یک اقتصاددان مطرح کرد:
میتوان به سال ۹۸ امیدوار بود / سال بعد میتواند سال اصلاحات ساختاری اقتصاد باشد
علی دادپی اعتقاد دارد: اگر تمام رویدادهای سال ۱۳۹۷ باعث شده باشد تا مردم و فعالان اقتصادی صادقانه با واقعیتهای اقتصادی و هزینههای سیاستهای به ظاهر حمایتی دولت روبرو بشوند و در درستی پیشفرضهای حاکم بر این سیاستها تردید کنند، میشود به سال ۱۳۹۸ امیدوار بود. سالی که در آن تحریمها و فشارها ادامه خواهد داشت. اما میتواند سال اصلاحات ساختاری و پایان دادن به بیاندامیها و تاختوتازها در اقتصاد باشد.
سال 97 در حالی روزهای پایانی خود را طی میکند که انواع و اقسام مشکلات اقتصادی را در خود جای داد. بحران ارزی ابتدای سال و تشدید تورم بعد از آن باعث شد که اکنون اکثر کارشناسان پیشبینیهای چندان مثبتی از سال آینده ندارند.
به گزارش تجارتنیوز ، تورم 40 درصد، رشد اقتصادی منفی و چند برابر شدن نرخ ارز در کنار تحریمهای یکجانبه آمریکا، پیشبینیها از سال آینده را سخت کرده است. علی دادپی، اقتصاددان در یادداشتی به بررسی وضعیت سال 97 پرداخته است.
وی در این یادداشت در کانال تلگرام خود درباره اقتصاد ایران در سال 98 مینویسد: کمتر سالی به مانند سال ۱۳۹۷ جامعه ایران را به چالش کشیده است. سالی که در آن بحران ارزی٬ پروندههای فساد و کمبودها و کاستیها دوباره آشکار شدند. آنان که با انکار قوانین حاکم بر روابط انسانی و مبادلات اقتصادی همیشه به کارآیی داغ و درفش باور داشتند، بار دیگر راهحل را بر فراز چوبهدار جستند و سلاطین را برکشیدند تا سلطه انسانهای مقهور شرایط بر بازارهای لجامگسیخته پایان یابد. اما نه داغ و درفش جواب داد و نه ارزان نگه داشتن مصنوعی دلار .
وی ادامه میدهد: در عوض رانت رسید و توزیع شد و عدهای به بهانه توزیع ارزان مایحتاج مردم سودهای میلیادری به جیب زدند و سرمایه کشور را مثل همیشه از تولید و توسعه به مصرف و حیفومیل کشاندند. در کنار آنها آشکار شدن پرونده هایی مانند «پتروشيمى گيت» نشان داد که مدعیان معجزه در اقتصاد ایران مدتهاست که حکایت مردی را دارند که میگفت کوه را جابجا میکند، اما اول باید کوه را بلند کنند و پشت او بگذارند تا ببرد. چرخ اقتصاد وقتی میچرخد که گرد باشد و البته اختراع دوباره چرخ تنها به معنای اتلاف منابع و فرصتهاست.
دادپی میافزاید: اکنون سال ۱۳۹۸ آغاز میشود. سالی که پرسشهای بیپاسخ سال ۱۳۹۷ را به میراث خواهد برد٬ پرسشهایی که رفتهرفته میبینند و میبینیم ذهنیتهای معمول برایشان پاسخهای کارآمد ندارند. اگر تمام رویدادهای سال ۱۳۹۷ باعث شده باشد تا مردم و فعالان اقتصادی صادقانه با واقعیتهای اقتصادی و هزینههای سیاستهای به ظاهر حمایتی دولت روبرو بشوند و در درستی پیشفرضهای حاکم بر این سیاستها تردید کنند٬ میشود به سال ۱۳۹۸ امیدوار بود. سالی که در آن تحریمها و فشارها ادامه خواهد داشت. اما میتواند سال اصلاحات ساختاری و پایان دادن به بیاندامیها و تاخت و تازها در اقتصاد باشد.
این اقتصاددان میگوید: فراموش نکنیم که باورهای ما سیاستها را شکل میدهند. اما اقتصاد هزینه سیاستها را میپردازد. جامعهای که خود را وابسته به واردات میداند همیشه مجبور است که به هزینه تولیدکننده و مصرفکننده به واردکننده رانت دلار ارزان بدهد. در عمل وقتی منابع ارزی صرف واردات میشوند و بازارهای داخلی هرگز وارد رقابت بر اساس نوآوری و کیفیت با بازارهای جهانی نمیشوند٬ تولیدات هستند که یا متوقف میشوند یا آنقدر کمکیفیت میمانند که توان رقابت ندارند.
وی در نهایت میگوید: در نتیجه با حذف تولیدکننده داخلی در عمل مصرفکننده داخلی وابسته به واردات میشود و البته توزیع رانت ادامه مییابد. از خودمان بپرسیم آیا وقت آن نرسیده است که چشمها را بشوریم و جور دیگری به اقتصاد نگاه کنیم؟ سال ۱۳۹۸ سال پویش هم میتواند باشد و گرنه ادامه چالشهای سال کهنه خواهد بود و پاسخهایی که همه میدانند پاسخ نیستند.
نظرات