لطفعلی بخشی، اقتصاددان در گفتگو با تجارتنیوز:
دلار بالای ۸ هزار تومان منطقی نیست
یک اقتصاددان میگوید: دلار بالای هشت یا 9 هزار تومان بسیار غیرمنطقی است. یعنی ما حتی اگر روند فعلی نقدینگی را نیز در نظر بگیریم شاید نرخ دلار کمتر از هشت هزار تومان باشد. متاسفانه اصرار بر تداوم سیاست نادرست در ریشه دواندن بحران ارزی بسیار تاثیرگذار بوده است.
بدون شک نمیتوان نقش چالشهای بینالمللی و مناقشات سیاسی را در بحران ارزی اخیر نادیده گرفت. اما این تمام ماجرا نیست.
به گزارش تجارتنیوز ، برخی از کارشناسان سیاستهای نادرست دولت در به وجود آوردن بحران کنونی در بازار ارز را بیتقصیر نمیدانند.
لطفعلی بخشی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و نایب رئیس انجمن اقتصاددانان در گفتگو با تجارتنیوز، میگوید که علاوه بر تنشهای سیاسی، برخی اقدامات نادرست دولت نیز در عمیق شدن بحران ارزی تاثیرگذار بوده و ممنوع کردن صرافیها از خرید و فروش ارز یکی از این سیاستهای اشتباه بوده است.
برخی گزارشهای میدانی حاکی از آن است که فعالان بازار ارز اعتقاد دارند اگر دولت جلو فعالیت صرافیها را نگیرد، نرخ دلار تا حد بسیار قابلتوجهی پایین میآید. نظر شما در این مورد چیست؟
تقریبا همگی بر روی اشتباه بودن تصمیم دولت در ممنوع کردن صرافیها از خرید و فروش ارز، اتفاقنظر دارند. این اقدام دولت باعث شد تا بحران ارزی در کشور ما تشدید شود. به این دلیل که دیگر مکانیسم عادی برای خرید و فروش ارز وجود ندارد. از همین رو امیدوارم رئیس جدید بانک مرکزی اجازه بدهند صرافها به فعالیت خودشان برگردند.
قطعا گشایش صرافیها و به کارگیری امکانات آنها در این برهه از زمان میتواند به کاهش تنش کمک کند. فقط مشکلی که وجود دارد این است که در این فاصله چند ماهه صرافیها کار نکردند و ممکن است بسیاری از ارتباطات خود را از دست داده باشند. اما با وجود این باز هم اعتقاد دارم به راه افتادن صرافیها میتواند به اقتصاد ما کمک کند.
برخی از فعالان بازار در گفتگو با ما اعتقاد داشتند اگر دولت به صرافیها اجازه کار بدهد، نرخ دلار به 8 هزار تومان نزول خواهد کرد. به نظر شما چنین چیزی ممکن است؟
در این مورد نمیشود دقیق گفت. اما حقیقت این است که نرخهایی که اکنون اعلام میشود، باور نکردنی است. چون ما اطلاع دقیق از معاملات و خرید و فروشها نداریم. در واقع اکنون نرخ ارز بیشتر براساس شایعات و شبههها تعیین میشود. اقتصاد ما یک اقتصاد 500 میلیارد دلاری است. طبیعتا در چنین اقتصادی، نرخ ارز با معامله 50 هزار دلار دچار بحران و نوسان نخواهد شد.
خود نرخهایی که اکنون هست به نظرم پایه چندان منطقی ندارد و ممکن است هدفهای سیاسی پشت این نرخها باشد. متاسفانه این نرخها به سرعت در جامعه به عنوان نرخ دلار پخش میشود و تلویزیون و رادیو نیز این را رسما اعلام میکنند در حالی که اساسا این نرخها هیچ پایه علمی و اقتصادی ندارد. چرا که ما نمیدانیم که در کجا، به چه میزان و توسط چه کسی معاملات ارز صورت گرفته است.
از طرفی سکوت دولتمردان نیز بسیار اثر منفی بر بازار دارد. چرا که واقعیت آن است که مردم اساس نمیدانند که چه چیزی در حال روی دادن است.
باز شدن صرافیها باعث ایجاد یک بازار رسمی میشود. بازاری که در آن تعیین نرخ ارز براساس یک منطق تعیین میشود. طبیعتا مردمی که دلار در خانه نگهداری میکنند برای خرید و فروش به صرافیها مراجعه میکنند و از میزان معاملات اطلاع دقیق در دست خواهد بود. بنابراین نرخی که به دست میآید بسیار واقعیتر از الان است.
اکنون دو اعتقاد در مورد نوسانات ارزی وجود دارد. برخی این بحران را به مناقشات بینالمللی و سیاسی ربط میدهند و برخی دیگر اما اعتقاد دارند ریشه این بحران در عدم مدیریت درست دولت است. از جمله آنکه دولت نتوانسته فکری برای نقدینگی موجود در بازار کند که میزان آن 1500 هزار میلیارد تومان اعلام شد. نظر شما در این مورد چیست؟
در عوامل اقتصادی تنها نمیتوان به یک دلیل اشاره کرد. قطعا که نقدینگی یک عامل بسیار مهم در بحران ارزی بوده است. اما در کنار آن عوامل دیگری مانند تعیین نرخ دلار 4200 تومانی و اعلام آن توسط معاون رئیسجمهوری وجود داشته است. همانطور که ثبت سفارشات نابجا و فساد انگیز در کنار بسته شدن صرافیها نیز یکی دیگر از عوامل ایجاد بحران بوده است. این عوامل اقتصادی همراه با مسائل سیاسی و مناقشات بینالمللی همگی تاثیرگذار بوده و نمیتوان تنها یک عامل را در نظر گرفت.
از طرفی سکوت دولتمردان نیز بسیار اثر منفی بر بازار دارد. چرا که واقعیت آن است که مردم نمیدانند که چه اتفاقی در حال روی دادن است.
برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که دلار بالای 10 هزار تومان برای اقتصاد کشور خطرناک است و باعث قفل شدن بازارها میشود. پیشبینی شما چگونه است؟
من میخواهم بگویم که دلار بالای هشت یا 9 هزار تومان بسیار غیرمنطقی است. یعنی ما حتی اگر روند فعلی نقدینگی را نیز در نظر بگیریم شاید نرخ دلار کمتر از هشت هزار تومان باشد. متاسفانه اصرار بر تداوم سیاست نادرست در ریشه دواندن بحران ارزی بسیار تاثیرگذار بوده است..
مسالهای که وجود دارد این است که دولت نتوانسه مردم را قانع بکند که برای حفظ ارزش پول خود کار دیگر بکنند. هیچ راهی جلوی پای مردم وجود ندارد تا بدانند با پول خود چه کنند. قطعا اگر بورس فعال میشد، بخش بزرگی از نقدینگی دیگر به سمت دلار نمیآمد و در آنجا فعال میشد. در واقع مردم به صورت درستی هدایت نشدند. به همین دلیل مردم به سراغ دلار و سکه رفتند.
چه روشهایی برای هدایت کردن نقدینگی در دست مردم غیر از بورس وجود دارد؟
قطعا یکی از مهمترین راهها برای هدایت منابع مالی در دست مردم بورس بود. به علاوه آنکه دولت میتوانست سهام زیادی را در بورس ارائه کند. به این ترتیب تهنشین شدن نقدینگی در بورس هم برای کل اقتصاد کشور مثبت بود و هم در کنترل نقدینگی اثر داشت. از طرفی دولت میتوانست اوراق قرضه کوتاهمدت چاپ کند. واقعیت آن است که هیچ کدام از این کارها انجام نشد. یعنی مردم برای حفظ ارزش پول خود تنها دو راه داشتند که شامل دلار و سکه بود.
اکنون صحبت بر سر تغییر در تیم اقتصادی دولت بسیار مطرح است. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که تغییر تیم اقتصادی دولت چندان نمیتواند راهگشا باشد. نظر شما چیست؟
وقتی ما میشنویم که بانک مرکزی قصد داشته ارز مسافرتی را قطع کند اما رئیسجمهور مانع این کار میشود، نتیجه میگیریم که ایراد از خود رئیسجمهور است. در حالی که به نظر بنده جلو ارز مسافرتی گرفتن یک کار منطقی بود و این کار بیشتر یک رانت ایجاد میکرد. البته که تیم اقتصادی دولت بسیار ضعیف است. رئیسجمهور باید به نظر کارشناسان احترام بگذارد. اگر میخواهیم بانک مرکزی موفق شود باید در سیاستهای پولی به آن استقلال بدهیم.
نظرات