احتکارِ ۵۰ درصد از غذای جهان در چین/ چین از حمله به اوکراین با خبر بود؟
خبرهایی نگرانکننده میگویند که چین از ۵ ماه پیش، نزدیک به نیمی از غذای جهان را احتکار کرده است. آیا این به جنگ اوکراین ربط دارد؟ آیا چین هم آماده جنگ شده است؟ به گزارش تجارتنیوز، این پرسشی است که پس از حمله روسیه به اوکراین، طنینی بیش از گذشته پیدا کرده و ظاهرا شواهدی
خبرهایی نگرانکننده میگویند که چین از ۵ ماه پیش، نزدیک به نیمی از غذای جهان را احتکار کرده است. آیا این به جنگ اوکراین ربط دارد؟ آیا چین هم آماده جنگ شده است؟
به گزارش تجارتنیوز ، این پرسشی است که پس از حمله روسیه به اوکراین، طنینی بیش از گذشته پیدا کرده و ظاهرا شواهدی هم برای آن وجود دارد: دولت چین حدود ۵ ماه پیش، از شهروندان چینی خواست که آذوقه ذخیره کنند.
از آن زمان تا امروز، آمار و ارقامِ مرتبط با مواد غذایی در جهان، رکوردهای حیرتآوری را به ثبت رساندهاند. قیمت گندم به بالاترین میزان در ۱۴ سال گذشته رسیده؛ بسیاری از کشورهای جهان با بحرانِ کمبود روغنهای خوراکی مواجه شدهاند؛ روسیه (به عنوان یکی از ۳ تولیدکننده بزرگ گندم در جهان) صادرات گندم را ممنوع کرده؛ سازمان ملل متحد نسبت به بروز بیسابقه بحران گرسنگی در کشورهایی مانند یمن هشدار داده و از همه مهمتر اینکه گزارش شده که چینیها نزدیک به ۵۰ درصد از غلات جهان را ذخیره کردهاند.
بحران غذا در یمن
«زمستان در راه است»
موردِ آخری از موارد قبلی نگرانکنندهتر است. چینیها حدود ۱۸ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و ذخیرهکردن حدود نیمی از غلات جهان توسط دولت و مردم این کشور، نمیتواند عادی باشد.
خبرگزاری «راشاتودی» (وابسته به دولت روسیه)، در دیماه امسال به نقل از دادههای وزارت کشاورزی آمریکا گزارش داده بود که چین ۶۹ درصد از ذخایر ذرت جهان را در نیمه اول سال زراعی ۲۰۲۲ میلادی در اختیار خواهد داشت که در مورد ذخایر برنج و ذخایر گندم جهان، این رقم به ترتیب ۶۰ درصد و ۵۱ درصد است.
همزمان، «کین یویون»، رئیس بخش ذخایر غلات در اداره ملی غذا و ذخایر استراتژیک چین، در آذرماه امسال اعلام کرده بود که که این کشور ذخایر غذایی خود را در سطح بالا و بیسابقهای حفظ کرده است. به گفته این مقام چینی، «ذخایر گندم چین میتواند برای یک سال و نیم پاسخگوی تقاضا باشد و در مورد تامین غذا هیچ مشکلی وجود ندارد.»
سیلوهای ذخیره گندم
خبرگزاری «رویترز» هم در گزارشی، نقل قول جالبی از یک فروشنده خواربار در یکی از شهرهای چین آورده بود. این فروشنده برنج و روغن، به خبرنگار «رویترز» گفته بود: «امسال زمستان بسیار سختی در پیش داریم».
هماهنگی روسیه و چین؟
جنگ در اوکراین، حمله احتمالی چین به تایوان و ذخیرهکردن مواد غذایی از سوی پرجمعیتترین کشور در جهان، همه و همه میتوانند به هم مرتبط باشند. این هم محتمل است که این مسائل ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند و صرفا یک همزمانی رخ داده باشد.
با این همه، شواهدی هست که چین و روسیه با یکدیگر هماهنگ بودهاند و فراتر از این، قطعات پازلی که به چالشکشیدنِ نظم جهانی را نتیجه میدهد، از مدتها پیش در حال چینش بوده است. به عبارت ساده، برای معنادار شدنِ آنچه امروز رخ میدهد، تنها باید برخی شواهد را کنار یکدیگر بگذاریم و حدس و گمانهایی بزنیم.
«شی جین پینگ» و «ولادیمیر پوتین»، روسای جمهور چین و روسیه، چند روز پیش از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین با یکدیگر دیدار کردند. در آن دیدار (که در حاشیه المپیک زمستانی در پکن انجام شد) چین و روسیه قراردادی امضا کردند که بر اساس آن، پکن ۱۱۷ میلیارد دلار نفت و گاز از مسکو خریداری خواهد کرد.
روسیه و چین از آشوب جهانی سود میبرند؟
بعدها گفته شد که «پوتین» در آن دیدار، به همتایِ چینی خود خبر داده بود که میخواهد به اوکراین حمله کند و «شی جین پینگ»، رییسجمهور چین از او خواسته بود تا پایان بازیهای المپیک زمستانی پکن صبر کند.
روسیه اما صبر نکرد و قوای نظامیاش را وارد خاک اوکراین کرد. بعد هم زمزمههایی به گوش میرسید که پکن از این بابت، از مسکو دلخور شده است. با این همه، تا این لحظه، ظاهرا اوضاع چندان به ضرر روسها و چینیها هم نبوده است.
حمله روسیه به اوکراین و جنگ این دو کشور باهم
روسیه صادرات گندم را ممنوع کرده و تهدید قطع صادرات گاز به اروپا، آنقدر سنگین است که اروپاییها را دست به عصا کند. در واقع، اکنون بسیاری از کشورهای جهان در اروپا، آسیا و آفریقا، در سایه تهدید کمبود غذا و کمبود انرژی قرار دارند.
چین اما پیشاپیش نفت و گاز مورد نیاز خود را (احتمالا حتی با تخفیف) از روسیه خریداری کرده است. ذخیره غذا در هر دو کشور هم بالا است. همزمان، برخی رقبا هم ممکن است به شدت آسیب ببینند: هند به عنوان رقیبِ ژئوپولتیک چین، هم با بحران غذا رو به رو خواهد شد و هم رشد اقتصادیاش به دلیل افزایش قیمت انرژی کاهش پیدا خواهد کرد.
یارکشی قدرتها عوض میشود
از آنسو اما وضعیت جدید، به گونهای دیگر هم به نفع روسیه (و حتی چین) تمام خواهد شد. بلوکبندی قدرتها در سطح جهانی هم در حال تغییر است و جنگ اوکراین این را به وضوح نشان میدهد.
امارات متحده عربی (که بسیار نزدیک به آمریکا در نظر گرفته میشد)، در قطعنامه محکومیت حمله روسیه به اوکراین، موضعی ممتنع گرفت. رژیم اسرائیل هم روسیه را محکوم نکرد و در روزهای اخیر، خبرهایی به گوش میرسید که الیگارشهای روس، با جتهای شخصیشان به تلآویو رفتهاند تا از مصادره بخشی از اموالشان در اروپا فرار کنند.
هند هم به صراحت اعلام کرده که خرید نفت از روسیه را ادامه میدهد. برزیل، یکی دیگر از بزرگترین اقتصادهای جهان هم میگوید که به همکاریهای اقتصادی خود با روسیه ادامه خواهد داد. همزمان، عربستان سعودی قصد دارد بخشی از فروش نفت خود به چین را با «یوآن» و نه با «دلار» تسویه کند، تصمیمی که به تضعیف جایگاه آمریکا در جهان میانجامد.
افزایش قیمت سوخت در پی جنگ روسیه و اوکراین
از آنسو، میتوان تصمیم چین و روسیه برای پذیرش عضویت ایران در «پیمان شانگهای» و ذخیرهسازی طلا و ارزهای دیگر توسط روسیه از سال ۲۰۱۴ میلادی به اینسو را نیز در راستای آمادگی این کشورها برای ورود به دورانی از منازعه با آمریکا و اروپا در نظر گرفت.
جنگی که ادامه خواهد یافت.
به این ترتیب، به نظر میرسد که چین و روسیه، خود را پیشاپیش آماده کرده بودند که هزینههای دستبردن در نظم جهانی را برای اقتصاد داخلیشان قابل تحملتر کنند. همزمان، رقبای این کشورها در حوزه ژئوپولتیک (آمریکا برای هر دو؛ اروپا برای روسیه و هند برای چین) آسیب شدیدی از وضعیت جدید خواهند دید.
طرف مقابل (یعنی آمریکا و اروپا و متحدانشان نظیر ژاپن، کانادا، کرهجنوبی و استرالیا) هم به سرعت و در بالاترین سطح واکنش نشان داده است. میتوان تصور کرد که اگر مذاکرات میان روسیه و اوکراین به نتیجه نرسد، حلقه تحریمهای اقتصادی علیه روسیه (و تا اندازهای علیه چین) تنگتر و تنگتر شود.
روسیه و چین جهان را به هم میریزند؟
دودِ منازعه اما به چشم تمام جهان خواهد رفت. احتکار غلات در چین، به مرگ چند میلیون نفر در ماههای آینده ختم خواهد شد. چنان که هشدار داده شده، کشورهایی مانند یمن، بیشترین آسیب را خواهند دید.
وضعیت برای دولتهای مصر، ترکیه و لبنان (که بالاترین واردات گندم را از روسیه و اوکراین داشتند) میتواند بحرانی شود. از آنسو، کاهش شدید (و شاید حتی تعمدی) صادرات کود شیمیایی از روسیه هم اثرات خود را دستکم یک سال دیگر نشان خواهد داد.
افزایش قیمت انرژی میتواند بحران را به ثروتمندترین کشورهای جهان هم بکشاند: در انتخابات بعدی آمریکا، «دونالد ترامپ» (یا کسی شبیه به او) خواهد گفت که دموکراتها نتوانستند بحران با روسیه را مدیریت کنند. در جایی مانند فرانسه (که انتخابات در پیشِ رو دارد)، راست افراطی ممکن است صدای بلندتری پیدا کند. «خرس» و «اژدها»، آماده نبرد شدهاند.
نظرات