ایران در روسیه گندم تولید میکند!/ علت پیشنهاد «کشاورزی فراسرزمینی» چیست؟
در میانه جنگ اوکراین، بحران جهانی غذا، بحران انرژی و البته شوک افزایش قیمتها در بازارهای کشور، یک پیشنهاد جالب توجه روی میز ایران قرار گرفته است. به گزارش تجارتنیوز، یک هیئت تجاری روسی، چند روز پیش به ایران آمد و در گفتگو با برخی اعضای اتاق بازرگانی تهران، پیشنهاد کردند که ایران حدود ۱۰۰
در میانه جنگ اوکراین، بحران جهانی غذا، بحران انرژی و البته شوک افزایش قیمتها در بازارهای کشور، یک پیشنهاد جالب توجه روی میز ایران قرار گرفته است.
به گزارش تجارتنیوز ، یک هیئت تجاری روسی، چند روز پیش به ایران آمد و در گفتگو با برخی اعضای اتاق بازرگانی تهران، پیشنهاد کردند که ایران حدود ۱۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی در روسیه در اختیار بگیرد و به «کشاورزی فراسرزمینی» بپردازد.
این پیشنهاد در نوع خود کمسابقه است و به دلیل شرایطی که ایران و روسیه در آن قرار دارند، شاید از همیشه هم به اجرا نزدیکتر باشد. اما «کشاورزی فراسرزمینی» چیست و چرا ایران باید این پیشنهاد روسیه را جدی بگیرد؟
جایی که شاید نامش را هم نشنیده باشید
ماجرا اما زمانی جالبتر میشود که بدانیم روسها، پیشنهاد کردهاند زمینهایی را در «جمهوری باشقیرستان» (Republic of Bashkortostan) در اختیار ایران قرار بدهند.
« باشقیرستان » حدود ۴ میلیون نفر جمعیت دارد و در واقع بخشی از خاک «فدراسیون روسیه» به حساب میآید. یکی از جاذبههای این منطقه هم اسبهای نژاددار باشقیر هستند که بسیار معروفاند.
خاک روسیه، از منظر مرغوبیت برای کشاورزی در جهان مشهور است و منابع آب در این سرزمین پهناور هم محدودیت بسیار کمی دارند. بنابراین، تا اینجا همه چیز منطقی به نظر میرسد.
اما چرا «باشقیرستان» و چرا حالا؟
روسها چه میخواهند؟
روزنامه دنیای اقتصاد چند روز پیش در گزارشی به حضور هیئت روسی در اتاق بازرگانی ایران اشاره کرده بود و از قول «سرگئی گریکوف»، رییس این هیئت تجاری آورده بود: «جمهوری «باشقیرستان» یکی از قطبهای تولید محصولات کشاورزی است و ما آمادهایم که در این زمینه به شرکتهای ایرانی خدماتی ارائه کنیم.»
او ادامه داده بود: «این آمادگی وجود دارد که ۱۰۰ هزار هکتار زمین برای کشت فراسرزمینی در اختیار ایران قرار گیرد تا در آن، انواع غلات و ذرت کشت شود. این همکاری نهتنها به حوزه کشت محصولات کشاورزی، بلکه به تولید محصولات ثانویه از این تولیدات هم قابل تعمیم است.»
هیئت روسی این را هم اضافه کرده بود که «باشقیرستان»، یکی از قطبهای تولید گوشت قرمز و روغن آفتابگردان است و از قضا، ایران اکنون به دلیل بحران آب و تحولات جهانی، احتمالا به هر دو نیاز خواهد داشت.
روسیه برای دورزدن تحریمها (و تزریق ارز به اقتصادش) به ایران نیاز پیدا کرده است.
این هم گفته شده بود که روسیه میتواند به این ترتیب، از تجربه ایران برای دور زدن تحریمها هم استفاده کند. منطق این پیشنهاد اینجا شکل میگیرد.
تجارت جایی شکل میگیرد که نفع دوطرفه وجود داشته باشد: ما آب نداریم و گندم میخواهیم؛ روسها آب و امکان کشاورزی دارند و میخواهند به اقتصادشان دلار تزریق کنند.
از قضا، ایران هم که خودش کشوری تحریمشده است، یکی از بهترین گزینهها برای تزریق ارزهای خارجی به اقتصاد روسیه است، آن هم بدون ترس از تحریمهای ثانویه آمریکا و اروپا.
یک نگرانی جدی
اما نگرانیها در مورد وضعیت منابع آبی در ایران و (شاید از آن مهمتر و فوریتر) نگرانی در مورد کمبود گندم و محصولات جانبی آن در ایران، چارهای برای ما نمیگذارد که پیشنهادهایی از این دست را جدی بگیریم.
«کشاورزی فراسرزمینی» ایده به نسبت تازهای است و هنوز به شکلی گسترده در جهان اجرایی نشده است.
به شکل ساده، منظور از این ایده این است که صاحب سرمایه، در زمینهای کشاورزی در کشوری دیگر سرمایهگذاری کند و محصول برداشتشده را یا خودش بردارد یا از همان نقطه به جایی دیگر صادر کند.
این ایده دستکم در یک دهه اخیر (از اوایل دهه ۱۳۹۰ خورشیدی) در ایران مطرح بوده، اما تقریبا هرگز رنگ اجرا به شکل گسترده را به خود ندیده است.
ایران در قدم نخست نیاز دارد تا محصولات کشاورزی تولید شده در کشورهای دیگر را برای مصرف داخلی اختصاص بدهد: بخش بزرگی از غلات مورد نیاز کشور وارداتی هستند و این موضوع در تامین نهادههای دام و طیور هم وجود دارد.
در قدم بعدی، شاید زمانی برسد که محصولات کشاورزی تولیدی به صورت فراسرزمینی، توسط ایران به کشورهای ثالث صادر شوند.
کشاورزی در داخل خاک ایران هم باید به شکل برنامهریزی شده به سمت تولید محصولات کم آب بر تغییر کند.
کجا کشاورزی کنیم؟
گزینههای مطرح برای کشاورزی فراسرزمینی توسط ایران، عموما کشورهای آسیای مرکزی (همچون قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان)، کشورهایی مانند برزیل و کشورهای منطقه قفقاز (آذربایجان، گرجستان و ارمنستان) بودهاند.
در مورد کشوری مانند ارمنستان (که پس از جنگ «قرهباغ» به شدت به ایران نزدیک شده)، حتی این پیشنهاد هم طرح شده که ایران در این کشور محصول تولید کند و با برند ارمنستان، با تعرفهای بسیار اندک، محصول را به اروپا صادر کند. (به دلیل تعرفه اندک تجاری میان ارمنستان و اروپا)
از آنسو، ایران با «مجمع اقتصادی اوراسیا» (Eurasian Economic Community) توافقنامه تجارت آزاد امضا کرده است. این مجمع شامل کشورهای روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، بلاروس و تاجیکستان است و به این ترتیب، تجارت ایران با این کشورها مشمول تعرفههای گمرکی نخواهد بود.
همزمان، ایران به تازگی در «سازمان همکاری شانگهای» (Shanghai Cooperation Organisation) هم عضو شده که تقریبا تمام قدرتهای اقتصادی آسیایی (به غیر از ژاپن، کرهجنوبی و اندونزی) را در بر میگیرد.
ایران با «مجمع اقتصادی اوراسیا» توافقنامه تجارت آزاد امضا کرده و این فرصتی است برای توسعه «کشاورزی فراسرزمینی».
چین، هند، روسیه، پاکستان، قزاقستان و قرقیزستان هم عضو این پیماناند و ترکیه هم شریک گفتوگوی این پیمان است. در واقع، نفوذ اقتصادی این سازمان بسیار زیاد است.
از قضا اما کشورهایی مانند قزاقستان و قرقیزستان، در زمره بهترین گزینهها در جهان برای «کشاورزی فراسرزمینی» هم قرار دارند: کشورهایی بسیار پهناور، با دسترسی فراوان به منابع آب و خاک، تراکم جمعیت بسیار پایین و ساختارهای اقتصادی به شدت متکی به کشاورزی.
تقریبا هیچ
بر اساس آمارها، در سال زراعی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰، سطح زیر کشت محصولات زراعی در ایران حدود ١٢ میلیون هکتار گزارش شده که در این بین، سطح زیر کشت گندم بیش از ۶ میلیون هکتار بوده است.
در واقع، پیشنهاد تخصیص ۱۰۰ هزار هکتار زمین زراعی به ایران در روسیه، معادل حدود ۰٫۸ درصد (یا کمتر از یک درصد) از تمام سطح زیر کشت در ایران خواهد بود.
پیشنهاد روسیه به ایران برای «کشاورزی فراسرزمینی»، برابر با کمتر از یک درصد از سطح زیر کشت کنونی در ایران است.
این میزان، هیچ تاثیری، چه مثبت و چه منفی بر بازارهای داخلی بر جای نخواهد گذاشت. در واقع، نه جایِ کشاورزی داخلی را تنگ میکند و نه میتواند کمبودها را در داخل جبران کند.
بنابراین، ایران برای آنکه بتواند مشکل کمبود آب در داخل را به شکلی اصولی رفع و رجوع کند، به دهها مورد قرارداد تجاری مشابه نیاز خواهد داشت.
نظرات