داستان شکست یک استارتاپ لوکس / کاناپه در اوج خوشی از درون منهدم شد!
بازار استارتاپی ایران خاص است و تجربیات شکستخوردههای اکوسیستم میتواند یکی از بهترین راههای شناسایی راهوروش حرکت درست در مسیر باشد. کاناپه از آن دسته استارتاپها بود که بازار خاص اما پرباری داشت. اما دلایل زیادی دستبهدست هم دادند تا سرانجام به شکست برسد.
روایت شکست استارتاپها و ورود آنها به اعماق دره مرگ در کنار ماجراجویی خاصش به مراتب تجارب گرانبهایی نصیب مخاطبانش میکند. کاناپه، یکی از همان استارتاپهایی است که با عمر یکونیم ساله وارد درهمرگ استارتاپها شده و در ته دره جاودانه شد. عرفان علیپور یکی از بنیانگذاران کاناپه از علت مرگ استارتاپی که در زمینه املاک و مسکن خدمات ارائه میداد میگوید.
کاناپه و ماجرای شکلگیری لوکسش
بازار استارتاپی ایران خاص است و تجربیات شکستخوردههای اکوسیستم میتواند یکی از بهترین راههای شناسایی راهوروش درست حرکت در مسیر باشد. کاناپهایها بازار خاص اما پرباری داشتند. اما دلایل زیادی دستبهدست هم داد تا سرانجام به شکست برسند. علیپور میگوید: کاناپه خدماتی در رابطه با فروش املاک در حوزه املاک لوکس تهران بود. تیم خوبی بودیم. در تیم دو نفر دولوپر داشتیم که پنج تا شش سال سابقه کار داشتند و در شرکتهای خوب با حقوقهای خوبی کار کرده بودند. اما من سومین نفر گروه بودم و دولوپر نبودم! به دلیل سابقه خانوادگی که در حوزه ملک و املاک داشتم، هندل کردن حوزه کسبوکار بر عهده من بود. ما پنج تا شش ماه فقط روی ایده فکر کردیم که آیا اصلاً الان در ایران جواب میدهد و در نهایت به نتیجه مثبت رسیدیم.
علیپور ادامه میدهد: در این اپلیکیشن خدمات و ارزشهای افزودهای در اختیار کسانی که خواستار خانهای با قیمت بسیار بالا بودند؛ گذاشته میشد. این اپ مخصوص کسانی بود که ارقامی که در ذهن ما نمیگنجد، برایشان عدد و رقمی به حساب نمیآمد. همین مورد مارکتینگ ما را کاملا خاص کرده بود و ارزشهایی که ارائه میدادیم برای افراد محدود و خاصی بود که کاملا برایشان به صرفه بود. در اپلیکیشن ما خانههایی را که از متری ۲۰ میلیون تومان شروع میشد میتوانستند ثبت کنند. ما به رایگان از آن محل گزارش میگرفتیم و بررسیهایی انجام داده، عکسهای سه بعدی از خانه تهیه میکردیم و در نهایت در زمینه فروش کمکشان میکردیم. زمانی که مشتری خریدی خانهای انتخاب میکرد؛ برایشان قرار ملاقات مشخص میکردیم. برای رساندنشان به محل قرار ماشین میفرستادیم و در نهایت با در اختیار قرار دادن وکیلی کمک میکردیم معامله درست و مطمئنی را تجربه کنند.
کاناپه پلاس در دل کاناپه
علیپور معتقد است سود بالای کارشان زمینه جذب شتابدهنده را خیلی سریع برایشان چید و در این مورد میگوید: جذابیت کار ما اعداد و ارقام بالای سود ما بود. تجارت بسیاری نیز خرید و فروش املاک بود؛ بنابراین خیلیها به فکر جذب ما بودند.
علیپور ادامه میدهد: ما کاناپه پلاس را دردل کاناپه راهاندازی کردیم. با برندهای لوازم خانگی که بسیار لوکس هستند قرارداد داشتیم و مشتریهایی که ما به آنها معرفی می کردیم شامل یک سری مزایا و تخفیفاتی میشدند. مثلاً اگر خریداری خانهای که بیشتر از ۳۰ میلیارد تومان قیمت داشت را خریداری میکرد؛ قطعاً یک سری وسایل خاص میخواست که ما آنها را پیدا کرده، لیست کرده و بروشور داشتیم. این افراد با یک تخفیف ۳۰ درصدی از طرف ما می توانستند خرید کنند و این خود مارکتی بزرگ بود.
مشکل بزرگ کاناپه و املاکیها
علیپور در رابطه با علت رسیدن به پرتگاه شکست و سقوط در درهمرگ میگوید: مشکل اصلی به وجود آمده بر سر راه ما املاکیها بودند. آنها کم کم مشکلاتی برایمان پیش میآوردند. تصور آنها این بود که ورود ما به این کار به معنی بیکاری آنهاست. دلیل اصلی این تصور هم این بود که حق کمیسیون ما به مراتب پایینتر از آنها بود. دومین مشکل ما، رکودی که در آن برهه زمانی بازار مسکن دچارش شد، بود و همین باعث کم رونقی بازار کارمان شده بود.
علیپور ادامه میدهد: در نهایت پس از چند خرید و فروش خانه چند میلیاردی و هزینه کردن آن در کار و ادامه مسیر سرمایهمان به اتمام رسید. حدود دو میلیارد پول لازم داشتیم و در این مورد سراغ سرمایهگذار راند بعدی رفتیم. سرمایهگذار بالاخره پیدا شد اما دیگر تیمی باقی نمانده بود و کاملا از هم پاشیده بود. بنابراین کاناپهای که اواخر 93 متولد شده بود در سال 95 عملا به گل نشست و تیم از ادامه مسیر انصراف داد.
عرفان علیپور از دلایل به گل نشستن استارتاپ کاناپه میگوید.
خودمان کاناپه را به سقوط محکوم کردیم
علیپور با اشاره به اینکه اگر ادامه میدادند شاید هنوز هم سرپا بودند ادامه میدهد: دلایل زیادی دستبهدست هم دادند تا به نتیجه ادامه ندادن مسیر برسیم. مهمترین دلیلش تصمیم شخصی اعضای تیم بود. کاناپه در اصل فیلد نشده بود و میتوانستیم مسیر را ادامه بدهیم. اما تیم کاناپه به صورت شخصی با مشکلاتی روبه رو شدند و تصمیم گرفتیم بیش از این پیش نرویم. در واقع کاناپه در اوج حال خوشی از درون منهدم شد و افراد تیمش که کنترل را به دست داشتند، از درون منهدمش کردند. شاید اگر اهداف همه ما یکسو بود امروز کاناپه در دره مرگ جاودانه نمیشد.
ایده درست
خبرنگار تجارتنیوز میپرسد ایده شما چقدر درست بود؟ که علیپور در پاسخ میگوید: ایدهها از فکر تا کاغذ و صدالبته اجرایی و عملی شدن و حتی عرضه در بازار با تغییرات زیادی روبهرو میشوند. ایده ما خیلیجاها پرزنت شد و مورد تایید قرار گرفت. در واقع ایده و کار درستی بود. متاسفانه ما با کار آشنایی که باید را نداشتیم. اما هرچی جلوتر میرفتیم کاملتر شده، تغییر میدادیم و بهتر میکردیم. هیچ وقت به بنبست اشتباه بودن ایده نرسیدیم. نه که گمان کنید ایده خیلی شسته رفته بود، قطعا نه! اما بیشک ادامه دادنش هم نتیجه خوبی حاصل نمیکرد.
خطاهایی که دیگر تکرار نمیکنم
علیپور با اشاره به این نکته که این روزها به دور از فضای استارتاپی مشغول کار است ادامه میدهد: بعد از کاناپه مسیرم را تغییر دادم و از اکوسیستم استارتاپی فاصله گرفتم. اگر زمان به عقب برگردد قطعا دوباره وارد این مسیر میشوم. اما اینبار به یک نکته بیشترین توجه را میکنم. در همان اول مسیر با اعضای تیم جدیتر و شفافتر صحبت میکنم و اهداف هر کس را مشخص میکنم. به نظرم در موفقیت هر استارتاپی هستههای اصلی تیم نقش مهمی دارند و باید با هم هماهنگ و همهدف باشند. به گونهای که هرچه کار ادامه پیدا کرد و پروژه رو به جلو پیش رفت، توانایی ادامه دادن در تکتک اعضا موج بزند.
علیپور در انتها میافزاید: امروز نزدیک دو سال از مرگ کاناپه میگذرد اما به جرات میتوانم بگویم که بزرگترین بار تجربی زندگی من را در خود محفوظ کرده و تا همیشه از تجربیات مسیر استارتاپیام استفاده خواهم کرد.
نظرات