فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۶۴۰۷۰۷

چرا همه در خاورمیانه دست‌به‌اسلحه شده‌اند؟/ آیا «جنگ اوکراین» رقبای منطقه‌ای ایران را تضعیف کرده است؟

چرا همه در خاورمیانه دست‌به‌اسلحه شده‌اند؟/ آیا «جنگ اوکراین» رقبای منطقه‌ای ایران را تضعیف کرده است؟

جنگ اوکراین اکنون مهم‌ترین موضوع سیاسی-اقتصادی در سطح جهانی است و هر چند برخی می‌گویند مساله چندان به ایران مربوط نمی‌شود، واضح است که ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، از این رخداد بی‌سابقه تاثیر می‌پذیرد. به گزارش تجارت‌نیوز، تاثیراتی که این جنگ تا همین حالا بر ایران داشته، فراوان‌اند: از بدل‌شدنِ روسیه به تحریم‌شده‌ترین کشور در

جنگ اوکراین اکنون مهم‌ترین موضوع سیاسی-اقتصادی در سطح جهانی است و هر چند برخی می‌گویند مساله چندان به ایران مربوط نمی‌شود، واضح است که ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، از این رخداد بی‌سابقه تاثیر می‌پذیرد.

به گزارش تجارت‌نیوز ، تاثیراتی که این جنگ تا همین حالا بر ایران داشته، فراوان‌اند: از بدل‌شدنِ روسیه به تحریم‌شده‌ترین کشور در جهان (به جایِ ایران) گرفته، تا افزایش قیمت نفت و عجله آمریکایی‌ها برای حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران.

با این همه، در پسِ پشت رخدادهای روزمره، تغییرات سهمگین‌تری به دنبال جنگ اوکراین در راه‌اند. یکی از این‌ها، فروریختنِ بنیادهای «جهانی‌شدن» (Globalization) است. در واقع، از همین حالا واضح است که اقتصادهای جهان در آینده میان‌مدت، بیشتر و بیشتر در خود فرو می‌روند. از قضا، ایران یکی از برندگان این ماجرا خواهد بود. اما چرا و چطور؟

خداحافظ «دهکده جهانی»

اصطلاح «دهکده جهانی» (Global village) را نخستین بار یک متخصص رسانه به نام «مارشال مک‌لوهان» در دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح کرد. منظورش این بود که جهانِ مدرن شبیه به یک دهکده شده است که همه در آن از هم خبر دارند و به هم مرتبطند.

در زمینه اقتصاد هم این امکان پس از فروپاشی «دیوار برلین» در سال ۱۹۸۹ میلادی (۱۳۶۸ خورشیدی) پدید آمد. کمی بعد از آن، اتحاد شوروی فروپاشید و آمریکا قدرت بلامنازع جهانی شد. «لیبرال دموکراسی» به الگوی مستقرِ جهانی بدل شد. پس از آن، کشورهای جهان شروع کردند به پیوند زدنِ اقتصادهای‌شان تحت این الگو.

نتیجه حیرت‌آور بود: کشورهایی مانند چین، موفق شدند به لطف همین الگو نزدیک به ۷۰۰ میلیون نفر از شهروندان‌شان را از زیر خط فقر بیرون بکشند. ظهور غول‌هایی مانند کره‌جنوبی، هنگ‌کنگ، سنگاپور و امارات متحده عربی هم مرهون همین وضعیت بود. در واقع، اقتصاد جهانی به کشورهایی که عقب مانده بودند، فرصت داد که خودشان را با ادغام در نظام جدید، به سرعت جلو بکشند.

اما این روند مدتی است که معکوس شده و شاید چون هنوز در میانه راه هستیم، برخی متوجه تغییرات نشده‌اند. جنگ اوکراین، تنها نوک یک کوه یخ است که نشان می‌دهد باید با دنیایی که در ۳۰ سال اخیر تجربه کرده‌ایم، خداحافظی کنیم. اما چه چیزی انتظارمان را می‌کشد؟

جنگ روسیه و اوکراین

بحران غذا در خاورمیانه و آفریقا

از «ترامپ» تا «پوتین»

ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ» در آمریکا، احتمالا بزرگ‌ترین نشانه تغییر در روند جهانی‌شدن بود. ترامپ به نهادهای جهانی اعتقاد نداشت. او به هر چیزی که پسوند «بین‌المللی» یا «جهانی» داشت، بی‌اعتماد بو. ترامپ، آمریکا را از «پیمان آب و هوایی پاریس» و «سازمان جهانی بهداشت» بیرون کشید و از «برجام» خارج شد. او همچنین در مرز آمریکا و مکزیک دیوار کشید و دستورات اجرایی ضدمهاجرتی امضا کرد.

طرفدارانش هم (حتی در ایران)، مضامینی مبهم (همچون «گلوبالیسم») کوک کردند و او در این سمتِ جهان هم طرفدار کم نداشت. هرگز نتوانستند توضیح بدهند که «گلوبالیسم» اساسا چیست و چرا چیزهایی که پسوند «بین‌المللی» یا «جهانی» دارند، این‌قدر از نظر آنها ناپسند جلوه می‌کنند.

خروج «برتانیا» از اتحادیه اروپا (موسوم به «برگزیت») هم ضربه دوم بود. این رویداد، هیمنه اتحادیه اروپا به عنوان الگویی موفق از همراهی و هم‌پیمانیِ کشورهای مختلف را زیر سوال برد. اکنون نیز حمله «پوتین» به اوکراین، نشان می‌دهد که در هم‌تنیدگیِ جهانی، واقعا مخالفانی جدی دارد.

ساز ناکوک را کشورهایی دیگر هم می‌زنند: چینی‌ها می‌خواهند حالا که از جهانی‌شدن اقتصاد سود برده‌اند، درون‌گرا شوند و این هدف را رسما اعلام کرده‌اند. در فرانسه، اتریش، مجارستان و لهستان هم گروه‌های راست افراطی پدید آمده‌اند که هم ضدمهاجرت هستند و هم ضد اتحادیه اروپا.

جنگ روسیه و اوکراین

ترکیه به یکی از بهترین تولیدکنندگان پهپادهای نظامی در جهان بدل شده است

«اژدها» درون‌گرا می‌شود

حزب کمونیست چین چند ماه پیش اعلام کرد که تمرکزش را پس از نزدیک به ۴ دهه، به جایِ بازار جهانی بر بازار داخلی‌اش می‌گذارد. بازار داخلی چین (با ۱٫۴ میلیارد نفر جمعیت) به تنهایی از بازار داخلیِ کل اروپا و بازار داخلی آمریکا بر روی هم بزرگ‌تر است. به این ترتیب چینی‌ها انتخاب عجیبی هم نکرده‌اند.

چین علاوه بر این در چهاردهمین سند توسعه ۵ ساله خود (که تا سال ۲۰۲۵ میلادی را در بر می‌گیرد)، بر توسعه فناوری‌های خاص (از زیست‌فناوری گرفته تا ماهواره، ابررایانه‌ها، ریزتراشه‌ها و حوزه هوافضا) تمرکز کرده و در این حوزه‌ها به دنبال استقلال از جهان است. در واقع، چین تصمیم گرفته پس از ۴۰ سال، «درون‌گرا» شود.

جهان مسلح می‌شود

جنگ اوکراین اما یک پیامد جالب توجه دارد که نشان می‌دهد چین بی‌گدار هم به آب نزده است: کشورهای مختلف جهان مسلح‌تر از همیشه می‌شوند. «اندرو شنگ» و «شیائو گِنگ»، هر دو از چهره‌های آکادمیک معروف هنگ‌کنگ در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی، چندی پیش در وبسایت Project Syndicate در مقاله‌ای نوشتند که الگوی توسعه حالا در جهان تغییر کرده است.

به نوشته این دو، کشورها از این پس خواهند کوشید هم هزینه بیشتری برای دفاع و جنگ در نظر بگیرند و هم اینکه منابع تامین انرژی و غذای خود را متنوع‌تر کنند. آنها معتقدند این‌ها پیامد جنگ اوکراین بوده‌اند.

مورد آلمان و ترکیه

آلمان مثال خوبی است. این کشور پس از پایان جنگ جهانی دوم خلع سلاح شد و امنیت خود را تقریبا به طور کامل به آمریکا و «ناتو» سپرد. اما دقیقا چند روز پس از حمله روسیه به اوکراین، «اولاف شولتز»، صدراعظم آلمان، اعلام کرد که بودجه نظامی این کشور را ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش می‌دهد و از این پس، هر سال ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور صرف بودجه نظامی خواهد شد.

از این رویدادِ بی‌سابقه، به «مسلح‌شدن» آلمان‌ها یاد کردند. اما واقعیت این است که کشورهای عربی هم در حال مسلح‌تر شدن هستند. همین چند روز پیش، خبرهایی در مورد شکل‌گیریِ چیزی شبیه به یک «ناتوی عربی» (با مشارکت امارات، بحرین، کویت، مصر، مراکش و رژیم اسرائیل) علیه ایران به میان آمد.

ترکیه هم که عضو «ناتو» است، اعلام کرده که می‌خواهد سیاست‌های نظامی مستقل‌تری در پیش بگیرد و از جمله، برای خودش موشک‌های بالستیک و پهپاد بسازد. عربستان سعودی هم بی سر و صدا با چین قراردادی امضا کرده تا یک کارخانه ساخت موشک‌های بالستیک در خاک این کشور توسط چینی‌ها ایجاد شود.

اروپایی‌ها هم بالاخره تردیدها را کنار گذاشتند و اعلام کردند که «ارتش واحد اروپایی» (European army) را تشکیل خواهند داد. این ارتش قرار است ۵ هزار نیروی زبده برای واکنش سریع داشته باشد که مستقل از «ناتو» عمل می‌کند.

جنگ روسیه و اوکراین

آلمان هزینه‌های نظامی خود را به شدت افزایش داده است

ایران کجایِ ماجرا است؟

اما این‌ها چه ارتباطی با ایران دارند؟ نخست اینکه در جهان امروز همه‌چیز به همه‌چیز ربط دارد و اگر غیر از این تصوری داشته باشیم، دیر یا زود متضرر خواهیم شد. دوم اینکه از قضا بخش بزرگی از این مسلح‌ شدن‌ها، یا در ارتباط با ایران هستند یا در اطراف ایران هستند و یا اینکه در نهایت به نحوی به ایران ارتباط پیدا می‌کنند.

«ناتوی عربی» (یا هر اسمی که بعدا روی آن بگذارند) به‌طور مشخص در مقابل ایران شکل گرفته است. موشک‌های بالستیک عربستان سعودی هم در مقابل هدفی به غیر از ایران طراحی نخواهند شد. ترکیه هم مدت‌ها است خیز برداشته تا نفوذِ یک قرنِ قبل خود (پیش از جنگ جهانی اول) را در خاورمیانه احیا کند و این هم باز یعنی تقابل با منافع ایران به‌شکلی غیرمستقیم.

زمزمه مسلح‌شدن اروپایی‌ها (از طریق «ارتش واحد اروپایی») هم پس از خروج آمریکا از افغانستان در همین چند ماه گذشته به میان آمد و حالا پس از جنگ اوکراین، شکلی عملیاتی به خود گرفته است. چنین ارتشی تنها در خاورمیانه (غرب آسیا) و آفریقا امکان عملیات دارد و نه مثلا در خاک اروپای غربی.
آیا الگوی ایران موفق بوده است؟

جنگ روسیه و اوکراین

کشورهای عربی جزو بزرگ‌ترین خریداران سلاح در جهان هستند

موفقیت الگوی ایران در توسعه فناوری‌های نظامی

اما الگوی ایران در توسعه فناوری‌های نظامی (با وجود آنکه بسیار پرهزینه بوده و انتقادات فراوان هم به آن شده)، به نظر موفق می‌رسد. وقتی ترکیه که پشتوانه‌ای مانند «ناتو» دارد، به دنبال پهپاد و موشک است، نمی‌توان حرف از خلع سلاح ایران زد.

وجه دیگر ماجرا، تنوع‌بخشیدن به منابع انرژی و غذا است. جنگ اوکراین به بحران غذا ختم شده و این طبل صدایش در ماه‌های آینده بلندتر خواهد شد. ترکیه، مصر، لبنان، ایران، پاکستان و حتی بسیاری از کشورهای اروپایی به واردات غذا از روسیه و اوکراین وابسته بوده‌اند و هستند.

حالا اما نه فقط زنگ هشدار کمبود غذا در همه این کشورها بلند شده، که کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، اسپانیا و یونان هم نگران‌اند که در زمستان آینده گاز و برق نداشته باشند، چرا که به‌شدت به واردات گاز از روسیه وابسته هستند.

ایران مشکل انرژی ندارد، اما ناگزیر باید هم بر متنوع‌کردنِ منابع واردات غذا تکیه کند و هم بر افزایش امنیت نظامی‌اش در اقیانوس آشوب در خاورمیانه. ایران با ابربحران تامین آب هم رو به رو است و به‌یقین نمی‌تواند واردات غذا نداشته باشد.

با این همه، حالا واضح است که طرح‌هایی مانند «کشاورزی فراسرزمینی»، صنعتی‌شدن کشاورزی یا افزایش بهره‌وری آب در کشاورزی، باید به سرعت در دستور کار ایران قرار بگیرند. دوران افول نسبی برای برخی قدرت‌های منطقه‌ای در اطراف ایران (مانند روسیه، ترکیه و عربستان سعودی) تازه شروع شده و این شاید تا حدی به نفع ایران تمام شود.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.