رویای آشفته درآمدزایی با «رمز ارز»ها
این روزها رمز ارزها در نظام اقتصادی ایران هیجان بسیار زیادی برانگیختهاند و البته اطراف آنها افسانههای زیادی شکل گرفته که ممکن است بازیگران بازار و حتی سیاستگذاران را به اشتباه بیاندازد و به راه ناصواب برد.
عدهای میگویند رمز ارزها جای پول را خواهند گرفت: این ناشی از درک ناصحیح نسبت به ماهیت و معنای حقوقی و اقتصادی پول است. رمز ارزها در بهترین حالت یک مرکانتیل مثل نقره یا طلا هستند که البته برای مبادله ارزش قابل استفاده است،اما نمیتواند جایگزین پول شود.
عدهای فکر میکنند رمز ارزها به معنای پایان سلطه مقررات کنترل مالی بر تبادلات تجاری است و به یاری آنها میتوان تحریمها را بیاثر کرد. واقعیت این است که رمز ارزها را خارج از نظارتهای مالی نسبتا ساده میتوان مبادله کرد، اما برای معامله با بنگاههای معتبر نهایتا باید وارد شبکه قانونی مبادلات مالی شد و در این مرحله وضعیت کلیه داراییهای مالی از جمله رمز ارزها،برای ناظران شفاف میشود.کوتاه و ساده اینکه رمز ارزها در مقیاس عمده شاید بیشتر به درد معامله با قاچاقچیها و تبهکاران خورده و مشکل عدم پیوند ایران با شبکه بنگاهها و واسطههای مالی معتبر را حل نمیکند.
عدهای استخراج رمز ارزها را یک فعالیت اقتصادی _ صنعتی ارزشآفرین قلمداد میکنند. ورود به جزییات این بحث البته نیازمند گفتگوهای فنی مفصل است، اما به صورت مختصر، ما در ایران از مصرفکنندگان عمده انرژی، نه بهای جهانی انرژی فسیلی مصرف شده را دریافت میکنیم و نه بهای اثر کربنی و گرمایی این تبدیل انرژی را بر محیط زیست کشور. به این ترتیب همه صنایع انرژیبر از جمله استخراج رمز ارز، بیحساب و کتاب بر سفره ثروت و منابع بین نسلی کشور نشستهاند. بعد از دریافت این دو قلم هزینه اگر تولید رمز ارزها همچنان مزیت اقتصادی داشت،بسیار هم عالی! تولید کنند!نوش جانشان!
رمز ارزها،مثل همه راههای «دور زدن» شرایط دشوار فعلی و یافتن میانبرهایی که عمدتا بیراهه هستند، دوای درد توسعه پایدار ایران نیست.
گروهی تولید رمز ارزها را جایگزین صادرات نفت فرض کردهاند! واقعیت این است که برای تولید برق و بعد تبدیل آن به رمز ارز نمیتوان نفت خام را در مخزن سوخت نیروگاه ریخت! برای اینکار نیازمند استفاده از گاز یا فرآوردههای نفتی هستیم که اولی را هنوز صادر میکنیم و خودکفایی ما در دومی بسیار شکننده است.
در واقع اگر قرار باشد در حجم تولید رمز ارز تفاوت معناداری حاصل شود به این معناست که باید از یک ارز صادراتی صرف نظر کنیم یا حتی با ارز دولت حاملهای انرژی را به کشور وارد کنیم تا این عزیزان صادرات مجازی انجام دهند و بعد بخواهیم با خواهش، یورو و دلار بگیریم! بگذریم که ناپایداری شدید بازار رمز ارزها و بالا رفتن شدید هزینه مارجینال تولید آنها،اصولا اتکا به آنها به عنوان یکی از پایههای درآمد ارزی کشور را بیمعنا میکند.
کوتاه سخن اینکه رمز ارزها،مثل همه راههای «دور زدن» شرایط دشوار فعلی و یافتن میانبرهایی که عمدتا بیراهه هستند، دوای درد توسعه پایدار ایران نیست. این زیاد «دور زدن» اقتصاد ملی را دچار سرگیجه کرده.باید یکبار برای همیشه ایستاد،جهت درست را تشخیص داد،به واقعیتها گردن نهاد و بدون میانبر و دور زدن گام به گام در مسیر توسعه حرکت کرد.والسلام!
منبع: کانال حسین سلاحورزی
نظرات