آیا قمار روسیه با طلا، به فروپاشی اقتصادی میانجامد؟/ بازی «گاز در مقابل روبل»!
همین چند روز پیش، روسیه اعلام کرد که قصد دارد از این پس، گاز صادراتی خود را تنها در مقابل روبل به «کشورهای غیردوست» (منظور عمدتا آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کرهجنوبی است) بفروشد و دیگر دلار یا یورو قبول نمیکند. به گزارش تجارتنیوز، اگر وابستگیِ شدید اروپا به گاز وارداتیِ روسیه نبود، چنین
همین چند روز پیش، روسیه اعلام کرد که قصد دارد از این پس، گاز صادراتی خود را تنها در مقابل روبل به «کشورهای غیردوست» (منظور عمدتا آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کرهجنوبی است) بفروشد و دیگر دلار یا یورو قبول نمیکند.
به گزارش تجارتنیوز، اگر وابستگیِ شدید اروپا به گاز وارداتیِ روسیه نبود، چنین تصمیمی از سوی ولادیمیر پوتین، بلافاصله موجب مضحکهشدن او در جهان میشد، چرا که روسها باید خوشحال هم باشند که میتوانند همچنان دلار و یورو دریافت کنند.
چرا روسیه، ایران نمیشود؟
در مقام مقایسه، آمریکا ایران را به شکلی تحریم کرده که دسترسی ایران به دلار را تقریبا ناممکن کرده. در واقع، این کشور ایران را از امتیاز تجارت با دلار محروم کرده است. از آنجا که نفت و دیگر کالاهای صادراتیِ ایران به سرعت توسط دیگر رقبای ایران در بازارهای جهانی جایگزین شدهاند، چنین تحریمی علیه اقتصاد ایران نه فقط اجرایی شده که میتواند در صورت لزوم تشدید هم بشود.
اما آیا در مورد روسیه هم آمریکا و متحدانش میتوانند همین مسیر را طی کنند؟ پاسخ منفی است. اروپا به شدت به گازی که از روسیه میخرد وابسته است و اگر پوتین شیر گاز را ببندد، اروپا به یک بحران بیسابقه فرو میغلتد. به همین دلیل، روسیه میتواند برای اروپاییها شرط و شروط بگذارد.
تحریم ایران سادهتر از تحریم روسیه بود، چرا که رقبای ایران جای نفت ایران در بازار را به سرعت پر کردند.
اما بازیِ پوتین با روبل و دلار و یورو، فراتر از اینها است و از قضا شبیه به یک تیغ دولبه هم هست. روسیه میتواند فعلا درخواست «گاز در مقابل روبل» داشته باشد. اما پرسش این است که این بازی را تا کجا میتواند ادامه بدهد؟ علاوه بر این، تبعات این تصمیم برای اقتصاد روسیه و جهان چه خواهد بود؟
کارت بازی تازه، روی میز اروپا
تصمیم پوتین برای کنار گذاشتن دلار و یورو در مقابل صادرات گاز، دو دلیل مشخصی دارد: اول اینکه اروپاییها مجبور میشوند دلار و یورو بفروشند. دوم اینکه روبل بخرند و این روبل را به حساب بانکهای روسی واریز کنند. این کار تقاضا برای روبل روسیه را بالا میبرد و از افت ارزشِ آن به دنبال تحریمهای اقتصادی تا حدی جلوگیری میکند.
از آنجا که ارزش گاز صادراتی روسیه به اروپا سال گذشته به بیش از ۶۰ میلیارد دلار رسیده بود و امسال (با فرض ثبات مصرف و ثبات صادرات) قطعا بیشتر هم خواهد شد، چنین تصمیمی برای حفظ ارزش پول ملی روسیه معقول به نظر میرسد.
پوتین اروپا را تهدید کرده که در مقابل گاز صادراتی روسیه، تنها میتواند روبل پرداخت کند.
اما روسیه صادرات نفت، کودهای شیمیایی و گندم (و مواردی دیگر) هم دارد که با فرض همین سناریو در مورد آنها و دریافت روبل در مقابل صادراتِ این کالاها، میتواند جلوی افت ارزش روبل در مقابل ارزهای خارجی را بگیرد. با این همه، اروپاییها هم به همین راحتی کوتاه نیامدهاند و نخواهند آمد.
تصمیمات رادیکال کرملین
نخست اینکه اروپا اعلام کرد چنین فشاری را نمیپذیرد و از آنجا که قراردادهای خرید گاز از روسیه به یورو بودهاند، تغییری در آنها نمیدهد. پوتین اما میگوید که اوضاع عوض شده و قراردادها هم برای روزهایِ خوبِ گذشته بودهاند.
تا اینجا وضعیت هنوز نامشخص است. دولتهای آلمان و فرانسه، اعلام کردهاند که برای بروز هر شرایطی آماده شدهاند. از جمله قطع کامل واردات گاز از روسیه و سهمیهبندی گاز در اروپا. همزمان، خریدارانِ بسیار کوچک گاز روسیه در اروپا، مجبور شدهاند شرایط کرملین را بپذیرند. (مثلا شرکت نفت «لاتویجاس گاز» (Latvijas Gāze) لتونی اعلام کرده که به روسیه روبل میدهد.)
روسیه یک نظام «استاندارد طلا» اعلام کرده، اما آیا گرهزدن روبل به طلا به نفع روسها است؟
با این همه، روسیه تصمیمات عجیبتری دیگری هم گرفته که دودش احتمالا در چشم خود روسها میرود. بر این اساس، دولت روسیه چند روز پیش اعلام کرد که نرخ برابری هر گرم طلا در مقابل روبل ، ثابت میمانئ. به عبارت دیگر، هر گرم طلا ۵ هزار روبل روسیه قیمت خواهد داشت.
جهان طلا را کنار گذاشت، روسیه آن را برداشت
اما اکنون سالها است که هیچ اقتصادی چنین کاری نمیکند. آخرین مورد از برابرسازیِ واحد پول ملی با طلا، در سوئیس انجام شد و آن هم در سال ۱۹۹۹ میلادی کنار گذاشته شد. در واقع،گرهزدن ارزش پول ملی به طلا و برابر گرفتن آنها (موسوم به «استاندارد طلا» یا Gold Standard) از سال ۱۹۷۱ میلادی به این سو تقریبا کنار گذاشته شده است.
در یک بازه زمانی مابین سال های ۱۹۴۴ تا ۱۹۷۱ میلادی، هر گرم طلا با یک نرخ برابریِ مشخص در مقابل دلار آمریکا تعیین قیمت میشد و بقیه ارزهای جهانی هم خود را با دلار هماهنگ میکردند (البته در یک نرخ ثابت).
امروز اما نرخ برابری ارزها به اصطلاح «شناور» است (موسوم به نظام «نرخ ارز شناور» یا Floating exchange rate) و مثلا هر ۱۴ لیر ترکیه امروز ممکن است برابر با یک دلار باشد و یک ماه دیگر، همین نسبت به ۱۵ به یک افزایش پیدا کند.
اگر جنگ اوکراین برای روسیه به یک باتلاق بدل شود، سقوط روبل روسیه و اقتصاد این کشور، دور از ذهن نیست.
بنابراین، تضمینی وجود ندارد که اسکناسی که امروز در دست شما است (چه ریال ایران؛ چه دلار آمریکا؛ چه روبل روسیه و چه لیر ترکیه)، فردا هم همین ارزشی را داشته باشد که امروز دارد. اما چرا روسیه چنین کاری کرده و ارز خود را به طلا گره زده است؟
تیغی که دست صاحبش را میبرد
از یک نظر تصمیم روسها منطقی و از نگاه آنها قابل درک است و میتواند برای مدتی موجب تقویت ارزش روبل روسیه در مقابل ارزهای خارجی شود. وقتی شما اعلام میکنید که هر گرم طلا برابر با ۵ هزار روبل روسیه است و این نرخ برابری ثابت هم هست، یعنی این دو باید با همین نرخ برابری با یکدیگر قابل معاوضه باشند.
خیلی ساده، یعنی اگر کسی ۵۰ هزار روبل روسیه داشته باشد و به بانک مرکزی روسیه مراجعه کند، باید بتواند ۱۰ گرم طلا در مقابل پولش دریافت کند. اما قطعا چنین چیزی امکان ندارد و این همان جایی است که بحران شروع میشود. اما پرسش این است که چرا این روند بحرانساز است؟
این بحران یا بلا قبلا یک بار سرِ آمریکاییها آمده بود و آنها اساسا به همین دلیل نظام «استاندارد طلا» را کنار گذاشتند. «ریچارد نیکسون»، رییسجمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۷۱ میلادی، نظام «استاندارد طلا» را کنار گذاشت، چون آمریکا مجبور شده بود به خاطر هزینههای جنگ ویتنام دلار چاپ کند و بنابراین، نمیشد با همان منطق قدیمی پیش رفت.
وقتی میگویید دلار (یا روبل یا هر واحد پولیِ دیگری) به طلا گره خورده است و همزمان پول هم چاپ میکنید، انگار دارید چک بیمحل میکشید. تشبیه سادهتر این است که دارید کاغذی بیارزش چاپ میکنید و تعهد میدهید که در مقابلش به هر کسی که آن کاغذ را داشته باشد، طلا خواهید داد!
چه بلایی بر سرِ خرس روسی خواهد آمد؟
روسیه طلای زیادی ذخیره کرده اما قطعا نه بهاندازه میزان روبلی که در جهان در گردش است. علاوه بر این، اگر شواهد درست باشند و جنگ در اوکراین به اندازهای فرسایشی بشود که بتوان گفت روسیه در باتلاقی مالی-سیاسی-نظامی فرو رفته، بانک مرکزی روسیه مجبور میشود دائما روبلِ بدون پشتوانه چاپ کند.
در آنصورت، چنانکه خود شهروندان روسیه و نیز اقتصاددانان روسی و غیرروسی میدانند، نگهداشتن روبل یک حماقت خواهد بود، مگر آنکه دارنده روبل همین امروز به بانک مرکزی روسیه برود و داراییاش را به طلا تبدیل کند (دیر رسیدن در اینجا یعنی هرگز نرسیدن!).
آیا قمار روسیه با طلا و گاز سرانجام به نفع این کشور تمام خواهد شد؟
اما از آنجا که همه نمیتوانند این کار را بکنند و کلیت ماجرا هم از حالا روشن است، همهچیز حاکی از سقوط بیشتر نرخ برابری روبل روسیه در مقابل ارزهای جهانی خواهد بود. اگر به هر دلیلی تحریمهای اقتصادی علیه روسیه تشدید شوند و به قطع صادرات گاز به اروپا، اعمال «تحریمهای ثانویه» علیه شرکتهای چینی و هندی و مواردی از این دست برسند، باید انتظار سقوط اقتصاد روسیه و تشدید نظامیگری این کشور را هم داشت.
نظرات