میتوان آب خلیج فارس را شیرین کرد؟ / هزینه شیرینسازی آب برای هر فرد، ۱۰ برابر یارانه نقدی
بحران آب در ایران، حالا به مرزهای بسیار خطرناکی رسیده و آنچنان که کارشناسان میگویند، دیگر با روشهای عادی قابل رفع نیست. در واقع، هر چند زمانی ممکن بود جلوی افزایش مصرف گرفته شود، حالا نمیتوان به کشاورزان یا کارخانههای چندصدهزار میلیارد تومانی فولاد در استان اصفهان گفت که باید کارشان را تعطیل کنند. به
بحران آب در ایران، حالا به مرزهای بسیار خطرناکی رسیده و آنچنان که کارشناسان میگویند، دیگر با روشهای عادی قابل رفع نیست. در واقع، هر چند زمانی ممکن بود جلوی افزایش مصرف گرفته شود، حالا نمیتوان به کشاورزان یا کارخانههای چندصدهزار میلیارد تومانی فولاد در استان اصفهان گفت که باید کارشان را تعطیل کنند.
به گزارش تجارتنیوز ، به موازات دشوارتر شدن شرایط، راهکارها هم رادیکالتر شدهاند: برخی میگویند بخش بزرگی از کشاورزی در ایران باید تعطیل شود (اما نمیگویند که حدود ۹ میلیون نفری که نانِ شبشان به این حوزه وابسته است، چگونه باید امرار معاش کنند)؛ برخی هم میگویند ایران باید آب دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان را به دشتهای خشک در فلات مرکزی ایران بکشد (اما نمیگویند چگونه و با صرف چه هزینهای).
این مورد دوم، موضوع این نوشتار است: آیا سیاستِ شیرینسازی آب و انتقال آن از سواحل به فلات مرکزی ایران اساسا عقلانی است یا نه و اینکه تجربه کشورهای مشابه که در این زمینه موفق بودهاند، برای ایران هم قابل تعقیب است؟
از ایران بدتر هم هست!
همین حالا، روزانه نزدیک به ۱۰۰ میلیون متر مکعب در سطح جهان شیرینسازی آب انجام میشود، یعنی چیزی نزدیک به نصفِ میزان آبی که پشت سد «زایندهرود» در استان اصفهان جمع شده است. این در حالی است که ظرفیت نهایی این سد، تقریبا ۱٫۵ میلیارد مترمکعب است. در واقع، چیزی نزدیک به ۸۵ درصد از سد «زایندهرود» در زمان نگارش این متن، خالی است.
هرچند این اعداد بسیار تکاندهنده هستند، اما واقعیت این است که وضعیتِ عمومی آب در ایران، از برخی کشورهای منطقه بهتر است. مثلا، اردن، عربستان و حتی کویت، به قدری کمبود آب دارند که اگر ثروت این کشورها نبود، شهروندانشان تا حالا مجبور به مهاجرت شده بودند.
در تعاریف جهانی از بحران آب، سرانه آبِ تجدیدپذیر به ازای هر نفر، نشانهای از عمق بحران است و سرانه ۵۰۰ مترمکعبی به ازای هر نفر، خط قرمز این دستهبندی به حساب میآید که با عنوان «آستانه بحرانی کمبود آب» (Severe water-scarcity threshold) شناخته میشود.
ایران میخواهد آب را از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران بکشاند. اما آیا این کار از نظر اقتصادی شدنی است؟
در عربستان سعودی به ازای هر نفر جمعیت، تنها ۸۹٫۵ مترمکعب منابع آبِ در دسترس وجود دارد و بنابراین، این کشور در عمق فاجعه است. این در حالی است که در این کشور، هیچ رودخانهای وجود ندارد.
با این همه، وضعیت عربستان از کشورهای عرب همسایهاش بهتر است: سرانه آب تجدیدپذیر به ازای هر نفر در قطر ۳۵ مترمعکب است، در امارات متحده عربی ۲۱٫۶ مترمکعب، در کویت ۷٫۲ مترمعکب و در بحرین تنها ۳٫۴ مترمکعب. (دادهها مربوط به سال ۲۰۰۹ میلادی هستند.)
نقطه شروع: عربستان سعودی
اعداد مورد اشاره در بالا نشان میدهند که در همین همسایگی ما، کشورهایی هستند که اساسا آبی در آنها وجود ندارد، چه برای کشاورزی و صنعت و چه حتی برای آشامیدن. با این همه، تفاوت میان ایران و این کشورها در این است که عمده آنها واردکننده محصولات کشاورزی هستند و نه تولیدکننده این محصولات. در زمینه تولیدات صنعتی هم، بسیاری از محصولات در این کشورها وارداتی هستند. (هر چند در موردِ خاص عربستان، همچون ایران، بخش عمده مصرف آب مربوط به بخش کشاورزی است.)
اما کشورهایی همچون عربستان سعودی، به دلیل جمعیت بالا (حدود ۳۵ میلیون نفر)، چارهای جز این ندارند که برای مصارف شرب شهروندانشان، آب را شیرین کنند. عربستان بزرگترین تولیدکننده آب شیرین نمکزدایی شده در جهان است.
یک مجتمع آب شیرینکن در امارات متحده عربی
تنها یک مجتمع آب شیرینکن در این کشور (مجتمع «الجبیل») روزانه حدود ۱٫۴ میلیون مترمکعب آب شیرین تولید میکند. مصرف روزانه آب در عربستان سعودی، حدود ۸ میلیون مترمکعب در روز است و به این ترتیب، حدود ۱۷ درصد از مصرف روزانه آب در این کشور تنها از همین یک مجتمع به دست میآید.
ایران: خشکسالی و بیپولی
ایران هم به دنبال اجرای طرحی مشابه است، با این تفاوت که نه به اندازه عربستان سعودی منابع مالی دارد، نه به کارشناسان خارجی برای اجرای پروژه دسترسی دارد و نه اینکه شهرهای بحرانزدهاش در کنار سواحل قرار دارند.
در عربستان سعودی، عمده شهرهای پرجمعیت در حاشیه سواحل (یا در نزدیکی سواحل) قرار دارند و اگر به نقشه جغرافیایی نگاه کنید، بخش بزرگی از مساحت عربستان (با نام با جذاب «الربعالخالی»)، در واقع واقعا خالی از سکنه است و جمعیتی ندارد.
آیا زایندهرود را با آب شیرینسازی شدهای که قیمت هر مترمکعب آن ۹۰ هزار تومان است، میتوان پر کرد؟
تا آنجا که در خبرها منعکس شده، ایران پروژهای ۱۲۸ هزار میلیارد تومانی برای انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به طول بیش از ۸۰۰ کیلومتر به فلات مرکزی ایران در دست احداث دارد که از سه استان هرمزگان، کرمان و یزد میگذرد، اما به گفته مسئولان، ۱۷ استان از مزایای آن بهرهمند میشود.
آنگونه که اعلام شده، مجری این طرح، شرکتی مجزا با نام «تامین و انتقال آب خلیج فارس» است که قرار است سرمایه آن را شرکتهای معدنی و صنعتی «گلگهر» و «چادرملو» و «صنایع ملی مس ایران» تامین کنند، شرکتهایی که در واقع خودشان در زمره بزرگترین مصرفکنندگان آب در ایران هستند.
آبِ شیرینشده، لیتری ۹۰ تومان
اما حتی با این میزان سرمایهگذاری (که برای ایرانِ درگیر با بحران مالی بیش از اندازه زیاد است)، ایران هرگز به اندازه کشورهای حاشیه خلیج فارس آب شیرین نخواهد کرد. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست در دولت روحانی، گفته بود کشورهای عربی حوزه خلیج فارس سالانه بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب آب شیرین از خلیج فارس برداشت میکنند در حالی که کل برداشت ایران به ۸۰۰ میلیون متر مکعب نخواهد رسید.
اما اگر فرض کنیم ایران بتواند از پس هزینههای آبشیرینکنها بر بیاید، آیا هزینه تمام شده برای تولید هر لیتر آب، به اندازهای هست که بتوان با آن کشاورزی کرد؟ عبدالکریم گراوند، استاندار وقتِ استان بوشهر، چند ماه پیش گفته بود که برای تولید هر مترمکعب آب از طریق شیرینسازیِ آب دریا، بین ۱۶ تا ۱۷ هزار تومان هزینه میشود. به این ترتیب، هزینه هر لیتر آب از این طریق، حدود ۱۶ تا ۱۷ تومان خواهد بود.
هزاران روستا در ایران، با تانکر آبرسانی میشوند.
با این همه، به نظر میرسد هزینه ای که به آن اشاره شده، صرفا هزینه اولیه را در بر می گیرد و نه هزینه پمپاژ آب به صدها کیلومتر دورتر. محمد درویش، رئیس کمیته محیط زیست در یونسکو و یکی از کارشناسان محیط زیست در ایران، چندی پیش در این مورد به مهر گفته بود: «طرحهای انتقال آب در شمار گرانترین طرحهایی هستند که در دنیا تعریف شدهاند. هزینه هر مترمکعب آبی که از طریق شیرینکردن آب دریا به دست میآید حدود سه دلار است.»
به این ترتیب، با احتساب دلار ۳۰ هزار تومانی (که این روزها نرخهای بالاتر را هم تجربه میکند) هر مترمکعب آبی که از جنوب ایران به فلات مرکزی پمپاژ میشود، حدود ۹۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت و قیمت هر لیتر آب هم حدود ۹۰ تومان خواهد بود.
آبی که برای آشامیدن هم گران است
با این قیمت، تولید محصولات کشاورزی به صرفه نیست و حتی مصارف شرب شهری هم به شدت گران تمام خواهند شد. بررسیها نشان میدهند که سرانه مصرف آب شرب در ایران حدود ۲۰۰ لیتر در روز است و اگر این قیمت را مبنا قرار دهیم، هر شهروند ایرانی در اصفهان، کرمان یا یزد، روزانه حدود ۱۸ هزار تومان، ماهانه حدود ۵۴۰ هزار تومان و سالانه حدود ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه آب خواهد داشت.
برای یک خانوار ۴ نفره، این هزینه روزانه معادل حدود ۷۲ هزار تومان، ماهانه حدود ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار تومان و سالانه حدود ۲۶ میلیون تومان خواهد بود. واضح است که دولت نمیتواند چنین سوبسیدی به شهروندان بدهد، چرا که همین حالا در پرداخت حقوق و دستمزد ماهانه کارمندان خودش هم مانده است.
نظرات