استارتآپ چیست؟
شرکت استارتآپی نمونهای از یک شرکت سرمایهگذاری است. معمولا این نمونه کمپانیها به دنبال ایجاد کسب و کاری جدید حرکت میکنند که با هدف ایجاد بازارهای جدید اقدام خواهند کرد. استارتآپها به دنبال راهاندازی و طراحی مدل کسب و کاری هستند که به نسبت مدلهای قبلی توسعه و اعتبار بالاتری را داشته باشد.
محسن حسینی: شاید هنوز یک دهه از زمانی نگذشته که برای اولین بار با عبارت «شرکتهای استارتآپی» روبرو شدیم. نامی که حتی هنوز هم معادل مناسبی در زبان فارسی ندارد و هر تلاشی برای بومی سازی آن با شکست روبرو شده است. چرا که نامهای فارسی همه ابعاد و ماهیت این کمپانیها را روشن نمیسازد.
به گزارش تجارتنیوز ، برعکس نام شرکتهای استارتآپی که جایگاه مناسبی در زبان فارسی پیدا نکردهاند، امروز جایگاه این کمپانیها در کسب و کار و اقتصاد جهان و به تبع آن ایران جایگاهی ویژه است. شرکت استارتآپی نمونهای از یک شرکت سرمایهگذاری است. معمولا این نمونه کمپانیها به دنبال ایجاد کسب و کاری جدید حرکت میکنند که با هدف ایجاد بازارهای جدید اقدام خواهند کرد. استارتآپها به دنبال راهاندازی و طراحی مدل کسب و کاری هستند که به نسبت مدلهای قبلی توسعه و اعتبار بالاتری را داشته باشد.
استارتآپ ها به شرکت یا کسبوکاری گفته میشود که کارآفرینی و فعالیتهای مرتبط با آن نقش فراوانی در ایجادشان بازی میکند. از دیگر ویژگیهای استارتآپها میتوان به رشد سریع آنها در عرصه تجاری و اقتصادی اشاره کرد. این شرکتها در زمینه تولید راهحلهای خلاقانه را جستوجو میکنند.
از جمله کلیدواژههایی که در این کمپانیها مورد توجه واقع میشود میتوان به «ایده» اشاره کرد. وجود و اهمیت به ایده مهمترین ویژگی در کمپانیهای استارتآپی است. بر همین اساس است که چنین شرکتهایی ریسکپذیری بالا را به عنوان روش ثابت در دستور کار خود قرار میدهند. از دیگر ویژگیهای این کمپانیها میتوان به عدم قطعیت موجود در زمینه موفقیتشان اشاره کرد. در واقع این کمپانیها به صورت دقیق نمیدانند که مسیری که آغاز کردهاند در نهایت به نتیجه دلخواه ختم خواهد شد یا خیر.
توضیح و تعریف بزرگان
در مورد استارتآپ و تعریف آن بسیار گفته و شنیده شده است. در این میان نیز بسیاری از بزرگان فناوری و اقتصاد وارد شده و تعاریفی را ارائه کردهاند که البته اغلب این تعریفها با آنکه برای شناخت این مفهوم راهگشا بودهاند اما تمام واقعیت را تبیین نمیکردند.
استیو بلنک یکی از چهرههای نامدار استارتآپی در جهان یکی از معروفترین تعاریف در ارتباط با استارتآپ را ارائه کرده است. او که در راهاندازی و به ثمر نشستن هشت استارتآپ نقش اساسی را برعهده داشته است معتقد است: «استارتاپ سازمان موقتی است که به دنبال مدل کسب و کاری گسترشپذیر، تکرارپذیر و سود ده است.»
دیو مککلور موسس یکی از معروفترین شتابدهندگانی است که زمینه را برای فعالیت حدود ۵۰۰ استارتآپ فراهم آورده است در تعریف این مفهوم گسترده میگوید: «استارتاپ شرکتی است که درباره سه موضوع کاملا سردرگم است.» سه موضوع مورد نظر مککلور عبارتند از نوع محصول، مشتریان کمپانی و در نهایت نحوه درآمدزایی.
در مورد تعاریف مرتبط با استارتآپ باید در نظر داشت که چه فعالیتهایی و چه شیوه کاری را نمیتوان به عنوان استارتآپ ارزیابی کرد. به عنوان مثال کسب و کارهای کوچک که واجد تمام ویژگیهای استارتآپها هستند قرار نیست برای همیشه به این نام شناخته شوند. کمپانیهایی که از کسب و کاری کوچک آغاز شده و امروز به کمپانیهای بزرگ و نامدار تبدیل میشوند نباید استارتآپ خواند.
از سوی دیگر مرز باریک و حساسی میان فعالیتهای کارآفرینی و استارتآپ در میان است و نباید این دو مفهوم با یکدیگر یکی تلقی شوند. همچنین موضوع دیگری که در تعریف استارتآپ با ابهام روبرو میشود به نقش فناوری در این مفهوم ارتباط دارد.
روشها و تکنیکهای مدیریت در سازمانها و شرکتهای کلاسیک با استارتآپها تفاوت عمده دارد
انواع استارتآپها
استارتآپها بسته به نوع فعالیتهایشان در چند دسته متفاوت تقسیم میشوند. یکی از مهمترین تقسیم بندیها در مورد استارتآپها به بازارهای هدف ارتباط دارد. در این رابطه برخی استارتآپها تبدیل به کسب و کارهای جریانسازی میشوند که بازارهای جدید و نوظهوری را تاسیس میکنند. در حالی که برخی دیگر در بسترهای موجود کارشان را آغاز میکنند. به عنوان مثال وقتی کسب و کاری نو ظهور به شیوه استارتآپی، خدمات حمل و نقل مانند تاکسیهای اینترنتی را در اختیار شهروندان قرار میدهد بازاری را ایجاد میکند اما اگر دیگر کمپانیها به هدف رقابت با شرکت اصلی گام به میدان بگذارند اوضاع تفاوت خواهد کرد.
سیر تکامل
برخی ارائه کنندگان خدمات و محصولات که به شیوه مبتکرانهای اقدام به فعالیت میکنند کار خود را از دفترهای کوچک با تعداد کمی کارمند آغاز کردهاند. این کمپانیها در شرایطی قدم به میدان گذاشتند که تقریبا نسبت به هیچ واقعهای که قرار است در آینده برای آنها رخ دهد اطمینان نداشتند. حتی در برخی موارد کمپانیهای نوظهور در آغاز راه مسیر فعالیتهای خود را تغییر دادند. در همین راستا باید توجه داشت که شرکت استارتاپی موفق تا ابد در همین وضعیت باقی نخواهد ماند.
به عنوان نمونه کمپانیهایی مانند گوگل، فیسبوک و آمازون اگرچه در آغاز راه به عنوان کمپانیهای استارتآپی شناخته میشدند اما این شرکتها امروز به عنوان شرکتهای چند میلیتی معروفند که نسبت به نقشه راه خود، جامعه هدف و دیگر فعالیتهایشان اطمینان خاطر خواهند داشت. در واقع استارتآپهای موفق بالاخره روزی از این دایره خارج شده و به جرگه شرکتهای موفق با برندی معروف تبدیل میشوند.
نظرات