قیمت نان و حواشی آن
نان در سفره غذای ما دارای جایگاه ویژهای است و تقریبا قلم اصلی غذای ایرانیان است و به همین دلیل مردم ایران دارای یکی از بالاترین مصرفکنندگان نان در جهان هستند.
این موضوع و حساسیت تامین آن بخصوص برای اقشار فرودست، دلیل اصلی دخالت دولتها در تامین، توزیع و قیمتگذاری آن است که این دخالت از اواخر سلسله قاجار شروع شد و تاکنون با شدت و ضعف تداوم داشته است.
در حال حاضر بزرگترین یارانه مستقیم و آشکار دولت به بخش نان تعلق دارد که ارقام مستقیم و غیرمستقیم آن به حدود 18 هزار میلیارد تومان در سال بالغ میشود که رقم روزانه آن حدود 50 میلیارد تومان است.
باوجوداین یارانه هنگفت متاسفانه هر سه ضلع دخیل در این موضوع، دولت، مردم و تامین کنندگان نان (بخصوص آسیابانان و نانوایان) از این وضعیت ناراضی هستند.
سیاستهای دولتها دراینباره در طول 50 سال گذشته، جز در دوران کوتاهی در اوایل هدفمندسازی یارانهها، تغییر چندانی نداشته و متاسفانه به دلیل تداوم طولانیمدت این سیاستهای اغلب نادرست، به نظر میرسد و کسی شهامت تجدیدنظر و تغییر در آنها را ندارد.
اصلیترین این سیاستها عبارتاند از:
- خرید تضمینی گندم از کشاورزان باقیمت بالاتر از قیمتهای بینالمللی
- نگهداری گندم در سیلوها به هزینه دولت
- فروش گندم باقیمت یارانهای به آسیابانان
- فروش آرد باقیمتهای یارانهای به نانوایان (سهمیه آرد)
- محدود نگهداشتن نان به چهار نوع سنگک، بربری، تافتون و لواش
- کنترل قیمت نان
به دلیل حمایت و فشار نمایندگان مجلس قیمت تضمینی گندم هرساله افزایشیافته و دستمزد آسیابانی نیز در برخی سالها افزایشیافته است.
لیکن قیمت نان (دستمزد نانوایان) در بیشتر سالها به دلیل سیاست دولت برای پایین نگهداشتن قیمت نان، افزایش نیافته است و افزایش آن نیز معمولا کمتر از نرخهای تورم بوده است.
این وضعیت موجب آن شده که نانوایی، که جزو دشوارترین مشاغل ازنظر سختی و ساعات کار است، از دستمزد عادلانه خود محروم شود.
آخرین افزایش قیمت نان در سال 93 صورت گرفت که همزمان با آن قیمت آرد سهمیه نانوایان نیز افزایش یافت که عایدی چندانی برای نانوایان نداشت.
پس از 3 سال قرار بود از آذرماه امسال قیمت نان 15 درصد افزایش یابد که از سوی دولت با آن مخالفت شد.
ثابت نگهداشتن قیمت نان علیرغم افزایش دستمزدها و هزینههای جاری، موجب فشار زیادی به نانوایان کشور شده است که این موضوع تاثیر مستقیمی بر کیفیت نان خواهد داشت.
هرچند پایین نگهداشتن قیمت نان برای دولت دارای اهمیت زیادی است لیکن باید به یاد داشت که نانوایان و آسیابانان نمیتوانند متحمل هزینه آن باشند و آنها نیز باید دستمزد عادلانه خود را دریافت کنند.
البته سیاستهای قدیمی، نامناسب و پرهزینه و پر فساد کنونی درباره گندم و آرد و نان نیازمند تجدیدنظر اساسی است و لازم است پس از سالها تجدیدنظر اساسی در آنها صورت گیرد.
حقیقت آن است که بخشهایی از آرد و نان که دولت از کنترل آنها دست برداشته و از شبکه آرد یارانهای خارجشدهاند توانستهاند با ابتکار و افزایش کیفیت مشتریان بسیاری را جلب کنند.
با توجه به نمونههای موفق نانوایان آزاد پز و نانهای صنعتی و حجیم، به نظر میرسد آزادسازی گندم و آرد و نان بهترین راهکار ممکن در شرایط فعلی است که میتواند علاوه بر خلاص شدن دولت از پرداخت یارانه هنگفت، زمینه را برای کارکرد اقتصادی واحدهای آرد و نان را فراهم سازد.
در آن صورت است که مردم از نان بهتر و باکیفیتتری برخوردار میشوند و نانوایان و آسیابانان نیز از دستمزد عادلانه بهرهمند خواهند شد.
بدیهی است در صورت اتخاذ سیاستهای آزادسازی آرد و نان، تامین نان برای اقشار فرودست باقیمتهای پایینتر از طریق افزایش یارانه نان برای آنها یا روشهای دیگر باید در دستور قرار گیرد.
نظرات