عباس کاظمی، جامعهشناس در گفتگو با تجارتنیوز پاسخ داد:
چه شد که ساخت مال در تهران گسترش یافت؟
یک جامعهشناس میگوید: در زمان شهرداری قالیباف، شهرداری تهران بسیار بزرگ شده بود. به طوری که گفته میشد حدود 60 تا 110 هزار نفر حقوقبگیر دارد. طبیعتا این حجم از هزینه، مستلزم منابع درآمدی جدید بود. مجموع این عوامل باعث شد تا مجوزهای متعددی برای ساخت مالها داده شود.
چند سالی است که از گسترش مراکز تجاری چندمنظوره و مالها در سطح شهر تهران میگذرد. گویا دیگر بافت جمعیتی ساکن در شهر به ساخت و گسترش مالها عادت کردهاند.
به گزارش تجارتنیوز، عباس کاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر که در مرکز مطالعات شهرداری تهران بر روی چگونگی گسترش مالها و مراکز چندمنظوره پژوهش میدانی انجام داده، در گفتگو با تجارتنیوز، به این سوالات پاسخ میدهد که چرا در دوران مدیریت قالیباف بر شهرداری تهران تعداد این مالها چند برابر شد و گسترش آنها در سطح شهر چه تاثیری بر فاصله طبقاتی داشت؟
در زمان مدیریت آقای قالیباف بر شهرداری تهران تعداد مالها و مراکز چندمنظوره تجاری رشد قابلتوجهی داشت. به نظر شما چه عواملی باعث این افزایش شده بود و پشتپرده ساخت این مالهای عظیم چه بود؟
در این زمان سوداگری در بازار مسکن و مستغلات، به سمت مراکز تجاری کشیده شد، چرا که در این بازه زمانی بازار مسکن دچار رکود شده بود. بنابراین مراکز تجاری و مالها در این دوران فضای بسیار پررونقی تصور شد که میشد از طریق آنها سودهای کلان به دست آورد. بنابراین در این زمان با توجه به کاهش درآمد شهرداری، مجوز ساختوساز به این مالها با هدف کسب درآمد افزایش یافت. همچنین آن زمان در عصر تحریم بودیم و منابع مالی که در داخل کشور بود، باید به نحوی به چرخش درمیآمد.
اما یک عامل مهم دیگر برای کسب درآمد از طریق اعطای مجوز به مالها این بود که در این بازه زمانی شهرداری هزینههای خود را به شدت افزایش داده بود و نیاز به درآمد جدید داشت. شهرداری در آن زمان بسیار بزرگ شده بود. به طوری که گفته میشد حدود 60 تا 110 هزار نفر حقوقبگیر دارد. طبیعتا این حجم از هزینه، مستلزم منابع درآمدی جدید بود. مجموع این عوامل باعث شد تا مجوزهایی متعددی برای ساختوساز مراکز تجاری داده شود.
در این میان نقش بانکها، موسسات مالی و اعتباری در ساخت اینگونه مالها و رابطه آنها با شهرداری در این خصوص چگونه بود؟
به هر حال منابعی که آن زمان در داخل بانکها بود باید به نحوی به گردش درمیآمد و سودی که به مردم بابت سپردهها میدادند، باید به نحوی تامین میشد. برخی از این منابع داخل در بانکها صرف ساختوساز مراکز تجاری و مالها شد. در حالی که در گذشته بیشتر تمایل داشتند که برج یا مراکز مسکونی بسازند. اما در آن سالها با توجه به اقبالی که به ساخت مالها وجود داشت، بانکها نیز فکر میکردند که سرمایهگذاری در ساخت مالها سود بیشتری برای آنها دارد.
متاسفانه بانکها در ایران به جای آنکه منابع خود را به فعالیتهای تولیدی اختصاص دهند و به صنایع تسهیلات بدهند، بیشتر سمت صادرات و واردات رفتند. در آن برهه زمانی به علت سودی که در ساخت مراکز تجاری چندمنظوره وجود داشت، به آن سمت تمایل پیدا کردند.
گسترش این نوع مجموعههای چندمنظوره و مالها به لحاظ افزایش فاصله طبقاتی چه تاثیری داشت. با توجه به اینکه سازندگان آنها معمولا صحبت از رفع فاصله طبقاتی و توجه به فقرا میکردند. آیا چنین هدفی محقق شد؟
قطعا خیر. چون اینگونه مجموعههای تجاری بیشتر طبقات متوسط به بالا را هدف قرار دادند و طبقات متوسط به پایین چندان دسترسی به این مجموعهها ندارند. در چند سال اخیر حتی سیاستهای شهرداری به سمتی رفت که در مناطق جنوبی شهر تهران این مراکز را تاسیس کند. اما با توجه به اینکه غالبا خرید از اینگونه مراکز خرید و مالها ، در توان طبقات فردوست نیست، طبیعتا این شکاف طبقاتی را بیشتر کرده است.
مالها و مراکز تجاری چند منظوره در شهر تهران، برخلاف نیت سازندگان آنها، شکاف بین طبقات بالا و فرودست جامعه را بیشتر کردند.
به عنوان مثال، تیراژه ۲ که در نظامآباد ساخته شد یا صبا مال و معین مال که تا حدودی سعی شد در مرکز شهر ساخته شوند، نتوانستند که با بافت فرهنگی خودشان همگونی لازم را به دست آورند. بنابراین شکاف بین طبقات بالا و فرودست جامعه را بیشتر کردند.
اشاره کردید که یکی از دلایل رشد صدور مجوز برای ساخت اینگونه مالها، ایجاد منابع درآمدی بیشتر برای شهرداری بود. اکنون تیم جدید در شورای شهر تهران و آقای حناچی که به تازگی به عنوان شهردار انتخاب شدهاند، چندین بار اعلام کردهاند که همانند سابق به دنبال چنین روشهایی برای درآمدزایی نیستند. به نظر شما تا چه حد این سخنان با توجه به واقعیت فعلی شهر تهران میتواند تحقق پیدا کند؟
به صورت کلی به نظرم حل مساله تراکمفروشی و ایجاد درآمد پایدار برای شهرداری تهران بسیار کار سختی بوده و مستلزم حمایت بسیاری از نهادهای دیگر است. اینکه این اراده برای ایجاد درآمدهای پایدار ایجاد شده، مبارک است. اما واقعیت آن است که بنده چندان برای تحقق این امر امیدوار نیستم.
به نظرم کسب درآمد برای شهرداری از طریق انواع مالیاتها و عوارض امکانپذیر است. اما اینکه ما طرحهای جامع را دور بزنیم و یا با ایجاد تغییر کاربری و انواع تخلفات ساختمانی درآمد کسب کنیم، قطعا روش غلطی خواهد بود.
نظرات