طرح عجیب نیوزیلند برای ممنوعیت سیگار/ دولتها میتوانند مانع سیگار کشیدن مردم شوند؟
ظاهرا زندگی برای سیگاریها قرار است روزبهروز سختتر بشود. در تازهترین نمونه، «نیوزیلند» اعلام کرده که برای ایجاد نسل عاری از دخانیات، فروش تنباکو به نسلهای آینده را ممنوع میکند. ماجرا هم از این قرار است که طبق طرحی که انتظار میرود سال آینده تصویب شود، هر شهروند نیوزیلند که پس از سال ۲۰۰۸ میلادی
ظاهرا زندگی برای سیگاریها قرار است روزبهروز سختتر بشود. در تازهترین نمونه، «نیوزیلند» اعلام کرده که برای ایجاد نسل عاری از دخانیات، فروش تنباکو به نسلهای آینده را ممنوع میکند. ماجرا هم از این قرار است که طبق طرحی که انتظار میرود سال آینده تصویب شود، هر شهروند نیوزیلند که پس از سال ۲۰۰۸ میلادی به دنیا آمده، نمیتواند به طور قانونی، سیگار بخرد.
به گزارش تجارتنیوز، آنطور که اعلام شده، برنامه دولت نیوزیلند این است که با افزایش هر ساله حداقل سن برای استعمال دخانیات در این کشور، به تدریج نسلی ایجاد شود که اصلا سیگار را امتحان نکرده که بخواهد در دام اعتیاد به آن بیفتد. اما آیا این، روشی مناسب برای کاهش مصرف دخانیات است؟
تصاویر ترسناک روی پاکتهای سیگار
ممنوعیتها و محدودیتهای دولتها در مقابل استعمال دخانیات، روزبهروز بیشتر میشود و احتمال اینکه سیگار کشیدن در آینده عملی مجرمانه باشد، بیشتر و بیشتر. الزامیشدن تصاویر ترسناک از ریههای افراد مبتلا به سرطان یا دندانهایی که از شدت سیگار کشیدن سیاه شدهاند، تنها یکی از این محدودیتها است که از قضا در ایران هم اجرایی میشود.
بررسیها نشان میدهند که نزدیک به ۱۰۰ کشور در جهان، نصب پیامهای هشداردهنده روی پاکتهای سیگار را الزامی کردهاند و حتی در کشورهایی مانند استرالیا، این الزام وجود دارد که این پیامها، حتما حاوی تصاویر «چندشآور» هم باشند!
نصب تصاویر هشداردهنده روی پاکتهای سیگار، اکنون در حدود ۱۰۰ کشور در جهان انجام میگیرد.
خط دوم محدودیتها، محدودیت استعمال سیگار در مکانهای عمومی است که در بسیاری از کشورها اجرایی شده است. خط سوم هم ممنوعیت سنی برای فروش سیگار است که در عمده کشورهای دنیا، از ۱۸ سالگی تعیین شده است.
خط چهارم محدودیتها هم افزایش دائمی مالیات بر دخانیات است، به این شکل که سیگار گران میشود تا نخست تمایل افراد به مصرف آن کاهش پیدا کند و دوم اینکه هزینه نظام درمان به دلیل بیماریهای ناشی از استعمال دخانیات، در واقع از خودِ افراد سیگاری گرفته شود.
این بار داستان فرق میکند
اما طرحی که نیوزیلند قصد اجرای آن را دارد، از اساس متفاوت است و دلیل اهمیت آن هم این است که در صورت موفقیت، احتمال اجرای آن در کشورهای دیگر هم بالا میرود. آمارها نشان میدهد که اکنون حدود ۱۳ درصد از جمعیت بزرگسالان در نیوزیلند سیگار میکشند.
یک دهه پیش، این نسبت حدود ۱۸ درصد بود و به همین دلیل این کشور امیدوار است تا سال ۲۰۲۵ میلادی، نسبت جمعیت سیگاریها به کل جمعیت بزرگسالان خود را به ۵ درصد برساند. در این کشور، افراد زیر ۱۸ سال هنوز هم میتوانند سیگار بخرند، اما مطابق طرح جدید، قرار است سن مجاز برای فروش سیگار به افراد، به صورت مرحله به مرحله بالا برود.
دولت نیوزیلند میخواهد با افزایش سال به سال سن مجاز برای خرید سیگار، به تدریج یک نسل سیگار-گریز ایجاد کند.
بررسیهای رسمی در نیوزیلند نشان میدهند که ۸۰ درصد از افراد سیگاری، قبل از ۱۸ سالگی شروع به سیگار کشیدن کردهاند و ۹۷ درصد هم قبل از رسیدن به ۲۵ سالگی. بر اساس طرح جدید، هر سال یک سال به حداقل سن مجاز برای خرید سیگار اضافه میشود و خیلی زود، سن مجاز خرید سیگار از کف حداقلیِ ۱۸ سال به ۲۵ سال افزایش پیدا میکند.
اما این روند هرگز متوقف نمیشود و مثلا اگر فرض را بر تصویب و اجرایی شدن این قانون از ابتدای سال ۲۰۲۳ بگذاریم، در سال ۲۰۸۸ میلادی تنها افراد ۸۰ سال به بالا مجاز به خرید سیگار در نیوزیلند خواهند بود!
دولت نیوزیلند قرار است با کاهش تعداد مراکز مجاز فروش سیگار از حدود ۸ هزار مرکز به حدود تنها ۵۰۰ مرکز، کنترل گستردهای بر این روند داشته باشد. از طرفی، میزان «نیکوتین» موجود در سیگار و سایر دخانیات هم قرار است در این کشور کم شود تا میزان وابستگی افراد به «نیکوتین» کاهش پیدا کند.
آیا این روش جواب میدهد؟
پرسش مهم اما این است که آیا دولت نیوزیلند در اجرای این طرح موفق میشود یا نه؟ برای یادآوری باید این را اضافه کنیم که این بار هدف کاهش جمعیت سیگاریها یا کاهش مصرف سیگار در میان جمعیت سیگاریها نیست، بلکه هدف این است که پس از مدتی یک نسل بیتمایل به سیگار در نیوزیلند شکل بگیرد.
برای پاسخ به اینکه این طرح موفق خواهد شد یا نه، اکنون کمی زود است، اما ممکن است بشود حدسهایی زد. در ایالات متحده آمریکا، در فاصله سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ میلادی، ممنوعیتی فراگیر و ملی برای مصرف، فروش و ترانزیت نوشیدنیهای الکلی ایجاد شد که اتفاقا موضوعی فیلمهای سینمایی بسیاری هم بوده است.
در فاصله سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳، خرید، فروش و ترانزیت الکل در آمریکا ممنوع بود.
با این همه، مصرف الکل در آمریکا قطع نشد، بلکه زیرزمینی شد و به دست شبکههای مافیایی (مانند گروه «آل کاپون») افتاد. ایجاد ممنوعیت برای هر چیزی، بدون از بین بردنِ تمایلات شخصی افراد برای مصرف آن، در نهایت همین سمت و سو را پیدا میکند.
«میلتون فریدمن» و آزاد کردن مواد مخدر!
در اینجا شاید بشود گریزی هم به یک اقتصاددان معروف و پرحاشیه زد: «میلتون فریدمن» (Milton Friedman). فریدمن که برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۶ میلادی و طرفدار دوآتشه «اقتصاد بازار» هم بود، در یک مصاحبه معروف گفته بود که خرید و فروش مواد مخدر باید آزاد شود، به این دلیل که بازار این کالا را از حالت زیرزمینی خارج میکند.
استدلال اصلی فریدمن این بود که به دلیل ممنوعیت خرید و فروش مواد مخدر، اکنون قیمت این کالا بسیار بالا است، اما اگر خرید و فروش آزاد شود، بازار به تعادل میرسد و با کاهش قیمت، تمایل تولیدکنندگان مواد مخدر به تولید آن کاهش پیدا میکند، چرا که سود آنها کاهش مییابد.
«میلتون فریدمن»، نوبلیست اقتصاد و طرفدار دوآتشه اقتصاد بازار، استدلال میکرد که خرید و فروش مواد مخدر باید آزاد شود.
کلیت استدلال ساده است: اگر همه بتوانند سیبزمینی بکارند (مثلا همه زمین کشاورزی داشته باشند یا انگیزه کاشت سیبزمینی داشته باشند)، پس از مدتی به دلیل افزایش عرضه، سیبزمینی ارزان میشود. پس از ارزانشدن سیبزمینی، افراد کمتری انگیزه ورود به حوزه کاشت سیبزمینی را خواهند داشت، چرا که سود حاصل از این کار کم شده و بازار کشش ندارد.
سیگار و آزادی فردی: چرا سیگاریها حق دارند؟
اما به نظر میرسد فریدمن در ایجاد مشابهت میان مواد مخدر و کالاهای دیگر اشتباه میکرد. شاهد مثالِ زنده این ماجرا هم مصرف الکل و نوشیدنیهای الکلی در جهان است: در عمده کشورهای جهان تولید این محصولات آزاد است و قیمت هم بالا نیست، اما آیا تمایل به مصرف یا تمایل به تولید کاهش پیدا کرده است؟ قطعا نه.
شواهد بسیاری هست که نشان میدهد مصرف الکل به همان اندازه مصرف سیگار برای سلامتی افراد ضرر دارد و شاید مصرف نوشیدنیهای پر شکر مانند نوشابهها را هم بتوانیم به فهرست خطرناکترین خوراکیها اضافه کنیم.
اگر بخواهیم مته به خشخاش بگذاریم، یکی از گزارشهای «سازمان بهداشت جهانی» (WHO) هم نشان میدهد که مصرف گوشت فرآوریشده (مثل سوسیس و کالباس)، حتی از مصرف سیگار هم خطرناکتر است و احتمال ابتلا به سرطان را بیش از سیگار کشیدن افزایش میدهد. (اصل گزارش را در اینجا بخوانید.)
آیا با این استدلال که ممکن است پس از مسابقات فوتبال، میان طرفداران تیمها درگیری رخ بدهد، باید فوتبال را ممنوع کرد؟
آیا باید همه اینها را ممنوع کرد؟ این کار نه ممکن است و نه حتی مجاز! ماجرا این است که انسانها مسئول سلامتی خودشان هستند و هر چند میتوان استدلال کرد که فرد سیگاری با سیگار کشیدن به بقیه آسیب میزند و به نظام درمانیِ کشورها هم هزینه بار میکند، چرا همین را در مورد الکلیها یا کسانی که نوشابه میخورند نمیگوییم؟!
شرکتهای بیمه یک استدلال جالب توجه دارند: اگر کسی کمربند ایمنی نبسته باشد و تصادفی منجر به جرح داشته باشد، شرکت بیمه ممکن است زیرِ بار پرداخت خسارتها نرود. در بسیاری از کشورها هم اگر بخواهید خودتان را بیمه کنید و مثلا سابقه بیماری قلبی داشته باشید، باید حق بیمه بیشتری در مقایسه با کسی که بیمار نیست بپردازید، چرا که احتمال اینکه برای شرکت بیمه هزینه بتراشید، بالاتر است.
اکنون سوال این است: آیا باید برگزاری مسابقات فوتبال را ممنوع کرد، چرا که مثلا احتمال ایجاد درگیری میان طرفداران دو تیم پس از پایان مسابقه وجود دارد؟ بر همین قیاس، اگر قرار است سیگار کشیدن ممنوع شود چون مشکلساز است، چرا نوشیدن نوشابه یا حتی فروش گوشتهای فرآوریشده ممنوع نمیشود؟
نظرات