای مندرج در بورس تهران، اکنون به حدود ۵٫۹ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود ۵۹۰۰ تریلیون تومان) میرسد. مجموع ارزش بازار شرکتهای فعال در «فرابورس» هم به حدود ۱٫۱ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود هزار و ۱۰۰ تریلیون تومان) میرسد.
به این ترتیب، تمام شرکتهایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند و تعداد آنها اکنون حدود ۷۵۰ شرکت است، بر روی هم ارزش بازاری در حدود ۷ هزار تریلیون تومان دارند. به عبارت ساده، این یعنی اگر بخواهیم تمامیِ این شرکتها را همین امروز دوباره از نو تاسیس کنیم، به حدود ۷ هزار تریلیون تومان سرمایه نیاز داریم که برای اقتصاد ایران عددی بینهایت بزرگ است.
با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی (یا دلار «نیمایی»)، این رقم معادل تقریبا ۳۰۴ میلیارد دلار است. با این حساب و کتاب، بازار سرمایه ایران در ردیف ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا قرار میگیرد و ارزش دلاری آن از بازار سرمایه در کشورهایی مانند «ترکیه»، «لهستان»، «اتریش» و «فنلاند» بزرگتر است.
اما این عدد چقدر بزرگ است؟ کل طرح ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در دولت سیزدهم (که از وعدههای انتخاباتی رئیسی بوده است) نیاز به حدود ۶۰ میلیارد دلار سرمایه دارد. از طرفی، محاسبات «تجارتنیوز» نشان میدهد که ایرانیها، در مجموع حدود ۵۰ میلیارد دلار ارز و طلا در خانههایشان نگهداری میکنند. (حدود ۹٫۴ میلیارد دلار در قالب طلا و حدود ۴۰ میلیارد دلار در قالب ارزهای خارجی)
«ارزش بازار» بورس تهران اکنون حدود ۳۰۴ میلیارد دلار است و به این ترتیب، بورس تهران یکی از ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا است.
به این ترتیب، ارزش بازار تمامِ شرکتهای حاضر در بورس تهران، روی هم رفته حدود ۶ برابر سرمایه طلا و دلار در خانه ایرانیها است. (برای اطلاع از نحوه این محاسبه، اینجا کلیک کنید.)
یک نکته دیگر هم اینکه سقوط ارزش «ریال» در مقابل ارزهای خارجی، موجب افت ارزش دلاری بورس تهران هم شده و اگر نرخ برابری «ریال» در برابر «دلار» را تغییر بدهیم، ارزش دلاریِ بورس تهران هم تغییر میکند.
مثلا، اگر همین حالا دولت بتواند (به فرض محال و به هر طریقی) قیمت دلار در بازار آزاد ایران را به ۱۰ هزار تومان برساند، ارزش دلاری بورس تهران هم ۲٫۷ برابر شده و به حدود ۷۰۰ میلیارد دلار میرسد. در این صورت، ارزش کل بازار سرمایه ایران، از ارزش کل بازار سرمایه کشورهایی مانند «روسیه» و «ایتالیا» هم بالاتر میرود.
دقیقا به همین دلیل است که ارزش بازارِ بورس تهران، بر اساس محاسبات «بانک جهانی» (The World Bank) حدود ۱٫۲ تریلیون دلار تخمین زده شده، که بر مبنای نرخ دلار و شاخص کل بورس تهران در سال ۲۰۲۰ میلادی (سال ۱۳۹۹) محاسبه شده است. (اصل مطلب در اینجا )
ارزش بازار «شرکت پتروشیمی خلیج فارس» حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است.
این عدد، امروز بدون اعتبار به نظر میرسد، چرا که «بانک جهانی» همین چندی پیش تولید ناخالص داخلی ایران را بر اساس «نرخ ارز نیمایی» به روزرسانی کرده و بر این اساس، GDP ایران به حدود ۱۹۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده که کمتر از کشورهایی مانند «پاکستان» است. ( اینجا )
بر اساس محسبات «بانک جهانی»، اقتصاد ترکیه در سال گذشته حدود ۷۲۰ میلیارد دلار (۴ برابر بیشتر از ایران) تولید داشته و عربستانسعودی هم با فاصله کمی از ترکیه، حدود ۷۰۰ میلیارد دلار تولید کالا و خدمات داشته است.
از آنسو، در سال ۱۳۹۹، اقتصاد پاکستان هم حدود ۲۶۳ میلیارد دلار (حدود ۳۷ درصد بیشتر از ایران) تولید کالا و خدمات داشته و عراق هم با تولید ۱۶۷ میلیارد دلاری، تنها ۳ پله پس از ایران در این ردهبندی قرار گرفته است. جان کلام آنکه مهم است محاسبات بر اساس کدام نرخ برایِ برابریِ ارزها صورت میگیرند.
آیا بورس تهران حباب دارد؟
با این توضیحات، آیا بورس تهران حباب دارد؟ پاسخ این است که بله، اما این حباب آناندازه بزرگ نشده که به همین زودی بترکد. «شاخص بافِت» برای بورس تهران، اکنون حدود ۱٫۶ واحد (یا ۱۶۰ درصد) است و این یعنی، ارزش بازار تمام شرکتهایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند، ۱٫۶ برابر بزرگتر از تمام تولیدات اقتصادیِ ایران در طول یک سال است.
این عدد قاعدتا باید کوچکتر از یک باشد، چرا که اندازه «اقتصاد ایران» قطعا بزرگتر از اندازه و ارزش «شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ایران» است. به این ترتیب، بورس تهران دستکم ۶۰ درصد حباب دارد.
نکته اما اینجا است که «شاخص بافِت» برای برخی بازارهای سرمایه در دیگر کشورها، حتی بزرگتر هم هست و این یعنی بازار سرمایه در برخی کشورها حبابیتر از بازار سرمایه ایران است. به عنوان نمونه، دادههای «بانک جهانی» در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان میدهد که بازار سرمایه «هنگکنگ» با «شاخص بافِت» ۱۷٫۷ برابری، حبابیترین بازار سرمایه در جهان است.
«شاخص بافت» برای بورس تهران حدود ۱٫۶ واحد است و این یعنی بورس تهران حباب دارد.
رتبه دوم (البته با محاسباتی که اکنون بیاعتبار هستند) از آنِ بازار سرمایه ایران است، آن هم با «شاخص بافِت» معادل ۶٫۳ برابری. (همانطور که در بالا نشان دادیم، با محاسبات دقیقتر و بهروزتر این شاخص اکنون حدود ۱٫۶ برابر است.)
بازار سرمایه در کشورهایی مانند «عربستانسعودی»، «سوئیس»، «آمریکا»، «کانادا» و «کرهجنوبی» هم حباب دارد. («شاخص بافِت» برای این بازارهای سرمایه، به ترتیب معادل با ۳٫۴ واحد، ۲٫۷ واحد، ۱٫۹ واحد، ۱٫۶ واحد و ۱٫۳ واحد است.)
به این ترتیب، باید نگران حبابیبودن بازار سرمایه در ایران بود، اما این مشکلی نیست که خاصِ ایران باشد و اگر بازار سرمایه با افزایش تعداد شرکتها و «افزایش شناوریِ سهام» (به معنی افزایش سهام عرضهشده از سوی شرکتهای حاضر در بورس) گسترش پیدا کند، این مشکل را میتوان به سرعت حل کرد.
نظرات