پول تو جیبیِ امارات برای انگلیس/ کشورهای عربی چگونه ایران را دور میزنند؟
۲اقتصادهای نفتی را معمولا به چشم «کیسههای پول» نگاه میکنند. این نگاه در همه جایِ جهان همهگیر است. حالا، نوبت به بریتانیاییها رسیده که به دنبال دلارهای نفتی، به خلیج فارس و به ویژه امارات بیایند. اما ماجرا از چه قرار است؟ به گزارش تجارتنیوز، طبیعی است که کشورهایی با ثروتهای بادآورده (که عمدتا ناشی
۲اقتصادهای نفتی را معمولا به چشم «کیسههای پول» نگاه میکنند. این نگاه در همه جایِ جهان همهگیر است. حالا، نوبت به بریتانیاییها رسیده که به دنبال دلارهای نفتی، به خلیج فارس و به ویژه امارات بیایند. اما ماجرا از چه قرار است؟
به گزارش تجارتنیوز ، طبیعی است که کشورهایی با ثروتهای بادآورده (که عمدتا ناشی از منابع سوخت فسیلی هستند)، در زمانه بحران به محلی برای تامین سرمایه بدل شوند.
آنچه ایران کرد حالا اعراب میکنند
در واقع، در برهههایی از زمان که سرمایه در دسترس برای برخی کشورها افت پیدا میکند، اقتصادهای نفتی به گزینههایی مناسب بدل میشوند. این کشورها میتوانند پمپاژ سرمایه به کشورهای دیگر را تضمین کنند.
این اتفاق برای ایران هم افتاده بود. در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، درآمد نفتی ایران چندین برابرِ دهه ۱۳۴۰ رشد کرد، آناندازه که نظام حکمرانی ایران اساسا نمیدانست با این همه دلار نفتی چه باید بکند.
شاه ایران در دهه ۱۳۵۰ آنقدر درآمد نفتی داشت که به شهرداری پاریس وام داده بود.
کتابهای تاریخی پر از مثالهایی در این مورد هستند: بنادر ایران پر بودند از کشتیهایی با کالای وارداتی، در حالی که کانتینرهای کافی برای انتقال کالاها به شهرها وجود نداشت. ایران مبلغی معادل چندصد میلیون دلار هم برای رفع برخی مشکلات شهری، به «شهرداری پاریس» وام داده بود.
از ترکیه تا بریتانیا: دست به دامن کشورهای عربی
اگر به دنبال شاهد مثال برای این مدعا هستید که حالا دوباره تاریخ به شکلی دیگر تکرار شده، در ماههای اخیر نمونههای جالب توجهی پیدا میکنید.
رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه در همین چند ماه گذشته، هم به امارات متحده عربی سفر کرده و هم به عربستان سعودی. این در حالی است که روابط ترکیه با هر دو این کشورها (و بهویژه با عربستان) در حدود یک دهه گذشته شکرآب بوده است.
در هر دو مورد، هم ترکیه تضمین گرفته که سرمایههایی راهیِ اقتصاد ترکیه شوند، آن هم در شرایطی که اقتصاد ترکیه وارد یک گرداب بحرانی شده و نرخ تورمش به ۷۰ درصد رسیده است.
امارات متحده عربی ۱۰ میلیارد دلار در اقتصاد ترکیه سرمایهگذاری میکند.
تنها در موردِ امارات متحده عربی، نتیجه گفتگوهای آنکارا و ابوظبی به اینجا رسیده که قرار است حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در اقتصاد ترکیه صورت بگیرد.
ترکیه؛ پناهگاهی برای الیگارشهای تحریمشده روسیه
ترکیه دو اقدام عجیب دیگر هم داشت: یکی اینکه اعلام کرد الیگارشهای تحریمشده روسیه میتوانند سرمایهشان را بدون ترس از مصادره به اقتصاد ترکیه انتقال بدهند.دیگر اینکه روابطش را با اسرائیل به اندازهای گرم کرده که صدای مخالفت اسلامگرایان در این کشور بلند شده است.
همه این کارها هم دو هدفِ اساسی و نهانی بیشتر ندارند: پمپاژ سرمایه بیشتر به اقتصاد ترکیه و ایجاد یک ائتلاف علیه ایران.
اما کشورهای دیگری هم هستند که چنین برنامههای اجرا میکنند و یکی از آنها بریتانیا است.
چشمانداز کلی: چرا اوضاع خراب شد؟
اکنون بریتانیاییها هم به دنبال جذب سرمایههای هنگفت شیخنشینهای عربی در حاشیه خلیج فارس هستند. این موضوع همزمان شده با بروز بحران کمسابقه اقتصادی در اروپا.
ماجرا از این قرار است که به دنبال همهگیری کرونا و بعد هم جنگ اوکراین، اقتصاد اروپا (در کنار اقتصاد تقریبا همه کشورها، از جمله ایران) وارد بحرانی کمسابقه شده است.
امارات متحده عربی دستکم ۱٫۳ تریلیون دلار در صندوق ثروت ملی خود دارایی دارد.
بحران مواد غذایی در ایران و جهان
در ایران، تلفیقی از بحران جهانی و بحرانِ سوءمدیریت حیرتآور، حالا به بحران مواد غذایی تبدیل شده است. اما اقتصادهای اروپایی هم در حد و اندازه خودشان دچار مشکل شدهاند. روغنهای خوراکی در قفسههای فروشگاهی درکشورهایی مانند فرانسه کمیاب شدهاند. نرخ تورم در اقتصادهایی نظیر آلمان و بریتانیا نیز، به رکورد ۴۰ ساله رسیده است.
راه برونرفت از این وضعیت هم بسیار پر ابهام به نظر میرسد.
تا زمانی که جنگ در اوکراین تمام نشود (که کارشناسان میگویند زودتر از سال ۲۰۲۳ میلادی نخواهد بود)، بحران غذا در جهان ادامه مییابد. این در حالی است که رکود ناشی از همهگیریِ کرونا و افزایش جهانی نرخ تورم هم چاشنیِ این معجون آشفتگی در اقتصاد جهانی شدهاند.
انگلیسیها در امارات به دنبال چه چیزی هستند؟
اما بهطور مشخص، انگلیسیها از خاورمیانه و بهویژه شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس چه میخواهند؟
«سایمون پنی» (Simon Penney)، کمیسر تجارت و همزمان سرکنسول بریتانیا در امارات متحده عربی، چندی پیش در گفتوگویی با یورونیوز، به بخشی از این موارد اشاره کرده بود. (رزومهاش را در اینجا ببینید.)
او در این مصاحبه گفته بود که حدود ۱۰۰ هزار نفر از شهروندان بریتانیایی در امارات متحده عربی زندگی میکنند. از آنجا که امارات سومین شریک خارجی تجاریِ بریتانیا در خارج از اتحادیه اروپا است، تجارت با این کشور برای آنها بسیار مهم است.
او به سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد پوندی امارات در بریتانیا در سال ۲۰۲۱ میلادی هم اشاره کرده بود که در واقع بسیار شبیه به ماجرای سرمایهگذاریِ مشابه در ترکیه است.
اینها چه معنایی برای ایران دارد؟
سرمایهگذاری کشورهای عربی در اقتصاد دیگر کشورها و بهویژه در شرکتهای خاص، اثرات مهمی برای ایران به دنبال خواهد داشت.
مثلا، دولت عربستان سعودی، حدود ۶۱ درصد از سهام شرکت خودروسازی چینی Lucid را خریداری کرده. این در حالی است که از این شرکت به عنوان یکی از شرکتهای آیندهدار در زمینه خودروهای الکتریکی یاد میشود. ( اینجا را ببینید.)
همین چند سال پیش هم بود که «محمد بن سلمان»، حاکم بالفعل عربستان سعودی، با کت و شلوار و بدون لباسهای سنتیِ عربی راهی «سیلیکونولی» در آمریکا شد. او شخصا از بسیاری از شرکتهای قدرتمند در حوزه فناوری دیدار کرد.
در مقام مقایسه، ایران هم این کار را میکرد. ایران در دهه ۵۰ در شرکتهایی مانند «مرسدس بنز» و «بریتیش پترولیوم» (یا همان BP) سرمایهگذاری کرده بود و ایران هنوز هم در این شرکتها سهام دارد.
«محمد بن سلمان» در دیدار با «مارک زاکربرگ» در آمریکا
رقابت ژئوپولتیک ایران و کشورهای عربی
اما اگر چشماندازِ رقابت ژئوپولتیک ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را گوشه چشم داشته باشیم و این واقعیت را هم در نظر بگیریم که ما دچار بحران شدهایم و جیبِ آنها پر از دلارهای نفتی است، وضعیت نگرانکننده میشود.
در دنیای تجارت، سرمایه حرف اول را میزند و وقتی سهامدار اصلی یک شرکت سیاست خاصی داشته باشد، واضح است که آن سیاست باید اجرایی شود.
به این فکر کنید که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، با «صندوقهای ثروت ملی» که در آنها چند تریلیون دلار ثروت انباشته شده، چگونه میتوانند شرکتها را مجاب کنند که در ایران سرمایهگذاری نکنند یا اینکه دورِ اقتصاد ایران را خط بکشند. (به این جدول و به اندازه ثروت کشورهای عربی نگاه کنید.)
نظرات