چگونه معدن را «طلا» کنیم؟
در راستای تحقق تولید 55 میلیون تنی فولاد در افق سال 1404، نیاز به سنگ آهن سالانه کشور حدود 160 میلیون تن برآورد شده است. این در حالی است که با توجه به ذخایر قطعی 3.1 میلیارد تنی سنگ آهن کشور، پیشبینی میشود قریب به 1.2 میلیارد تن آن تا سال 1404 مصرف شده و مابقی آن تنها برای 10 سال پس از این تاریخ جوابگوی نیاز کشور باشد. با توجه به ظرفیتسازیهای انجام شده برای تولید فولاد و سهم غالب سنگ آهن به عنوان ماده اولیه، چارهای جز اکتشاف معادن جدید و یا واردات سنگ آهن نیست.
از آنجا که حدود 90 درصد سنگ آهن کشور از چهار معدن بزرگ چادرملو، گلگهر، بافق و سنگان و با اکتشافات سطحی (به علت نبود فناوری مورد نیاز برای انجام اکتشافات عمیق) مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، بسیاری از معادن کوچک و متوسط داخل کشور به علت عدم صرفه اقتصادی و رقابتپذیری پایین اینگونه معادن، مورد بهره برداری قرار نگرفتهاند. پراکندگی معادن کوچک و متوسط در سطح کشور و فاصله بعضا زیاد آنها با طرحهای فولادی، یکی از عوامل اساسی پایین بودن قدرت رقابتی این معادن با معادن بزرگ است.
هزینههای حمل و نقل، توزیع و فروش سنگ آهن از دیگر عوامل موثر در پایین بودن قدرت رقابتپذیری معادن کوچک است. با توجه به تاثیر صرفه مقیاس ناشی از افزایش حجم تولید بر توان رقابتپذیری معادن، توسعه اکتشافات تکمیلی در سطح معادن خصوصا معادن کوچک ضروری است. با توجه به اینکه حمایت از اکتشاف مجدد و تکمیلی و تقویت توان مالی از الزامات تحقق هدف مزبور است، باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
- بسط عمودی فولادسازیها با سرمایهگذاری در معادن علیالخصوص معادن کوچک به تقویت بنیه مالی این معادن و افزایش بهرهوری آنها منجر میشود. در حال حاضر عمده سرمایهگذاری فولادسازیها در معادن بزرگ کشور صورت پذیرفته و معادن کوچک مغفول ماندهاند.
- ارائه تخفیفهای هدفمند به عوارض صادرات سنگ آهن به معادن کوچک و متوسطی که از دو ویژگی حجم کوچک ذخایر و تولید و مزیت نسبی صادرات نسبت به تامین داخل برخوردارند. مشروط بر آنکه این معادن بخشی از درآمدهای ارزی خود را صرف توسعه اکتشافات تکمیلی نمایند. این موضوع در راستای افزایش حجم ذخایر سنگ آهن کشور، موجب افزایش انگیزه فولادسازیها به سرمایهگذاری در این معادن خواهد شد.
ادغام معادن کوچک در داخل با رعایت ملاحظات مربوط به آمایش سرزمین، دسترسی به زیرساختهای حملونقل و … میتواند در افزایش توان رقابتپذیری آنها موثر باشد.
همچنین با توجه به مسیر مناسب انتقال سنگ آهن افغانستان از ایران (به سمت آبهای آزاد)، توسعه مشارکت و همکاری معادن ایران با معادن افغانستان میتواند در توسعه دوجانبه ظرفیتهای تامین (فناوری و دانش)، تولید و توزیع (حمل و نقل) موثر باشد که از آن جمله میتوان به ایجاد واحدهای مشترک گندلهسازی و تولید کنستانتره اشاره کرد.
نظرات