بحران بعد از کرونا چیست؟
در هفته پاياني اسفند 1398 و ورود اولين سامانه بارشي جديد به كشور، بارشهاي شديد و در زمان كوتاه در نقاط مختلف رشته كوههاي زاگرس و البرز قابل انتظار است.
اين محدوده زماني و ميزان برآورد شده حداكثر بارش در بخشي از كوههاي زاگرس در لرستان و ايلام و شمال خوزستان تا حدود بيش از 100 ميليمتر پيشبيني ميشود، چنين بارشي يادآور شرايطي است كه سال گذشته و در طليعه نوروز 1398، بارشهاي سنگين موجب سيلاب در 27 استان كشور و عملا پرخسارتترين حادثه طبيعي تاريخ ايران در كشور تجربه شد.
ميزان تجمع بارندگي در كشور از ابتداي سال آبي 98-97 (از اول مهر 97 تا 23 اسفند 98) بر اساس گزارش وزارت نيرو در حوضههاي آبريز اصلي به اين ترتيب بوده است: ۲۷۰ ميليمتر در درياي خزر، 119 ميليمتر در قرهقوم، 312 ميليمتر در خليجفارس و درياي عمان، 198 ميليمتر در درياچه اروميه، 123 ميليمتر در فلات مركزي، 86 ميليمتر در مرزي شرق. اين ميزان بارندگي مطابق الگوي بارش در ايران، شديد ولي بسيار پراكنده، دير به دير و متمركز در نقاطي خاص بوده و در نتيجه منجر به سيلابهاي ناگهاني و ناحيهاي متعددي شده و ميشود.
ضمنا اين حجم از بارندگي حدود 90درصد كل حجم بارندگي سال آبي 98-97 (اول مهر 97 تا 31 شهريور 98) است. بنابراين با نگاهي به اين آمار تجمعي ميتوان حدس زد كه بارشها در سال آبي جاري احتمالا از سال آبي ماقبل بيشتر باشد.
ولي همانطور كه گفته شد، مساله ما همچنان متمركز بودن و پراكنده بودن اين ميزان بارش و وجود خاك سطحي است كه به دليل خشكساليهاي دو دهه اخير همچنان نفوذپذيري بسيار كمي دارند.
اين موضوع به وقوع سيلاب ميانجامد. البته توجه كنيم كه تا 5 روز اول نوروز 99، پيشبيني بارندگي به صورت تجمعي تا حدود 250 ميليمتر براي نواحي جنوب استان لرستان و شمال خوزستان و بخشهايي از استانهاي كهگيلويه و بويراحمد ارايه شده است.
همچنين حجم بارندگي حدود 70 ميليمتر در غرب مازندران، استان البرز، غرب استان تهران و همچنبن بخشهايي از استان گلستان براي موج اول بارشها پيشبيني شده است. بنابراين بهتر است كه از همين امروز با تشكيل تيمهاي مديريت بحران سيلاب، خود را پيشگيرانه آماده كنيم.
با توجه به همهگيري ويروس كرونا در كشور و درگير بودن زيرساخت مديريتي و بهداشتي كشور در آن مساله، بايد با دقت و سختگيري بيشتري اقدام شود. تيمهاي مديريت بحران (تيمرانها) مرور درسهاي سيلابهاي 98، اكنون بايد به صورت آماده در به كارگيري برنامه عملياتي بحران سيلاب باشند.
اهميت روشهاي مديريتي براي مقابله با خسارات ناشي از سيلها ابتدا در ايالات متحده امريكا تشخيص داده شد. بر اثر افزايش فزاينده خسارات سيل و عدم تكافوي روشهاي سازهاي و ساماندهي و تحديد رودخانهها و استفاده از بتونريزي براي ايجاد كانالها، براي مهار فيزيكي طغيانها روشهاي مديريتي بسيار توسعه داده شد.
خسارات سالانه سيل در ايالات متحده از حدود ١۰۰ ميليون دلار در سال ١۹۰۰ ميلادي به حدود ٣۰۰ ميليون دلار در سال ١۹۶۰رسيد. ميانگين خسارات سالانه سيلاب بر اموال و مايملك عمومي و خصوصي در آن كشور طي سالهاي ١۹٢۵ تا ١۹۷۰ معادل ٢٢۷ ميليون دلار بود و سيلاب عظيمي كه در ژوئن ١۹۷٢ ميلادي حادث شد، خساراتي معادل ٣ ميليارد دلار به بار آورد.
به ياد آوريم كه سيلاب فروردين 98 حدود 7 ميليارد دلار خسارت به كشور ما وارد كرد. علت افزايش خسارات سيلاب، افزايش، تكرر يا بزرگي طغيانها نبوده، بلكه تشديد استفاده از اراضي دشتهاي سيلابي يعني افزايش استفاده از اراضي سيلگير مجاور رودخانههاست.
طبق برآوردها، به ازاي هر ۶ دلاري كه دولت فدرال در امريكا صرف طرحهاي كنترل سيلاب و سرمايهگذاري در اين عرصه ميكرد، مبلغي معادل ۵ دلار توسط مردم و بخش خصوصي صرف ساختوساز در دشت سيلابي ميشده و ميشود!
يادمان باشد كه در فروردين 98، بعد از باز كردن اجباري دريچه سدهاي كارون، كرخه و دز، دشت سيلابي سه رودخانه كرخه، كارون و دز در شمال اهواز عملا به هم پيوست و درياچهاي وسيع از جنوب شوش تا شمال اهواز و سوسنگرد در دشت آزادگان ايجاد شد. تشديد استفاده از اراضي سيلگير مجاور رودخانهها ناشي از عوامل زير ذكر شده است:
- بيتوجهي به اين امر كه اراضي مزبور در معرض خطر سيل قرار دارند.
- عدم آگاهي خريداران مستحدثات از سيلگيري ملكشان (فروشندگان خريداران را از اين موضوع مطلع نميكنند).
- تمايل و گرايش عمومي مردم به زيستن و كار كردن در اراضي پست و مسطح.
- بالا بودن ارزش اراضي دشتهاي سيلاب (در قياس با اراضي نسبتا مرتفع و كوهپايهها) .
- بيتوجهي مديريت شهري در توسعه محلات بدون توجه به سيلگير بودن اراضي كه در آن ساخت و ساز جديد صورت ميگيرد (مانند آنچه در شهر اهواز رخ داده و عملا بسياري از محلات جديد شهر فاقد سامانه دفع فاضلاب و آبهاي سطحي است!) .
بدين ترتيب، رشد و توسعه شهرها غالبا بدون توجه به خطر سيلگيري صورت گرفته و ميگيرد و اين امر مختص ايران و ايالات متحده نيست، بلكه در بسياري از كشورهاي جهان نيز وجود دارد؛ واحد منابع آب مركز اسكاپ (ESCAP)وابسته به سازمان ملل متحد پروژهاي در دست انجام دارد كه اهداف آن عبارتند از:
الف) شناسايي جنبههاي مشترك سيلگيري شهرها در منطقه آسيا و اقيانوسيه و نيز جنبههاي خاصي از آن كه در برخي كشورهاي مورد مطالعه وجود دارد.
ب) تنظيم و تدوين راهحلها و توصيهها
در اين پروژه كه در اواخر سال ١۹۸۸ ميلادي با حمايت مالي كشور ژاپن آغاز شد، ضمن استفاده از خبرگان فن، ابتدا پرسشنامههايي براي تعدادي از كشورها ارسال و پاسخهاي دريافتي مورد بررسي قرار گرفت و متعاقبا هياتهاي كارشناسي به شهرهاي مورد مطالعه اعزام شدند تا موارد ذيل را مورد توجه قرار دهند:
- شرايط موجود شهر در ارتباط با سيلها.
- وارسي پروژهها و طرحهاي موجود براي مقابله با سيلاب.
- ارايه توصيههايي براي كاهش خسارات سيل در آينده.
نتايج بررسيها تاكنون منجر به اين توصيه اساسي شده كه براي هر شهر بايد يك طرح جامع كنترل آب و مهار خسارات سيلاب تهيه و تنظيم شود. طرح مزبور حتيالامكان بايد در طرح جامع توسعه منابع آب سراسر حوضه رودخانهاي ادغام شود.
منظور رودخانهاي است كه شهر مورد نظر داخل دشت سيلابي آن واقع است، مانند موقعيت شهر اهواز و رودخانه كارون. همچنين توصيه شده است كه حتيالامكان يك سازمان واحد، مسوول برنامهريزي و اجراي اينگونه طرحهاي جامع شود.
به نظر ميرسد كه در كشور ما سازمانهاي آب و شركتهاي آبفاي استاني محل مناسبي براي تهيه و اجراي طرح جامع كنترل آب و مهار سيلاب براي شهرهاي ايران باشند.
نظرات