نگرانیهای بعد از انتشار جزئیات بازار کار
مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی از تحولات شتابان و مهم بازار کار برای بهار سال 98 منتشر کرده که قابل تامل است.
از جمله آمار مهم، جمعیت فعال و غیرفعال است که بررسیها نشان میدهد طی سه سال منتهی به بهار سال 97، جمعیت فعال روند فزاینده داشته اما در بهار سال 98 نسبت به فصل مشابه سال قبل، جمعیت فعال 43 هزار نفر کاهش یافته است.
علت عمده کاهش این نرخ مربوط به جمعیت فعال زنان (کاهشی حدود 170 هزار نفری) بوده است. هر چند که در مقایسه با سالهای گذشته افزایش جمعیت فعال مردان هم بسیار اندک بوده است.
نکته قابل تامل اینجاست که با رشد جمعیت در سن کار در این فصل نسبت به سالهای قبل، جمعیت غیرفعال نیز افزایش پیدا کرده است. به طوری که برای زنان این رقم بسیار مشهود است و حدود 81 درصد زنان بیکار به جمعیت غیرفعال پیوستهاند!
گزارشی هم که در مورد جابهجایی نیروی کار در مرکز آمار منتشر شده تاییدکننده افزایش نرخ جمعیت غیرفعال بوده و بیانگر این است که از كل جمعيت شاغل در بهار سال 1397، حدود 83 درصد همچنان در بهار سال 1398 شاغل مانده، چهار درصد بيكار و 13 درصد نيز غيرفعال شدهاند؛ از كل جمعيت بيكار در بهار سال 1397، معادل 33 درصد همچنان در بهار سال 1398 بيكار مانده، 38 درصد شاغل و 28 درصد نيز غيرفعال شدهاند و از جمعيت غيرفعال در بهار سال 1397، به ميزان 90 درصد همچنان در بهار 1398 غير فعال مانده، هفت درصد شاغل و دو درصد نيز بيكار شدهاند.
وضعیت نامساعد کسبوکار
با توجه به اینکه بیشترین تاثیر علائم وضعیت بازار کار ابتدا بر روی افزایش مشاغل غیررسمی، بیکاری و کاهش مشارکت اقتصادی زنان و کودکان نمایان میشود این آمار وضعیت نامساعد کسبوکار در ایران را نشان میدهد. البته اگر تعریف اشتغال در ایران را هم مدنظر قرار دهیم که تمام افراد 10 ساله و بیشتر(حداقل سن تعیین شده) که در طول هفته مرجع، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب میشوند، قطعا در واقعیت وضعیت بازار کار از آمار گزارش شده وخیمتر است.
اگر چه هنوز از سوی مرکز آمار گزارش رشد جمعیت غیرفعال برای بهار سال 98 آماده نشده، اما به طور کلی بیشترین علت عدم جستجوی کار در کشور، «مسئولیتهای شخصی یا خانوادگی» است که تقریبا نیمی از جمعیت غیرفعال به خصوص زنان به آن اذعان دارند.
بعد از آن «اشتغال به تحصیل» و «بینیاز بودن از انجام کار» معمولا به عنوان بیشترین آرا از سوی جمعیت غیرفعال برگزیده میشوند. ناامید شدن از پیدا کردن شغل، انتظار بازگشت به شغل قبلی، انتظار برای شروع کار جدید، انتظار برای اعلام نتایج آزمون استخدامی یا اعلام نتیجه استخدام توسط کارفرما، انتظار برای شروع کار فصلی، عدم آگاهی از روشهای جستجوی شغل و بیماری یا ناتوانی جسمی موقت از دیگر عوامل عدم جستجوی کار در سالهای گذشته بوده است.
با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت بازار کار کشور را تشکیل میدهند و از سوی دیگر نرخ فارغالتحصیلان دانشگاهی زنان بالا رفته، عدم مشارکت اقتصادی زنان به منزله عدم بهره بردن از ظرفیتهای بالقوه است.
اگر چه خانهداری در جای خود محترم شمرده میشود اما میتوان گفت عدم حضور فعال زنان در بازار کار منجر میشود تا اقتصاد کشور از مشارکت اقتصادی نیمی از جمعیت در سن کار کشور بیبهره بماند.
توجه به این مساله حائز اهمیت بسیار زیادی است که اقتصاد پیشرفته و کارآمد با عدم تناسب بین ظرفیتهای بالقوه و امکانات موجود میسر نمیشود. همان طور که وضعیت اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی بر وضعیت بازار کار تاثیرگذار است، حضور سرمایه انسانی کارآمد نیز بر چرخه اقتصاد مهم است.
سیستم ناکارآمدی که نیروی انسانی آموزشدیده با توانایی بالا را به آن سوی مرزها جذب میکند عدم تناسب بین آموزش و ظرفیتهای بازار کار را نشان میدهد و این خود از علائم بیماری یک اقتصاد است.
نظرات