نجات از کرونا با طراحی گرافیک!

امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که اطلاعات بسیار سریع‌تر از آنچه که فکر می‌کنیم منتشر می‌شوند و این موضوع در مواقع بحرانی بیشتر جلوه خواهد ‌‌‌کرد، شرایط به‌وجودآمده در کشور و جهان به دلیل انتشار همگانی ویروس کرونا نیز در همین دسته قرار می‌گیرد. اخباری که بیشتر به صورت مدیا دست به دست بین مردم می‌چرخد.

اطلاعاتی که به گفته خیلی از کارشناسان حوزه سلامتی کمک شایانی به سلامت انسان‌ها کرده است.

طراحی گرافیکی و ویروس کرونا

حال با تغییر وضعیت مداوم بیماری کرونا یا ویروس کووید-۱۹ و آمار مرگ و میر و مبتلایان چگونه می‌توانیم از وضعیت سایر نقاط جهان در کوتاه‌ترین مدت آگاه شویم؟

سوال مهم‌تر این است که چگونه می‌توانیم از صحت اطلاعاتی که سرعت گسترشش از خود ویروس کرونا نیز بیشتر است، مطلع شویم؟

اگر در گوگل عبارت ویرویس کرونا یا کووید-۱۹ را جستجو کنید بیش از ۱۰۰ میلیون مرجع برای شما نمایش داده خواهد‌ شد.

در رسانه‌های اجتماعی نیز تعداد هشتگ‌های کرونا و coronavirus و COVID-19 به بیش از ۴ میلیارد می‌رسد.

تئوری‌های توطئه، مشاوره در مورد سطوح مختلف دولتی، مشاوره پزشکی متناقض و نظرات در مورد رسانه‌های اجتماعی و رعایت فاصله مناسب همگی از این دست اطلاعات در گردش در مورد ویروس کرونا است.

تاریخچه اهمیت طراحی گرافیکی در مواجه با شیوع ویروس هایی مثل کرونا

در مبارزه با ویروس کرونا، طراحی گرافیکی ممکن است سلاحی غیر منتظره به نظر برسد. اما طراحی گرافیکی دارای سابقه طولانی در کمک به شناسایی، مبارزه و متوقف کردن شیوع بیماری است و قدمت آن به سال ۱۸۵۴ باز می‌گردد که یک فاجعه اپیدمیولوژیک دیگری مردم را تهدید کرد، شیوع وبا در لندن.

کاردستی با دارو و طراحی گرافیکی یا به‌طور خاص، تصویرسازی سبب پیدایش دوره تاریخی جدیدی شده است.

«فلورانس نایتینگل» که به عنوان بنیان‌گذار پرستاری مدرن و بهبود بهداشت در بیمارستان‌های جنگی شناخته می‌شود، در طراحی گرافیکی و اینفوگرافیک نیز پیشگام بود.

نایتینگل با انتشار گزارش خود در مورد بیمارستان‌های جنگی در سال ۱۸۵۸، نگران شد آمار ارائه‌شده کسل‌کننده به نظر برسد، بنابراین وی از یک اینفوگرافی که اختراع خودش بود نیز در گزارش استفاده کرد.

مرگ‌ومیر ناشی از بیماری قابل پیشگیری به رنگ‌های آبی، زخم‌های نبرد به رنگ قرمز نشان داده می‌شود و سیاه نشان‌دهنده سایر علل مرگ است. به محض ورود سربازان به جبهه‌های نبرد، می‌توان مرگ ناشی از بیماری قابل پیشگیری را بسیار بالاتر از زخم‌های نبرد دانست.

این امر به وضوح نشان داد که علی‌رغم تصور عموم، بیماری‌ها عامل تهدید‌کننده اصلی هستند و نه زخم‌های جنگ. آگاهی از این موضوع زمینه را برای تغییر اساسی در استانداردهای بهداشتی بیمارستان فراهم کرد.

ریشه‌یابی «شیوع وبا» با استفاده از طراحی گرافیکی (اینفوگرفیک)

چهار سال قبل از آن و در سال ۱۸۵۴، نایتینگل به مراقبت از بیماران وبا در نزدیکی براد استریت در مرکز لندن کمک کرده بود. همه‌گیری وبا حدود ۱۰ سال قبل آغاز شده‌ بود و در سال ۱۸۵۴ میلادی ۱۰ هزار را در لندن کشت. تنها در سه روز، ۱۲۷ نفر در نزدیکی براد استریت جان باختند و مردم در حال فرار بودند.

در آن زمان، نظر پزشکی این بود که وبا ناشی از میوزما یا «هوای بد» است. یک پزشک به نام جان اسنو مشکوک بود که شیوع این بیماری ممکن است به خاطر آب آلوده باشد، اما ایده‌های وی توسط همکارانش نادیده گرفته شد.

جان اسنو با استفاده از طراحی گرافیکی و اینفوگرافی‌ها نشان داد که تعداد مبتلایان به وبا در نزدیکی یک پمپ آب در خیابان براد بسیار بیشتر از مناطق دیگر است و با استفاده از طراحی گرافیکی و تصویرسازی اطلاعات توانست مقامات را متقاعد کند که پمپ آب را ببندند و به این ترتیب به شیوع بیماری پایان داد.

نمونه داغ آن، ۲ روز پیش در کشور اجرا شد و وزارت بهداشت از طریق یه نرم‌افزار تلفن همراه مناطق پر تردد مبتلایان، مناطق فوتی‌ها، و مناطق سالم را بر روی نقشه با توجه به لوکیشن شما نمایش داد. این‌ها نمونه‌ای از تاثیرگذاری گرافیک در پیشگیری از ابتلا به ویروس در سراسر جهان است.

اهمیت اینفوگرافی‌ها جهت آگاه‌سازی مردم در دوره کنونی

کاری که اسنو انجام داد یک رویداد مهم در اپیدمیولوژی مدرن محسوب می‌شود، شاخه‌ای از پزشکی که هم‌اکنون نیز می‌تواند به ما در مقابله با ویروس کرونا کمک کند.

در هر دو مورد، اینفوگرافی ابزاری بود که مردم را آگاه می‌کرد و دنیا را تغییر می‌داد.

ما امروز به‌مراتب به اینفوگرافی‌ها اعتماد داریم، گرچه درک و اعتماد ما به داده‌های ارائه‌شده غالبا در سطح بسیار پایین‌تری قرارد دارد اما اغلب بر اساس پارامترهای ظاهری اینفوگرافی، درباره اعتبار اینفوگرافی و اینکه چقدر داده‌ها قابل اعتماد هستند، قضاوت می‌کنیم.

یعنی عناصر بصری آن مانند رنگ، ظرافت در طراحی گرافیکی، تصاویر، اقتدار و معتبر بودن آرم یا نمایندگی تولیدکننده آن و…، این قضاوت زیبایی‌شناختی می‌تواند نظر بیننده را در مورد پیام یا گوینده آن تغییر دهد، بدون آنکه به پیام اصلی آن توجه کند.

اینفوگرافی که با هشتگ مخصوص خودش به گرافیک تعیین‌کننده ویروس کرونا تبدیل شده است، نمودار «Flatten the Curve» است.

اولین استفاده شناخته‌شده آن در مقاله‌ای است که در سال ۲۰۰۷ توسط مرکز کنترل بیماری‌های ایالات متحده منتشر شد و پاسخ‌های مربوط به یک بیماری همه‌گیر مانند ویروس کرونا را پیش‌بینی کرد.

در یک نمودار ساده بسیاری از پیام‌ها روشن است. مهم‌ترین؟ اینکه همه ما باید برای جلوگیری از همه‌گیری ویروس کرونا متحد شویم و مسائل بهداشتی را رعایت کنیم و همین طور همه ما باید نقش خود را برای «صاف کردن منحنی» بازی کنیم.

چرا باید به نقش اینفوگرافی‌ها در مهار شیوع کرونا اعتماد کنیم؟

چرا به این طراحی گرافیکی و اینفوگرافی‌ها در مورد کرونا اعتماد داریم؟ ما می‌توانیم از تکنیک‌های بلاغت برای جداسازی دلایل شیوع بیماری کرونا استفاده کنیم:

اولا این طراحی گرافیکی و اینفوگرافی‌ها مشابه توسط بسیاری از مقامات و مفسران در سراسر جهان به عنوان پیام محرک آنها استفاده شده است، بنابراین «تکرار بلاغی» به ما کمک می‌کند تا آن را به خاطر بسپاریم.

مطالعات نشان داده‌اند که وقتی می‌توانیم چیزی را به راحتی به خاطر بسپاریم، احتمالا به آن اعتماد بیشتری خواهیم‌کرد (این به عنوان «اکتشاف‌پذیری در دسترس» شناخته شده است.)

دوما هنگامی که بتوانیم یک اینفوگرافی را با افرادی که به ما اعتماد دارند به اشتراک بگذاریم (هرکسی که ممکن است برای هر یک از ما مهم و قابل اعتماد باشد)، آنگاه پیام تاثیر مضاعف خود را نشان می‌دهد. این به اصطلاح Ethos گفته می‌شود، جایی که اعتبار گوینده به نوبه خود اعتبار پیام را افزایش می‌دهد.

سوما این طراحی گرافیکی تاکنون بارها ترجمه و تفسیر شده است، اما عناصر کلیدی ساده نمودار همان است. منحنی‌های مختلف در اینفوگرافی همیشه همان پیام واضح و روشن را در مورد شیوع ویروس‌هایی نظیر کرونا نشان می‌دهند.

این رویکرد بلاغی، پیامدهای مهمی در چگونگی ارائه مفاهیم مسئولان به ما دارد. تکرار پیامی که درک آن آسان است، و پیوستن آن به چهره‌هایی که به آن‌ها اعتماد داریم ممکن است شروع خوبی برای مقابله همگانی با ویروس کرونا باشد.