مقایسه متراژ خانه های ایران و جهان!/خانههای ایرانی باز هم کوچکتر میشود؟
خانههایی که ما ایرانیها در آنها زندگی میکنیم، احتمالا کوچکتر از خانههای پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگمان هستند. در شهرهای کوچکتر هم معمولا خانهها مساحت بیشتری دارند تا در شهرهای پرجمعیتتر. متراژ خانهها میتواند نموداری از قدرت خرید، وضعیت اقتصادی و البته فرهنگ باشد. اما شهروندان کدام کشورها بزرگترین خانهها را دارند؟
خانههایی که ما ایرانیها در آنها زندگی میکنیم، احتمالا کوچکتر از خانههای پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگمان هستند. در شهرهای کوچکتر هم معمولا خانهها مساحت بیشتری دارند تا در شهرهای پرجمعیتتر. متراژ خانهها میتواند نموداری از قدرت خرید، وضعیت اقتصادی و البته فرهنگ باشد. اما شهروندان کدام کشورها بزرگترین خانهها را دارند؟
به گزارش تجارتنیوز ، آیا در همه جایِ جهان هم همین وضعیت حاکم است؟ قطعا نه، چراکه این موضوع صرفا اقتصادی نیست و شاید ریشههای فرهنگی هم داشته باشد. با این همه، ظاهرا یک «ترند» (Trend) جهانی ایجاد شده که در آن، افراد خانههای کوچکتر را ترجیح میدهند، حتی اگر توان مالیِ خرید یا اجاره خانههای بزرگتر را هم داشته باشند.
اما چرا مردمان جهان (یا دستکم بخشی از آنها) حالا خانههای کوچکتر را ترجیح میدهند و آیا این موضوع صرفا از زاویه نگاه اقتصادی قابل بررسی است؟ در این مطلب به این پرسشها پاسخ میدهیم.
مرزِ ۱۰۰ مترمربعی
مساحت خانه ایرانیها (بهطور متوسط) حالا بسیار کمتر از گذشته است. از طرفی، شواهد متعدد آماری وجود دارد که نشان میدهد خانههای کوچکمتراژ، سهم بزرگتری از تقاضای مسکن را در شهرهای بزرگ کشور (همچون تهران، کرج یا مشهد) به خود اختصاص میدهند.
سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ خورشیدی هم نشان میدهد که حدود ۶۵٫۶ درصد از خانههای مسکونی در ایران ۱۰۰ متر مربع و کمتر مساحت دارند. همزمان، دادههای آماری مختلف حاکی از آن هستند که بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از خانههای خالی از سکنه در ایران (که بین ۲ تا ۳ میلیون مورد تخمین زده میشوند) بیش از ۱۰۰ متر مربع مساحت دارند.
به بیان ساده، این دادههای آماری از یک الگوی واضح حکایت میکنند: خانههایی با مساحت بیش از ۱۰۰ متر مربع مشتریهای کمتری دارند. علت را هم میتوان حدس زد: بخش عمده خانههای خالی در شهرهای بزرگ قرار دارند و توان خرید شهروندانِ ایرانی برای خرید این خانهها بسیار پایین است.
«آپارتمانهای کپسولی» در شهرهایی که با معضل کمبود فضا مواجهاند، دهههاست که پدیدههایی شناختهشده هستند.
از خانه حیاطدار تا آپارتمان کپسولی
ایرانیهای چند نسل قبل، معمولا خانههای حیاطدار را میپسندیدند، خانههایی که حالا تخریب میشوند و جایشان را به آپارتمانهای چند طبقه و پُرواحد میدهند تا پاسخگوی نیاز جمعیتی باشند. اما بحران مسکن در ایران، ظاهرا پیشنهادهای تازهای را هم به ذهن مدیران ایرانی متبادر کرده است.
در تابستان سال ۱۳۹۹، پیشنهاد شد که برای حل مشکل مسکن، ساخت آپارتمان ۲۵ متری در دستور کار قرار بگیرد. پاسخ، تعجب و مخالفت در فضای مجازی بود. با این حال، «آپارتمانهای کپسولی» در شهرهایی همچون «توکیو» یا «سئول»، به ترتیب در «ژاپن» و «کرهجنوبی» و البته در تمام شهرهایی که با معضل کمبود فضا مواجهاند، دهههاست که پدیدههایی شناختهشده هستند.
«آپارتمانهای کپسولی»، در «توکیو» یک ضرورت اقتصادی هستند، چرا که قیمت ملک در این شهر بسیار بالا است. با این همه، در بسیاری از دیگر شهرها و کشورهای جهان که چنین معضلی وجود ندارد، تمایل به زندگی در خانههای کوچک افزایش پیدا کرده است.
خانه خوب باید چند متری باشد؟
پیش از هر چیز، نگاهی بیندازیم به میانگین متراژ خانههای مسکونی در برخی کشورها. کشورهایی با چگالی جمعیت بالاتر (یعنی جمعیت بیشتر به ازای هر کیلومتر مربع مساحت) معمولا خانههای مسکونی کوچکتری هم دارند. البته همیشه هم اینطور نیست.
«هنگکنگ» یکی از رکورددارها است. متوسط مساحت آپارتمانها در این کشور حدود ۴۵ متر مربع است. «چین» هم شهرهایی بسیار متراکم و با چگالی جمعیت بالا دارد و ظاهرا شهروندان این کشور گریزی از زندگی در خانههای کوچک ندارند. متوسط متراژ خانهها در این کشور، حدود ۶۰ متر مربع است.
در مقابل، شهروندان برخی کشورها هم خانههای بسیار بزرگ را میپسندند. دادههای سایت «استاتیستا» (Statista) در سال ۲۰۱۷ میلادی نشان میدهد که استرالیاییها از این نظر در صدر هستند. در آن سال، متوسط متراژ خانههای مسکونی در «استرالیا»، حدود ۱۸۸ متر مربع بوده است.
«آمریکا» در جایگاه دوم است و متوسط متراژ خانههای مسکونی در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی حدود ۱۷۶ متر مربع بوده است. «کانادا» (با متوسط ۱۶۶ متر مربع)، «بریتانیا» (با متوسط ۱۴۷ متر مربع)، «فرانسه» (با متوسط ۱۴۴ متر مربع)، «آلمان» (با متوسط ۱۳۷ متر مربع) و «مکزیک» (با متوسط۱۳۱ متر مربع) در جایگاههای بعدی هستند.
تبِ جهانی خانههای کوچک
اما انتخاب خانههای کوچکتر و جمعوجورتر، ظاهرا به یک تب جهانی تبدیل شده است. معروفترین نمونه، «ایلان ماسک»، ابرثروتمند آمریکایی است که با ثروتش میتواند صدها مورد از گرانترین املاک را در چهارگوشه جهان بخرد، اما زمانی که میخواست روی پروژه «اسپیسایکس» کار کند، یک خانه ۳۵ متری پیشساخته در نزدیکی محل پروژه اجاره کرد.
تعداد شرکتها و موسساتی که خانههای کوچکمتراژ را طراحی یا «دیزاین» میکنند هم افزایش پیدا کرده است. مدیر یکی از این شرکتها (به نام New Frontier Design) به بیبیسی جهانی گفته بود که میزان مراجعه جوانان برای خرید خانههای کوچک افزایش پیدا کرده است. به گفته او، خیلیها میخواهند خانههای کوچکی در حاشیه طبیعت داشته باشند که آنها را از فضای شهری دور کند.
طبیعی است که در جایی مانند تهران، «خانهای کوچک در حاشیه طبیعت» معنایی ندارد. با این همه، بسیاری از ایرانیها به دلیل کاهش قدرت خریدشان ممکن است در سالهای آینده ناچار به زندگی در خانههایی کوچکتر و کوچکتر باشند.
میتوان تصور کرد که سمت تقاضا (یعنی بسازبفروشها و انبوهسازان) هم ممکن است به این ندا پاسخ بدهند. با این همه، خانه کوچک سبک زندگی را هم تغییر میدهد و از جمله، طبیعی است که بر تمایل به فرزندآوری هم تاثیر بگذارد. اگر جایی شنیدید که اقتصاد چگونه ممکن است بر تمایل به فرزندآوری تاثیر بگذارد، شاید بد نباشد در پاسخ، به قدرت خرید و متراژ خانه هم اشارهای بکنید.
نظرات