جنگ با عراق، ایران را چقدر عقب انداخت؟/ کدام کشورها بیشترین خسارت را از جنگ دیدند؟
«دنیز شمیهال»، نخستوزیر اوکراین به تازگی اعلام کرده که خسارتهای وارد شده به اوکراین به دنبال تجاوز نظامی روسیه به این کشور، به حدود ۶۰۰ میلیارد دلار رسیده است. با این حال، واضح است که اگر جنگ ادامه پیدا کند، این هزینه روز به روز بالاتر میرود. به گزارش تجارتنیوز، با این همه، جنگ اوکراین
«دنیز شمیهال»، نخستوزیر اوکراین به تازگی اعلام کرده که خسارتهای وارد شده به اوکراین به دنبال تجاوز نظامی روسیه به این کشور، به حدود ۶۰۰ میلیارد دلار رسیده است. با این حال، واضح است که اگر جنگ ادامه پیدا کند، این هزینه روز به روز بالاتر میرود.
به گزارش تجارتنیوز ، با این همه، جنگ اوکراین (دستکم تا این لحظه)، در زمره جنگهای بسیار پرهزینه در تاریخ نظامیِ جهان قرار نگرفته است و اساسا بعید است که وارد این فهرست بشود. اما کدام جنگها در تاریخ بودهاند که هزینههای کمرشکنی بر اقتصاد کشورهایِ درگیر در آن جنگها وارد کردهاند؟ این نوشتار پاسخی به این پرسش است.
روسها چه بلایی بر سرِ اوکراین آوردند؟
پیش از همه، به آخرین جنگ مهم در جهان بپردازیم. روسها بسیاری از زیرساختهایی را که میتوانستند در اوکراین هدف بگیرند، همین حالا نابود کردهاند و در واقع چیز بیشتری برای نابود کردن نمانده است. تخمینهای بانک جهانی نشان میدهند که اقتصاد اوکراین امسال بین ۴۵ تا ۷۵ درصد (در بدترین سناریو) کوچک خواهد شد. اما نابودی زیرساختها، کل هزینههای جنگ را نشان نمیدهد.
خسارتهای جنگ در اوکراین، تا این لحظه حدود ۶۰۰ میلیارد دلار اعلام شده است.
بر اساس اعلام رسمی، تا این لحظه حدود ۵ میلیون اوکراینی به دیگر کشورها پناهنده شدهاند، یعنی تقریبا یک نفر از هر ۹ نفر جمعیت این کشور. پناهندگی اما در بسیاری از موارد، یک مسیر یکطرفه است، به این معنی که آنها که رفتهاند، دیگر به کشوری ویران شده بر نمیگردند.
محاسبه اینکه اوکراین با خروج صدها هزار نفر از نخبگان، کارآفرینان و صاحبان سرمایهاش چقدر ضرر خواهد کرد، اساسا از نظر اقتصادی دشوار است.
جنگِ خودِ ما
اما خسارت بسیاری از جنگهایی که در جهان تجربه شده (دستکم تا این مرحله از جنگ در اوکراین) بسیار بیش از اینها بوده است. جنگ ایران و عراق هم یکی از همین جنگها است و البته مهم است که چه کسی هزینه جنگ را حساب میکند.
سازمان ملل متحد در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی (۱۹۸۰ میلادی) و پس از پایان جنگ، به صورت رسمی محاسبه میزان خسارت حمله نظامی عراق به ایران را شروع کرد. در آن زمان، کارشناسان سازمان ملل برآورد کرده بودند که ایران از حمله نظامی عراق حدود ۹۰ میلیارد دلار خسارت دیده است.
با لحاظ کردن نرخ تورم دلار در جهان از حدود ۴ دهه پیش تاکنون، آن ۹۰ میلیارد دلار امروز حدود ۲۳۰ میلیارد دلار (کمابیش ۲٫۵ برابر بیشتر) ارزش دارد.
با این همه، محاسبه خسارتهای جنگ در خودِ ایران، نشان میدهد که خسارت واقعی بسیار بیش از اینها بوده و از جمله با در نظر گرفتن عدمالنفع ایران از کاهش محل فروش نفت، به حدود یک تریلیون دلار میرسد.
عراق چقدر به ایران خسارت زد؟
محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در سال ۱۳۹۷ و زمانی که زمزمه همراهی عراق با برخی تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد ایران به گوش میرسید، در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «دولت عراق مطابق ماده ۶ قطعنامه ۵۹۸، ۱۱۰۰ میلیارد دلار بابت غرامت خسارات مستقیم جنگ تحمیلی به ایران بدهکار است. دولت ایران با لحاظ تنگناهای مردم عراق در مطالبه این غرامت تعلل کرده است. اکنون نخستوزیر عراق بهجای جبران، با تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران همراهی میکند!»
۱۱۰۰ میلیارد دلار (معادل ۱٫۱ تریلیون دلار)، با احتساب دلار ۲۷ هزار تومانی، تقریبا برابر است با ۳۲ هزار تریلیون تومان (یا ۳۲ هزار هزار میلیارد تومان). این رقم، کمابیش معادل است با تمام نفتی که ایران از زمان کشف نفت در کشور تا به امروز فروخته است.
محاسبات دیگری هم هستند. مثلا، محمدرضا فرزانگان، استاد کرسی اقتصاد خاورمیانه در مرکز پژوهشهای خاورمیانه در دانشگاه «فیلیپس ماربورگ» در آلمان، به یورونیوز گفته بود:«بر اساس محاسبات من، در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ میلادی [۱۳۵۶ تا ۱۳۶۶] درآمد سرانه سالانه از دست رفته هر ایرانی به طور متوسط حدود ۳ هزار دلار بوده و به طور تجمیعی، متوسط درآمد از دست رفته هر ایرانی در مدت مورد اشاره ۳۴ هزار و ۶۶۰ دلار بوده است.
با در نظر گرفتن متوسط جمعیت ایران در حدود ۴۴ میلیون نفر در همین دوره زمانی، تولید ناخالص داخلی از دست رفته ایران در این مدت به حدود ۱٫۵ تریلیون دلار میرسد. این رقم بیش از ۲ برابر هزینههای تخمینی جنگ برای ایران در مطالعات موجود است.»
مهمتر از همه اینکه عراق تا به امروز هیچ خسارت یا غرامتی به ایران پرداخت نکرده، اما غرامت ۵۲٫۴ میلیارد دلاری حمله نظامی «صدام حسین» به کویت (کشوری بیاندازه ثروتمند) را تمام و کمال پرداخت کرده است.
اروپایی که ویران شد
اما اگر بنا به مقایسه باشد، مقام نخست بیشترین تعداد جنگ در یک منطقه جغرافیایی را باید احتمالا به اروپا نسبت داد. اروپا برای قرنها (تا پایان جنگ جهانی دوم) درگیر جنگ بود و کشورهایی مانند آلمان و فرانسه، اساسا اقتصاد یکدیگر را با جنگهایشان نابود کردند.
یک نکته جالب توجه دیگر، این پرسش بسیار مهم در تاریخ اقتصاد جهانی است: «چرا بریتانیا که زمانی ابرقدرتی جهانی بود، کمکم به جایی رسید که عمده مستعمراتش را رها کرد؟»
پاسخ این پرسش هم باز در جنگ و هزینههای آن نهفته است. بریتانیا در جریان دو جنگ جهانی اول و دوم، در میانه میدان بود و اقتصادش به قدری آسیب دید که پس از این دو جنگ دیگر به حالت سابق برنگشت.
جنگندههای آمریکایی در حال ریختن بمب روی شهرهای ژاپن
انگلیسیها از سال ۱۹۴۵ میلادی (پایان جنگ جهانی دوم) تا اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی، تقریبا تمام مستعمرههای خود را رها کردند، چرا که هزینه نگهداری آنها در «عصر پسااستعمار»، بیش از فواید نگهداریشان بود.
عقبگرد حیرتآور آلمان، فرانسه، اتریش و ایتالیا
آلمان، فرانسه و اتریش اما حتی بیش از بریتانیا متضرر شدند.
یک پژوهش دانشگاهی، نشان میدهد که خسارتهای وارد شده به هر کدام از کشورهای اروپایی پس از پایان جنگ جهانی دوم، «تولید ناخالص داخلی» (GDP) آنها را چقدر کاهش داده است. ( اینجا را ببینید.) آمارها تکاندهنده هستند و خیلی از چیزها را، حتی امروز، توضیح میدهند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی، اقتصاد ایتالیا به اندازهای آسیب دیده بود که GDP این کشور به اندازه GDP اش در سال ۱۹۰۹ میلادی برگشته بود، یعنی عقبگردی ۳۶ ساله.
نظامی_گری به سبک جنگ جهانی دوم، دیگر در دنیای امروزی جایی ندارد.
وضعیت برای آلمان هم مشابه ایتالیا بود. آلمان تا پایان جنگ حدود ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار کشته داده بود و اساسا نسبت جمعیت مرد به زن در این کشور به هم ریخته بود. در پایان سال ۱۹۴۵ میلادی، GDP آلمان به وضعیت سال ۱۹۰۸ میلادی برگشته بود، یعنی عقبگردی ۳۷ ساله.
اقتصاد فرانسه، حتی بیش از اقتصاد آلمان تخریب شده بود و به همین دلیل بود و هست که فرانسه به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهایِ جهانی در آن سالها، امروز جایگاه یک قرنِ قبل خود را ندارد. اندازه اقتصاد فرانسه در پایان جنگ جهانی دوم، به اندازه اقتصاد این کشور در سال ۱۸۹۱ میلادی برگشته بود، یعنی عقبگردی ۵۴ ساله.
رکوردار این فهرست هم اتریش است، کشوری که آن زمان «امپراتوری اتریش-مجارستان» نامیده میشد. اقتصاد اتریش در پایان جنگ در سال ۱۹۴۵، به قدری آسیب دیده بود که به وضعیت سال ۱۸۸۶ میلادی برگشته بود، یعنی عقبگردی ۵۹ ساله یا با اغماض، ۶۰ ساله.
جنگهایی که نامی از آنها نمیبرند
بنابراین، شاید عجیب نباشد که چرا آمریکا در دهه ۱۹۴۰ میلادی، به قدرت اقتصادی نخست در دنیا تبدیل شد، در حالی که تا پیش از آن، اقتصادهای بزرگ اروپایی همچنان رقیبی جدی برای اقتصاد آمریکا بودند.
با این همه، محاسبه هزینه جنگها کاری بسیار دشوار است و همانطور که پیشتر گفتیم، مهم است که محاسبه را اساسا چه کسی انجام میدهد.
مثلا، کسی از هزینههای جنگ در یمن صحبت نمیکند و این جنگ از صحنه رسانهای دنیا غایب است. این در حالی است که بحران قحطی و بیماری در یمن، به گفته سازمان ملل متحد، بدترین بحران از نوع خود در دنیا است.
مساله دیگر هم دشواری محاسبات تاریخی است.
جنگ در یمن و بحران غذاییِ ناشی از آن، از سوی جهان غرب نادیده گرفته میشود.
مثلا، دشوار بتوان هزینه لشگرکشی هخامنشیان به قصد حمله به یونانیها را محاسبه کرد. هزینه ویرانی ناشی از حمله مغولها به ایران یا کشورهای دیگر را هم به دشواری میتوان تصور کرد.
معروف است که مغولها پشت سر خود چیزی به جز تل اجساد و ویرانههای در حال سوختن شهرها به جا نمیگذاشتند و از بابِ نمونه، «نیشابور»، یکی از بزرگترین و پررونقترین شهرهای آن روزگار در کل دنیا را به شکلی در هم کوبیدند که این شهر از آن فهرست برای همیشه خارج شد.
هزینه برخی جنگهای معاصر هم به دلیل هزینهبر بودن جنگ در دوران مدرن، بسیار بالا است. مثلا، تخمین زده شده که حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی (اسفندماه سال ۱۳۸۱ خورشیدی)، حدود یک تریلیون دلار خرج روی دست آمریکاییها گذاشته است.
این در حالی است که برآوردهایی دقیقتر، نشان میدهند که آمریکا از آغاز هزار جدید میلادی (یعنی از سال ۲۰۰۰ میلادی به این سو) بین ۷ تا ۱۵ تریلیون دلار تنها در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) برای حضور نظامی هزینه کرده است.
نظرات