اتفاقات احتمالی بورس در روزهای آینده
در این یادداشت قصد دارم از نظر تایخچه اقتصادی در ایران دلیل فراز و فرود بازار سهام را با ذکر دلیل عنوان کنم که البته سعی میکنم کمتر از عبارات ثقیل استفاده کنم تا در نهایت شما بتوانید با خواندن این متن بهراحتی هدف بعدی بازار سرمایه را درک نمایید و اقدام سودمندی داشته باشید.
ابتدا به سال ۱۳۵۰ خورشیدی سفر میکنیم آغاز انقلاب سفید در ایران بهدستور محمدرضا پهلوی. قصد ندارم خوب یا بد این رویداد و ایده را با هم بررسی کنیم ولی اصل ۱۴ انقلاب سفید یعنی «تعیین و تثبیت مداوم قیمتها، توزیع کالاها بر اساس سود عادلانه ، مبارزه با استثمار مصرفکننده و پایان دادن به عادت ناپسند گرانفروشی» نقطه قوت تئوری مدرنیته ایران از سوی محمدرضا پهلوی قلمداد میشد.
پس از آن نیز این موضوع در تمامی اشکال مدیریتی دنبال شد بهطوریکه سازمان حمایت و اداره تعزیرات تقویت شد. از اینجا به بعد بود که حاکمیت و دولتها نفوذ بیشتری در بدنه اقتصاد پیدا کردند و به نوعی دولت خود را قیم مردم میدانست.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ اکثر شرکتها و کارخانجات دولتی شد. تقریبا ۱۰ سال بعد دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی دست به اقدامات اصلاحی زد. ابتدا قرار شد قانون اساسی تغییر کند که اجماعی حاصل نشد و پس از آن اصل ۴۴ در قانون اساسی متولد شد.
در جریان اجرای این اصل به نوعی واگذاری و سهیم دانستن مردم در مالکیت شرکتها را مجاز، اما مدیریت را کماکان متعلق به دولت میداند. در واقع اولین گام خصوصیسازی بعد انقلاب با همان شیوه و رویکرد قبل یعنی عدم مدیریت مردمی برداشته شد.
برگردیم به بازار سهام ایران ۱۳۹۹؛ ابتدای هفته بهخاطر بحث مربوط به قیمتگذاری در خودرو، این لیدر بازار را قرمزپوش کرد ، چون دولت حق خود میداند که در اقتصاد و صنعت قیمتگذاری نماید پس هرگونه نوسان قیمت در یک صنعت یا شرکت سبب تغییرات عمده در تراز مالی شرکت میشود.
پس از گذشت دو روز اخبار ارسالی نشان داد که عملکرد اخیر ستاد تنظیم بازار سبب شد تا قیمت خودروهای تولیدی ایران خودرو ۱۰ درصد و خودروهای سایپا ۲۳ درصد افزایش یابند و این سبب بازگشت نسبی آرامش به بازار خودرو شد .
همزمان با افزایش قیمت خودرو شایعات این صنعت به اتمام رسید و از سویی سهامداران مطمئن شدند که صورتهای مالی این صنعت با سود همراه خواهد بود. همزمان با این خبر، افزایش قیمت دلار در بازار موازی شکل گرفت و این یعنی شرکتها و کارخانجات صادرات محور بهخاطر افزایش قیمت دلار، در قسمت فروش ترازنامهای سود دارند از جمله این نمادها میتوان به پالایشیها اشاره کرد. شاید بهدلیل استفاده کماکان این شرکتها از ارز دولتی همواره با افزایش قیمت دلار این نماد سودآور است.
تا اینجا متوجه شدیم که در کنار رشد اقتصادی شرکت، عملکرد مدیران، ترازنامه و مسایل دیگر عملکرد اقتصاد کلان حاکمیت و چگونگی قیمتگذاری دولت نیز در ترازنامه برخی نمادها اثرگذار است. از سویی هرگونه افزایش قیمت دلار سبب سودسازی برخی نمادها میشود.
از نظر من افزایش قیمت دلار در ایران به نوعی نشان از شاخص تورم است. قیمت دلار در ایران و افزایش آن بهدلیل ضعف مدیریت اقتصادی مسئولان است و همین ضعف عملکرد سبب ایجاد تورم میشود ولی در این میان دلار برای همه شناخته شدهتر است .
ساده بگویم هر زمان تورم به نوعی در بطن جامعه آغاز شد در بازار سهام، شرکتهای ضررده رشدهای عجیبی دارند. چرا؟ چون این کارخانجات یا شرکتها در آنسوی ترازنامه قیمت فروش محصولات یا خدماتشان بهدلیل تورم افزایش مییابد. پس افزایش تورم سیگنال مناسبی است برای سود جستن لحظهای از این نمادهای ضررده.
اما پیشبینی من برای بازار سهام در روزهای آتی این است که بهزودی خودرو و نمادهای مربوطه چون میزان افزایش قیمت کارخانه آنها برای بازار مشخص شده است به تعادل اولیه میرسند ولی پالایشیها با تبعیت از افزایش یا کاهش قیمت دلار همسو با این بازار حرکت میکنند و بهزودی در بازار سهام رشدهایی از شرکتهایی خواهیم دید که هیچ فاندامنتال و تکنیکال مشخصی ندارند که دلیل رشد آنها نیز توضیح داده شد.
قصدم بررسی تاریخی بازار سهام و ذکر دلیل بود و هیچگونه تشویق یا ترویج به سفتهبازی هدف این یاداشت نیست.
نظرات