انتقام «آخرین دیکتاتور» از اروپا/ مهاجران ایرانی در جنگلهای لهستان چه میکنند؟
مقصد عمده پناهجویان در جهان اروپا است و حالا که کشورهای اروپایی به دنبال بستن تمامیِ روزنههای ورود غیرقانونی به «قاره سبز» هستند، کوچکترین «کورهراه»، میتواند به سرعت به یک «شاهراه» بدل شود. «بلاروس»، کشوری با رژیمی خودکامه، حالا به صورت خودخواسته خاکش را به این «شاهراه» بدل کرده است. به گزارش تجارتنیوز، ماجرا از
مقصد عمده پناهجویان در جهان اروپا است و حالا که کشورهای اروپایی به دنبال بستن تمامیِ روزنههای ورود غیرقانونی به «قاره سبز» هستند، کوچکترین «کورهراه»، میتواند به سرعت به یک «شاهراه» بدل شود. «بلاروس»، کشوری با رژیمی خودکامه، حالا به صورت خودخواسته خاکش را به این «شاهراه» بدل کرده است.
به گزارش تجارتنیوز، ماجرا از این قرار است که بلاروس، مدتی است جلوی ورودِ مهاجران غیرقانونی به سمت کشورهایی مانند «لهستان» یا «لیتوانی» را نمیگیرد و به همین دلیل، بلاروس با سیل پناهجویانی مواجه شده که این رخداد را به فرصتی برای ورود به اروپا تعبیر کردهاند. اما چرا بلاروس مرزهای خود را روی پناهجویان باز کرده است؟
لجبازیِ «آخرین دیکتاتور اروپا»
دلیلِ این موضوع مشخص است: اختلاف میان «اتحادیه اروپا» و «بلاروس» بر سر موضوعات سیاسی، از قبیل مسائل حقوق بشری و انتخابات پرحاشیه سال گذشته در بلاروس. در واقع، سران اتحادیه اروپا بلاروس را تحت فشار گذاشتند و این کشور هم حالا دارد از آنها انتقام میگیرد.
اعتراضات به حکومت ۲۷ ساله «لوکاشنکو»، سال گذشته بلاروس را به آشوب کشید.
در انتخابات سال ۲۰۲۰ میلادی در بلاروس، «الکساندر لوکاشنکو» (Alexander Lukashenko)، رئیسجمهورِ قبلیِ بلاروس، برای ششمین دور متوالی، در سمت خود ابقا شد. «لوکاشنکو» تا امروز، نزدیک به ۲۷ سال در قدرت بوده و بسیاری او را به عنوان «آخرین دیکتاتور اروپا» میشناسند و واضح است که باقی ماندن در یک جایگاهِ دموکراتیک برای این مدت طولانی، نمیتواند نسبتی با دموکراسی داشته باشد.
رییسجمهورِ مسلسل به دست
با این همه، انتخابات اخیر برای این دیکتاتورِ طرفدارِ روسیه چندان ساده به پایان نرسید: «مینسک»، پایتخت این کشور، برای روزهای متمادی صحنه اعتراضات بیسابقه بود و اتحادیه اروپا و آمریکا، تحریمهای گستردهای علیه «لوکاشنکو»، خانواده و اطرافیان او وضع کردند. (تنها در یک نمونه، خطوط هوایی و فرودگاههای بلاروس توسط تمامی کشورهای اروپایی تحریم شدند.)
خشونتی که «لوکاشنکو» علیه معترضان به کار برد هم (دستکم در سطح اروپا) کمسابقه بود. علاوه بر این، بارها تصاویری از رییسجمهور بلاروس منتشر شد که او را در جلیقه ضدگلوله و در حالی که مسلسلی به دست داشت، در میان محافظان سیاهپوشش نشان میداد: نمادی از اینکه «آخرین دیکتاتور اروپا» حاضر است شخصا، اسلحه به دست، در مقابل سقوط حکومتش مقاومت کند.
«الکساندر لوکاشنکو» شخصا جلیقه ضدگلوله پوشید و مسلسل به دست گرفت تا نشان دهد برای حفظ حکومتش جدی است.
حالا اما پس از نزدیک به یک سال از انتخابات پرحاشیه در بلاروس، «لوکاشنکو» (و آنچنان که برخی معتقدند، دوست نزدیک و حامیِ او «ولادیمیر پوتین») تصمیم گرفتهاند جوابِ تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا را بدهند، آن هم با باز کردن مرز این کشور به روی پناهجویانی که میخواهند خودشان را به کشورهایی مانند آلمان، نروژ، سوئد یا بریتانیا برسانند.
فوبیای مهاجرت اروپاییها
رژیمِ دیکتاتوریِ بلاروس اما دقیقا روی نقطه ضعف اروپاییها دست گذاشته است. اروپا به شدت روی ورود مهاجران حساس است، تا آنجا که سیاست دولتها در قبال موضوع مهاجرت، بارها حتی به تغییر روسایجمهور، نخستوزیران و دولتها در «قاره سبز» هم ختم شده است. (انتخاباتِ آینده ریاستجمهوری در «فرانسه» نمونه خوبی است، جایی که «راست افراطی» با شعار «مهاجرتستیزی» دوباره سر برآورده است.)
اروپاییها در سالهای اخیر سعی کردهاند مهاجران را تا حد ممکن در مرزهای شرقی و جنوبیِ قاره متوقف کنند و اجازه ورود آنها به سمت غرب و شمال اروپا (جایی که عمده کشورهای توسعهیافته و ثروتمند اروپایی در آنجا واقع شدهاند) را ندهند.
پناهجویانی که مستاصل، در مرز بلاروس با لهستان گیر کردهاند.
به این منظور، علاوه بر دیوارکشی، استقرار نیروهای مرزی و نیز احداث کمپ برای مهاجران غیرقانونی در کشورهایی مانند یونان، ایتالیا و اسپانیا، اروپاییها به کشورهایی مانند ترکیه هم پول میدهند که اجازه ندهند سیل مهاجران وارد مرزهای «اتحادیه» شوند.
در کنارِ این، قوانینی هم وضع شدهاند که تا جای ممکن مهاجران را در شرق و جنوب اروپا نگه دارند: پناهجویان نمیتوانند از خاک ایتالیا یا یونان خودشان را به آلمان یا دانمارک برسانند و درخواست پناهندگی بدهند، بلکه پناهندگان به همان کشوری بازگردانده میشوند که از آن درخواست پناهندگی کرده اند.
به عبارت ساده، با زبانِ بیزبانی به پناهجو گفته میشود که نمیتواند خودش را به آلمان برساند و در نهایت، باید خودش را در یونان، ایتالیا یا اسپانیا تصور کند، یعنی کشورهایی که خودشان هم مشکلات اقتصادی دارند.
بلیت یکطرفه و ویزا به قلب اروپا؟
موردِ بلاروس اما بسیار جالب توجه است و نشاندهنده شکاف سیاسی-اقتصادی میان کشورهای «قاره سبز» هم هست. بر اساس آنچه از خبرها در موردِ وضعیت کنونی در مرزهای بلاروس با لهستان، لیتوانی و لتونی به گوش میرسد، دولتِ بلاروس شمشیرها را از رو بسته است: هزاران پناهجو در مرز هستند و میخواهند هر طور شده خودشان را به خاک لهستان برسانند و از آنجا به آلمان و کشورهای دیگر بروند.
لهستان نیروهای ارتش را به مرز ارسال کرده، اما همچون موارد مشابه در سالهای اخیر، جلویِ دوربین رسانهها نمیتوان راه پناهجویانی که در سرما و گرسنگی گیر افتادهاند را سد کرد. خبرهایی هم از سرازیر شدنِ پناهجویان به جنگلها به گوش میرسد و از جمله، ایرانیهایی که در جنگلهای لهستان، از دست نیروهای مرزی پنهان شدهاند.
«لوکاشنکو» و «پوتین»، دوستان نزدیک یکدیگر هستند.
از همه مهمتر، بلاروس به شهروندان بسیاری از کشورهای مختلف، در بدو ورود به این کشور، ویزای فرودگاهی میدهد. در واقع، پیام این است: ویزا لازم نیست. بلیت بخرید، در بلاروس از هواپیما پیاده شوید و بدون مقاومت وارد خاک اروپا شوید.
میتوان حدس زد که این بحران دیر یا زود و طی هفتههای آینده (با اعزام نیروهای مرزیِ بیشتر، حصارکشیها و حتی فشارهای سیاسی به بلاروس و روسیه) مرتفع شود. با این همه، ظاهرا این تازه شروع داستانِ اختلاف میان اروپای شرقی و غربی است. داستانی که البته سدهها ادامه داشته و تازه هم نیست.
نظرات