در گفتگوی تجارتنیوز با علی سرزعیم مطرح شد:
عده بسیاری از لبه خط فقر، به زیر خط فقر رفتند / دلارهای حمایتی دولت به دست مردم نرسید
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: اکنون گزارشهای متعددی وجود دارد که بخشهایی از ۱۴ میلیارد دلار که دولت برای تامین کالاهای اساسی اختصاص داده، به دست مصرفکننده نمیرسد. یعنی در این میان عدهای خاص منتفع میشوند که این موضوع سرمایه اجتماعی را به شدت کاهش میدهد.
علی سرزعیم، اقتصاددان و معاون اقتصادی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هفته اخیر در یک گفتگوی تفصیلی با تجارتنیوز، به ابعاد مختلف مساله فقر در کشور پرداخت. وی در این گفتگو که متن کامل آن را در لینک زیر میتوانید بخوانید، به موضوعات قابل توجهی در حوزه فقر اشاره کرد.
خلاصهای از این مصاحبه را در زیر میخوانید:
*در پاسخ به این سوال که آیا فقر زیاد شده، باید بگویم که شهود بنده حاکی از آن تایید این موضع دارد. احتمالا دادهها نیز همین را تایید خواهد کرد. رشد فقر اتفاق عجیبی نخواهد بود. چرا که کیک اقتصاد در حال کوچک شدن است، احتمالا رشد اقتصادی امسال منفی خواهد بود و تورم نیز در حالا بالا رفتن است. در چنین شرایطی درآمد بسیاری از خانوادهها بالا نرفته یا حتی کاهش پیدا کرده است. بنابراین عده بسیاری که قبلا در لبه خط فقر بودهاند، اکنون به زیر خط فقر آمدهاند. در این میان طبیعتا یکی از عوامل مهم تحرک نرخ تورم و گسترش فقر نوسانات ارزی بود.
*زمانی که تحریمها آغاز شد دو نگاه در دولت وجود داشت. یک نگاه سنتی که چندین دهه نیز وجود دارد این بود که در این گونه مواقع دولت باید سریعا مداخلات خودش را بیشتر کند. یعنی دولت باید از طریق ارزان نگه داشتن نهادههای تولید، قیمتها را کنترل کند. به همین خاطر دولت باید سریعا اقدام به اعطای سوبسیدهای مختلف به بنگاهها بکند و همزمان کنترل و سرکوب قیمتها را دنبال کند. نظم دولتهای مختلف با این نگاه در طول چندین دهه کاملا خو گرفته است.
*این در حالی است که اکنون گزارشهای متعددی وجود دارد که بخشهایی از ۱۴ میلیارد دلار که دولت برای تامین کالاهای اساسی اختصاص داده، به دست مصرفکننده نمیرسد. یعنی در این میان عدهای خاص منتفع میشوند که این موضوع سرمایه اجتماعی را به شدت کاهش میدهد. چرا که مردم میبینند در چنین شرایطی عدهای رانتخواری میکنند. در وضعیت کنونی گسترش فساد بسیار خطرناک است. اتفاقا سیاست نوع اول که اجرایی نیز شد، اساسا موفقیتی در پی نداشت. در واقع ما با اجرای چنین سیاستی هم چوب و هم پیاز را خوردیم. یعنی هم منابع مالی از دست دولت خارج شد و کامل به دست مردم نرسید و هم تورم افزایش پیدا کرد.
*دولت باید سوبسید را به طور مساوی به همه بدهد. یا مثلا دولت میتواند بخشی از آن را به صورت مساوی به همه بدهد و بخشی دیگر را صرف هزینه زیرساختها کند. به عنوان مثال، دولت میتواند از این طریق حملونقل عمومی را توسعه بدهد.
*یک بحث بر سر بودجه این است که روشهای در نظر گرفته شده در آن برای حمایت از اقشار آسیبپذیر کارا نیست. به همین دلیل نیز بخشی از دولت تلاش دارند تا در سیاستهای رفاهی تجدیدنظر شود. حتی اکنون برخی از نمایندگان مجلس نیز به دنبال این هستند که ما منابع محدود خود در این زمینه را هدفمندتر و موثرتر تخصیص بدهیم.
نظرات