ارزهای دیجیتال در ایران به کدام سو میروند؟
ارز دیجیتال را میتوان پولی دانست که در بسترهای دیجیتال نظیر اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع ارز تنها در شکل دیجیتالی موجودیت دارد و نمیتوان معادل فیزیکی در دنیای واقعی برای آن در نظر گرفت. با این حال تمام ویژگیهای پولهای فیزیکی را داراست. میتوان آن را دریافت کرد، انتقال داد یا به پولی دیگر تبدیل نمود.
همچنین میتوان از آن جهت پرداخت هزینه خرید کالاها و خدمات مانند پرداخت قبوض، خرید از فروشگاههای آنلاین و … استفاده کرد. ارزهای دیجیتال محدود به جغرافیا و یا پهنه سیاسی خاصی نیستند و تراکنشهای آن میتواند از هر مکانی در هر نقطه از جهان انجام شود. در واقع حسابهای دیجیتال و کیفپولهای مرتبط با آنها میتوانند مانند سپردههای بانکی در نظر گرفته شوند.
میتوان اینطور گفت که ارزهای دیجیتال شکل نوظهور پولهای الکترونیکی هستند و باعث ایجاد تحولی عظیم در عرصه اقتصادی و مالی شدهاند. ارزهای دیجیتال برخلاف پولهای سنتی قابلیت رمزنگاری برای ذخیرهسازی و انتقال دارند و این امکان، مبادله ارز دیجیتال بدون هیچ محدودیتی بین افراد مختلف در سراسر جهان را میسر ساخته است.
این روزها به دلیل تنوع مفاهیم مرتبط با ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده، بسیاری از واژگان این حوزه بهاشتباه مورد استفاده قرار میگیرند. از بارزترین این اشتباهات، کاربرد دو کلمه کوین و توکن است که خیلی از اوقات بهاشتباه بهجای یکدیگر استفاده میشوند.
کوین و توکن هر دو ارز رمزنگاریشده هستند. بهعبارتی دیگر، ارزهای رمزپایه یا ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده (Cryptocurrency) به طور کلی به دو دسته توکن و کوین تقسیم میشوند. کوینها (Coin) دارای شبکه بلاکچین (BlockChain) اختصاصی هستند، ولی توکنها شبکه بلاکچین مستقل ندارند و از شبکه بلاکچین کوین دیگر برای گسترش استفاده مینمایند.
در واقع کوین یک شیوه و روش پرداخت است، در حالی که توکن میتواند سهام یک شرکت را معرفی نماید یا اینکه دسترسی به یک محصول یا سرویس و هزاران قابلیت دیگر را به کاربران دهد. در واقع توکن دارایی قابل تجارتی است که محدود به پلتفرم نیست. معروفترین کوینها در ایران را میتوان بیتکوین، اتریوم و ریپل دانست. بسیاری از اهالی صنعت فناوریهای مالی یا همان فینتکها، معتقدند در آینده کوینها جایگزین پول واقعی میشوند.
آینده ارزهای دیجیتال در ایران
حال با این توضیحات کوتاه و تقسیمبندی دنیای ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده به دو دسته کلی توکن و کوین، ارزهای دیجیتال در ایران به کدام سو میروند؟
در بخش توکن، چندی پیش کنسرسیومی با نام ققنوس برای متمرکزکردن فرآیندهای تحقیق و توسعه برخی بانکها و شرکتهای مطرح و باسابقه فینتک ایران در خصوص فناوری بلاکچین یا زنجیره بلوک شکل گرفت.
این کنسرسیوم که بعدها همزمان با امضای تفاهمنامههای همکاری مشترک با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، سامانه فام و برخی دیگر از نهادهای مرتبط به شرکت ققنوس تبدیل شد، بهصورت مشخص در خصوص توکنایزکردن داراییهای ثابت بانکها و شرکتهای مشارکتکننده در آن شکل گرفت.
پیش از این با وجود راهاندازی سامانه فروش املاک مازاد (فام)، فرآیند ایجاد ارزش افزوده ناشی از واگذاری املاک و مستغلات، بهصورت مطلوب عملیاتی نشد و مشکلات عدیدهای در فروش و تقسیمبندی املاک بهوجود آمد.
ققنوس با هدف سیالکردن داراییهایی که در معاملات آنلاین نقش ندارند وارد عمل شد و بدینترتیب پایه پولی و داراییهایی که نقشی در گردش مالی بانکها ندارند وارد پروسه خرید و فروش خواهند شد. اصل اول در این شبکه شفافیت خواهد بود و بدینترتیب کوچکترین تصمیمگیری با اطلاع همه اعضای شبکه خواهد بود. در واقع با این بستر هرگونه تصمیمگیری بهجای انسان توسط قراردادهای هوشمند محقق خواهد شد.
در حال حاضر بهصورت کلی درآمدهای ناشی از افزایش ارزش داراییهای ثابت یا پروژههای عمرانی بانکها بسیار بیشتر از درآمدهای حقالوکاله یا غیرمشاع آنهاست. در واقع بانکها در حال حاضر در ترازنامه و صورتهای مالی خود درآمدی ناشی از افزایش نرخ مسکن یا همان سودهای غیرعملیاتی شناسایی میکنند،
پشتوانه رمزارز پیمان که بهزودی توسط ققنوس عرضه اولیه و محدود میشود طلای ذخیرهشده توسط بانکها و شرکتهای مشارکتکننده در آن است و بدینترتیب خیال خریداران از بابت سرمایهگذاری در این بخش راحت خواهد بود.
در حالی که اساسا فلسفه وجود بانک کسب سود غیرعملیاتی نیست. با راهاندازی شبکه ققنوس این فرصت در اختیار بانکهای مشارکتکننده و شرکتهای فناوری اطلاعات مالی آنها قرار میگیرد که داراییهای ثابت نظیر شعب خود را به صورت توکن در اختیار خریداران قرار دهند و بدینترتیب هرگونه افزایش ارزش آن بهسود فروشنده و خریدار خواهد بود. از طرفی درآمد ناشی از فروش توکنها باعث افزایش درآمد عملیاتی بانک شده و قدرت واگذاری تسهیلات و وام را نزد آن بیشتر میکند و ایجاد ارزش مجدد برای مشتریان بانک از طریق افزایش قدرت اعطای تسهیلات میسر میشود.
در اوضاع فعلی نهچندان مطلوب بانکها و با تعدد شعب آنها، یکی از راههای برونرفت از مشکلات واگذاری توکنهای با پشتوانه است که میتواند مشکل سرمایهگذاری بانکها را در خرید املاک و عدم استفاده بهینه از آنها حل کند. طبق خبرهای منتشر شده، پشتوانه رمزارز پیمان که بهزودی توسط ققنوس عرضه اولیه و محدود میشود طلای ذخیرهشده توسط بانکها و شرکتهای مشارکتکننده در آن است و بدینترتیب خیال خریداران از بابت سرمایهگذاری در این بخش راحت خواهد بود.
در بخش کوینها نیز موضع قانونگذار در خصوص استفاده از ارزهای دیجیتال نامشخص است، ولی در عین حال هر از گاهی از درون بدنه بانک مرکزی خبرهایی در خصوص تعیین سیاستها در این بخش به گوش میرسد. بهعبارتدیگر همه در مورد آن حرف میزنند، ولی همه در عین حال بلاتکلیف هستند و اندک فعالیتهای انجامشده در این بخش پر از ابهام ناشی از حمایت یا نفی احتمالی آن توسط دولت است.
نکتهای که بدیهی است این است که دنیای ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده سه بازیگر اصلی دارد. دسته اول افرادی هستند که مشغول معامله و خرید و فروش در این بخش هستند. دوم ماینرها یا سرمایهگذاران سختافزاری شبکه ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده هستند که بنا بر میزان استخراج رمزارزها پاداش اخذ میکنند. بخش سوم افراد یا شرکتهایی هستند که در حوزه پیادهسازی نرمافزاری و تحقیق و توسعه در خصوص دنیای ارزهای دیجیتال کار میکنند. دو دسته اول چه در سکوت و چه با هرگونه واکنش مثبت یا منفی رگولاتور یا نهاد قانونگذار بعضا متأثر خواهند بود. این بخش سوم است که صبر نمیکند و منتظر نمیماند و فرآیند تحقیق و توسعه خود را با دانشافزایی تعمیق خواهد بخشید.
در حال حاضر ارزهای دیجیتال با توجه به این که بانک مرکزی یا نهاد دولتی آن را صادر نمیکند فارغ از هرگونه پشتوانه دولتی است و همین موضوع دو طیف اجتماعی با دیدگاه مثبت و منفی در مورد آن را ایجاد کرده است. بههرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم ارزهای دیجیتال همانند پول، طلا و … در دنیا پذیرفته شده است، همانطور که روزی کارت پلاستیکی بانکی مورد پذیرش نبود و کمکم به عضو جداییناپذیر انجام فرآیندهای مالی همه افراد تبدیل شد.
اساس ایجاد ارزهای دیجیتال بر پایه بیاعتمادی به بدنه دولتها و نوعی اعتراض به متمرکزبودن پول نزد آنها بوده است. بدینترتیب با ایجاد شفافیت در تراکنشها برای همه اعضا، افراد در این شبکه به صورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به احراز هویت به انجام تراکنش میپردازند.
با گفتههای فوق بهنظر میرسد ورود این فناوریها در مجموع عقلانی، بهصرفه و معقول است و لازم است نهادهای ذیربط پیش از آنکه شاهد اثر کلان و دگرگونکننده آن باشند، در راستای ایجاد بسترهای لازم و بهرهمندی از ابزارهای آن همت گمارند. انجام امور تحقیق و توسعه در این خصوص میتواند پاسخ به نیاز باشد و نیاز همانا مصونکردن کسبوکار بانکی و بازار سرمایه از آثار ویرانگر عدم استفاده هوشمندانه و بهموقع از این فناوریهاست.
فکر کردن به سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال در ایران با توجه به فناورانهبودن آن نیازمند مطالعه فراوان در بدو ورود به آن است، چرا که مفاهیم موجود در آن بعضا بسیار فناوریمحور و حتی تابع بهرهمندی از دانش ریاضیات و رایانه است.
در عین حال وجود ابهامات بسیار در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش نهایی آن توسط قانونگذار و سایر نهادهای پولی و بانکی کشور، خود چالشهایی را در پی دارد. در کنار این موارد به نظر میرسد هنوز در بدنه عمومی جامعه نیز این پذیرش در خصوص ظهور و وجود ارزهای دیجیتال بهوجود نیامده است و مردم عادی جامعه حاضر نیستند دارایی خود را در بخشی سرمایهگذاری کنند که برای سوالهای بیشماری در مورد آن پاسخهای عامیانه و روشنی وجود ندارد.
همچنین نباید از نظر دور داشت که با توجه به حضور افراد با ریسکپذیری بالا در این بازار در بدو ورود، میزان بهرهمندی از سود بیشتر برای مشارکتکنندگان اولیه در این بازار قابل تصور بوده و همچنان خواهد بود. با این حال همیشه وجود بازارهای مولد نظیر بازار سرمایه (بورس) و حتی بازارهای نامولد نظیر سکه، طلا، ارز و حتی مسکن گزینههای افرادی خواهد بود که قدرت ریسکپذیری کمتری دارند یا دانش و تجربه کافی برای ورود به بازارهای نوظهوری نظیر بازار ارزهای دیجیتال را ندارند.
نظرات